تاریخ انتشار:
میزگرد سیدحمید حسینی و مهدی پورقاضی درباره اثرگذاری اتاق بازرگانی
اپوزیسیون باشیم یا نباشیم؟
زمانی هر دو جزو منتقدان ساختار اتاق بازرگانی بودند اما اکنون یکی منتقد است و دیگری مدافع.
زمانی هر دو جزو منتقدان ساختار اتاق بازرگانی بودند اما اکنون یکی منتقد است و دیگری مدافع. حمید حسینی عضو سرشناس گروه خواستاران تحول که اکنون بر کرسی هیاترئیسه اتاق تهران تکیه زده، از سوی دوستان خود به مماشات متهم شده اما او چنین اتهامی را قبول ندارد و معتقد است با ورود به هیاترئیسه، به برخی واقعیتها اشراف پیدا کرده است. در مقابل، مهدی پورقاضی همچنان پر شور است و پر انرژی و اتاق بازرگانی را هم فعالتر از اینها میخواهد. بیست و پنجمین نشست هیات نمایندگان اتاق تهران عرصه بگومگوی این دو در مورد نحوه کارکرد اتاق بازرگانی در مناسبات اقتصادی کشور بود و ما به همین بهانه از هر دو خواستیم در گفتمانی صریح، به تبیین دیدگاههای خود بپردازند.
تجارت فردا: شیوه اداره جلسات اتاق بازرگانی و نحوه برخورد هیاترئیسه این نهاد با مسائل و در تقابل با دولتها، محدود به دوره فعلی نمیشود و در دورههای مختلف، شیوه روسای اتاق بازرگانی و هیاترئیسه این نهاد بخش خصوصی همواره مورد انتقاد اعضای هیات نمایندگان و فعالان اقتصادی بوده است. به نظر شما چرا باید به اتاقهای بازرگانی این نقد را وارد کرد؟
پورقاضی بله، موضوع نحوه اداره جلسات هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، چیز تازهای نیست. در دوره ریاست 27 ساله آقای علینقی خاموشی بر اتاق بازرگانی ایران نیز، همانطور عمل میشد که امروز شاهد آن هستیم. اما انتظار فعالان اقتصادی از جلسه هیات نمایندگان چیست؟ یک نگاه این است که اتاق بازرگانی محلی برای تبادل نظرهاست و بس، که در شرایط کنونی، نحوه اداره جلسات هیات نمایندگان، بیشتر این رویکرد را القا میکند و به نظر میرسد اعضای هیاترئیسه اتاق بازرگانی برداشتشان این است که نشستهای هیات نمایندگان فقط جایی است برای تبادل نظرهای مختصر آن هم در حد چند ساعت و درباره موضوعات محدود و در هیچ موضوعی نباید به طور دقیق وارد شد و نباید دنبال یک نتیجهگیری، یک تصمیمگیری و یک اقدام اجرایی بود. برعکس؛ من فکر میکنم جلسه هیات نمایندگان میبایست محلی باشد که بحثهای پختهشده در کمیسیونهای تخصصی اتاق، دستور جلسات آن را تدوین کند. از دید من هیات نمایندگان، محل تصمیمگیری است. محلی است که یک اقدام اجرایی برای تصمیمی که گرفته شده، انجام بگیرد؛ این رویکرد در دوره فعلی وجود ندارد همچنان که در دورههای گذشته نیز نبود. در این دوره بارها اتفاق افتاده که هیاترئیسه اتاق بازرگانی به راحتی از کنار طرح مسائل روز اقتصادی کشور در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران گذشته و به طرح مسائل دست چندم بسنده کردهاند و این مورد انتقاد جدی بسیاری از اعضای هیات نمایندگان است. انتظار من از جلسات هیات نمایندگان، به طور مشخص، این است که باید موضوعی که قبلاً در کمیسیونها پخته شده، بحث شده و نتیجهگیری شده، به صورت یک بیانیه به جلسه هیات نمایندگان بیاید. راجع به آن بیانیه و اقدامات اجرایی بعدش صحبت شود، اگر قرار است اصلاحی شود آنجا انجام شود، بعد تصمیمگیری شود. یا به صورت یک دستورالعمل کاری یا به صورت یک بیانیه داده شود و تیم اتاق مسوول شوند که از آن جلسه و جلسات بعد آن موضوع را پیگیری کنند. چند بار تا حالا در جلسات دوستان مطرح شد که هیات نمایندگان یک دفعه تشکیل میشود، هیاترئیسه را انتخاب میکنند، بعد میروند پی کارشان. یا حداکثر سالی یک بار، بودجه از قبل تعیینشدهای را میآورند و حتی بحثهای راجع به آن اثر خیلی کمی دارد و نهایتاً یک پاسخ مثبت است و یک تایید بودجه است و میرود. هیات نمایندگان در هیچ موضوع دیگری دخالت ندارند. حتی هیات نمایندگان در جلسه قبل نتوانستند بحثی را که دلشان میخواست طرح کنند. از جمله ارز و مسائل مربوط به مذاکره با آمریکا که در آن هفته طرح شده بود و موضوع روز و جدی بود.
