تصویر نفت در روزگار پساترامپ
بازار نفت در دوران سیاسی جدید آمریکا چه چشماندازی دارد؟
۲۳ نوامبر سال ۲۰۲۰ است و جو بایدن در بخشی از توئیتی که به منظور معرفی تیم سیاست خارجی خود که جان کری هم میان آنها به چشم میخورد منتشر کرده، از چالشهایی صحبت کرده است که «هیچ ملتی» به «تنهایی» از پس حل آن برنمیآید. این توئیت به خوبی چکیده رویکردی را که این مرد دموکرات در زمینه سیاست خارجی آمریکا در پیش خواهد گرفت نشان میدهد. چیزی که فاصله قابل توجهی با ادبیات دونالد ترامپ رئیسجمهور فعلی ایالات متحده دارد. هدف این گزارش این است که بتواند به این پرسش پاسخ دهد که با رویکرد متفاوت از سوی رئیسجمهور بعدی ایالات متحده، بازار نفت که همین حالا نیز توسط پدیده کرونا دستخوش تحولاتی شگرف شده است، چه چشماندازی را دنبال خواهد کرد؟ ۲۴ نوامبر مصادف با بامداد ۴ آذرماه در تهران، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در توئیتی اعلام کرد با وجود ادامه تلاش کمپینش برای پیگیری شکایتهای انتخابات ریاستجمهوری، در راستای منفعت و مصالح آمریکا، از امیلی مورفی رئیس سازمان خدمات عمومی دولت آمریکا خواسته است اقدامات لازم برای انتقال قدرت را بر اساس پروتکلهای اولیه، انجام بدهد. رسانههایی همچون بلومبرگ، این خبر را «پیروزی ترامپ در فرآیند انتقال قدرت» خواندند، فرآیندی که در نهایت روز ۲۰ ژانویه مصادف با چهارشنبه اول بهمنماه، جو بایدن و تیمش را راهی کاخ سفید خواهد کرد.
بازار نفت از سال ۲۰۱۴ به این سو، با دورهای متفاوت از سالهای گذشته آن روبهرو شد. بعد از تجربه کردن یک افت شدید قیمتی، تلاش برای همکاری میان روسیه و اوپک شدت گرفت و فصلی جدید را به وجود آورد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا، فضای سیاسیشده بازار نفت شدت گرفت. ترامپ که ماهی نبود که در اکانت توئیترش به تولیدکنندگان نفتی و اوپکیها نتازد، در اظهارنظرهای نفتیاش تنها نبود. ولادیمیر پوتین و محمد بنسلمان نیز به نوبه خود در خصوص نفت صحبت میکردند تا عملاً وزرای نفت و انرژی به حاشیه رانده شوند. این وضعیت همانطور که از قبل پیشبینی میشد بازار نفت را متلاطم کرد و یکی از پرنوسانترین دورانش را رقم زد. کرونا که آمد دیگر این آش به حدی شور شده بود که در پدیدهای بیسابقه، قیمت یکی از محمولههای فروش آتی دبلیوتیآی در تاریخ ۲۱ آوریل منفی شد. اما از طرف دیگر هم تمام این قضایا باعث شد تمام تولیدکنندگان نفت خام برای یک بار هم که شده به صورت جمعی برای بازار نفت گفتوگو کنند و نهتنها روسیه و اوپک بلکه آمریکا نیز در این گفتوگو حاضر باشد. در واقع طی این سالها اهمیت و وزنه چهرههای سیاسی در تحولات روزانه نفت خام رو به افزایش بود و آنها به وضوح در مرکز تحولات مربوط به بازار نفت قرار گرفتند به نحوی که دونالد ترامپ در ماه آوریل اعلام کرد با ولادیمیر پوتین در خصوص بازار نفت گفتوگوی خوبی کرده است. این خلاصه و شالودهای است از آنچه بازار نفت خام در چهار سال اخیر از سر گذراند و ما برای اینکه بتوانیم تصویری کلی از چهار سال آینده ترسیم کنیم، به فهم این گذشته نیاز داریم.
