بریده روزنامهها (سیاسی)
مشکلی نداشت مذاکره کنیم
ایسنا در گفتوگو با علی ماجدی، سفیر سابق ایران در آلمان به نقل از او نوشت: به نظر من مشکلی نداشت وارد مذاکره مجدد با آمریکا شویم. ما همیشه نشان دادهایم وقتی دچار اجبار میشویم مذاکره میکنیم چرا باید اینگونه باشد؟ ما حتی نتوانستیم طی این مدت اعتماد اروپاییها را جلب کنیم. وقتی در داخل با «عملیات خودسرانه» مواجهیم، آیا میتوانیم منکر شویم در خارج از کشور نمونهای از این اتفاقات رخ نمیدهد؟ باید به کسانی که معتقدند با انجام خودسریها میتوان منافع ملی را تامین کرد، گفت تصور آنها اشتباه است و اقدامات آنها ضد قدرت است. همیشه نیاز نیست در برابر یک موضوع عکسالعمل روشن داشته باشیم، میتوانیم با انجام مذاکرات پنهان کشورهای دیگر را بدهکار کنیم.
احمدینژاد مشاور رضایی بود
ایرنا به نقل از فؤاد صادقی، سردبیر سایت بازتاب متعلق به محسن رضایی نوشت: احمدینژاد در اواخر سال 80 تا زمان شهردار شدنش جزو حلقه مشاوران آقای رضایی بود. از سال ۷۹ و بعد از شکست در انتخابات مجلس ششم، حدود 20 نفر از حزباللهیهای بیکارشده مانند احمدینژاد، عزتالله ضرغامی، حسین فدایی، دارابی و... به عنوان جبهه نیروهای انقلاب و حلقه مشورتی محسن رضایی دور هم جمع میشدند. فؤاد صادقی در پاسخ به این سوال که بحث مبارزه با فساد را خود آقای رضایی هم پیگیری میکرد، گفت: «نه، ایشان چون خودش در حاکمیت بود موافق این نبود. حتی مطالبی که علیه فساد اقتصادی منتشر میکردیم ایشان به ما تذکر میداد.»
برج بابل اصلاحطلبان
شرق در گفتوگو با محمدرضا تاجیک به نقل از او نوشت: حجاریان در چهارگانه اصلاحطلبی خود از رویکرد سقراطی سخن میگوید اما سقراط آنچه میگفت را زندگی میکرد. سقراط برای اعتقادش جام زهر نوشید؛ او روشنفکری نبود که در حوزه گفتار روشنفکرانه باقی بماند، سخنان زیبا بر زبان بیاورد اما در عمل مستبد باشد و اجازه ندهد که دیگران در کنارش رشد کنند. اصلاحطلبان، جریان اصلاحات را برج بابلی دیدند که میتوانند با آن از فرش به عرش برسند؛ اصلاحطلبان، اصلاحات را ابزاری برای ورود به قدرت دانستند که میتوانند با استفاده از آن سر سفره قدرت بنشینند. آنها از نخبهگرایی و چرخش نخبگان سخن گفتند اما در مقام عمل جوانان را پشت خود نگه داشتند.
مجلس نباید از حیز انتفاع ساقط شود
دنیای اقتصاد به نقل از علی مطهری، نایب رئیس مجلس نوشت: آقای صادق لاریجانی آدم معقولی است و تندرویهای آقای جنتی را ندارد. حتی در مجمع میتواند با روش آقای محسن رضایی و تبدیل مجمع به شورای نگهبان دوم یا مجلس سنا، مخالف باشد. آقای رضایی در دورهای که آقای شاهرودی بیمار بودند، بیشتر کارها دستشان بود و به برداشت غلطی از موضوع رسیدند و فکر کردند چون ناظر بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام هستند باید اگر مصوبهای از مجلس را منافی با یکی از این سیاستها دیدند خودشان بردارند و درست کنند! در این صورت مجلس اصلاً فلسفه وجودی خود را از دست میدهد و از حیز انتفاع ساقط میشود.