عیار اعتماد
چه عواملی به افزایش انتظارات تورمی دامن میزند؟
«اعتماد» و «امید به آینده» از جمله کلیدواژههایی است که این روزها بیش از گذشته در گفتار و نوشتار سیاستگذاران به چشم میآید. احتمالاً پس از آنکه، دولت با توسل به ضرب و زور تا حدودی توانسته است، یورش مردم برای خرید دلار و سکه را مهار کند، به ارزش واقعی سرمایه اجتماعی بیشتر پی برده است؛ همان روز که رئیسجمهوری در همایش سراسری قوه قضائیه حضور یافته بود، از اهمیت اعتماد و امید به آینده هم سخن گفت؛ از اینکه این دو ویژگی جامعه ایران در سال 1392 چه دستاوردهای اقتصادی کمنظیری را نصیب او و دولتش کرد.
ندا گنجی: «اعتماد» و «امید به آینده» از جمله کلیدواژههایی است که این روزها بیش از گذشته در گفتار و نوشتار سیاستگذاران به چشم میآید. احتمالاً پس از آنکه، دولت با توسل به ضرب و زور تا حدودی توانسته است، یورش مردم برای خرید دلار و سکه را مهار کند، به ارزش واقعی سرمایه اجتماعی بیشتر پی برده است؛ همان روز که رئیسجمهوری در همایش سراسری قوه قضائیه حضور یافته بود، از اهمیت اعتماد و امید به آینده هم سخن گفت؛ از اینکه این دو ویژگی جامعه ایران در سال 1392 چه دستاوردهای اقتصادی کمنظیری را نصیب او و دولتش کرد. روحانی در این همایش گفته است: «وقتی دولت سرکار آمد برای بازار ارز کاری نکرد بلکه به دلیل اعتماد و امید به آینده، قیمت ارز تثبیت شد و نرخ تورم کاهش یافت. هیچ دولت و نظامی بدون امید و اعتماد موفق نیست. در سالهای اولیه دولت یازدهم اعتماد باعث شد در جامعه آرامش حاکم شود و مردم بدون اینکه کار خاصی انجام دهیم امیدوار شدند.» البته این نخستینبار نیست که روحانی سخنانی با این مضمون را ادا میکند. از قضا او در همایش سال گذشته قوه قضائیه نیز راز تعادل بازار ارز در دولت یازدهم را در اعتماد عمومی دانست: «هیچچیزی بالاتر از اعتماد عمومی مردم و سرمایه اجتماعی نیست. اگر مردم نسبت به دولت و نظام اعتمادشان کم شود و در تردید قرار بگیرند نمیتوانیم از مشکلات عبور کنیم. اگر توانستیم قیمت ارز را در چهار سال نسبتاً متعادل در بازار نگه داریم به خاطر اعتماد مردم به دولت است.» عباس آخوندی، وزیر مسکن، راه و شهرسازی نیز در نوشتاری که طی روزهای اخیر منتشر کرده، دولتیها را به «حفظ امید مردم» فراخوانده است: «امید به آینده موجب همبستگی اجتماعی میشود و انتظارات تورمی پایین باعث عدم شکلگیری بازارهای تصنعی و هجوم نبردن به بازارهای ارز و سکه میشود. قطعاً آمریکا درصدد لطمه زدن به این دو سرمایه اصلی ملی است.» او در بخش دیگری از این یادداشت نوشته است: «اصلیترین معیار برای درستیسنجی تصمیمها عدم انحراف از اصول بنیادینِ اقتصاد رقابتی و عدم ضربه زدن به امید مردم و دامن نزدن به انتظارات تورمی است.» ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی دولت، بیم از برقراری دوباره تحریمها و افزایش عدم قطعیتها، این ظن غالب را در میان مردم ایجاد کرد که قیمتها در آینده، رو به فزونی خواهد گذاشت؛ از اینرو، آنان به نیت سوداگری و البته حفظ داراییهای خویش به سوی خرید کالاهایی با قدرت نقدشوندگی بالا از جمله ارز، سکه و طلا هجوم بردند. کنشی که خود به رشد تقاضا و نیز افزایش قیمتها منجر شده است.
اگرچه انتظارات تورمی، با فرمول ریاضی قابل محاسبه نیست، اما رفتار مردم در ماههای اخیر، همانند نشانگری برای اقتصاددانان، از انتظارات تورمی فزاینده حکایت میکند؛ از نظر آنان، چنانچه تورم انتظاری کاهنده باشد، نقدینگی به جای ورود به بازار کالاهایی چون طلا و ارز، جذب بازارهای مالی میشود و تقاضا برای این کالاها کاهش مییابد. اکنون که نرخ تورم خردادماه، نسبت به ماه گذشته 3 /4 درصد برآورد شده و بار دیگر، نرخ ارز، تورم انتظاری و نرخ تورم همگرا شدهاند، آیا اقتصاد ایران در ماههای پیشرو گرفتار تورمهای دورقمی خواهد شد؟ آیا عیار امید و انتظار در جامعه ایران چنان کاهش یافته که اقتصاد ایران به سمت ونزوئلایی شدن حرکت کند؟