ضرورت بازسازی و نوسازی
محمد ابکا از چالش آب در صنایع فولاد میگوید
محمد ابکا میگوید: میزان مصرف آب هر تن تولید فولاد بستگی شدید به تکنولوژی مورد استفاده و وضعیت خطوط دارد. مصرف آب در بخش احیای مستقیم یا کوره بلند تا محصول نهایی یعنی نورد بین 5 /3 تا حدود شش مترمکعب برای هر تن تولید است.
زهرا مسافر: بدون شک بحران آب را میتوان یکی از جدیترین مشکلات پیش روی صنعت فولاد دانست. اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته برای تولید 55 میلیون تن فولاد تا افق 1404 آیا موضوع آب به عنوان یک ضدمحرک و بازدارنده پنهان در محاسبات مربوط به این طرحها در نظر گرفته شده است؟ محمد ابکا مدیرعامل شرکت مهندسی بینالمللی فولاد تکنیک در این رابطه میگوید: «در مطالعات جامع فولاد و ظرفیت 55 میلیون تن در افق 1404، بزرگترین چالش در زیرساختها و بهویژه آب است. که بر اساس نتایج بهدستآمده از مطالعات هرگونه احداث خطوط تولید فولاد باید در نواحی جنوبی کشور، کنارههای خلیجفارس و دریای عمان انجام پذیرد و به همین دلیل نیز دو قطب فولاد 10 میلیونتنی در هرمزگان و چابهار در برنامه دیده شده است.»
♦♦♦
کمبود منابع آبی و کاهش سطح منابع آبی در کشور بهخصوص در مناطق مرکزی میتواند آینده تولید محصولات فولادی را تحتالشعاع خود قرار دهد. در این زمینه فعالیتهای مطالعاتی صورت گرفته نشان میدهد بهخصوص طرحهای فولادی که در مناطق خشک قرار دارند اثرات بیشتری را از این موضوع خواهند پذیرفت. تحلیل شما از نتایج کاهش منابع آبی بر صنعت فولاد در آینده چیست؟
بر اساس آخرین آمار بیلان آب در کشور میزان مصرف آب برابر 96 میلیارد مترمکعب است که 89 درصد کشاورزی و 3 /8درصد شرب و 7 /2 درصد مصارف صنعتی است که 15 /0 درصد آن مصرف فولاد است. لکن واحدهای احداثشده فولادی معمولاً در مناطقی مجوز احداث داده شده که منابع طبیعی، کشاورزی، حیاتوحش و حفاظتشده نباشد، لذا معمولاً در زمینهای بایر احداث شده است ضمناً آمار میزان کل منابع آب تجدیدپذیر 89 میلیارد مترمکعب است به عبارتی میزان مصرف آب تجدیدپذیر بیش از منافع آب تجدیدپذیر است که نشان از حرکت کشور به سمت خشکی است. این خشکی بیشتر در مناطق مرکزی و شرقی کشور است که واحدهای فولادی عمدتاً در این مناطق احداث شدهاند.
از نظر آماری در حال حاضر میزان مصرف آب برای هر تن فولاد چه میزانی است و مناطقی که طرحهای فولادی در آنها مستقر است آیا از این نظر کشش لازم را برای ادامه حیات دارند؟
میزان مصرف آب هر تن تولید فولاد بستگی به تکنولوژی مورد استفاده و وضعیت خطوط دارد. مصرف آب در بخش احیای مستقیم یا کوره بلند تا محصول نهایی یعنی نورد بین 5 /3 تا حدود شش مترمکعب برای هر تن تولید است بهویژه در خطوط قدیمی. این بازه بستگی به تکنولوژی و بهروز بودن تجهیزات خط تولید دارد.
