شناسه خبر : 30278 لینک کوتاه

انحراف در اطلاع‌رسانی

فعالیت رسانه‌ای غیرمعمول و تهاجمی سیاستگذار پولی نشان‌دهنده چیست؟

بانک‌های مرکزی بی‌نیاز از سخن گفتن با افراد جامعه نیستند. همه آنها برای انجام وظایفی که برعهده دارند مجبورند با جامعه تعامل داشته باشند؛ تعاملی سازنده که دستیابی به اهداف آنها را که خود از دل جامعه سر برآورده است تسهیل کند. اهمیت این موضوع تا اندازه‌ای است که در کتاب‌های مرجع سیاستگذاری پولی بر لزوم ایجاد کانال ارتباطی مشخص و شفاف برای اطلاع‌رسانی تصمیمات سیاستگذار پولی تاکید شده است.

نوشین محمودی/ تحلیلگر اقتصادی

بانک‌های مرکزی بی‌نیاز از سخن گفتن با افراد جامعه نیستند. همه آنها برای انجام وظایفی که برعهده دارند مجبورند با جامعه تعامل داشته باشند؛ تعاملی سازنده که دستیابی به اهداف آنها را که خود از دل جامعه سر برآورده است تسهیل کند. اهمیت این موضوع تا اندازه‌ای است که در کتاب‌های مرجع سیاستگذاری پولی بر لزوم ایجاد کانال ارتباطی مشخص و شفاف برای اطلاع‌رسانی تصمیمات سیاستگذار پولی تاکید شده است. بانک مرکزی ایران نیز در دهه اخیر تلاش کرده است کانال ارتباطی موثری را ایجاد کند. اما به نظر می‌رسد این کانال ارتباطی در ماه‌های اخیر از وظیفه اصلی خود دور شده است. مطالب کوتاه، متواتر، تکراری، همراه با اندرز و فاقد اطلاعات اقتصادی نمی‌تواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد و ممکن است از طریق کاهش اعتبار بانک مرکزی در نگاه فعالان بازار به مشکلی برای آینده سیاستگذاری پولی تبدیل شود. از این‌رو لازم است با برگشت به اهداف اولیه اطلاع‌رسانی بانک مرکزی، هرچه زودتر از انحراف بیشتر این کانال جلوگیری شود.

در سال‌های دهه 50 که اغلب اقتصادهای دنیا با مشکل تورم مواجه بودند، اقتصاددانان اهمیت انتظارات فعالان اقتصادی و اثرگذاری آن بر عملکرد اقتصاد را درک کردند. قبل از این هم برخی اقتصاددانان بزرگ مانند فریدمن و فلپس بر اهمیت انتظارات تورمی تاکید کرده بودند. اما در دهه 50 بود که این ایده به‌طور گسترده میان اقتصاددانان رواج یافت که انتظارات فعالان اقتصادی خودافزاست. به عبارت دیگر، اگر فعالان اقتصادی انتظار پدیده‌ای را داشته باشند، آن پدیده اتفاق خواهد افتاد و بهتر است سیاستگذار از مقابله با آن پدیده خودداری کند. مثال معروف در این زمینه، تورم انتظاری است. اگر خانوارها و بنگاه‌های تولیدی انتظار داشته باشند که در سال آینده تورم افزایش می‌یابد، آنها برای اجتناب از قیمت‌های بالاتر شروع به خرید کالاها و خدمات می‌کنند و به این صورت تورم انتظاری موجب افزایش تورم در دوره جاری می‌شود. از این‌رو انتظارات فردی که منجر به اقدام جمعی هماهنگ شود، می‌تواند بر عملکرد اقتصاد (در مثال قبل، تورم) تاثیر مستقیم و معنادار داشته باشد. اما اگر سیاستگذار بخواهد در مقابل انتظارات عاملان اقتصادی صف‌بندی کند و به مقابله مستقیم با آن بپردازد تا تورم را سرکوب کند، باید سیاستی انقباضی را در پیش گیرد که هزینه‌ای به صورت رکود اقتصادی بر جامعه تحمیل می‌کند.

از همین‌رو است که نظریات اقتصادی بر اهمیت نقش بانک‌های مرکزی به عنوان هدایت‌گر انتظارات تاکید می‌کنند. اگر انتظارات بر عملکرد اقتصاد تاثیر می‌گذارد پس نهادی مانند بانک مرکزی باید با دادن اطلاعات صحیح و به موقع در شکل‌گیری انتظارات نقش داشته باشد. بازخورد این دستاورد علمی و تجربی اکنون خود را به صورت نرخ‌های تورمی هدف از پیش اعلام شده نشان می‌دهد. بانک‌های مرکزی در کشورهای صنعتی نرخ تورم هدف را اعلام می‌کنند تا انتظارات فعالان اقتصادی بر اساس این نرخ تنظیم شود و به این صورت اقتصاد در مقابل دیگر انتظارات قیمتی زودگذر مصون بماند. البته بانک‌های مرکزی تلاش می‌کنند تا از طریق دستیابی به اهداف تورمی اعلام‌شده برای خود اعتبار حرفه‌ای انباشت کنند و از این طریق راستی سخن خود را در اقتصاد به اثبات رسانند.

