الگوی آرژانتین
عصر مهاجرت انبوه با آرژانتین چه کرد؟
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، آرژانتین به عنوان صادرکننده کالاهای اساسی، وارد فرآیند پرشتاب یکپارچه شدن با اقتصاد جهانی شد. در سالهای 1880 تا 1913 میلادی، صادرات این کشور سالانه بهطور میانگین 5 /7 درصد و درآمد سرانه آن با نرخ 4 /3 درصد رشد کرد. این خیز اقتصادی، دلایل مختلفی داشت، از جمله فرصتهای جدید اقتصاد جهانی و اتحاد ملی که پس از جنگهای داخلی، تحت یک دولت مرکزی شکل گرفته بود. برخی برآوردها آرژانتین را در آغاز قرن بیستم در میان پنج اقتصاد ثروتمند جهان قرار میدهند.
ویژگی اصلی خیز اقتصادی آرژانتین، همزمانی اتفاقات با افزایش چشمگیر جمعیت بود، افزایشی که با ورود مهاجران اروپایی شدت گرفت. در این رابطه سه اقتصاددان به نامهای «فدریکو درولر» از دانشگاه سانتیاگو شیلی، «مارتین فزبین» از دانشگاه بوستون آمریکا و «سانتیاگو پِرز» از دانشگاه کالیفرنیایی دیویس، در مقالهای که بهتازگی (جولای 2023) در تارنمای انجمن ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا منتشر شده است، به کموکیف مهاجرتهای گسترده آن زمان به آرژانتین و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن پرداختهاند. در این مقاله سعی شده است به سه پرسش اصلی پاسخ داده شود: 1- مهاجرانی که به آرژانتین آمدند چگونه زندگی میگذراندند؟ 2- پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت مهاجرت برای اقتصاد آرژانتین چه بود؟ و 3- افرادی که به آرژانتین مهاجرت کردند از لحاظ سرمایه انسانی با آنهایی که در سرزمینهای خود ماندند چه تفاوتهایی داشتند؟ ارزیابیهای مقاله، با بررسی مطالعات پیرامون ویژگیهای اقتصادی مهاجران اروپایی آغاز میشود. شواهد این مطالعات دیدگاه مثبتی از یکپارچگی مهاجران در اقتصاد آرژانتین ارائه میکنند: مهاجران از کشورهای بزرگ اروپا، نرخ بالایی از پویاییهای اجتماعی-اقتصادی را در آرژانتین به نمایش گذاشتند. به علاوه این شواهد حاکی از آن است که مهاجرانی که به آرژانتین رفتند در مقایسه با مهاجران به آمریکا، پلههای ترقی اقتصادی-اجتماعی را سریعتر پیمودند. این واقعیت شاید به آن خاطر بود که اقتصاد آرژانتین توسعهیافتگی کمتری و سرمایه انسانی مردم این کشور در سطح پایینتری قرار داشت، شرایطی که فرصتهای ارتقای بیشتری را برای مهاجران فراهم میکرد. سپس مطالعات پیرامون اثرات گسترده مهاجران روی اقتصاد کشورهای میزبان مورد ارزیابی قرار میگیرد. بر این اساس شواهد نشان میدهد نواحی از کشور میزبان که مهاجران بیشتری پذیرفتند، سطح ساختوساز در آنها بیشتر، توسعهیافتگی سریعتر و در نهایت سطح رفاه بالاتری را در بلندمدت داشتند. درواقع مهاجران منافع مثبت کوتاهمدت و بلندمدت برای توسعه اقتصادی کشورهای میزبان به ارمغان آوردند. در گام بعد، نخستین مراحل تصمیم مهاجران مورد بررسی قرار گرفته و ارزیابیهای جدیدی از ویژگی انتخاب مهاجران ایتالیایی به آرژانتین (بزرگترین گروه مهاجران) ارائه میشود. یافتههای این بخش حاکی از آن است که ایتالیاییهایی که به آرژانتین مهاجرت کردند -چه مرد و چه زن- نرخ باسوادی بالاتری نسبت به آنهایی که در ایتالیا ماندند داشتند. ویژگی برجسته این مقاله آن است که برخلاف مطالعات پیشین، میتوان تفاوت نرخ باسوادی دو گروه مذکور را با هم سنجید آن هم به تفکیک سن، جنسیت و مبدأ مهاجرت. این کار اجازه میدهد تا بفهمیم نرخ بالاتر باسوادی مهاجران تنها به خاطر سهم بالاتر جمعیت مردان و جوانان نبود. بررسیهای مقاله از اهمیت سطح بالای سرمایه انسانی مهاجران در اثرگذاری اقتصادی-اجتماعی آنها در کشور میزبان حکایت دارد. مهاجران اروپایی نهتنها سطح سواد بالاتری نسبت به مردم محلی داشتند بلکه احتمالاً مهارتهای دیگری نظیر دانش انجام کار صنعتی را به بدنه اقتصادی-اجتماعی کشور میزبان تزریق کردند. باسوادی مهاجران اروپایی نسبت به بومیان آرژانتین ممکن است توضیحی بر چرایی سطح بالای پیشرفت اجتماعی-اقتصادی آنها و اثرگذاری مثبتی که برای رشد اقتصادی و اصلاحات ساختاری این کشور به ارمغان آوردند باشد.
