آسیبشناسی سرقتهای علمی - پژوهشی
بیاخلاقی علمی
«تحصیلات تکمیلی» واژهای است که برای ادامه تحصیلات در مقاطع بالاتر از مقطع کارشناسی به کار میرود؛ واژهای که معادل فارسی واژهPostgraduate است و بهرغم سادگی به خوبی انتظارات علمی از این دورهها را واگو میکند.
«تحصیلات تکمیلی» واژهای است که برای ادامه تحصیلات در مقاطع بالاتر از مقطع کارشناسی به کار میرود؛ واژهای که معادل فارسی واژهPostgraduate است و بهرغم سادگی به خوبی انتظارات علمی از این دورهها را واگو میکند. کارشناسانی که این واژه را برگزیدهاند بدون شک بر این باور بودهاند که افراد در مقطع کارشناسی آنچه را که برای کارشناس شدن در یک رشته خاص لازم است، میآموزند و در مقاطع بعدی این دانش را تکمیل میکنند.
بنابراین بیراه نیست اگر انتظار داشته باشیم که کسی که مقطع کارشناسی ارشد را طی کرده است، توانایی علمی و عملی فراتر از یک کارشناس چه در زمینه نظریه و چه در زمینه تحلیل و کاربرد داشته باشد. بر همین اساس از فارغالتحصیلان مقطع دکترا نیز انتظار میرود که توانایی فکری، علمی، عملی و تحلیلی بالاتری نسبت به مقاطع ماقبل خود داشته باشند. به منظور برآورده شدن چنین انتظاراتی، سرفصلهای درسی تعیینشده، پروژههای دانشجویی، تحقیقات، و پژوهشها میبایست استانداردهای لازم را داشته باشند تا نهایتاً محصول سیستم آموزشی همانی باشد که انتظار میرود.
به منظور بررسی دقیقتر قصد نگارنده این است که با توجه به حوزه علمی خود به واکاوی این استانداردها در دانشکدههای اقتصاد دانشگاههای ایران بپردازد.
اکثر صاحبنظران آموزشی در این باره متفقالقولند که استانداردهای آموزش نظری در دانشکدههای اقتصاد، صرفنظر از برخی واحدهای آموزشی آزاد، علمی-کاربردی، غیرانتفاعی و ...، در حد استانداردهای جهانی است و به عنوان مثال فارغالتحصیلان مقطع کارشناسی رشته اقتصاد، به خصوص آنانکه در دانشگاههای دولتی معتبر درس خواندهاند، به راحتی از دانشگاههای معتبر دنیا پذیرش میگیرند و حتی در کلاسهای نظری شامل اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، ریاضی و آمار از رقبای خارجی خود بسیار جلوتر هستند. این شاید تا حدودی مربوط به همان اصطلاح معروف باشد که «ایرانیها هوش سرشاری دارند»، اما اگر قائل به روابط علی و معلولی باشیم، بدین مفهوم است که دانشکدههای اقتصاد ما از لحاظ تئوریک قابل مقایسه با برخی از بهترین دانشگاههای دنیا هستند.
اما آیا همین کافی است؟ مسلماً خیر. چرا که تسلط به تئوری اقتصادی اگرچه پیشنیاز اصلی هر گونه تحلیل، تحقیق و ایدهپردازی اقتصادی است اما ابزار کافی نیست. دانشجویان ایرانی، حتی فارغالتحصیلان دانشگاههای درجه یک در اقتصاد وقتی بحث به روش تحقیق، ایدهپردازی و انجام پژوهشهای بهروز در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا میرسد، به هیچ عنوان قابل مقایسه با همتایان خارجی خود نیستند. این تنها مشکل نیست، چرا که در دانشگاههای ایران نهتنها سطح تحقیقات از نظر کیفی رشد چندانی نداشته است بلکه با معضلی به نام «پایاننامهها و تحقیقات جعلی و تقلبی» روبهرو هستیم. به این معنی که دانشجو یا راساً اقدام به کپیبرداری بدون منبع از منابع فارسی میکند یا برخی افراد و موسسات در قبال اخذ مقادیری پول این کار را انجام میدهند. فاجعه آنجاست که چنین جعلهایی به مقالات علمی-پژوهشی و حتی مقالاتISI هم سرایت کرده است. این موضوع اگر نگوییم بزرگترین، اما بدون شک مهمترین معضل مقاطع تحصیلی بالاتر از کارشناسی هستند. ریشه چنین اتفاقی چیست؟ مسلماً دانشجو در صورتی که خود بتواند به علم روز مجهز باشد و اهمیت یک پژوهش ناب و اصیل در تفکر وی ریشه
دوانیده باشد، هیچگاه به سمت چنین تقلبی کشیده نخواهد شد.
