پیدا و پنهان بسته جدید ارزی
چه چالشهایی پیش روی سیاستگذار پولی قرار دارد؟
بسته ارزی که مجموعه دولت و سیاستگذاری منتشر کرد را در مجموع میتوان بسته خوبی دانست که به برخی از نکات مدنظر فعالان در آن اشاره شده است.
بسته ارزی که مجموعه دولت و سیاستگذاری منتشر کرد را در مجموع میتوان بسته خوبی دانست که به برخی از نکات مدنظر فعالان در آن اشاره شده است.
رئیس کل بانک مرکزی در نخستین مصاحبه تلویزیونی خود به خوبی برخی نکات مثبت را تبیین کرد. نکاتی که میتوان از آن به عنوان نقاط ضعف سیاستگذار قبلی یاد کرد. بحث پذیرفتن نرخ بازار به عنوان مبنای معاملات، سپرده ارزی و بازگشت صرافیها نکات مثبت بسته جدید ارزی است، که در بسته قبلی وجود نداشت. اما در مقابل نیز برخی کاستیها وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد که سیاستگذار اعم از دولت و بانک مرکزی باید به آن توجه اساسی داشته باشند.
محدود شدن جریان ورودی بازار
نقد نخست این است که امکان گردش منابع ارز صادراتی پتروشیمیها و فولادیها که عددی نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار است، از این پس به راحتی امکانپذیر نیست و ورودی بازار ثانویه به تدریج با مشکل مواجه خواهد شد.
در خصوص صادرات مواد پتروشیمی، در حال حاضر مشکلات بسیار قابل توجهی وجود دارد که نقلوانتقال آن را با دشواری روبهرو خواهد کرد. با توجه به اعمال تحریمهای آمریکا، حوالههای ارزی در بخش واحد تطبیق بانکهای خارجی با سختگیری بسیار زیادی روبهرو شده است، در این شرایط کار کردن با ایرانیها، برای بانکها و شرکتهای خارجی با ترس و ابهام روبهرو است، به همین دلیل دایره فعالیتهای پتروشیمیها محدودتر شده است.
سیاستگذار نباید در شرایط کنونی به شکل آرمانی به موضوع نگاه کند، بلکه باید واقعیتها را در نظر بگیرد. پیشبینی این است که در آینده کوتاه بازهم در بازار با دستاندازهایی روبهرو خواهیم شد، زیرا هر مشکلی را حل کنیم، در نهایت در خصوص جریان نقدی ارزی با مشکل روبهرو میشویم. اگر در شرایط کنونی پتروشیمیها حتی بتوانند محصولات خود را به فروش برسانند، برای عرضه ارز به داخل کشور با مشکل روبهرو خواهند شد.
در حال حاضر، پتروشیمی هیچ قدرتی روی حسابهای ارزی خود ندارد و این واسطهها هستند که منابع را جابهجا میکنند. این شرکتها آسیبپذیر بوده و اگر آمریکا در خصوص ایجاد محدودیتها مقرراتی را وضع کند، میتواند این نقاط آسیبپذیر را شناسایی کند و به آن ضربه زند.
نکته دوم که باید مدنظر قرار گیرد این است که حتی در صورت نقلوانتقال ارزی، امکان صادرات پتروشیمیها، میعانات و فولادیها مانند قبل وجود ندارد؛ تحریم کشتیرانی کاملاً روی این دو حوزه اثر اساسی میگذارد.
تضعیف بازارسازی ارزی
در نتیجه میتوان عنوان کرد که ارز در اختیار دولت برای بازارسازی یا مدیریت شناورشده به تدریج تحلیل رفته و امکان جابهجایی از کره، چین و هند را به سایر مقاصد وارداتی ندارد و پرهزینهتر میشود، بنابراین حضور بانک مرکزی برای بازارسازی و جلوگیری از به گوشه رفتن بازار خیلی راحت امکانپذیر نیست.
این شرایطی است که در گذشته وجود نداشته، اما در شرایط جدید باید مدنظر قرار گیرد. در حقیقت سیاستگذار باید بداند که با محدودیتهای جدیدی روبهرو است و به راهحلهای جدیدی نیاز دارد. علاوه بر این موضوعات دولت در کنار این بسته باید تسهیل قوانین و مقررات صادرات و واردات را عملی کند، به طور مثال کافی است فردی در انجام واردات با دو سازمان، یکی استاندارد یا معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت سر و کار داشته باشد، حداقل نیازمند شش ماه رفت و آمد برای ترخیص و مجوز است.