حسینی با بخشی از نظرات آقای پورقاضی موافق نیستم. من اعتقاد دارم اعضای هیات نمایندگان باید انتظاراتشان را مطرح کنند و توقعاتشان همواره باید بالا باشد و این فشار روی هیاترئیسه و کادر اجرایی اتاق باشد که اتاق کارآمدتر شود ولی اعتقاد ندارم که اداره جلسات، خنثی بوده است. اداره جلسات اتاق بازرگانی تهران حداقل در یک سال گذشته تغییر و تحول قابل ملاحظهای داشته است. در حالی که تا پیش از آن، چیزی به اسم موضوع روز در دستور جلسات هیات نمایندگان وجود نداشت. سال گذشته، این بحث را مطرح کردیم که با توجه به اینکه هنوز کمیسیونهای تخصصی اتاق، خوراکی برای طرح موضوع ندارند که به هیات نمایندگان ارائه دهند، به جای اینکه در نشستهای هیات نمایندگان بحثهای حاشیهای مطرح شود، یک موضوع روز را در دستور جلسه هیات نمایندگان بگذاریم و راجع به آن کار کارشناسی شود. در حال حاضر حداقل 10 جلسه است که نشستهای اتاق تهران با دستور جلسه برگزار میشود. موضوعاتی همچون نرخ ارز، تحریم، قیمتگذاری، آزادسازی اقتصادی، استراتژی مشارکت و همکاری و دیگر مباحث در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران مورد تجزیه و تحلیل اعضا قرار گرفته. اما هیاترئیسه اتاق تهران شاید دغدغههایی دارد که از نگاه برخی از اعضا که از بیرون به آن مینگرند، مغفول است. برای توضیح در این رابطه بد نیست به این اشاره کنم که تشکلها در ایران ممکن است از چه ناحیههایی ضربهپذیر باشند. اصولاً، تشکلها که اتاق بازرگانی نیز خود یک تشکل است، از چهار جهت ضربهپذیر است. یکی از آفتهای تشکلها این است که به یک سازمان رسمی دولتی تبدیل شود و توجیهگر و سخنگو و شریک دولت شود. قطعاً ما به عنوان هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران، هیچ گاه دنبال این نبودیم که اتاق، یک سازمان رسمی دولتی شود و بخواهد کارهای دولت را توجیه کند. دومین آفت این است که اتاق به یک باشگاه و کلوپ تبدیل شود. مثل آنکه سفر برویم، جلسه بگذاریم، مشورت کنیم، دور هم بنشینیم و به طور کلی شکل و فرم یک باشگاه و کلوپ را پیدا کنیم. بعضی از تشکلهای کشور اینگونه هستند. از این رو، هیچ کس انتظار ندارد که ما در اتاق بازرگانی بیاییم دور هم جمع شویم و بخواهیم همدیگر را ببینیم و یک باشگاه شویم. آفت دیگر اینکه، تشکلها حق ندارند شرکت شوند و دنبال منافع باشند. ما سعی کردیم هیچ موقع اتاق تهران، در کارهایش به دنبال کسب درآمد نباشد که اتاق تبدیل به یک بنگاه شود. آخرین آفتی که ممکن است تشکلها به آن دچار شوند این است که تشکل به یک جنبش و اپوزیسیون تبدیل شود. این موضوع همان قدر خطرناک است که اتاق بازرگانی به یک سازمان دولتی رسمی تبدیل شود. اگر وجهه اتاق این بشود که اتاق یک اپوزیسیون است، که یک عدهای بخواهند بیایند و حرفهایشان را بزنند و علیه دولت موضع بگیرند، این هم برای اتاق بازرگانی آفت است. نکته دیگر این است که اتاق بازرگانی اصولاً قدرت اجرایی ندارد. آقای پورقاضی حرفهای منطقی و اصولی مطرح میکند ولی ایشان بگوید کجای قانون اتاق بازرگانی این اجازه داده شده که به دنبال کارهای اجرایی برود؟ اتاق بازرگانی ایجاد شده است که مشاور قوای سهگانه باشد. بنابراین با این رویکرد که اتاق بازرگانی قدرت اجرایی ندارد، میتوان ابزارهای قانونمند و قدرتی را برای این نهاد بخش خصوصی در نظر گرفت که من این ابزارها را به چهار دسته تقسیم میکنم؛ اولین ابزار اتاق بازرگانی برای پیشبرد اهداف خود، تعامل و لابیگری با دولت و مجلس است که بتوانیم در تصمیمسازیها حضور داشته باشیم. اگر اتاق تبدیل به جنبش شود حتماً خاصیتش را از دست میدهد. یعنی به هیچ وجه نمیتواند با دولت و با دستاندرکاران تصمیمگیر در نظام، لابی کند و در تصمیمات موثر باشد. بهرغم گفتههای آقای پورقاضی، اتاق بازرگانی امسال در بسیاری از تصمیمات مهم اقتصادی، موثر عمل کرد و نقش جدی داشت. ما نگذاشتیم بورس ارز شکل بگیرد. قانون مالیاتهای مستقیم را فعلاً توانستیم در مجلس متوقف کنیم. در عدم اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، نقش اتاق و اعضای پارلمان بخش خصوصی موثر بود. دومین ابزار اتاق بازرگانی، استفاده از ابزار رسانهای است که اتاق تهران توانسته از این ابزار به خوبی استفاده کند. بحثها و نظراتی که در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران مطرح میشود و در رسانهها انعکاس پیدا میکند، مورد توجه نمایندگان مجلس و دولت قرار میگیرد. سومین ابزار اتاق بازرگانی، استفاده از بدنه کارشناسی است. به اعتقاد من، اتاق تهران در دوره کنونی از چنان بدنه کارشناسی برخوردار است که سابق بر این مرسوم نبوده.