نفت کرونایی
دوران انتقال قدرت به دموکراتها در سپهر سیاسی ایالات متحده در حالی آغاز میشود که دنیا کمکم دارد بر مواجهه با کرونا تسلط بیشتری پیدا میکند. در روزهای واپسین ماه نوامبر، اخبار در خصوص سومین واکسن کرونا، توانست بازار نفت را به تحرک وادار کند. دنیای اقتصاد در گزارشی در خصوص این واکسن نوشت: «سومین نوع از واکسن کرونا در آستانه ارائه به بازار قرار گرفته است؛ واکسنی که با حمایت و همکاری دانشگاه آکسفورد ساخته شده است و بنا بر اعلام شرکت بریتانیایی-سوئدی آسترازنکا بهعنوان سازنده آن، میتواند بین ۷۰ تا ۹۰ درصد اثربخشی داشته باشد.» کرونا از زمستان سال گذشته اقتصاد جهان را از بیخوبن با چالش روبهرو کرد. در ابتدای شروع موج فراگیری کرونا نهادهایی همچون مورگان استنلی برآورد کردند که ۹۰ درصد اقتصادهای جهان به دنبال فراگیر شدن کرونا، با رکود روبهرو خواهند شد و پرواضح بود که یکی از نخستین بخشهایی که از این رکود متاثر خواهد شد چیزی نخواهد بود جز بازار انرژی و در راس آن نفت.
دموکراتها و دیدگاه به بازار نفت
ایالات متحده هم یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و هم یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت خام در دنیاست. در کنار این دو مولفه، وزنه سیاسی این کشور و ابعاد اقتصادش، رئیسجمهور را قادر میسازد که با سیاستگذاریها و روشهایش بازارهای جهانی از جمله و به ویژه نفت را از خود متاثر کند. بازار نفت همیشه نسبت به سرنوشت انتخابات آمریکا حساس بوده است. اکنون میخواهیم به واکنش بازار به انتخاب جو بایدن بپردازیم اما برای درک اینکه رفتار بازار نسبت به روی کار آمدن جو بایدن، چه تفاوتی با گذشته داشته است، خوب است که ابتدا کمی به عقب برگردیم و ببینیم ۱۹ آبان ۱۳۹۵ و زمانی که دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده برگزیده شد، بازار نفت چطور از این خبر اثر پذیرفت؟
روزنامه تعادل بعد از پیروزی دونالد ترامپ در گزارشی با تیتر «معنای ترامپ برای بازار نفت» نوشت:
«روز گذشته و با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا قیمت نفت به کمتر از 46 دلار در هر بشکه رسید. این اتفاق وضعیت نابسامانی را مشابه آنچه پس از برگزیت در بازار نفت اتفاق افتاد، رقم زد. این در حالی است که روز سهشنبه اداره انرژی آمریکا در گزارش خود پیشبینی کرده بود که قیمت نفت برنت در سهماه آخر سال 2016 و نیمه اول سال 2017 حدود 48 دلار در هر بشکه خواهد بود.» از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، از جمله «حسین سید» کارشناس موسسه فارکستایم، پیروزی ترامپ به معنای در پیش بودن «نابسامانی اقتصادی و سیاسی» تلقی میشد. در عمل نیز بازار نفت در چهار سال اخیر یکی از پرنوسانترین دورانهای خود را سپری کرد که بسیاری از این نوسانات در نتیجه اظهارنظرها یا توئیتهای نفتی رئیسجمهور آمریکا ایجاد میشدند. انتظاری که اکنون و با انتخاب جو بایدن بین تحلیلگران ایجاد شده، درست نقطه روبهروی اتفاقات سال ۲۰۱۶ است. همه انتظار «ثبات» را دارند.