بد نیست نگاهی داشته باشیم به پروسه تحصیلی یک دانشجوی کارشناسی اقتصاد در یکی از دانشگاههای درجه یک اقتصاد در بریتانیا که قابل تعمیم به همه دانشگاههای مشابه در سایر کشورهای اروپایی و آمریکاست. تحصیلات دانشگاهی یا Higher Education در سیستم آموزشی این کشور دقیقاً پس از اتمام دوره دبیرستان آغاز میشود. اما اولین دورهای که هر دانشجویی در هر رشتهای باید بگذراند یک دوره یکساله است، که قابل مقایسه با دوره پیشدانشگاهی است، و در این یک سال دانشجو با توجه به علایق خود و سطح نمراتش میتواند مثلاً رشته اقتصاد یا بازرگانی را طی کند. طی این دوره، دانشجو اطلاعاتی بسیار عمومی در مورد محتوای دروسی که قرار است در دوره کارشناسی بخواند، کسب میکند. بدین مفهوم که دانشجوی ترم یک اقتصاد میداند عرضه، تقاضا، مصرفکننده، فروشنده، اقتصاد خرد، اقتصاد کلان چیست و حتی اطلاعات کاملی در مورد بازار کار پس از فارغالتحصیلی در مقاطع مختلف دارد.
دانشجویان پس از ثبت نام در دوره کارشناسی و پیش از آغاز رسمی کلاسهای درس، یک دوره دو روزه تا یک هفته تحت عنوان Induction را طی میکنند که در سیستم آموزشی بریتانیا به معنی آمادگیهای ضروری پیش از شروع دروس اصلی است. در این دوره دو حوزه آموزش عمومی و اختصاصی مطرح است. در بخش اطلاعات عمومی فرد اطلاعاتی مانند روشهای مطالعه بهینه، نحوه جستوجو در بانک مقالات، نحوه ارتباط با استادان، نحوه استفاده از کتابخانه، نحوه استفاده از اینترنت و ایمیل (که در این دانشگاهها امروزه بیشتر جنبه تشریفات دارد) را فرا میگیرد. در بخش اطلاعات تخصصی، هر دانشجو بسته به رشته تحصیلی اطلاعاتی بسیار کلی در مورد ژورنالهای علمی معتبر، فرق یک مقاله علمی-پژوهشی و یک مقاله تحلیلی، رتبهبندی ژورنالهای علمی اقتصادی، روشهای مطالعاتی روز در حوزه اقتصاد، نرمافزارها و تکنیکهای ریاضی را فرا میگیرد. این اطلاعات سپس در ترم یک در واحدی تحت عنوان فناوری اطلاعات برای دانشجویان اقتصاد تکمیل میشود. در این واحد درسی همه اطلاعات فوق به علاوه مهمترین نرم افزارهای اقتصادی مورد استفاده در پژوهش اقتصادی به دانشجویان آموزش داده میشود.
نتیجه این خواهد بود که در ترم دوم که یک پروژه درسی در اقتصاد کلان یا خرد دارد، به همه تکنیکهای مورد نیازش مجهز است، بنابراین زمان و هزینه انجام پروژه برای وی به حداقل میرسد و حتی به فکرش خطور نمیکند که جعل یا تقلب کند. ضمن اینکه ناگفته نماند که سیستم آموزشی به قدری در مورد این موضوع حساس و دقیق است که کوچکترین خطایی در تهیه هر گونه گزارش و پروژه و پایاننامه از چشم استادان و مسوولان آموزشی دور نمیماند. ابزار آن هم بسیار ساده است، تصویب یک قانون تحت عنوان کپیرایت آموزشی و استفاده از یک نرمافزار به نام تقلبیاب که این امکان را به بررسیکننده میدهد که گزارش تهیهشده را با تمامی منابع موجود چه کتابخانهای و چه اینترنتی مطابقت دهد. تا 20 درصد کپی با ذکر منبع بلامانع است اما بیش از آن تنها یک مجازات دارد: اخراج از دانشگاه و محرومیت از تحصیل در سیستم آموزشی بریتانیا!
شاید این تنبیه به نظر بسیاری سختگیرانه باشد، اما به عقیده نگارنده به دلیل اینکه سیستم به گونهای طراحی شده که افراد تمام منابع علمی، تکنیکی و تحقیقی را در اختیار دارند، بنابراین تخطی قابل بخشایش نیست.