تاریخچه مختصر
در عصر مهاجرت انبوه (1850 تا 1913)، کشور آرژانتین پذیرای شش میلیون مهاجر اروپایی بود. درواقع پس از آمریکا که به عنوان دنیای تازه کشفشده شاهد ورود بیش از 30 میلیون اروپایی بود، آرژانتین بزرگترین مقصد مهاجرین اروپایی لقب گرفت. برمبنای معیار سرانه، البته آرژانتین بزرگترین میزبان مهاجران جهان بود. ورود انبوه مهاجران به آرژانتین اصلیترین عامل رشد بالا و تغییر ترکیب جمعیتی این کشور به شمار میرفت. همانطور که در مقاله قدیمی جرمنی (1966) آمده است، این جریان مهاجرتی عظیم، پیامدهای قابلتوجهی برای اقتصاد و جامعه آرژانتین به همراه داشت، بهخصوص در مناطق شهری و قطبهای حاصلخیز کشاورزی که مهاجران در آنها سکنی گزیدند. افرادی که در آن عصر بر آرژانتین حکومت میکردند دیدگاه مثبت و آغوشی باز نسبت به مهاجران اروپایی داشتند. آنها به ویژه تمایل به جذب مهاجران آنگلوساکسون از منطقه شمال اروپا که به دید بنیانگذاران تمدن مدنی به آنها نگاه میشد داشتند (آنگلوساکسونها مردمانی از اقوام ژرمن بودند و هستند که به زبان انگلیسی صبحت میکنند و با درآوردن انگلیس از چنگ رومیان در حوالی قرن پنجم میلادی، حکومت جدیدی را بنا نهادند). بر این اساس بهرغم تمایل به سیاستهای محدودکننده مهاجرت در عصر مهاجرت انبوه در آمریکا، اما مهاجران اروپایی برای ورود به آرژانتین چندان محدودیت پیشروی خود نمیدیدند. به عنوان مثال آرژانتین برخلاف آمریکا هیچگاه آزمون سنجش سواد از مهاجران برگزار نکرد یا سهمیه برای کشورهای مبدأ در نظر نگرفت.
شکل1 آمار سالانه ورود مهاجران اروپایی به آرژانتین را به تصویر کشیده است. طبق این شکل، تا سال 1862 ورود مهاجران اروپایی به آرژانتین کم بود (کمتر از 10 هزار نفر در سال). اما از این سال به بعد ورود مهاجران روندی به سرعت افزایشی یافت. البته جریان خالص مهاجرت (ورود منهای خروج که در شکل نیامده است) با توجه به حجم بالای مهاجرتهای خروجی، بهطور قابلتوجهی کمتر بود. طی سالهای 1857 تا 1913، جریان ناخالص تجمیعی 8 /5 میلیون نفر و خالص 4 /3 میلیون نفر بود. البته این رقم مهاجرت خالص نیز قابلتوجه و بزرگ و دو برابر جمعیت 3 /1میلیوننفری آرژانتین در آغاز دوره است. تا سال 1914، جمعیت این کشور بیش از 8 /7 میلیون نفر بود که 30 درصد از آنها را متولدین خارجی تشکیل میدادند. اگر فرزندان مهاجران در نظر گرفته میشد، نقش مهاجران در افزایش جمعیت آرژانتین قابلتوجهتر میشد. علاوه بر تاثیر بر افزایش جمعیت، مهاجران اروپایی به ویژه در افزایش جمعیت نیروی کار آن هم در دوره صادرات کشاورزیمحور نقشی برجسته داشتند. این نقشآفرینی ویژهتر مهاجران در نیروی کار به خاطر این واقعیت بود که مهاجران عمدتاً در سنین نیروی کار و از مردان بودند: تا سال 1914، مهاجران میانگین سنی 33 سال داشتند و نسبت جمعیت مردان به زنان 7 /1 بود، در حالی که خود آرژانتینیها میانگین سنی 18 و نسبت مردان به زنان نزدیک به یک داشتند. نکته دیگر این است که مهاجران سطح سواد بالاتری نسبت به بومیان آرژانتین داشتند. گرچه اروپاییان مهاجر به آرژانتین اغلب از دو کشور ایتالیا و اسپانیا بودند که بهطور معمول سطح سواد پایینتری نسبت به استاندارد اروپا داشتند، اما با وجود این بهطور میانگین نسبتبه مردم محلی از سواد بالاتری برخوردار بودند. به عنوان مثال، در سال 1895 نرخ باسوادی آرژانتینیها 43 درصد و برای ایتالیاییهای مهاجر به این کشور 65 درصد و برای اسپانیاییها 80 درصد بود. در مقایسه، نرخ باسوادی آن زمان آمریکا از آرژانتین بیشتر و تقریباً همتراز مهاجران اروپایی به این کشور بود. همچنین مهاجران به آرژانتین که اغلب از دو کشور ایتالیا و اسپانیا بودند در مقایسه با مهاجران به آمریکا که از کشورهای برجستهتر شمال اروپایی بودند سطح سواد پایینتری داشتند. این نکته بیانگر آن است که الگوی مهاجرت به آرژانتین چندان انتظارات سیاستمداران این کشور را که ورود مهاجران از شمال اروپا بود برآورده نکرد.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی مهاجران