دونالد ترامپ حتی مدتها پیشتر از اینکه ردای ریاست جمهوری بر تن کند، اساساً به نفت علاقه داشت و بارها درباره آن و درباره نحوه اداره این کالای مهم توسط تولیدکنندگان نفتی، اظهارنظر کرده بود. در خصوص بایدن اما وضعیت متفاوت است. دفعاتی که این چهره دموکرات به نفت اشاره کرده، انگشتشمار هستند. یکی از نخستین اظهارنظرهای نفتی بایدن به سال ۲۰۱۲ برمیگردد. جایی که او در اکانت توئیترش مدعی شد مت رامنی در شرکتهای نفتی چینی و روسی که با بخش انرژی ایران همکاری میکنند سرمایهگذاری کرده است. او آن زمان در اظهار نظر دیگری سیاست مت رامنی برای پایین آوردن قیمت بنزین را فقط «اجازه به حفاری بیشتر» وصف کرد. بعد از این با وقفهای چندساله، بایدن در توئیتی به تغییر سیاست ترامپ در خصوص منع حفاری در فلوریدا پرداخت و نوشت واضح است که من مخالف حفاریهای بیشتر هستم. در این روز بود که ترامپ طی اقدامی که رسانهها آن را «چرخش انتخاباتی» نام نهادند، اعلام کرد که ممنوعیت حفاری در فلوریدا و چند ایالت دیگر را تمدید میکند. در حالی که پیشتر ادعای دیگری کرده بود. بایدن سیاستهای کلی حوزه انرژیاش را در توئیتی اینطور وصف کرده است:
پایان یارانه شرکتهای نفتی ممنوعیت حفاری جدید در زمینها و آبهای فدرال قابل اطمینان شدن مدیران شرکتهای نفتی هدایت جهان برای افزایش تعهدات به معاهده پاریس اما نباید دچار این اشتباه شد که این سیاستهای بایدن قرار است به طرز بنیادینی صنعت نفت آمریکا و بالطبع جهان را از خود متاثر بکند. انپیآر در همین زمینه مینویسد: «هیچیک از این تغییرات به معنای پایان صنعت نفت در آمریکا نیست. درست است که به نظر میرسد محدودیتها به حفاری در زمینهای فدرال به ویژه در نیومکزیکو (جایی که اجارهنامههای فدرال باعث سودآوری تولیدکنندگان شده است) ضربه سنگینی وارد خواهد کرد، اما اکثر تولید نفت و گاز ایالات متحده تحت تاثیر این تغییرات قرار نمیگیرند. رنه سانتوس از موسسه اساندپی گلوبال پلتز (S&P Global Platts) میگوید که در زمینهای خصوصی داستان متفاوت است و دولت نمیتواند به کسی در جنوب تگزاس دستور دهد که حفاری جدید نکند.»
در واقع سیاستهای بایدن شامل «سیاستهای نگرانکننده برای صنعت نفت آمریکا» مثل ممنوعیت صادرات نفت خام یا ممنوعیت هرگونه عملیات فرکینگ (تزریق مایعات با فشار بالا به زمین به منظور استخراج نفت و گاز) نمیشود. برای اینکه بتوانیم به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا بازار نفت رابطه معناداری با حزب روی کار در ریاستجمهوری آمریکا دارد یا نه، دادههای قیمت اسپات نفت خام را که از سال ۱۹۸۴ در گزارش آماری سالانه بی پی موجود است، استخراج کردیم. این دادهها درست مربوط به شروع دوره ریاستجمهوری رونالد ریگان است. اگرچه تحلیل این دادهها به صورت عمیق، نیازمند کار پژوهشی و همچنین دادههای فراوانتر است، اما نگاهی اجمالی به این روند که در نمودار قابل مشاهده است نشان میدهد در دوران ریاستجمهوری جمهوریخواهها، نفت با نوسان سالانه بیشتری روبهرو بوده است. به ویژه اینکه مثلاً در دوران ریاستجمهوری جرج بوش پسر، جنگ و تنشهای سیاسی نیز در خاورمیانه و مناطق نزدیک آن به اوج خود رسیده بود و بازار را ملتهب میکرد.
یکی از مسائلی که انتظار میرود جهتگیری رئیسجمهوری ایالات متحده بر آن اثر بگذارد، رویکرد در قبال خاورمیانه به عنوان منطقهای است که به طور حدودی، یکسوم درصد نفت خام جهان در آن تولید میشود و ایران به عنوان یکی از تولیدکنندگان مهم نفت خام جهان در دنیا، در این منطقه است. جو بایدن در یکی از نخستین اقداماتش در معرفی تیم دیپلماسی خود آنتونی بلینکن و جو سالیوان را به ترتیب به عنوان انتخابهایش برای سمتهای وزارت امور خارجه و مشاور امنیت ملی معرفی کرد. افرادی که روزنامهای مانند آفتاب یزد، از آنها با عنوان «معماران برجام» یاد کرد. آسوشیتدپرس مدعی است، سالیوان در سال ۲۰۱۳ عضو تیمی بود که از طرف دولت اوباما برای فراهمسازی مقدمات توافق هستهای به صورت مخفیانه در عمان با مقامهای جمهوری اسلامی دیدار میکردند. در چنین وضعیتی انتظار میرود نسبت به دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، فضای مناسبتری برای مذاکره ایجاد