نگران نباشیم
بررسی آینده روابط اقتصادی ایران و عراق در گفتوگو با حمید حسینی
سیدحمید حسینی میگوید: دولت عراق در واردات و صادرات نقش چندانی ندارد و بیشتر قراردادهای ایران با این دولت در حوزه برق و گاز است. از طرفی به دلیل اینکه کالاهای ایرانی در بازار عراق رقابتپذیر است، تا زمانی که این کالاها بتوانند با سایر کالاها رقابت کنند، در این بازار باقی خواهیم ماند.
سیدحمید حسینی، دبیر و عضو هیاتمدیره اتاق مشترک ایران و عراق بر این باور است که روابط اقتصادی این دو کشور همسایه، چندان تحت تاثیر گرایش دولت جدید عراق نخواهد بود. حسینی در گفتوگو با تجارت فردا به نقش عوامل مختلف به عنوان موانع توسعه مناسبات اقتصادی ایران و عراق اشاره میکند و میگوید: «سیاستهای کلی کشور در مورد عراق به گونهای است که اولویت با توسعه روابط اقتصادی نبوده است.» او البته انتقاداتی را هم به عملکرد بخش خصوصی در این بازار وارد میداند. فحوای کلام او این است که فعالان اقتصادی ایران نیز حضور و ماندگی در بازار عراق را جدی نمیانگارند و حضور آنها عمدتاً سنتی و بدون پشتوانه مطالعات کارشناسی است.
♦♦♦
اگرچه اختلاف گروهها در انتخابات عراق چندان فاحش نیست؛ اما ائتلافی به عنوان برنده این انتخابات معرفی شده است که سران آن گاه مواضعی در ضدیت با حضور ایران در عراق اتخاذ کردهاند. فکر میکنید این مساله چه چالشی برای تداوم حضور ایران در بازار عراق ایجاد کند؟
سهمی که گروه برنده انتخابات عراق توانسته از کرسیهای پارلمان این کشور کسب کند، 54 کرسی در مقابل حدود 325 کرسی است. بنابراین این سهم چندان تعیینکننده نخواهد بود. اما ائتلاف سائرون که برنده این انتخابات شناخته شده، نهتنها با ایران، بلکه با حضور همه خارجیها در عراق مساله دارد. یعنی اینگونه نیست که بگوییم آنها فقط با ایران زاویه دارند. یک جریان ملیگرا که اعتقاد دارد، هیچکس نباید در تصمیمگیریها و در تعیین سرنوشت مردم عراق دخالت داشته باشد؛ در حالی که برای مثال، آمریکاییها در این کشور، برای خود حقوقی قائل هستند و اعتقاد دارند، این آمریکا بوده که عراق را از وجود صدام نجات داده است؛ یا عراقیها در قبال ایران که به مقابله با داعش پرداخته، نمیتوانند بگویند، شما هر کاری کردید به امان خدا رها کنید. قطعاً تصمیماتی که در عراق اتخاذ میشود، بر تصمیمات ما هم اثر میکند و وضعیت امنیت عراق بر امنیت ایران نیز تاثیر میگذارد. از طرفی روابط ایران با عراق صرفاً در حد ارتباط گروههای سیاسی نیست. رابطه چندصدساله حوزه علمیه ایران و نجف، رابطه مردم ایران و مردم عراق و البته روابط اقتصادی که بدون تاثیرپذیری از روابط سیاسی همواره جریان داشته، پیوندهای عمیقی در روابط ایران و عراق به شمار میآید که گسستنی نیست. تجربه هم نشان داده که در انتخابات عراق، کسی که رای اول را کسب میکند، الزاماً موفق به تشکیل دولت نمیشود. همانگونه که در سال 2010 آقای ایاد علاوی بیشترین رای را به دست آورد، اما نتوانست در پارلمان ائتلاف ایجاد کند و مجبور شد نخستوزیری را به آقای مالکی واگذار کند. یا در انتخابات 2014 با آنکه آقای مالکی بیشترین سهم را در کرسیهای پارلمان داشت، اما سایر گروهها حاضر به ائتلاف با او نشدند و مالکی نخستوزیری را واگذار کرد. بنابراین، اینکه گروه سائرون چه امیال و آرزوهایی