به‌طور معمول کانال ارتباطی بانک مرکزی، بیانیه‌هایی است که منتشر می‌کند. بیانیه‌های بانک مرکزی خلاصه دیدگاه بانک در خصوص وضعیت فعلی و پیش‌بینی از شرایط آتی اقتصاد را شامل می‌شود و رویکرد بانک مرکزی در مدیریت بخش پولی برای دستیابی به اهداف تعیین‌شده را مشخص می‌کند. از این‌رو، بیانیه‌های بانک‌های مرکزی، به دقت توسط فعالان بازار مالی بررسی می‌شود و کلیه کلمات و جملات این بیانیه‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. البته بانک‌های مرکزی نیز در تنظیم بیانیه‌ها تلاش می‌کنند تا حد ممکن صریح و شفاف باشند تا امکان برداشت‌های متفاوت محدود شود. شاید به همین دلیل است که زمان و تعداد بیانیه‌های بانک‌های مرکزی معتبر از پیش مشخص است و کمتر تعدی از چارچوب‌های ارتباطی صورت می‌گیرد.

بانک مرکزی ایران نیز اهمیت اطلاع‌رسانی را درک کرده است و سعی می‌کند از طریق انتشار بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های به موقع در درگاه اینترنتی خود بر انتظارات جامعه تاثیر بگذارد. البته به دلیل فقدان یک سیاست پولی منسجم، اطلاع‌رسانی بانک مرکزی نیز بیشتر موردی و معطوف به گذشته است. به گونه‌ای که کمتر بانک مرکزی پیش‌بینی‌های خود را نسبت به آینده منتشر می‌کند و عملاً اطلاع‌رسانی بانک محدود به اقداماتی است که انجام داده است یا می‌خواهد در آینده‌ای بسیار نزدیک انجام دهد. اما، حضور رئیس‌کل جدید در بانک مرکزی تا حدودی رویه گذشته را تغییر داده است. در رویه جدید دکتر همتی از کانال اینستاگرامی خود به عنوان کانال ارتباطی استفاده می‌کند و پس از انتشار پستی در کانال ایشان، رسانه‌های دیگر به بازنشر آن می‌پردازند. این پست‌های اینستاگرامی خلاصه هستند و به‌طور متوسط هفته‌ای یک‌بار منتشر می‌شوند. پست‌هایی که سعی می‌کنند خط مشی کلی رئیس‌کل بانک مرکزی را در مواجهه با تحولات اقتصادی مشخص کنند. البته وزن اثرگذاری این پیام‌ها با تحولات بعدی اقتصاد ارتباط مستقیم دارد و در صورتی که تحولات بعدی اقتصاد تاییدکننده پیام‌های قبلی نباشد از اثرگذاری آنها کاسته می‌شود.

پست‌های جدید رئیس‌کل بانک مرکزی اما از ماهیت اطلاع‌رسانی تهی شده‌اند و به‌جای شفاف‌سازی به ابزاری برای اعمال قدرت بر دیگران تبدیل شده است. به‌طور مثال، در پست اینستاگرامی جدید، رئیس‌کل بانک مرکزی صاحب‌نظران اقتصادی را به ارائه تحلیل‌های غیرواقعی در نتیجه نداشتن اطلاعات لازم متهم می‌کند و رواج این تحلیل‌ها را باعث ایجاد نگرانی در میان مردم می‌داند. اما در این پست هیچ‌گونه اطلاعاتی ارائه نمی‌شود که بر اساس آن بتوان ارزیابی از صحت و سقم نظر صاحب‌نظران اقتصادی ارائه کرد. مگر نه این است که بانک مرکزی از طریق انتشار آمار و اطلاعات مورد نیاز جامعه به آنها کمک می‌کند که تصمیمات اقتصادی درستی اتخاذ کنند.

اگر کمبود اطلاعات اقتصادی تا اندازه‌ای است که صاحب‌نظران اقتصادی را نیز به اشتباه می‌اندازد چگونه می‌توان انتظار داشت که خانوارها و بنگاه‌های اقتصادی در فقدان این اطلاعات تصمیمات صحیح اتخاذ کنند. در نتیجه حتی ممکن است جامعه چنین برداشت کند که بانک مرکزی برخی اطلاعات حیاتی را در اختیار دارد و برای حفظ آرامش جامعه از انتشار آنها جلوگیری می‌کند. همین انتظار می‌تواند به نوسانات اقتصادی منجر شود و پیامدهایی به دنبال داشته باشد. بنابراین بانک مرکزی باید چه در انتشار اطلاعات و چه در نحوه مخاطب قرار دادن گروه‌های مرجع دقت داشته باشد و متوجه باشد که هر اقدامی از طرف بانک با تفسیری در جامعه همراه خواهد بود.

اطلاع‌رسانی بانک مرکزی باید مشروط باشد؛ مشروط به اطلاعاتی که در اختیار دارد. در صورتی که بانک مرکزی اطلاعات حیاتی در اختیار دارد باید جامعه را نیز در آن شریک کند. در صورتی که اطلاعاتی ندارد یا نسبت به صحت آن مطمئن نیست نباید آن را اعلام کند. به هر صورت، رودررو قرار گرفتن با جامعه باعث خسران بانک مرکزی خواهد شد؛ زیرا بانک مرکزی بیش از دیگر افراد جامعه نیازمند اعتبار میان فعالان اقتصادی است تا وظایف خود را انجام دهد.

بانک مرکزی باید توجه داشته باشد که گذر زمان به نفع کسانی است که صداقت را فدای اهداف کوتاه‌مدت نکرده‌اند. اگر در گذر زمان راستی بیانیه‌های بانک مرکزی تایید نشود، آنگاه رویکرد اطلاع‌رسانی بانک مرکزی از کارایی خواهد افتاد و اقتصاد در هرج و مرج ناشی از انتظارات افسارگسیخته گرفتار خواهد آمد. بنابراین قبل از اینکه انحراف در اطلاع‌رسانی بانک مرکزی تعمیق شود، باید به رویکرد اصلی اطلاع‌رسانی بانک مرکزی بازگشت.

دراین پرونده بخوانید ...