حال آنکه در اتاق ایران این بخش تا حدود زیادی کمرنگ دیده شده. با نگاهی به لایحه تفریغ بودجه اتاق ایران، میبینیم که هیچ بودجهای برای کار کارشناسی و مطالعاتی در اتاق ایران در نظر گرفته نشده است. آخرین ابزاری که اتاق بازرگانی میتواند در دست داشته باشد، استفاده از ابزار حقوقی و قضایی برای رسیدن به اهداف خود است. یعنی اتاق بازرگانی میتواند به نمایندگی از بخش خصوصی وارد بحث حقوقی و قضایی شود و در مواردی که تشخیص میدهد، علیه دولت شکایت کند. در همین رابطه، اتاق تهران با یک تیم حقوقی مجرب وارد مذاکره شده که به نمایندگی بخش خصوصی، موارد قانونی را که به زیان فعالان اقتصادی تمام شده در دادگاهها مطرح کند تا منافع بخش خصوصی تامین شود. من فکر میکنم بیشتر از این نباید از اتاق بازرگانی انتظار داشت چرا که ساختار فعلی اتاق بازرگانی بیش از این اجازه عرض اندام به نهاد بخش خصوصی را نمیدهد، در غیر این صورت، این نهاد به افراط کشیده میشود که به صلاح نیست. آقای پورقاضی اصرار دارند که در نشست اخیر هیات نمایندگان اتاق تهران، باید موضوع ارز در دستور کار قرار میگرفت. در موضوع و بررسی بازار ارز، ما چه کار میتوانستیم بکنیم هنگامی که در این مملکت، همه نگرانیها و بحثها پیرامون نرخ ارز با بیاعتنایی دولت و بانک مرکزی مواجه میشود. در چنین فضایی، چه مشکلی را میتوانستیم حل کنیم؟ شاید اگر اوضاع و احوال بازار ارز را میشکافتیم و در آن نشست به ریشه مشکلات میپرداختیم، بلافاصله قیمت ارز جهش دیگری نیز پیدا میکرد. موضوع تحریمها نیز به همین شکل؛ با توجه به حساسیتهایی که این موضوع دارد، نمیتوانستیم به بحث تحریمها به طور مستقیم وارد شویم. در نشست اخیر هیات نمایندگان اتاق تهران، یکی از موضوعات پیشنهادی، همین بحث تحریمها بود که در هیاترئیسه اتاق مطرح شد؛ اما باز شدن بحث تحریمها خیلی به صلاح اتاق و جامعه نیست.
پورقاضی اما آقای دکتر وظیفه اتاق بازرگانی این نیست که موضوعات روز را در سمینارها و همایشها با حضور چهرههای آکادمیک مطرح کند. هرچند این رویه از نگاه من مثبت است و قابل فایده، اما وظیفه اتاق بازرگانی این نیست. هیات نمایندگان اتاق بازرگانی باید به نمایندگان خود در بخش خصوصی این اطمینان را بدهد که پیگیر دغدغهها و نگرانیهای او است. اینکه برای رفع موانع و مشکلات چه باید کرد، اقدامات اجرایی است که باید خروجی عملکرد هیات نمایندگان باشد وگرنه صرفاً طرح مباحث و گفت و گو میان خود که راه به جایی نمیبرد. به نظر من مسائل اقتصادی روز را باید انتخاب کرد و در دستور کار هیات نمایندگان اتاق بازرگانی قرار داد. این مهم نیز با نظرخواهی از کمیسیونهای تخصصی اتاق تهران به دست میآید که مهمترین مساله روز فعالان اقتصادی چیست و راجع به آن بحث و تبادل نظر شود.
حسینی یکی از انتقادات جدی هیاترئیسه اتاق تهران به کمیسیونها این است که این بخشها هیچ خروجی قابل توجهی برای طرح موضوع در نشست هیات نمایندگان ندارند و بارها درخواستهای هیاترئیسه اتاق تهران از کمیسیونها در رابطه با موضوع نشست هیات نمایندگان بیپاسخ مانده است.