دارد و اینکه این گروه، تا چه حد در ایجاد ائتلاف موفق عمل کند هنوز مشخص نیست. احتمالاً، مواضع بعضاً افراطی و چندگانه آقای صدر، تا حدودی اعتماد سایر گروهها را به این گروه دچار تنزل میکند. این مواضع متغیر، نشاندهنده آن است که چندان نمیشود روی اسب آقای صدر شرطبندی کرد و بعید میدانم که گروههایی هم بتوانند با ایشان به توافق برسند. بنابراین نباید به این فضای رسانهای و شعارهای افراطی که سر داده میشود، توجه کرد؛ ضمن اینکه من فکر میکنم ما ابزارهای لازم را برای توافق و همراهی کردن آقای صدر با ایران در اختیار داریم. بالاخره ایشان جزئی از جریان شیعه بوده و متعلق به جریان انقلابی عراق است. اگر او، یکبار به عربستان سفر کرده، صدهابار به ایران آمده. یا شخصیتهایی در ایران هستند که آقای صدر، روابط نزدیکی با این شخصیتها داشته و میتوانیم از این ظرفیت و پتانسیلها در جهت حل این شکاف یا دلخوریهایی که ایجاد شده استفاده کنیم. به نظر میرسد، عملکرد ایران در عراق به گونهای بوده است که برخی جریانها که پیش از این به ایران نزدیک بودند، به هر دلیلی اکنون آزرده هستند و از اینرو به سوی کشورهایی چون عربستان و اردن و سایر کشورها گرایش پیدا کردهاند. من فکر میکنم این شکاف قابل ترمیم است. رسانهها هم باید کمک کنند و به این بحثهای اختلافی دامن نزنند.
در روزهای گذشته، خبرهایی مبنی بر ملاقات آقای صدر با اغلب نمایندگان کشورهای منطقه منتشر شد که ایران در این ملاقاتها حضور نداشته است. این چه پیامی میتواند داشته باشد؟
البته شنیده شده که ایران هم در عراق رایزنیهایی را آغاز کرده و با گروهها جلساتی برگزار شده که آقای صدر نیز در این مذاکرات جایی نداشته است. من فکر میکنم، طرفین در حال یک زورآزمایی هستند تا ببینند هر یک چقدر شانس و قدرت برای جمعآوری آرا دارند. اما احتمالاً در مرحله بعد، مواضع آنها در قبال یکدیگر تعدیل خواهد شد. اما به نظر میرسد، برای تحلیل این مسائل خیلی زود است. چراکه هنوز به شکایتهای انتخاباتی رسیدگی نشده و اعتراض جدی در مورد نتایج هفت تا هشت حوزه رایگیری از جمله نجف مطرح است. یعنی ممکن است، تغییراتی در ترکیب آرا اتفاق بیفتد. توجه داشته باشید که عراق از چند اقلیم متفاوت تشکیل شده، کسانی که حاکمیت در عراق را بر عهده میگیرند باید بتوانند با ساکنان این اقلیمها اعم از شیعه و سنی، با سران عشایر، سران احزاب، با مراکز ذینفوذ و بالاخره با کشورهای همسایه تعامل برقرار کنند. بدون در نظر گرفتن این مسائل کسی نمیتواند ادعا کند که میتواند پیشرفتی را در عراق حاصل کند. تشکیل دولت به سادگی ممکن است اما مهم آن است که این دولت، در فضای سیاسی-اقتصادی منطقه بتواند به نفع ملت عراق کاری انجام دهد. مدافعان رویکردهای تند و افراطی حتی اگر به موفقیتهای سیاسی نیز دست پیدا کنند، در عراق دوامی نخواهند داشت. بنابراین دولت آینده عراق باید همه ذینفعان را در نظر بگیرد و با آنان وارد تعامل شود. برای مثال، هیچکس نمیتواند حشد شعبی را در عراق حذف کند؛ جریانی که جنگید و عراق را از دست داعش نجات داد. هیچکس نمیتواند آقای مالکی یا کردهای عراق را نادیده بگیرد. نهایتاً اینکه به نظر میرسد، دولت آینده در عراق، باید دولتی ائتلافی باشد که همه جریانات در آن مشارکت داشته باشند تا شاهد وقوع تحولاتی در عراق بود.