شواهد تاریخی حاکی از آن است که در آرژانتین مهاجران سختکوش مسیری آسان برای پیشرفت اقتصادی در پیش داشتند، شرایطی که دیدگاه «سرزمین فرصتها» را برای این کشور رقم میزد. در این رابطه مطالعاتی را که در این زمینه انجام گرفته است میتوان مورد ارزیابی قرار داد. پرز در مقاله خود (2017) نشان داد که مهاجران نسبت به اروپاییهای باقیمانده در کشورهای خود، موفقیتهای اقتصادی بیشتری را در زندگی خود تجربه کردند: بیشتر مهاجرانی که در اروپا در مشاغل ساده فعالیت داشتند، پس از مهاجرت در مدت کوتاهی توانستند شغلهای خود را ارتقا دهند. در این رابطه فری (1997) در مقاله خود به این نتیجه رسید که احتمال تنزل به مشاغل پایینتر مهاجران کمتر است. در این مقاله همچنین آمده است که مهاجران به آرژانتین نسبت به بومیان این کشور پیشرفت شغلی سریعتری را تجربه میکردند. البته این مزیتها کمتر برای مهاجرانی که به آمریکا رفتند به چشم میخورد. بر این اساس شاید بتوان نتیجه گرفت که پیشرفت سریع اقتصادی اجتماعی، عاملی بود که آرژانتین را به مقصدی جذاب برای مهاجرت اروپاییها تبدیل کرد، با وجود اینکه سطح دستمزدها در این کشور نسبت به آمریکا پایینتر بود. به بیان دیگر، مهاجرانی که تصمیم به مهاجرت به قاره آمریکا را داشتند مجبور بودند میان دو گزینه دستمزد بالاتر در کوتاهمدت و پیشرفت بیشتر و سریعتر در بلندمدت انتخاب کنند. تفسیر دیگر پیشرفت سریعتر مهاجران در آرژانتین شاید به ویژگی خود مهاجران برگردد. به عنوان مثال، شاید مهاجرانی به این کشور مهاجرت کردند که قبل از مهاجرت در مشاغل با مهارت بالا مشغول به کار بودند. نتایج مطالعات قدیمیتر نیز حاکی از آن است که ایتالیاییهایی که به آرژانتین مهاجرت کردند نسبت به ایتالیاییهای مهاجر به آمریکا، موفقیت اقتصادی بیشتری را تجربه کردند. بر این اساس بررسیها نشان میدهد که مشاغل پیش از مهاجرت و همچنین سطح سواد مهاجران تاثیر اندکی در این تفاوت داشت. در اینباره بخشی از این مزیت به این واقعیت برمیگردد که مهاجران موفق اغلب از بنادر شمالی اروپا مهاجرت کردند. اما مهاجران چه نقشی در توسعه اقتصادی آرژانتین داشتند؟ درولر (2018) در مقاله خود با استفاده از روش متغیرهای ابزاری، رابطه میان مهاجرت و توسعه اقتصادی را برآورد میکند و به این نتیجه میرسد که مهاجرت اروپاییها در سال 1914 به آرژانتین بر تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 1994 اثرگذاری مثبت داشت. اما چطور میتوان اثرگذاری مهاجران در توسعه بلندمدت را توضیح داد؟ در پاسخ به این پرسش درولر به دو عامل سرمایه انسانی و مهارت مهاجران اشاره میکند. به عنوان مثال همانطور که پیشتر اشاره شد، اروپاییهایی که به آرژانتین مهاجرت کردند سطح سواد بالاتری نسبت به خود آرژانتینیها داشتند، سطح سوادی که به عنوان یکی از مولفههای اصلی سرمایه انسانی شناخته میشود. از طرفی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل بیستم، اقتصاد آرژانتین غالباً کشاورزی بود، اما در همین زمانها فعالیتهای صنعتی این کشور به سرعت شروع به رشد کرد. بر این اساس در سالهای 1880 تا 1915 ارزش افزوده بخش صنعتی رشد سالانه هشتدرصدی را تجربه کرد. طبق مطالعات، یکی از کلیدیترین عوامل این رشد بخش صنعتی، مهاجران اروپایی آرژانتین بودند.