تجارت فردا: جناب پورقاضی، هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران و نیز ایران همواره این نگرانی را داشتهاند که نهاد بخش خصوصی در برابر دولت تبدیل به یک اپوزیسیون شود. نگرانی که آقای حسینی نیز به آن اشاره کرد. به نظر شما آیا این نگرانی بجاست؟
پورقاضی البته این نگرانی وجود دارد. اما اینکه به این دلیل اتاق بازرگانی باید محافظهکار شود را، من قبول ندارم. در بسیاری از کشورها، این تشکلها هستند که به دلیل اظهارنظرهایشان تحت فشار قرار گرفتهاند و آنجایی که تاریخ قضاوت کرده، هیچگاه عنوان نشده که تشکلهای معترض اشتباه کردهاند، در حالی که روند تاریخی از آنها به نیکی یاد میکند. انتظار جامع از یک تشکل این است که منافع اعضای خود را رهبری و در جهت آن حرکت کند. اینکه به دلیل ترس و نگرانی از تبعات برخی اظهارنظرها و موضعگیریها اقدامی از سوی تشکل و در اینجا به طور خاص از اتاق بازرگانی صورت نگیرد، منجر به آن میشود که نهاد بخش خصوصی به ورطه مصلحتگرایی وارد میشود. اینکه آقای حسینی میگوید برخی موضعگیریها، تبعاتی دارد، من نیز قبول دارم. بالاخره هر تصمیمی که بگیرید، عدهای هم با آن مخالف هستند و طبیعی است که آنها عکسالعمل نشان دهند. اما به نظر من نهتنها اتاق بازرگانی تهران در دوره کنونی به ورطه افراط نیفتاده است، بلکه از اینکه بحثهای جدی در این اتاق صورت بگیرد به طور جدی پرهیز میشود و این کاملاً عملی محافظهکارانه و به نوعی خودسانسوری است. دوره کنونی جامعه ایران را با یکی دو دهه پیش مقایسه کنید. میزان اعتراضات و انتقادات از تصمیمهای دولت، مجلس و سایر نهادهای حکومتی آنقدر زیاد شده است که دیگر اینکه از تریبون اتاق تهران به عنوان یک تشکل بخش خصوصی انتقاداتی مطرح شود، اصلاً به چشم نمیآید. انتقادهایی که امروز بخش خصوصی در دفاع از منافع خود نمیکند، دیگران میکنند. سوال این است که چرا باید دیگران سخنگوی بخش خصوصی باشند؟ چرا تشکل بزرگ بخش خصوصی منتقد برخی سیاستگذاریهای اقتصادی نباشد؟ این گونه افتادن به ورطه محافظهکاری درست آن سمت قضیه افراط است. از ترس اینکه مبادا بکشندمان، خودکشی کنیم. الان نباید از ترس اینکه سخنان اتاق بازرگانی تبعاتی داشته باشد، از گفتن حقایق و دفاع از دارندگان کارت بازرگانی خودداری کرد. نمیتوان این استدلال را قبول کرد.
حسینی فکر میکنید اتاق بازرگانی باید چگونه عمل کند؟ چه اقداماتی اتاق بازرگانی انجام نداده است که شما معتقدید کوتاهی بوده؟
پورقاضی حداقل اقدامی که میشود کرد این است که اتاق بازرگانی در برابر برخی سیاستهای اقتصادی دولت که صراحتاً در جهت تخریب منافع بخش خصوصی است، بیانیه صادر کند.
حسینی یعنی چی؟ چه اقدامی به نظر شما باید کرد که در راستای صدور بیانیه باشد؟
پورقاضی اگر فرض کنیم رشد نقدینگی میتواند یکی از علتهای افزایش نرخ ارز باشد، اتاق بازرگانی میتواند این موضوع را ترویج عمومی کند که در رسانهها منعکس شده و عموم جامعه بدانند آثار رشد نقدینگی چه میتواند باشد. یا آنکه اتاق بازرگانی میتواند لایحه دهد که تشکیلاتی برای نظارت بر رشد نقدینگی گذاشته شود، میتوان از قوه قضائیه و قوه مقننه خواست روی رشد نقدینگی کنترل داشته باشند. وقتی بانک مرکزی مستقل نیست، اتاق بازرگانی میتواند برنامه جدی برای اینکه بانک مرکزی مستقل شود، تدوین کند. شما به عنوان عضو هیاترئیسه اتاق تهران معتقدید بیان این موضوعات نتیجهای در بر ندارد، در حالی که طرح آن تبعاتی نیز دارد، بنابراین اجازه طرح آن را در جلسات هیات نمایندگان نمیدهید، اما این موضوعات است که اتاق بازرگانی میتواند با استفاده از بدنه کارشناسی که در اختیار دارد، راهکار و چارهای برای حل آن بیندیشد و در اختیار نهادهای دولتی و حکومتی قرار دهد. تا هنگامی که اجازه ندهید هیات نمایندگان اتاق بازرگانی مصوبهای داشته باشد و فکری را جلو بیاورد و بگوید من این را میخواهم درست یا غلط و هیاترئیسه پیگیر این مصوبه نشود، اقدامی در جهت دفاع از منافع بخش خصوصی در اتاق بازرگانی صورت نمیگیرد.