فعالان اقتصادی که در بازار عراق فعالیت میکنند، اخیراً از برخی تحرکات عربستان در این بازار صحبت میکنند؛ اینکه عربستان در تلاش است، عرصه فعالیت در این بازار را برای بخش خصوصی ایران تنگ کند. اساساً در حال حاضر نسبت ایران و عربستان در بازار عراق چگونه است؟ فکر میکنید اگر این ائتلاف ملیگرا موفق به تشکیل دولت شود، موقعیت عربستان در بازار عراق دچار چه تغییراتی شود؟
عربستان بعد از آنکه بازار قطر را از دست داد، تحرکات خود را در بازار عراق گستردهتر کرد. یعنی اغلب به دنبال آن بود که در حوزههای نفوذ ایران کارشکنی کرده و مشکلاتی را ایجاد کند. در بعضی از نمایشگاههای برپاشده و رویدادهای تبلیغاتی در عراق نیز حضور پررنگی داشته و مقامات این کشور و کشور عراق نیز هیاتهایی را با یکدیگر تبادل کردهاند. به ویژه آنها روی آقای صدر، سرمایهگذاری نسبتاً بالایی انجام دادند و تصور میکردند که با این اقدامات میتوانند هم در اقتصاد عراق و هم در عرصه سیاسی این کشور نقش بازی کنند. جالب اینکه، آقای صدر در مقابل توئیت سفیر سابق عربستان در عراق که همه جریانهای شیعی را به نحوی محکوم کرده و علاقه خود را به جریان صدر نشان داده بود، موضع گرفت. تحرکات عربستان البته تاثیر چشمگیری در فعالیتهای اقتصادی این کشور در عراق نداشته است. عربستان هنوز هیچ مرز گمرکی مستقیمی با عراق ندارد و کالاهای عربستان باید از کانالهای اردن یا امارات وارد عراق شود. سهم عربستان در اقتصاد عراق نیز سهم ناچیزی است و ارزش مبادلات تجاری عربستان و عراق از 700 میلیون دلار فراتر نمیرود. عربستانیها این ادعا را مطرح کردند که بیش از 50 میلیارد دلار در عراق سرمایهگذاری کرده و به بازسازی آن کمک خواهند کرد. اما در نهایت آنچه در اجلاس کویت مطرح شده این بود که عربستان فقط معادل 5 /1 میلیارد دلار برای بازسازی عراق کمک میکند آن هم با این شرط که 500 میلیون دلار این رقم را به شرکتهای عربستانی اختصاص دهد. عربستان بیشتر به دنبال آن است که ایران نتواند در حوزه سنینشین عراق نفوذ کند. یعنی تلاش میکند، ایران به بازارهای موصل و کرکوک و مناطقی از این دست، دسترسی نداشته باشد. اما در مورد مناطق جنوبی و در مناطق کردنشین عراق، نمیتواند تحرکات موفقیتآمیزی داشته باشد.
اما به نظر میرسد، دولت عراق در حال افزایش گامبهگام محدودیتها در مقابل ورود کالاهای ایرانی به بهانه حمایت از تولید داخل است. چنانکه مرحلهبهمرحله، محدودیتها و ممنوعیتهایی را برای محصولات کشاورزی و صنعتی ایران ایجاد کرده است.