شود. این برای بازار نفت یعنی احتمال افزایش عرضه نفت خام از سوی ایران. اما بازار هنوز نشان نداده است که تا چه اندازه به «سریع» بودن این بازگشت باور دارد. هرچند تمام فعالان و تحلیلگران بر سر تفاوت رویکرد دونالد ترامپ و جو بایدن در خصوص ایران توافق دارند، اما بسته به اینکه جو بایدن دقیقاً چه سناریویی را در پیش خواهد گرفت، واکنش بازارها و در راس آن بازار نفت نیز متفاوت خواهد بود. ایران پیشتر نشان داده است که میتواند ظرف کوتاهمدت، صادرات نفت خام خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد، برای مثال امیرحسین زمانینیا معاون امور بینالملل وزارت نفت چند ماه پس از برجام به رسانهها گفت: «در عرض چهار ماه توانستیم صادرات نفت را دو برابر کنیم به طوری که قبل از برجام یک میلیون بشکه صادر میکردیم و اکنون دو میلیون بشکه صادرات داریم.» به هر ترتیب واکنش همسایگان ایران در منطقه خاورمیانه که از قضا از تولیدکنندگان مطرح نفتی هستند نیز میتواند بازار را دستخوش تحول کرده و چشمانداز را به نحوی متفاوت ترسیم کند. تحرکات عربستان سعودی بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ایالات متحده، از این حکایت دارد که این کشور اصرار دارد یک پای هرگونه توافق با ایران باشد. همچنین اخبار غیررسمی که در هفته نخست بعد از انتخابات آمریکا، از دیدار میان سران عربستان سعودی و مقامات رژیم صهیونیستی حکایت داشتند، نشان میدهد تا مشخص شدن رویکرد دقیق جو بایدن در خصوص خاورمیانه و ایران، ممکن است بازار نفت با اتفاقهایی همچون حمله حوثیها به تاسیسات آرامکو در روز ۲۳ نوامبر، دچار نوسان و تلاطم شود. بعد از مورد حمله قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکو سعودی در این روز، حوثیها از طریق یحیی سریع سخنگوی خود اعلام کردند که «به تاسیسات آرامکو در جده حمله کردیم». این حمله چندمین حمله از نوع خود در چند سال اخیر به حساب میآمد.
اوپک بعد از ترامپ
سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام، در چند سال اخیر با تحولاتی قابل توجه روبهرو شد، از خروج قطر گرفته تا نخستین همکاری پایدار با روسیه. در این بین پس از فراگیری ویروس کرونا، حتی اوپکپلاسیها (اصطلاحی برای توصیف تولیدکنندگان اوپک در کنار غیراوپک) با تولیدکنندگان نفت آمریکایی هم ملاقاتی کردند تا سیاستهایی برای نجات بازار نفت ترتیب بدهند. علاوه بر این تحولات، اوپک در طول این سالها آماج حملات لفظی دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا بود که از آن با عنوان «کارتل» یاد میکرد. چیزی که اوپکیها همواره آن را رد کردهاند. اوپک به عنوان سازمانی که همچنان حدود یکسوم نفت خام تولیدی جهان را در دست دارد، اگرچه نه مثل سابق اما هنوز بر بازار نفت تاثیرگذار است. رویکردی مسالمتآمیزتر از سوی ریاستجمهوری ایالات متحده احتمالاً به ثبات بیشتر در این سازمان و در نتیجه در بازار نفت نیز کمک میکند. هرچند بسیاری بر این باور هستند که سرنوشت اوپک نیز متاثر از کشمکشهای قدرت میان روسیه و عربستان، ممکن است دچار تغییراتی شود. اوپکیها در آخرین نشست خود که در ۱۷ نوامبر مصادف با ۲۷ آبان به صورت مجازی برگزار شد، وضعیت حاکم بر بازار نفت از جمله احتمال بازگشت ایران در سطوح بالاتر تولید را بررسی کردند اما تصمیم خاصی نگرفتند. آنها قرار است باز هم ۱۷ دسامبر نشست مجازی دیگری برگزار بکنند. اوپک در فصل بهار تصمیم کاهش نزدیک به روزانه ۱۰ میلیون بشکه از تولید نفت خام را گرفت که سطح پایبندی بالایی نیز در آن به اجرا درآمد.
وضعیت بازارهای مالی
هرچند بازار نفت به عنوان بازاری با ویژگیهای منحصربهفرد همیشه مورد تحلیل قرار میگیرد، اما این کامودیتی نیز از اثرات وضعیت کلی بازارهای مالی جهان به دور نیست. سیاستهای ایالات متحده به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان، بازارهای مالی را همواره دستخوش تغییر قرار میدهد. به همین دلیل، بازارهای مالی بلافاصله بعد از اینکه جنت یلن رئیس پیشین فدرالرزرو به عنوان گزینه احتمالی جو بایدن وزارت خزانهداری اعلام شد، روی خوش نشان دادند و در همین راستا شاخص ۵۰۰ سهم برتر بازار وال استریت ۰ /۶ درصد افزایش یافت.