حسینی با نظر شما کاملاً موافق هستم اما کمیسیونهای اتاق بازرگانی تا زمانی که مصوبهای نداشته باشند و در اختیار هیاترئیسه قرار ندهند نمیتوانیم انتظار داشته باشیم هیاترئیسه مصوبه داشته باشد. اتاق بازرگانی تهران در دوره فعلی به گونهای عمل کرده که هم انجام امور آن سلبی بوده هم ایجابی. اقدام ایجابی این بوده که تاکنون چندین گزارش شفاف توسط اتاق تهران به دفتر مقام معظم رهبری ارسال شده است؛ مانند موضوع هدفمندی یارانهها یا بحث تحریمها و حتی بحث مقوله کارمزدهای بانکی و نرخ سود بانکی، که همگی این گزارشها اثرگذار بوده است. در مورد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها، رسماً به ریاستجمهوری نامه نوشتیم که اگر قصد دارید اجرا کنید، ما خواستار جلسات مشترکی بین دولت و فعالان اقتصادی و کارشناسان اقتصادی هستیم و دیدید که در نهایت اجرای این مرحله متوقف شد. اقدامات سلبی اتاق تهران هم به همین صورت؛ در بسیاری از موارد با پیگیریهای انجامشده و ارتباط با وزارتخانههای اقتصادی، توانستیم مانع اجرای برخی سیاستها و مصوبات دولت شویم. موضوع دیگر اینکه، دوستان ما در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران تاکید میکنند پارلمان بخش خصوصی باید در خصوص برخی سیاستگذاریهای دولت بیانیه دهد و این موضوع را مطرح میکنند که اتاق تهران چرا بیانیه نمیدهد. اما آیا در فضای متلاطم و بحرانی امروز بیانیه دادن، اقدام سنجیدهای است؟
پورقاضی این را هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تشخیص میدهد که به صلاح است یا خیر و هیاترئیسه این اجازه را ندارد که به تشخیص خود اقدام کند و مانع صدور بیانیه از سوی اتاق بازرگانی شود.
حسینی اتفاقاً چندی پیش در اتاق تهران این موضوع مطرح شد که در خصوص قیمتگذاریها، اتاق بازرگانی بیانیه دهد. اما به دلایلی آن بیانیه صادر نشد. حال در فضایی که جامعه به دنبال تحلیل گرانیها نیست و اینکه افزایش قیمتها، ناشی از گرانی است یا گرانفروشی، آیا صدور بیانیه از سوی اتاق بازرگانی در راستای برخورد با قیمتگذاری از سوی دولت میتواند به صلاح باشد؟ در حالی که در جامعه ما این ذهنیت وجود دارد که دولت باید بر قیمتها نظارت کند و برخورد داشته باشد و جلوی گرانفروش را بگیرد و در چنین شرایطی اتاق بازرگانی بیانیه دهد که دولت اصلاً در قیمتها دخالت نکند و نرخ ارز را آزاد کند. اینگونه روشها به طور قطع برای اتاق بازرگانی تبعاتی به همراه دارد، چرا که در نزد افکار عمومی اتاق بازرگانی مکانی است که سرمایهداران مرفه بیدرد را در خود جای داده است و صدور بیانیه در راستای مخالفت با قیمتگذاریها برای جامعه قابل درک نیست.
پورقاضی اما موضوع صدور یا عدم صدور بیانیه در خصوص قیمتگذاریها هیچگاه به صحن هیات نمایندگان اتاق تهران نیامد و هیاترئیسه به تشخیص خود این اقدام را به ضرر اتاق بازرگانی دانست. شاید اگر این موضوع در نشست هیات نمایندگان به رای گذاشته میشد، نظر هیاترئیسه نیز رای میآورد اما شما در هیاترئیسه به گونهای عمل کردید که اصلاً هیات نمایندگان مهم نیستند و هیاترئیسه درک بهتر و بالاتری نسبت به هیات نمایندگان دارد. بحث من انتقاد از چنین رویکردهایی از سوی هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران است.
حسینی این رویکرد را نیز ما در هیاترئیسه باور نداریم. اما بعضی اوقات استدلالهایی است که ما به عنوان هیاترئیسه از یک منظر آن را میبینیم که دوستان در هیات نمایندگان از آن منظر شاید نبینند و این منجر به آن میشود که ما را متهم میکنند به محافظهکاری. ما دلنگران این هستیم که یک عدهای در جامعه علیه اتاق بازرگانی و پایگاه بخش خصوصی شروع به شانتاژ کنند. همانطور که چندی پیش اتاق بازرگانی به عنوان حزب ثروتمندان در برخی رسانهها علم شد که فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی، مردم و زندگی آنها و معیشت آنها را مدنظر ندارند و تنها به دنبال منافع خود هستند.
پورقاضی در چنین شرایطی باید روش ترویج را در پیش گرفت. یعنی از طریق رسانهها و مطبوعات و خبرنگاران شروع به ترویج این موضوع در میان مردم کرد. به طور مثال، این عیدی که قرار است به مردم داده شود، باید اتاق بازرگانی نسبت به آن هشدار دهد که این اتفاق منجر به رشد تورم خواهد شد. پس ذوق نکنید بابت دریافت عیدی و منتظر عواقب آن باشید. اتاق بازرگانی باید با ابزارهایی که در اختیار دارد آنقدر این موضوع را ترویج کند که مردم نسبت به آن آشنا شوند.