حضور ایران در بازار عراق هم برای ما و هم برای عراق دارای مزیت بالایی است. حال اینکه گفته میشود، عراق تعرفه کالاهای ایرانی را افزایش داده و از تعرفه کالاهای عربستانی کاسته، صحت ندارد و هیچ یک از این ادعاها مستند نیست. آنچه در بازار عراق قابل مشاهده است، این است که عربستان حضور پررنگی در این بازار ندارد و حضور آن، بیشتر تبلیغاتی و شعاری است. اما اگر عربستان در جریان بازسازی عراق سرمایهگذاری قابل توجهی کند، در آن صورت میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
در حال حاضر، مانع مشارکت فعال ایران در بازار عراق چیست؟ چرا بهرغم تاکیداتی که در مورد حضور فعالانه ایران در این بازار صورت میگیرد، همچنان سخنان مسوولان دولتی، بازرگانان و پیمانکاران بخش خصوصی در مورد این بازار با افسوس و تاسف آمیخته میشود؟
در پاسخ به این پرسش باید بگویم که ایران حضور خوبی در بازار عراق دارد و 15 درصد صادرات غیرنفتی ایران به این کشور صورت میگیرد. یعنی چنین به نظر میرسد که ما در این کشور با جمعیت حدود 30 میلیون نفر حضور خوبی داریم، اما اینکه آیا پتانسیل ایران برای حضور در بازار عراق همینقدر است، پاسخ منفی است و قطعاً ایران پتانسیل آن را دارد که سهم بیشتری از بازار عراق را تصاحب کند.
اگر داعش ظهور نمیکرد و اتفاقات سال 2014 رخ نمیداد و متعاقب این مسائل، واردات عراق به شدت کاهش پیدا نکرده بود، صادرات غیرنفتی ایران به عراق اکنون به 14، 15 میلیارد دلار میرسید و حجم عظیمی از پروژههای فنی-مهندسی در بازار عراق قابل انجام بود. اما باید پذیرفت که وقتی واردات یک کشور از 75-70 میلیارد دلار به حدود یکدوم یعنی 32 تا 33 میلیارد دلار کاهش پیدا میکند، صادرات ایران به این کشور نیز تحت تاثیر قرار میگیرد. البته در این سالها، صادرات ما به عراق کاهش نیافته اما آن رشد مورد انتظار هم محقق نشده است.
این در حالی است که سهم سایر کشورها از جمله ترکیه و هند در عراق کاهش پیدا کرده است؛ چنانکه هند با تمام تلاشهایی که به افزایش سهم خود در بازار عراق معطوف کرد، نتوانست سهمی بیش از یک میلیارد و 200، 300 میلیون دلار در این بازار کسب کند. سهم آمریکاییها نیز با وجود همه تلاشهایی که داشتهاند، حدود پنج درصد است. سهم کرهایها نیز به بیش از پنج درصد نمیرسد. درحالیکه اغلب این کشورها، خریدار نفت عراق هستند؛ اما موازنه تجاری مثبت به نفع است و در مقابل هشت میلیارد دلار صادرات ایران به عراق، فقط 75 میلیون دلار کالا در سال گذشته از عراق وارد شد. ایران پس از چین و کره، بیشترین سهم را در بازار عراق دارد اما به هر حال، بخشی از ناکامیهای ما در بازار عراق به مشکلاتی که بخش خصوصی و بنگاههای کشور دارند مربوط میشود. اینکه هنوز بسیاری از برندها وارد بازار عراق نشدهاند یا ورود آنها به این بازار بعضاً بدون مطالعه و سنتی بوده است. ضمن آنکه، بیشتر، این عراقیها بودهاند که کالای مورد نیاز خود را در ایران شناسایی کرده و آن را در بازار عراق عرضه کردهاند. نه تبلیغات شایستهای در بازار عراق صورت گرفته و نهچندان به حضور پررنگ در بازار بغداد توجه شده است. یعنی 60 تا 70 درصد مسائلی که در مورد بازار عراق مطرح میشود، به ضعف قوانین و مقررات داخلی ایران بازمیگردد و حدود 20 تا 30 درصد مسائل ناشی از سختی کار در عراق است. البته مساله دیگر این است که ایران نتوانسته است، تناسبی میان حضور و نفوذ سیاسی- امنیتی و نفوذ اقتصادی در عراق ایجاد کند. حتی در چینش کابینه عراق در سالهایی که ایران میتوانست تاثیرگذار باشد، عمدتاً در مورد پُستهای وزارت خارجه و وزارت کشور رایزنی صورت گرفت، حال آنکه، هیچ یک از وزرای اقتصادی عراق متعلق به جریانات موافق ایران نبودند. یعنی چنین به نظر میآید که در سیاستهای کلی کشور در مورد عراق، اولویت با توسعه روابط اقتصادی نبوده است. در حالی که ایران، حدود 27 نفر رایزن فرهنگی و دهها نفر رایزن نظامی در این کشور دارد، فقط یک رایزن بازرگانی به عراق اعزام شده است. اما امسال با پیگیریهایی که انجام شده بناست، تعداد رایزنها به دو یا سه نفر افزایش پیدا کند.