با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته برای تولید 55 میلیون تن فولاد تا افق 1404 آیا موضوع آب به عنوان یک ضدمحرک و بازدارنده پنهان در محاسبات مربوط به این طرحها در نظر گرفته شده است و به عقیده شما این مساله تا چه میزان قادر است نتایج این هدف را تحت تاثیر خود قرار دهد؟
در مطالعات جامع فولاد و ظرفیت 55 میلیون تن در افق 1404، بزرگترین چالش در زیرساختها و بهویژه آب است. که بر اساس نتایج بهدستآمده از مطالعات هرگونه احداث خطوط تولید فولاد باید در نواحی جنوبی کشور، کنارههای خلیجفارس و دریای عمان انجام پذیرد و به همین دلیل نیز دو قطب فولاد 10 میلیونتنی در هرمزگان و چابهار در برنامه دیده شده است. در مورد واحدهای موجود نیز پیشنهاد شده با پیشبینی بروز بحران آب نسبت به جابهجایی یا تغییر تولید مطالعه شود و اقدام مقتضی صورت پذیرد. در صورت عدم توجه به نتایج مطالعات و ادامه روند گذشته مطمئناٌ هدف چشمانداز 1404 تحت تاثیر قرار میگیرد. در حال حاضر برخی از واحدها اجباراً بخشی از خطوط تولید خود را در مقاطعی از زمان به دلیل مشکل آب متوقف میکنند.
کارشناسان معتقدند صنعت فولاد در ایران باید با بهروز کردن تکنولوژیهای مورد استفاده، مصرف آب را کاهش دهد و از راهکارهایی مانند بازیافت کامل آبهای شهری یا آبگیری از لجن استفاده کنند. به عقیده شما چه راهکارهایی برای ارتقای ذخیرهسازی آب در صنعت فولاد و کاهش تلفات منابع آبی قابل برنامهریزی است؟
برای کاهش مصرف آب در واحدهای فولادی، امکان صرفهجویی با تغییرات در خطوط تولید وجود داشته و در این راستا نیز اقدامات قابل توجهی در واحدها انجام گرفته و میگیرد. نوسازی و بازسازی و استفاده از تکنولوژیهای جدید در بخشهای مختلف خطوط تولید و پیشگیری از تلفات بیمورد آبی در کاهش مصرف آب اثربخش است. برخی واحدهای قدیمی تلفات آبی قابل توجهی دارند که با بازسازی و استفاده از روشهای جدید از جمله برجهای هوای خنک به جای برجهای خنککننده آبی، قابل صرفهجویی و کاهش مصرف آب است. یکی از راههای کاهش مصرف آب که واحدها در حال پیگیری هستند استفاده از پسابهای شهرهای مجاور واحد است. البته این روش نیز برای واحدهای بزرگ تولیدی قابل اطمینان کامل نیست.
برخی معتقدند انتقال منابع آبی از شمال و جنوب به مناطق مرکزی به عنوان یک راهکار میتواند مورد بررسی قرار گیرد، در مقابل به نظر میرسد چنین اقداماتی از هزینههای بالایی برخوردار است که توجیهپذیری این طرح را با اختلال روبهرو میسازد. نظر شما در این رابطه چیست؟
انتقال آب از جنوب کشور در دست اجراست. اجرای طرح الزامآور است، بهویژه برای معادن و صنایع معدنی. مطمئناً هزینههای این انتقال در قیمت تمامشده محصول موثر است لکن این هزینه پوشش داده میشود. به این معنی که بازدهی کاهش مییابد ولی نه در حدی که سودآوری از بین برود یا طرحها از توجیه خارج شود. البته واحدهای با ظرفیت پایین با مشکل بازدهی مواجه میشوند.
در طرحهای جدید در صورتی که مطالعات امکانسنجی توسط مشاوران ذیصلاح صورت پذیرد قطعاً مسائل زیرساختها و از جمله آب دیده میشود. لکن در احداثها، دخالتهای سیاسی-انتقادی که به طرحهای فولادی جدیدالاحداث میشود آن است که در مراحل طرح توجیهی چرا به موضوع آب به عنوان یکی از مهمترین موضوعات هیچ توجهی نشده و این در حالی است که از نظر موقعیتیابی بسیاری از طرحها واقعاً با مشکل بیآبی مواجه خواهند بود. تحلیل شما از این مساله چیست؟
مثلاً طرحهای فولادی اردکان، سیرجان، سبزوار و... از جمله این طرحها هستند و منطقهای در مجوزها و احداثها، امکانسنجیهای طرحها را بیاثر کرده است، اخیراً با تصویب مطالعات طرح جامع فولاد توسط سازمان ایمیدرو و وزارت صنعت، معدن و تجارت و تعیین استراتژی معدن و صنایع معدنی با کمک انجمنهای مرتبط وضعیت رو به بهبودی و پایداری است. مقرر شد احداثهای جدید با توجه به مطالعات جامع فولاد و اولویت مناطق جنوبی کشور صورت پذیرد.