شناسه خبر : 43328 لینک کوتاه

ساختار و عملکرد

جهت‌گیری نیروهای منتخب چه تاثیری بر عملکرد ساختار دارد؟

 

 علینقی مشایخی / استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

پیرو بروز مشکلات اجتماعی و سیاسی اخیر تعدادی از مسوولان و سیاستمداران اصلاح ساختار در حکومت را مطرح کرده‌اند. اگرچه آنان به‌طور مشخص منظور خود را از تغییر یا اصلاح ساختار بیان نکرده‌اند ولی به نوعی به اهمیت ساختار در بروز مشکلات و عملکرد ضعیف و نامطلوب جمهوری اسلامی ایران اذعان کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران اگرچه در برخی زمینه‌ها مانند صنایع نظامی عملکرد خوبی داشته است، ولی عملکرد نظام در آنچه به زندگی و رفاه جامعه مربوط می‌شود بسیار نامطلوب بوده است. چند دهه تورم دورقمی که اخیراً به 40 درصد رسیده است، کاهش سرمایه‌گذاری در سطح ملی، خروج سرمایه از کشور، تعداد زیاد بیکاران، مهاجرت زیاد نخبگان و نیروهای تحصیل‌کرده، گسترش فقر، افزایش شکاف درآمدی و فاصله طبقاتی، شیوع گسترده رشوه و فساد اداری و اخلاقی در جامعه، افزایش تعداد زندانیان و معتادان، کاهش ازدواج و افزایش طلاق، محدودیت رسانه‌ها و آزادی‌های سیاسی، کاهش سرمایه اجتماعی و بالاخره بروز اعتراضات بی‌سابقه و همه و همه نشان از عملکرد نامطلوب ساختار سیاسی دارد، عملکرد نامطلوب ساختاری که صدها هزار شهید و جانباز برای استقرار آن توسط مردم تقدیم شده است. قرار نبود انقلاب اسلامی سال 1357 به این نتایج منجر شود، قطعاً رهبران انقلاب نیز طالب چنین وضعیتی نبودند و نیستند. دلایل اصلی بروز چنین شرایطی را باید در ساختار نظام جست‌وجو کرد. ساختار یک نظام حکومتی متشکل از اجزای تشکیل‌دهنده آن نظام، وظایف، مسوولیت‌ها و اختیارات هر جزء، ارتباط اجزا با یکدیگر و فرآیندهای جاری بین اجزای نظام برای انجام امور است. ریاست‌جمهوری، هیات دولت، قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، شورای تشخیص مصلحت، شورای انقلاب فرهنگی، و رهبری نمونه‌ای از اجزای یک نظام حکمرانی هستند. طبعاً در یک نظام در ذیل هر یک از اجزای کلی یا اجزای سطح یک اجزای دیگری نیز قرار می‌گیرند و فعال‌اند مانند وزارتخانه‌ها، صداوسیما، ارتش و نیروی انتظامی ولی برای بررسی یک نظام حکمرانی باید در درجه اول اجزای سطح اول و دوم و وظایف و مسوولیت‌ها و اختیارات آنها و روابط بینشان را در نظر گرفت. علاوه بر اجزا و اختیارات، مسوولیت‌ها و وظایف آنها، فرآیندهای کلان انجام امور که میان اجزای یک نظام جاری می‌شود نیز مشخصات ساختار یک نظام حکمرانی را تعیین می‌کند. ساختار یک نظام از چند جهت بر عملکرد نظام تاثیر می‌گذارد. جهت اول اینکه یکی از کارکردهای مهم ساختار نظام انتخاب و نصب نیروهایی است که مسوولیت کارها را در نظام عهده‌دار می‌شوند. افرادی که قانونگذاری می‌کنند و بر اجرای قانون نظارت می‌کنند، افرادی که مدیریت‌های کلان اجرایی را عهده‌دار می‌شوند، مدیرانی که مدیریت سازمان‌های اقتصادی و فرهنگی را بر عهده می‌گیرند و نیروهایی که عهده‌دار امر قضاوت می‌شوند. به عبارت دیگر ساختار نظام نیروهایی را که باید نظام را اداره کنند در چارچوب قوانین، نهادها و فرآیندهایی که در خود دارد انتخاب می‌کند. کیفیت افرادی که توسط ساختار انتخاب می‌شوند بر عملکرد نظام در چند جهت تاثیر تعیین‌کننده‌ای دارد. مدیریت جوامع امروزی با نظام‌های پیچیده تولیدی، پولی و بانکی، تجاری، فرهنگی و آموزشی و تعاملات بین‌المللی نیاز به افرادی دارد که از دانش مدیریت در حوزه خود برخوردار باشند و دارای تجربه مدیریتی و پاکی و صداقت باشند. در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود نهادها و رویه‌های جاری در آن ساختار مانع ورود بهترین افراد جامعه در مناصب مدیریتی آن شده است. وقتی از بهترین نیروهای کیفی در حوزه‌های مختلف نظیر قانونگذاری سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگ، آموزش و پرورش و آموزش عالی استفاده نشود عملکرد نظام افت پیدا می‌کند. نیروهایی که از دانش و تجربه مدیریتی مناسب برخوردار نیستند در سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل و بهبود عملکرد نمی‌توانند درست عمل کنند. جهت دیگری که نیروهای منتخب در نظام بر عملکرد نظام