نقد اساسی دیگری که وجود دارد این است که این بسته به نوعی طراحی شده که گویی موقعیت اقتصادی کشور در شرایط عادی قرار دارد. اگر این بسته در سالهای قبل، مدنظر قرار میگرفت میتوانست موفق باشد، اما در شرایط کنونی وضعیت فرق کرده و ترامپ پلهپله تحریمها را تشدید میکند. در واقع رئیسجمهوری کنونی آمریکا تحریمها را به شکل هوشمندانه فعال کرده و خواهد کرد و حتی اثرگذاری تحریمهای ترامپ از تحریمهای اوباما بیشتر خواهد بود. در این شرایط نمیتوان بازار را با سیستم ارز شناور کنترل کرد.
باید توجه کرد که در شرایط کنونی نیاز است که مقررات، بخشنامهها و عملکرد نهادها متناسب با اعمال تحریمها تغییر کند. در زمان ریاستجمهوری اوباما بسیاری از منابع از کشورهای همسایه به راحتی جابهجا میشد، اما در حال حاضر تحلیل تیم ترامپ بسیار متفاوت بوده و شناسایی آنها بر روی شریانهای اصلی اقتصاد کشور بیشتر شده است. از سوی دیگر، تیم ترامپ لیست تحریم را آماده کردند که افراد ایرانی یا افرادی را که با ایرانیها کار میکنند به راحتی وارد این لیست میکنند، در نهایت دامنه این افراد به قدری بالا میرود که باعث توقف عملیات ارزی در کشور خواهد شد.
مشاوران ترامپ به خوبی میدانند که منابع ایران در چه کشورهایی جابهجا میشوند و با فشار آوردن بر این کشورها، به راحتی میتواند شرایط را برای ایران سخت کند. از سوی دیگر، در حال حاضر هر سازمانی نیز از عملکرد خود دفاع میکند و ادعا دارد که در این شرایط به شکل ویژهای کار میکند. این در حالی است که اگر هر جزء دارای عملکرد مثبتی است، در نتیجه این سوال پیش میآید که چرا چرخ اقتصاد کشور به خوبی نمیچرخد.
شرایط ویژه اقتصادی
بنابراین باید شرایطی را در نظر گرفت که چارچوب جنگ اقتصادی را نیز دربر گیرد. هنگامی که کشور در جنگ اقتصادی قرار دارد، عموماً مدلهای معمولی نمیتواند به راحتی شرایط را تغییر دهد. در حال حاضر بسیاری از وزارتخانهها و نهادهای دولتی، هنوز با استانداردهای دهههای گذشته کار میکنند. این بحث در گمرک نیز مشاهده میشود و جریان واردات، صادرات و ثبت سفارش با سرعت بسیار پایین در حال انجام است. در این شرایط، باید یک کارگروه ویژه جنگ اقتصادی تعیین شود. شرایط کشور شرایط بسیار ویژهای است که باید در نظر گرفته شود. یکی از معضلات کشور ما این است که تصمیمات، نهادها و سازمانها در یک جریان نیستند و مدام در حال ایجاد تنش برای یکدیگر هستند. وقتی شرایط ویژه میشود، ما نیاز به مسوولان ویژه، قوانین ویژه و بسته ویژه داریم.
اگر قرار باشد مسوولانی که برای شرایط کنونی انتخاب میشوند، افرادی باشند که با علم و سیاستهای روز آشنا نباشند یا قوانینی که دههها از عمر آن گذشته است، در نتیجه هر چقدر نیز بسته ویژهای وجود داشته باشد، عملاً با چالش روبهرو خواهیم شد و نمیتوانیم اهداف مدنظر را تامین کنیم. از سوی دیگر، باید تدابیری نیز برای موتور مولد نقدینگی در نظر گرفت، این عاملی است که هر لحظه میتواند مختصات بازار را تغییر دهد.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد، عملکرد رئیس کل بانک مرکزی در دوره قبلی، بسیار ضعیف بوده است، زیرا در زمانی که تحریمها لحاظ میشود، نباید محدودیتهایی برای کار صرافیها اعمال میکرد که در نهایت علاوه بر تحریمهای خارجی، تحریمهای داخلی نیز از سوی سیاستگذار عملیات بازار را مختل میکرد، اما میتوان امید داشت که شرایط جدید اوضاع را تغییر دهد و باعث بهبود وضعیت ارزی کشور شود. در حقیقت اگر ایراد بسته جدید برطرف شود، میتواند خاطرات تلخ گذشته را کمرنگ سازد.