حسینی نظرات و دیدگاههای شما را قبول دارم. اما مگر غیر از این است که تاکنون انتقادهای جدی به تصمیمگیریهای دولت تنها از تریبون اتاق بازرگانی و اعضای آن صورت گرفته و دیگر دستگاهها و تشکلهای بخش خصوصی سکوت کردهاند؟ اما شما این را هم ببینید که وقتی که مجلس با همه اختیاراتی که دارد، قوه قضائیه با همه اختیارات قانونی که دارد، حریف تصمیمات دولت نمیشوند، انتظار از اتاق بازرگانی دارید که به تنهایی جلو بیاید و مانع تصمیمات و سیاستهای غلط دولت شود؟ شاید با ظرفیتسازی و ساختار جدید سازمانی اتاق بازرگانی که در دست تهیه است، امکانپذیر شود اما در شرایط فعلی، خیر. تصور من این است که با تدوین ساختار جدید اتاق بازرگانی که تحلیل و گردآوری آمار و اطلاعات را در دست تهیه دارد، به دنبال ایجاد مرکز پایش است و با تاسیس معاونت کسب و کار در اتاق بازرگانی، شاید خواستههایی که نمایندگان از اتاق دارند به نحو احسن انجام شود. به موضوع پرداخت عیدی جدیدی که دولت اعلام کرده اشاره شد؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس به عنوان اولین مخالف اعلام میکند دولت اول اسفندماه این مبالغ را به حساب مردم واریز میکند. از کدام مصوبه دولت میتواند از صندوق توسعه ملی این پول را بردارد؟ حال وقتی که نمایندگان مجلس در برابر این اقدام دولت تسلیم هستند و نمیتوانند کاری کنند، چه توقعی میتوان از اتاق بازرگانی داشت؟ بنابراین، اگر انتظارات با ظرفیت و ساختار و قانون اتاق بازرگانی هماهنگ باشد، اتاق در حد خود دارد تلاش میکند. اما معتقدم هیات نمایندگان میتواند نقش بیشتری داشته باشد.
تجارت فردا: آقای پورقاضی، شما شیوه رادیکال و به طور مثال شکایت از نهادهای دولتی را برای اتاق بازرگانی کارساز میدانید یا آنکه راه تعامل و رایزنی باید در پیش گرفته شود؟
پور قاضی به نظر من شکایت از دولت در مجامع حقوقی، اقدام رادیکال نیست، بلکه یک اقدام طبیعی است و به نظر من شروع خوبی هم است. اینکه تاکنون از دولت یا حکومت یا دستگاهی شکایت شود، عموماً به کسانی محدود میشده که پشتشان به نهادهای قدرت گرم بوده است و بخش خصوصی تاکنون وارد چنین اقداماتی نشده که مورد اخیر که مربوط به شکایت از بانک مرکزی نزد دیوان عدالت اداری میشود، اقدام قابل توجه و مناسبی است که به نظر من میتواند تداوم نیز داشته باشد. بنابراین این اقدام را نباید رادیکالی تلقی کرد بلکه باید در جهت ترویج آن نیز گام برداشت.
حسینی اتاق بازرگانی در حال حاضر به بنگاههای اقتصادی که از سیاستهای اقتصادی و برخی تصمیمات دولت متضرر شدهاند، مشاوره حقوقی میدهد. اتاق بازرگانی این ظرفیت را دارد و مشکلی نیز ایجاد نخواهد کرد. اما اگر هیات نمایندگان اتاق تهران این را تشخیص میدهد که باید از برخی نهادهای دولتی نزد مراجع قضایی اعلام دعوی کرد باید در یکی از نشستهای هیات نمایندگان این موضوع به صحن آمده و در خصوص آن رایگیری و اعلام نظر شود. اما دیدگاه هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران این است که فعلاً با همان ابزار رسانه و لابی کردن، امور را پیش برد. ولی اگر هیات نمایندگان و آقای پورقاضی به عنوان یکی از این اعضا، فکر میکنند اکثریت هیات نمایندگانی که 20 نفر آنها دولتی هستند، به این طرح رای میدهند، بسمالله؛ من حداقل مخالف این طرح نیستم، اما اینکه صد در صد در این مسیر به نتیجه میرسیم، به نظر من نه. ما با این رویکرد پا در مسیری میگذاریم که ممکن است درهای دیگری به روی بخش خصوصی و اتاق بازرگانی را ببندد که یکی از آنها ابزار تعامل با دولت است. اتاق بازرگانی میتواند وارد مرحله شکایت از دولت شود در صورتی که ابزارهای قبلی که در دست داشته است دیگر کاربردی نداشته باشد. ما باید ببینیم منافع ورود به اقدامات حقوقی بیشتر است یا ادامه دادن وضعیت فعلی؟ هنوز هیاترئیسه اتاق بازرگانی به این جمعبندی نرسیده است که وارد بحث حقوقی و قضایی شود.
پورقاضی به عنوان گام اول، حداقل این است که اجازه دهیم هیات نمایندگان در خصوص این موضوع اظهارنظر کند. حال که دولت قصد دارد عیدیهای غیرمتعارف به عموم مردم پرداخت کند، فارغ از اینکه آثار و تبعات این اقدام از نگاه دولتمردان پوشیده است، اتاق بازرگانی چه اقدامی باید کند؟ این پرسش باید با هیات نمایندگان اتاق بازرگانی در میان گذاشته شود و در نهایت به یک جمعبندی رسید که آیا باید از این اقدام دولت شکایت کرد یا نه. اما اینکه اجازه طرح این موضوع در هیات نمایندگان داده نشود و هیاترئیسه اتاق تهران صرفاً تصمیمگیر باشد، این را قبول ندارم.
