راه دشوار رشد
آیا مدل توسعه هند میتواند الگوی اقتصاد ایران باشد؟
آیسان تنها: در دهههای گذشته اقتصاد توسعه همواره برای تجربه رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه همواره یک نسخه تجویز کرده است: بهبود تولید و افزایش صادرات از طریق باز کردن دروازههای اقتصاد کشور به روی جهان و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی. مزیت نسبی این کشورها نیز همواره نیروی کار ارزانقیمت قلمداد میشده است.
با این حال اکنون چند سالی است که اقتصاد جهانی از مسیر خود خارج شده و کمابیش در روندی معکوس جهانی شدن در حرکت است. برگزیت و تهدید خروج دومینووار کشورهای اروپایی از اتحادیه اروپا، ظهور ترامپ و به راه افتادن جنگ تجاری با چین و ایجاد برخی محدودیتها برای تجارت با همپیمانان سنتی خود در اروپا و... از جمله مواردی است که روند اقتصاد باز را با اخلال روبهرو کرد.
اخیراً نیز شیوع بیماری همهگیر کرونا مزید بر علت شده است. چراکه گسترش یک بیماری از یک کشور به سراسر جهان انتقاداتی را درباره روابط درهمتنیده کشورها برانگیخته و در عین حال برخی شواهد حاکی از افزایش تمایل به خودکفایی در کشورهاست. به نظر میرسد دنیا اکنون در حال تجربه یک نااطمینانی و بیثباتی است. وضعیتی که راه رشد اقتصادی کشورها را با دشواری روبهرو کرده است. در چنین شرایطی سوال این است که آیا سیاستهای کلانی که رشد اقتصادی در کشورها را رقم میزنند نیز بنا به وضعیت جدید باید تغییر کنند؟ در این میان، کشورهای در حال توسعه برای نیل به رشد اقتصادی با مشکلی دیگر هم روبهرو هستند و آن جایگزینی روباتها و اتوماسیون به جای نیروی کار انسان است. به عبارتی نیروی کاری که مزیت نسبی این کشورها بوده اکنون در حال جایگزینی با ادوات هوشمند است. بنابراین برای این کشورها دیگر استفاده از مزیت نسبی نیروی کار تولیدی ارزان به عنوان یک گزینه افزایش رشد و اشتغال هم مطرح نیست.
سوال این است که مسیر رشد و توسعه در سالهای آینده برای کشور در حال توسعهای مانند ایران چه میتواند باشد؟ برخی کارشناسان اقتصادی مدل توسعه هند را برای ایران بهترین نسخه میدانند. آنها معتقدند گزینه جایگزین که کشورهایی مثل هند آن را در سالهای گذشته دنبال کردهاند تمرکز بر صادرات خدمات مهندسی است که هنوز با اتوماسیون فاصله دارد. ایدهای که با توجه به ظرفیت نیروی کار متخصص و ماهر در ایران قابل تحقق است و پیشتر نیز موضوع آن در قالب «اقتصاد دانشبنیان» گنجانده شده است. با این حال بررسیهای کارشناسی حاکی از آن است که برای نیل به چنین مدلی نیز بسترسازی لازم است. ایجاد یک فضای کسبوکار سالم، هدایت دولت به سمت اتخاذ تصمیمات عقلانی، ایجاد ثبات در اقتصاد کلان، استفاده از ظرفیت نیروی جوان برای اداره کشور و... است که باید مقدمات آن از سوی تصمیمگیران فراهم شود.