گلدمن ساکس در گزارش جدیدش به جای نظر دوختن بر نتایج انتخابات، تمرکز را بر تقاضای بهبودیافته در سال 2021 و عرضه محدودتر نفت و گاز شیل در آینده دوخته است. دادههای منتشرشده بهخصوص از سوی چین در ماههای اخیر امیدوارکنندهتر از حد انتظار بوده است. برای مثال یکی از آمارهای مربوط به اقتصاد چین که تسنیم آن را ترجمه و بازتاب داده است نشان میدهد که اقتصاد این کشور در تابستان ۲۰۲۰ نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد چشمگیر 9 /4درصدی را تجربه کرده است. آمارهای رسمی چین نشان داده است که واردات نفت خام این کشور در ماه نوامبر نسبت به ۱۰ ماه قبل از آن رشد قابل توجه ۱۰درصدی داشته است.
گلدمن ساکس البته تخمین میزند که مقررات جدیدی که در دولت بایدن در خصوص فعالیت نفت شیل وضع شود بتواند هزینههای تولید نفت شیل را تا پنج دلار در هر بشکه افزایش دهد. همچنین در گزارش مذکور پیشبینی شده است که ضعیف شدن دلار در دولت بایدن به افزایش قیمت نفت خام کمک کند. این بانک در خصوص اثرات توافق احتمالی دولت آمریکا با ایران در دوران بایدن نیز عنوان میکند: «حتی اگر دولت جو بایدن به توافق هستهای ایران بازگردد و با برداشتن تحریمها، به دومین تولیدکننده بزرگ اوپک اجازه بازگشت به بازار جهانی را بدهد، ضعف عرضه شیل رشد صادرات نفت خام ایران را جبران خواهد کرد.»
پوتین و فصل جدید بازار نفت
با تمام تفاسیر و گمانهزنیهایی که در خصوص حدود اثرگذاری سیاستهای بایدن در بازار نفت صورت میگیرد، هستند تحلیلگرانی که بر این باورند که در وضعیت فعلی در واقع رهبر سیاسیای که بر بازار نفت تاثیر زیادی دارد، نه رئیسجمهور آمریکا بلکه ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه است. سعید ساویز تحلیلگر بازار نفت در این خصوص به «تجارت فردا» میگوید: «در حال حاضر این ولادیمیر پوتین است که به نفر اول بازار نفت تبدیل شده است. در مورد آمریکا اغلب بیش از اینکه جمهوریخواه یا دموکرات بودن رئیسجمهور بر بازار نفت اثر داشته باشد، شرایط اقتصادی این کشور و دیدگاه نسبت به سطح فعالیت تولیدکنندگان شیل اثرگذار بوده و موجب جهتگیری شده است.» او ادامه میدهد: «در چند سال اخیر شاهد این بودیم که ولادیمیر پوتین، با تحریک عربستان یک بازی قیمت نفت را آغاز کرد. با شیوع کرونا، عربستان و محمد بنسلمان تصور میکردند که قیمتهای پایین نفت پوتین را شکست خواهد داد اما او پیشتر خود را برای نفت ۱۵دلاری هم آماده کرده بود.» این تحلیلگر نفتی که روی سیاستهای نفتی دولت آمریکا مطالعه کرده است باور دارد جو بایدن دست به «تقویت انرژیهای تجدیدپذیر» خواهد زد و به پیمانهای محیطزیستی بازخواهد گشت اما بعید است که به میلیاردها دلار سرمایهگذاری نفتی پشت پا بزند هرچند اجازه «توسعه» این سرمایهگذاریها را نخواهد داد. ساویز میگوید: «بایدن احتمالاً تلاش میکند قیمت نفت را در بازه ۴۰ تا ۵۰ دلار در هر بشکه کنترل کند.» او در مورد قیمت نفت مطلوب روسیه نیز میگوید: «نفت گران مطلوب روسیه است. آنها میدانستند اگر از فرصت کرونا بهره نبرده و شاخ نفت شیل را نشکنند باید همیشه زیر سایه آن بمانند. پس از این فرصت استفاده کرده و یک ضربه کاری به شیل وارد کردند.» او بر این باور است که اگر تهدید نفت شیل برطرف شود روسها بدشان نمیآید که نفت بین قیمت ۵۰ تا ۷۰ دلار در هر بشکه باشد.