تجارت فردا: شیوه اداره جلسات اتاق بازرگانی و نحوه برخورد هیاترئیسه این نهاد با مسائل و در تقابل با دولتها، محدود به دوره فعلی نمیشود و در دورههای مختلف، شیوه روسای اتاق بازرگانی و هیاترئیسه این نهاد بخش خصوصی همواره مورد انتقاد اعضای هیات نمایندگان و فعالان اقتصادی بوده است. به نظر شما چرا باید به اتاقهای بازرگانی این نقد را وارد کرد؟
پورقاضی بله، موضوع نحوه اداره جلسات هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، چیز تازهای نیست. در دوره ریاست 27 ساله آقای علینقی خاموشی بر اتاق بازرگانی ایران نیز، همانطور عمل میشد که امروز شاهد آن هستیم. اما انتظار فعالان اقتصادی از جلسه هیات نمایندگان چیست؟ یک نگاه این است که اتاق بازرگانی محلی برای تبادل نظرهاست و بس، که در شرایط کنونی، نحوه اداره جلسات هیات نمایندگان، بیشتر این رویکرد را القا میکند و به نظر میرسد اعضای هیاترئیسه اتاق بازرگانی برداشتشان این است که نشستهای هیات نمایندگان فقط جایی است برای تبادل نظرهای مختصر آن هم در حد چند ساعت و درباره موضوعات محدود و در هیچ موضوعی نباید به طور دقیق وارد شد و نباید دنبال یک نتیجهگیری، یک تصمیمگیری و یک اقدام اجرایی بود. برعکس؛ من فکر میکنم جلسه هیات نمایندگان میبایست محلی باشد که بحثهای پختهشده در کمیسیونهای تخصصی اتاق، دستور جلسات آن را تدوین کند. از دید من هیات نمایندگان، محل تصمیمگیری است. محلی است که یک اقدام اجرایی برای تصمیمی که گرفته شده، انجام بگیرد؛ این رویکرد در دوره فعلی وجود ندارد همچنان که در دورههای گذشته نیز نبود. در این دوره بارها اتفاق افتاده که هیاترئیسه اتاق بازرگانی به راحتی از کنار طرح مسائل روز اقتصادی کشور در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران گذشته و به طرح مسائل دست چندم بسنده کردهاند و این مورد انتقاد جدی بسیاری از اعضای هیات نمایندگان است. انتظار من از جلسات هیات نمایندگان، به طور مشخص، این است که باید موضوعی که قبلاً در کمیسیونها پخته شده، بحث شده و نتیجهگیری شده، به صورت یک بیانیه به جلسه هیات نمایندگان بیاید. راجع به آن بیانیه و اقدامات اجرایی بعدش صحبت شود، اگر قرار است اصلاحی شود آنجا انجام شود، بعد تصمیمگیری شود. یا به صورت یک دستورالعمل کاری یا به صورت یک بیانیه داده شود و تیم اتاق مسوول شوند که از آن جلسه و جلسات بعد آن موضوع را پیگیری کنند. چند بار تا حالا در جلسات دوستان مطرح شد که هیات نمایندگان یک دفعه تشکیل میشود، هیاترئیسه را انتخاب میکنند، بعد میروند پی کارشان. یا حداکثر سالی یک بار، بودجه از قبل تعیینشدهای را میآورند و حتی بحثهای راجع به آن اثر خیلی کمی دارد و نهایتاً یک پاسخ مثبت است و یک تایید بودجه است و میرود. هیات نمایندگان در هیچ موضوع دیگری دخالت ندارند. حتی هیات نمایندگان در جلسه قبل نتوانستند بحثی را که دلشان میخواست طرح کنند. از جمله ارز و مسائل مربوط به مذاکره با آمریکا که در آن هفته طرح شده بود و موضوع روز و جدی بود.
