دیپلماسی در اغما
آیا ایران ظرفیت ورود به یک نزاع جدید را دارد؟
فرزین زندی: از لحظه ایراد سخنرانی رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در باکو که با بر زبان آوردن شعر تاریخی «ارس را جدا کردند»، مضمونی نادرست را در راستای تعلق آذربایجان ایران به سرزمینهای بالادستی ارس دنبال کرد، تا زمانی که اولین واکنش رسمی از سوی دستگاه دیپلماسی ایران، مشخصاً محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و از طریق یک توئیت ابراز شد، حدوداً 18 ساعت سپری شد. در این وقفه طولانی، خیل سرشاری از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی، با انواع و اقسام هشتگها، مطلبهای تاریخی، نقشههای باستانی و... به حمایت از تاریخ و سرزمین ایران برآمدند. از این قبیل تنشها در تاریخ سیاست خارجی ایران کم نبوده است. به ویژه آنکه در قضیه اخیر درگیریهای قرهباغ و جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، دستگاههای امنیتی و سیاست خارجی ایران بیش از هر زمان دیگری با مواضع غیرشفاف، نوعی از انفعال و درماندگی را از خود به نمایش گذاشتند. خطر این قبیل انفعالها آنجاست که در غیاب دستگاههای تخصصی ذیربط، در میان جامعه و مخصوصاً مردمی که تصور میکنند نهادهای مسوول، به هر دلیلی تمایل یا توان اتخاد موضع مناسب و مستحکم را ندارند، احساس مسوولیتی پدیدار میشود که اگرچه برخی آن را ملیگرایی میخوانند اما به دلیل فقدان تخصص عامه مردم در حوزه حساسی مانند دیپلماسی و سیاست خارجی، ممکن است تنشهای ایجادشده به سمتوسویی برود که منافع ملی به شکلی دیگر دچار آسیبدیدگی شود. روشن است که در صف نخست، مسوولان و دستگاههای مربوطه موظف به انجام وظایف خود در هر شرایطی هستند با این حال، زمانی که مردم احساس کنند نهادهای تخصصی، کارایی، سرعت یا عِرق لازم را ندارند، به ناچار، خود را موظف به اقدام میبینند. این وضعیت، موجب بروز حالت «شرطی شدن» در سایر مسائل کشور میشود که خطر آن در بسیاری از موارد به ویژه با برجسته شدن مسائل و رویدادها در شبکههای اجتماعی، منجر به از دست رفتن امکان کنترل شرایط، تحت فشار خردکننده افکار عمومی میشود. به عنوان مثال، در برخی شرایط پیچیده که شاید مصلحت بر احتیاط در برخی جنبهها باشد، مدیریت منفعلانه دستگاه مهمی چون وزارت خارجه در لحظه بروز بحرانها میتواند مسائل را به وضعیتی حیثیتی کشانده و امکان کنترل آن را ناممکن کند. دیپلماسی در عصر شبکههای اجتماعی، یکی از بنیانهای اساسی در کنشهای وزارتخانه مهمی چون وزارت خارجه است که این روزها این نهاد نیز مانند سایر نهادهای کشوری و لشکری، در ورطه عدم احساس نیاز ناشی از ناآشنایی با الزامات روز افتاده است. نیک روشن است در حالی که کشور ناتوان از به شب رساندن روزهایی است که متاثر از ناکارآمدی اقتصادی-سیاسی حجم نارضایتیها با افزایش روزافزون مواجه است، قرار گرفتن در تلههایی که کشورهای همسایه به ویژه ترکیه بر سر راه ایران میگسترانند، میتواند ایران را وارد منازعاتی جدید کند. منازعاتی که به نظر میرسد ایران دیگر توانی برای ورود به آنها یا تدبیری برای حل آنها ندارد. از اینرو در این پرونده به بررسی ابعاد انفعال در سیاست خارجی ایران و ضرورتهای متناسب با این حجم از پیچیدگیها پرداختهایم.