چه کسانی به آرژانتین مهاجرت کردند؟
در این بخش سابقه مهاجران در کشور زادگاهشان مورد ارزیابی قرار میگیرد، اینکه وضعیت اقتصادی و اجتماعی مهاجران (بهخصوص مهاجران ایتالیایی) به آرژانتین نسبت به آنهایی که در کشورهای خود ماندند چه تفاوتی دارد؟ به این منظور، نرخ باسوادی ایتالیاییهایی که به آرژانتین مهاجرت کردند با آنهایی که در ایتالیا ماندند مقایسه میشود. یکی از امتیازات استفاده از معیار نرخ باسوادی این است که آمارهای معتبری در رابطه با این معیار قابل جمعآوری است. به علاوه توانایی خواندن و نوشتن از اصولیترین مولفههای مفهوم سرمایه انسانی است. مقایسه کلی نرخ باسوادی مهاجران ایتالیایی و اسپانیایی با آنهایی که در کشورهای خود ماندند نشان میدهد که مهاجرت رابطه مثبتی با سواد مردم دارد. در خصوص مهاجران اسپانیایی، شکاف قابلتوجهی مشاهده میشود: نرخ باسوادی اسپانیاییهای مقیم آرژانتین 74 درصد بود در حالی که این نرخ برای جمعیت اسپانیا تنها 50 درصد بود، وضعیتی که برای ایتالیاییها نیز مصداق داشت. از جمله چالشهای تفسیر شواهد بالا تفاوت ساختار سنی و ترکیب جنسیتی میان مهاجران و هموطنان آنها در کشور مبدأ است. با توجه به اینکه در آن دوران جوانان و مردان بهطور معمول نرخ باسوادی بالاتر داشتند، تمایز میان اثرگذاری سن و جنسیت با سواد قدری دشوار است. با این حال در این مقاله از آمارهایی استفاده شده است که امکان محاسبه نرخ باسوادی بر مبنای جنسیت و گروه سنی را برای ایتالیاییهای مهاجر به آرژانتین و ایتالیاییهای ساکن در ایتالیای آن زمان فراهم میسازد.
کلام آخر
در دوران مهاجرت انبوه اروپاییها به دنیای تازهکشفشده یعنی آمریکا که به اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی برمیگردد، آرژانتین با پذیرش بیش از شش میلیون مهاجر پس از آمریکا دومین مقصد بزرگ این مهاجران بود. بر این اساس در مرور علمی-اقتصادی این هفته، مقالهای مورد بررسی قرار گرفت که معیارها و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پدیده مذکور را زیر ذرهبین قرار داد. در مجموع و بهطور خلاصه یافتههای این مقاله، دیدگاه مثبتی را در رابطه با مهاجران به آرژانتین ارائه میکند: اروپاییهای مهاجر پیشرفت اجتماعی و اقتصادی سریعی را در آرژانتین تجربه کردند و در مقابل به کمک توسعه اقتصادی این کشور آمدند. بهعلاوه الگوی تصمیم مهاجران حاکی از آن است که مهاجرتها با نرخ باسوادی رابطه مثبت دارد. یافتههای مقاله در رابطه با این پرسش که چرا در دوران مهاجرتهای انبوه، آرژانتین نسبت به آمریکا آغوش خود را بیشتر به روی مهاجران باز کرد برخی توضیحات ارائه میکند. در دهههای 1910 و 1920 میلادی، آمریکا برای مهاجران آزمون باسوادی برگزار میکرد و برای کشورهای مبدأ سهمیه مهاجرت در نظر میگرفت. نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که این محدودیتها ممکن است باعث ایجاد تغییراتی در ویژگیهای مهاجران (از جمله تفاوتهای فرهنگی بیشتر و سطح تحصیلات پایینتر) شده باشد. در مقابل مهاجران به آرژانتین در تمام دوره مهاجرت انبوه، سطح تحصیلات بالاتری نسبت به مردم بومی این کشور داشتند و تغییرات محدودی در رابطه با کشورهای مبدأ رخ داد، جایی که ایتالیاییها و اسپانیاییها نزدیک به 80 درصد از مهاجران را تشکیل میدادند.