و قاعده دیگر شد1
زندگی و کسبوکار در دوران بیپولی دولت چگونه خواهد بود؟
ناآرامیهای هفته آخر آبان 1398 به طور برگشتناپذیری حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی معاصر ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده است. ناآرامیهایی که از حیث گستردگی دامنهاش در دهههای اخیر بیسابقه بود. رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور اخیراً گفته: «خوشبختانه سه استان کشور در جریان این اتفاقات، هیچگونه ورودی به زندان نداشتهاند.» معنای مخالف حرف اصغر جهانگیر آن است که در 28 استان دیگر، ناآرامیهایی وجود داشته که کسانی در پی آن دستگیر و راهی زندان شدهاند. با این حال، ریشهیابی دلایل وقوع ناآرامیها احتمالاً مهمتر از ارزیابی میزان گستردگی آن است.
جرقه اعتراضات اخیر را افزایش قیمت بنزین زد. افزایش قیمتی که بیش از هر چیز به نشانهای از تشدید کسری بودجه دولت تعبیر شد. گزارشهای رسانهای حاکی از آن است که نهتنها بودجه عمومی 448 هزار میلیاردتومانی امسال به شدت با کسری مواجه است، که در اتفاقی نادر، برای سقف بودجه سال آینده رقم اسمی کمتری نسبت به سال 1398 در نظر گرفته شده است: 420 هزار میلیارد تومان.2 با این نشانهها، کمتر تردیدی وجود دارد که دولت ایران در حال تنگدستتر شدن است و این تنگدستی بر وضع زندگی مردم نیز تاثیر میگذارد. اینکه آیا این تحولات میتواند نقطه پایانی بر دوران رفاه مبتنی بر مصرف مسرفانه منابع و ثروتهای بیننسلی بگذارد یا خیر، البته هنوز مشخص نیست. اما به نظر میرسد که دیگر هیچچیز مثل قبل نخواهد بود و همه این را میدانند؛ چه آن را به زبان بیاورند، چه نه.
پرونده ویژه این هفته «تجارت فردا» تلاش میکند پاسخی به این سوال بدهد که زندگی مردم و فعالیت کسبوکارها در عصر دولت تنگدست چه مختصاتی خواهد داشت؟