در عین حال، هیچ سند راهبردی و هیچ استراتژیای برای حضور در بازار عراق تدوین نشده است. وجود چندگانگی در تصمیمگیری در رابطه با عراق نیز موانعی را در توسعه همکاریها ایجاد کرده است؛ چنانکه در حال حاضر بیش از 10 ارگان درگیر کار با عراق هستند و هیچ ستاد هماهنگی و ستاد کلی نیز وجود ندارد که بر امور مربوط به عراق نظارت کند. البته در تلاش هستیم که این انسجام را از طریق معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه ایجاد کنیم. اکنون در شرایطی از نفوذ و ارتباط شدید ایران و دخالت ایران در عراق مباحثی مطرح میشود که ما حتی برای گرفتن ویزای معمولی تجاری از عراق مساله داریم. چنانکه بازرگانان مجبور هستند با ویزای زیارتی به عراق سفر کنند که اگر او را در شهر دیگری بیابند، به طور حتم با مشکلاتی مواجه میشود. به نظر میرسد در مورد ارتباط ایران با عراق دچار اغراق شدهایم و در عین حال، ظاهراً فعالیت بخش خصوصی در این کشور چندان برای مسوولان حائز اهمیت نبوده که حتی کوچکترین مسائل از قبیل ویزای فعالان اقتصادی حلنشده باقی مانده است.
با این وصف دولت ایران برای تسهیل فعالیت بیشتر فعالان اقتصادی در بازار عراق باید چه تمهیداتی بیندیشد؟ با این فرض که ممکن است دولتی روی کار بیاید که چندان موافق حضور ایران در عراق نیست.
من فکر میکنم، حتی اگر ائتلاف مخالف ایران در عراق روی کار بیاید، تاثیری بر روابط ما با عراق نخواهد داشت. اما چرا با وجود آنکه دولت فعلی عراق و در راس آن آقای عبادی با ایران مسالهای ندارد و بارها دیدارهایی میان مسوولان ایرانی و او شکل گرفته، سال گذشته، کمیسیون مشترک بازرگانی دو کشور برگزار نشد؟ همکاری با دولت عراق حتی اگر دولتی موافق ایران بر سر کار باشد، امری دشوار است. عمده روابط اقتصادی ایران و عراق، روابطی است که بخش خصوصی دو کشور ایجاد کردهاند. بنابراین این روابط چندان نمیتواند از تصمیمات دولتی تاثیر بپذیرد به این دلیل که دولت عراق که مانند دولت ایران بنگاهداری نمیکند. دولت عراق در واردات و صادرات نقش چندانی ندارد و بیشتر قراردادهای ایران با این دولت در حوزه برق و گاز است. از طرفی به دلیل اینکه کالاهای ایرانی در بازار عراق رقابتپذیر است، تا زمانی که بتوانیم با سایر کالاها رقابت کنیم، در این بازار باقی خواهیم ماند؛ حتی اگر دولتی بر سر کار بیاید که با ایران روابط حسنهای نداشته باشد؛ بنابراین، گرایش دولت آینده عراق اثر چندانی بر روابط اقتصادی دو کشور به ویژه بخشی که در اختیار بخش خصوصی است، نخواهد داشت. در عین حال باید به دیپلماتهایمان اعتماد کنیم و خیلی نگران این نباشیم که دولتی در عراق روی کار بیاید که مخالف ایران باشد.