گناه جمعی
مقصر تورم کیست؟
در حالی که بحث بر سر «سهم اجزای مختلف نظام سیاستگذاری در ایجاد تورم» میان اقتصاددانان ایرانی بالا گرفته، شاید بتوان برای یافتن مقصر تورم از این روایت انجیل یوحنا الهام گرفت: «سحرگاهان، عیسی باز به صحن معبد آمد. در آنجا مردم همه بر وی گرد آمدند؛ و او نشسته، به تعلیم ایشان پرداخت. در این هنگام، علمای دین و فَریسیان، زنی را که حین زنا گرفتار شده بود آوردند، و او را در میان مردم به پا داشته، به عیسی گفتند: «استاد، این زن حین زنا گرفتار شده است. موسی در شریعت به ما حکم کرده که اینگونه زنان سنگسار شوند. حال، تو چه میگویی؟» این را گفتند تا او را بیازمایند و موردی برای متهم کردن او بیابند. اما عیسی سر به زیر افکنده، با انگشت خود بر زمین مینوشت. ولی چون آنها همچنان از او سوال میکردند، عیسی سر بلند کرد و بدیشان گفت: «از میان شما، هر آن کس که بیگناه است، نخستین سنگ را به او بزند.» و باز سر به زیر افکنده، بر زمین مینوشت. با شنیدن این سخن، آنها یکایک، از بزرگترین شروع کرده، آنجا را ترک گفتند و عیسی تنها به جا ماند، با آن زن که در میان ایستاده بود.»
درباره تورم هم همه در ظاهر بیگناهاند، اما هیچکس بیتقصیر نیست. دستکم بانک مرکزی به دلیل ناتوانی در کنترل پایه پولی و نقدینگی از یکسو و کوتاهی در سر و سامان دادن نظام بانکی از سوی دیگر و سازمان برنامه و بودجه به دلیل ایجاد کسری بودجه و تامین آن از روشهای ناپایدار مقصرند. با این حال، برخی ناظران معتقدند این دو نهاد فقط ظاهر بازی را نمایش میدهند و نقش آنها در ایجاد تورم محدود به «پوسته» است؛ آنچه «هسته» تورم مزمن را شکل داده، ساختار حکمرانی و تعادلهای بد اقتصاد سیاسی است که در گذشته چندین دهه به شکل یک بیماری مزمن در تن اقتصاد ایران ریشه دوانده است.
در پرونده ویژه این هفته تجارت فردا، ابتدا به بررسی نقش سیاستگذار پولی و سیاستگذار بودجه در ایجاد تورم میپردازیم و سپس نقش حکمرانی اقتصادی در تورم مزمن را ارزیابی میکنیم.