تاثیرگذارند، اقداماتی است که آنها می‌توانند در بهبود ساختار نظام طراحی و اجرا کنند. هیچ ساختاری کامل و بدون اشکال نیست. شناخت نارسایی‌های ساختار و تهیه طرح‌های اصلاحی برای آن باید از سوی نیروهایی که مسوولیت و اختیار دارند انجام شود. وقتی نیروی مسوول و مختار از دانش و تجربه مدیریتی مناسبی برخوردار نباشد توان تشخیص نارسایی‌های ساختاری و اصلاح درست آن برایش مشکل یا نشدنی خواهد بود. این امر وقتی تشدید می‌شود که نیروهای مسوول و مختار با یک چارچوب ذهنی صلب و تبعیت مطلق فکری از قدرت متمرکز در نظام برخوردار باشند و خود قدرت یا تمایل به تفکر نداشته باشند. جهت دیگری که ساختار بر عملکرد تاثیر می‌گذارد وجود شفافیت در ساختار و امکان دادن به نقد و اصلاح‌پذیری ساختار و سیاست‌های آن است. هیچ ساختاری بدون نقص نیست و هیچ عملکردی در یک ساختار حتی مناسب بدون اشکال نیست. در ساختارهایی که امکان نقد ساختار، سیاست‌ها و عملکرد وجود داشته باشد دریچه اصلاح بسته نمی‌ماند. اگر در ساختار و سیاست‌های حاکم در آن امکان نقد چه در ساختار و چه در تصمیمات و سیاست‌های کلی و جزئی وجود نداشته باشد، آن ساختار ممکن است در مسیر اشتباه چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ سیاستی راه خود را ادامه دهد. برای نقد و تحلیل ساختار و سیاست‌ها وجود رسانه‌های عمومی آزاد و احزاب ضروری است. صداوسیما، روزنامه‌ها و مجلات و احزاب وقتی در ساختار اجازه نقد و تحلیل مشکلات و نارسایی را داشته باشند می‌توانند بیانگر مشکلات و دلایل آن بوده و راه‌حل‌ها را تحلیل و ارزیابی کنند. در صورتی که صداوسیما و رسانه فقط مجاز به تعریف و حمایت از نظام و مسوولان آن باشند، امکان نقد و تحلیل و در نتیجه اصلاح اشتباهات از بین می‌رود. ادامه مسیر اشتباه عملکرد را مرتب بدتر می‌کند، مردم را معترض می‌کند و حتی به تقابل با ساختار می‌کشاند. جهت دیگر تاثیرگذاری ساختار بر عملکرد فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، اجرای تصمیمات و پاسخگویی تصمیم‌گیران در مقابل ذی‌نفعانی است که از آن تصمیمات تاثیر می‌پذیرند. در یک ساختار مناسب در فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و تحلیل و ارزیابی تصمیمات افراد و نمایندگان با دانش و ذی‌صلاح حضور دارند، تا وقتی موضوعات سری نباشند، بحث و تبادل نظر در مورد تصمیمات مهم بین نخبگان، صاحب‌نظران و مسوولان انجام می‌شود و البته مسوولان تصمیم نهایی را می‌گیرند و در مقابل تصمیم خود و نتایجی که به بار می‌آورد پاسخگو هستند. در این فرآیند صاحب‌نظران و نخبگان در فرآیند مشارکت دارند و در نتیجه نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری را جدا از خود نمی‌دانند.  بالاخره جهت دیگری که ساختار بر عملکرد تاثیر می‌گذارد اختلال و ابهام در اختیار و مسوولیت است. در ساختارهایی که تصمیمات، چه تصمیمات کلان و چه تصمیمات جزئی و اجرایی، توسط افراد یا نهادهایی گرفته و اعمال شود که مسوولیت نتایج تصمیمات را بر عهده ندارند، کسی مسوولیت عملکرد را نمی‌پذیرد و خود را پاسخگو نمی‌داند و از این رو امکان اصلاح بسیار اندک می‌شود. به‌طور خلاصه در یک ساختار مناسب ذی‌نفعانی که از عملکرد ساختار تاثیر می‌پذیرند به طور مستقیم و غیرمستقیم در انتخاب افراد مسوول اداره ساختار، سیاست‌ها و تصمیماتی که اتخاذ می‌شود به‌طور جدی مشارکت دارند. حدود اختیارات و مسوولیت‌ها روشن و متوازن هستند. مسوولان متناسب با اختیارات خود به ذی‌نفعان پاسخگو هستند. ساختار از نظر تصمیم‌گیری و اختیارات و عملکردها شفاف است و ذی‌نفعان امکان نقد ساختار، سیاست‌ها، و مسوولان را دارا هستند و خود را جزئی از ساختار می‌دانند. اگر عملکرد مسوولان مناسب نباشد توسط ذی‌نفعان تغییر داده می‌شوند. اگر ذی‌نفعان احساس جدایی از ساختار پیدا کنند و عملکرد ضعیف ساختار به آنها فشار آورد، در آن صورت بدیهی است که در هر فرصتی علیه ساختار اعتراض کنند و کارکرد آن را مختل کرده و نتیجه عملکرد را از آنچه هست بدتر کنند و در نتیجه در یک چرخه شوم اعتراضات تشدید شود. امیدوارم نقایص ساختار جمهوری اسلامی که به عملکرد نامطلوب منجر شده است شناسایی و اصلاح شود و مردم از ثمرات مثبت انقلاب خود بهره‌مند شوند. 

دراین پرونده بخوانید ...