مخلص کلام اینکه، گذشته از آنکه تقلب و جعل در همه زمینهها و کارها بد است و در مقولات آموزشی حتی فاجعه و نابخشودنی است، اما دلیل اصلی چنین اتفاقی عدم تجهیز دانشجویان همه دانشگاهها به ابزارهای دانشی مورد نیاز برای انجام تحقیق است. اگر دانشجوی اقتصاد آموزش صحیح تئوری و تکنیک و تحلیل را در دوره آموزشی خود دیده باشد، چه نیازی دارد به اینکه فشار و استرس ناشی از تقلب را به جان بخرد؟
واقعیت بعدی اینکه سطح دانشگاه و استادان تاثیر بسیار زیادی بر این موضوع میگذارد. برای مثال دانشجوی کارشناسی ارشد روزانه دانشگاه تهران، شریف، بهشتی یا علامه که به زحمت از سد کنکور گذشته، حتی اگر فکر تقلب هم به سرش بزند، سیستم ارزیابی، البته در مقایسه با دانشگاههای داخلی نه مشابهان خارجی، اجازه چنین اقدامی به او نمیدهد. اما متاسفانه چنین چیزی در بسیاری از شعب دانشگاه آزاد، غیرانتفاعی، پیامنور و علمی و کاربردی مصداق ندارد.
یکی از مدرسان محترم دانشگاه آزاد به رغم ناراحتی از چنین واقعیتی در اکثر شعبههای دانشگاه آزاد اذعان میکرد که فاجعه این است که برای بسیاری از استادان راهنما و مشاور خرید پایاننامه، مقاله و تحقیق تبدیل به یک موضوع روتین شده است و حتی در برخی موارد راههای فرار از شناسایی در پروسه چاپ مقاله را نیز به دانشجویان نشان میدهند. تازه واقعه آنجا غمانگیزتر میشود که بسیاری از استادان دانشگاه آزاد خود به انجام پایاننامه و تحقیق برای دانشجویانشان مبادرت میکنند و از این رهگذار درآمدی مضاعف کسب میکنند...
تلخی قصه این است که چنین رفتارهای غیراخلاقی بیشتر در دانشگاههایی رواج یافته است که شهریههای کلانی برای ثبت نام دانشجویان اخذ میکنند! اما این شهریهها به جای اینکه کیفیت این دانشگاهها را افزایش دهد، حتی ابتداییترین نیازهای تکنیکی یک دانشجو را به وی آموزش نمیدهند تا او حداقل بتواند از پس پروژههای درسی خود برآید.
این در حالی است که در تمام دنیا، دانشگاههایی که رتبه بهتری در ردهبندی بهترین دانشگاههای دنیا دارند، بالاترین هزینهها را برای شهریه دریافت میکنند؛ و این دقیقاً منطبق بر نظریه اقتصادی است، چرا که اگر انتخاب دانشجو اخذ مدرک از دانشگاهی چون آکسفورد یا کمبریج است، خود باید هزینه چنین کیفیتی را بپردازد. مگر اینکه قابلیت علمی دانشجو به حدی بالا باشد که دانشگاه حاضر باشد او را بورسیه کند.
اما بر اساس شواهد موجود این قاعده در ایران کاملاً برعکس است؛ شهریه بالاتر مساوی است با اعتبار پایینتر مدرک اخذشده و کیفیت نازلتر آموزشی.
شنیدن چنین حقایقی برای اصحاب علم و دانش و سیاستگذاران مطمئناً خوشایند نیست. اما اصل پاک کردن صورت مساله در این زمینه راه به جایی نخواهد برد. باید به این موضوع مهم اندیشید که فارغالتحصیلان امروز سیاستگذاران و فرهنگسازان آیندهاند، و اگر اخلاق حرفهای را در محیط آموزشی نیاموزند، هیچ امیدی نیست که در فردای مسوولیت اصول اخلاقی را رعایت کنند.
تا دیر نشده چارهای باید تا جامعه فرهنگی و آموزشی کشور از لوث چنین ناپاکی اخلاقی مبری و تطهیر شود. سخت هم نیست، تنها اراده میخواهد.
تدوین و چاپ مقاله ISI با پرداخت هزینه! |
یک وبسایت ایرانی، در اقدامی قابل تامل، اقدام به تبلیغ تدوین و چاپ مقالات ISI در حوزههای گوناگون علمی، از کشاورزی تا اقتصاد و از رشتههای مهندسی تا رشتههای پزشکی کرده است. بر اساس اطلاعات مندرج در این وبسایت، با پرداخت مبلغی بین 300 هزار تومان تا هفت میلیون و 200 هزار تومان، هر فرد میتواند انتخاب کند که مقاله سفارشی او چه ضریب تاثیری داشته باشد و در کدام گروه از مجلههای ISI چاپ شود. مدت زمان آماده شدن مقالات نیز، بسته به نوع آنها، بین یک تا شش ماه متغیر است. همچنین ادعای وبسایت مزبور این است که برای تمامی مقالاتش، گزارش عدم سرقت علمی یا Non-Plagiarism Report را نیز ارائه میکند. جالب است که این وبسایت (که فیلتر هم نیست!)، به طور کاملاً علنی آدرسی را در شهر تهران به همراه یک شماره تلفن با 10 خط ویژه، فکس، سامانه پیام کوتاه، ایمیل، وبسایت و آیدی یاهو، برای پشتیبانی آنلاین، نیز معرفی کرده است! |
دیدگاه تان را بنویسید