جنگ با آسیاب بادی
چرا اقدامات دولت اصلاح اقتصادی نیست؟
درحالیکه دولت سیزدهم در تلاش است تا با برچیدن بساط ارز 4200 تومانی از نظام واردات کالا، خودش را از شر این سیاست نادرست خلاص کند، برخی چهرههای سیاسی و البته اقتصادی، به ابراهیم رئیسی هشدار میدهند که سیاستهای نئولیبرالی توصیهشده توسط اقتصاددانان بازار آزاد و نسخههای تحمیلی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را در اقتصاد ایران پیاده نکند. تمام این انتقادها جز علامتدهی غلط به جامعه نیست. برای جامعه ایرانی که اعتمادش به سیاستگذار به حداقل رسیده، آنچه هماکنون مهم است افزایش قیمت کالاهایی مانند ماکارونی و نان صنعتی و مرغ و تخممرغ است. بااین حال نه اقدامات دولتی گامی از یک برنامه اصلاح ساختاری اقتصاد ایران است و نه افزایش قیمت به شکل دستوری آن توصیه اقتصاددانان جریان اصلی. این دولت ناچاراً و براساس تنگنای ارزی دست به یک اصلاح ناقص و با نگاه کوتاهمدت زده و برنامهای برای پیشبرد اصلاحات در دیگر بخشها ندارد، اینکه همزمان با بالا بردن دستوری قیمت برخی کالاها، از تشدید مداخلاتش با قیمتگذاری و تعزیرات میگوید، اینکه ماشین صدور بخشنامه دولت همچنان پرتوان مشغول است، نشان از تکرار تجربههای مکرر شکستخوردهای دارد که حداقل از سال 1343 و اولین اقدام دولت وقت در افزایش دوبرابری قیمت بنزین تاکنون همیشه بر یک پاشنه چرخیده است و صرفاً ابزاری برای کاستن از فشار کسری بودجه بوده است. اقدامات اخیر دولت نه در قالب آزادسازی اقتصادی میگنجد که توصیه اقتصاددانان بازار باشد و نه قرابتی با الفاظی چون نئولیبرالیسم و لیبرالیسم دارد و ریشه در تفکر اقتصاد متمرکز دولتی و برنامهریزی دستوری دارد که باور دارد میشود اقتصاد را با دستور اداره و با چوب تعزیرات و حمایت تنظیم کرد. دریغ که همه این اقدامات رفتن به جنگ آسیابهای بادی با شمشیر چوبی است.