انگیزه اصلی نوآوری
چرا در برخی از کشورها انگیزه کارآفرینی وجود دارد؟
به طور معمول طرفداران مکاتب اقتصادی بر روی موضوعاتی همچون نوآوری و خلاقیت وجه اشتراک دارند. آنها میدانند بخش قابل توجهی از موتور اقتصاد به ارزشهای نو و جدیدی است که ابداع یا بازآفرینی میشود. اما اگر بخواهیم به صورت موضوعی و دقیقتر این مساله را بررسی کنیم، به نظر شما کدام مکاتب اقتصادی تاثیر بیشتری بر نوآوریها و انگیزه افراد بر ارزشآفرینی داشته است؟
نوآفرینی و نوآوری تغییر وضعیت را طلب میکنند. بعید است کسی در اثر رضایت از شرایط فعلی به دنبال نوآوری باشد. اگر استیو جابز دانشجویی راضی از شرایطش بود، احتمالاً در نهایت مدرکی از دانشگاه دریافت میکرد و فارغالتحصیل میشد. اگر جف بزوس، بنیانگذار آمازون از شرایطش در کسبوکارش در پایان دهه 20سالگی رضایت داشت، احتمالاً اکنون غولی به نام آمازون وجود نداشت. اگر لری پیچ و سرگی برین سوالی برایشان به وجود نیامده بود، امروز از نعمت موتور جستوجوی بینظیر گوگل بیبهره بودیم. اما درون تمام این نوآوریهایی که باعث شدند امروزه این دنیا به جای بهتری تبدیل شود، چرایی وجود دارد. چرایی که از پس آن جواب چگونگی آن پیدا خواهد شد. آنها میدانستند که چرا باید وضعیتشان و وضعیت دنیا را تغییر دهند. به همین دلیل چگونگی آن را پیدا کردند. اگر در کتاب زندگینامه استیو جابز و فیلمهایی که بر مبنای زندگی او ساخته شده است دقیق شوید، مهمترین دغدغههای استیو جابز را در اولین بودن و رقابت میبینید. استیو جابز سالهای زیادی با سیستم عامل ویندوز رقابت کرد. او توانسته بود بر اساس تجربهاش شرایط بازار را پیشبینی کند و هر سال در تاریخ مشخصی برای مدتی خرید را در بازار به حال راکد دربیاورد تا محصول جدیدش را معرفی کند. اپل باعث شد کسبوکارهای بزرگ دیگری همچون سامسونگ، هوآوی و... دست به تغییر استراتژی بزنند و همیشه برای کسب سهم بیشتر در بازار رقابت تنگاتنگی را دنبال کنند. نکته جالب توجه در زندگینامه استیو جابز این است که او هیچوقت دغدغه دست و پنجه نرم کردن با دولت و مداخلههای دولت را ندارد. او هیچوقت نگران نبوده است که ناگهان شرکتی دولتی همزمان با اپل در بازار وارد شود و به صورت ناجوانمردانه با او رقابت کند. مساله اصلی استیو جابز، مارک زاکربرگ و جف بزوس و... همگی رقابت برای دستیابی به سهم بیشتر بازار است. آنقدر این مساله برای آنها حیاتی است که سال گذشته آمار انتشاریافته از آمازون حاکی از آن بود که این سایت در مجموع ضررده است و کسبوکارهای کناره هزینههای این سایت را جبران میکنند.
به نظر میرسد مساله اصلی کشورها وجود استیو جابزها، مارک زاکربرگها و جف بزوسها نباشد. هر کشوری استعدادهایی برای شکوفایی دارد. آنچه تفاوت رویکرد کشورها به نوآوری را شکل میدهد، دیدگاههای سیاستگذاری آنهاست.