حسینی با بخشی از نظرات آقای پورقاضی موافق نیستم. من اعتقاد دارم اعضای هیات نمایندگان باید انتظاراتشان را مطرح کنند و توقعاتشان همواره باید بالا باشد و این فشار روی هیاترئیسه و کادر اجرایی اتاق باشد که اتاق کارآمدتر شود ولی اعتقاد ندارم که اداره جلسات، خنثی بوده است. اداره جلسات اتاق بازرگانی تهران حداقل در یک سال گذشته تغییر و تحول قابل ملاحظهای داشته است. در حالی که تا پیش از آن، چیزی به اسم موضوع روز در دستور جلسات هیات نمایندگان وجود نداشت. سال گذشته، این بحث را مطرح کردیم که با توجه به اینکه هنوز کمیسیونهای تخصصی اتاق، خوراکی برای طرح موضوع ندارند که به هیات نمایندگان ارائه دهند، به جای اینکه در نشستهای هیات نمایندگان بحثهای حاشیهای مطرح شود، یک موضوع روز را در دستور جلسه هیات نمایندگان بگذاریم و راجع به آن کار کارشناسی شود. در حال حاضر حداقل 10 جلسه است که نشستهای اتاق تهران با دستور جلسه برگزار میشود. موضوعاتی همچون نرخ ارز، تحریم، قیمتگذاری، آزادسازی اقتصادی، استراتژی مشارکت و همکاری و دیگر مباحث در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران مورد تجزیه و تحلیل اعضا قرار گرفته. اما هیاترئیسه اتاق تهران شاید دغدغههایی دارد که از نگاه برخی از اعضا که از بیرون به آن مینگرند، مغفول است. برای توضیح در این رابطه بد نیست به این اشاره کنم که تشکلها در ایران ممکن است از چه ناحیههایی ضربهپذیر باشند. اصولاً، تشکلها که اتاق بازرگانی نیز خود یک تشکل است، از چهار جهت ضربهپذیر است. یکی از آفتهای تشکلها این است که به یک سازمان رسمی دولتی تبدیل شود و توجیهگر و سخنگو و شریک دولت شود. قطعاً ما به عنوان هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران، هیچ گاه دنبال این نبودیم که اتاق، یک سازمان رسمی دولتی شود و بخواهد کارهای دولت را توجیه کند. دومین آفت این است که اتاق به یک باشگاه و کلوپ تبدیل شود. مثل آنکه سفر برویم، جلسه بگذاریم، مشورت کنیم، دور هم بنشینیم و به طور کلی شکل و فرم یک باشگاه و کلوپ را پیدا کنیم. بعضی از تشکلهای کشور اینگونه هستند. از این رو، هیچ کس انتظار ندارد که ما در اتاق بازرگانی بیاییم دور هم جمع شویم و بخواهیم همدیگر را ببینیم و یک باشگاه شویم. آفت دیگر اینکه، تشکلها حق ندارند شرکت شوند و دنبال منافع باشند. ما سعی کردیم هیچ موقع اتاق تهران، در کارهایش به دنبال کسب درآمد نباشد که اتاق تبدیل به یک بنگاه شود. آخرین آفتی که ممکن است تشکلها به آن دچار شوند این است که تشکل به یک جنبش و اپوزیسیون تبدیل شود. این موضوع همان قدر خطرناک است که اتاق بازرگانی به یک سازمان دولتی رسمی تبدیل شود. اگر وجهه اتاق این بشود که اتاق یک اپوزیسیون است، که یک عدهای بخواهند بیایند و حرفهایشان را بزنند و علیه دولت موضع بگیرند، این هم برای اتاق بازرگانی آفت است. نکته دیگر این است که اتاق بازرگانی اصولاً قدرت اجرایی ندارد. آقای پورقاضی حرفهای منطقی و اصولی مطرح میکند ولی ایشان بگوید کجای قانون اتاق بازرگانی این اجازه داده شده که به دنبال کارهای اجرایی برود؟ اتاق بازرگانی ایجاد شده است که مشاور قوای سهگانه باشد. بنابراین با این رویکرد که اتاق بازرگانی قدرت اجرایی ندارد، میتوان ابزارهای قانونمند و قدرتی را برای این نهاد بخش خصوصی در نظر گرفت که من این ابزارها را به چهار دسته تقسیم میکنم؛ اولین ابزار اتاق بازرگانی برای پیشبرد اهداف خود، تعامل و لابیگری با دولت و مجلس است که بتوانیم در تصمیمسازیها حضور داشته باشیم. اگر اتاق تبدیل به جنبش شود حتماً خاصیتش را از دست میدهد. یعنی به هیچ وجه نمیتواند با دولت و با دستاندرکاران تصمیمگیر در نظام، لابی کند و در تصمیمات موثر باشد. بهرغم گفتههای آقای پورقاضی، اتاق بازرگانی امسال در بسیاری از تصمیمات مهم اقتصادی، موثر عمل کرد و نقش جدی داشت. ما نگذاشتیم بورس ارز شکل بگیرد. قانون مالیاتهای مستقیم را فعلاً توانستیم در مجلس متوقف کنیم. در عدم اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، نقش اتاق و اعضای پارلمان بخش خصوصی موثر بود. دومین ابزار اتاق بازرگانی، استفاده از ابزار رسانهای است که اتاق تهران توانسته از این ابزار به خوبی استفاده کند. بحثها و نظراتی که در نشستهای هیات نمایندگان اتاق تهران مطرح میشود و در رسانهها انعکاس پیدا میکند، مورد توجه نمایندگان مجلس و دولت قرار میگیرد. سومین ابزار اتاق بازرگانی، استفاده از بدنه کارشناسی است. به اعتقاد من، اتاق تهران در دوره کنونی از چنان بدنه کارشناسی برخوردار است که سابق بر این مرسوم نبوده.
حال آنکه در اتاق ایران این بخش تا حدود زیادی کمرنگ دیده شده. با نگاهی به لایحه تفریغ بودجه اتاق ایران، میبینیم که هیچ بودجهای برای کار کارشناسی و مطالعاتی در اتاق ایران در نظر گرفته نشده است. آخرین ابزاری که اتاق بازرگانی میتواند در دست داشته باشد، استفاده از ابزار حقوقی و قضایی برای رسیدن به اهداف خود است. یعنی اتاق بازرگانی میتواند به نمایندگی از بخش خصوصی وارد بحث حقوقی و قضایی شود و در مواردی که تشخیص میدهد، علیه دولت شکایت کند. در همین رابطه، اتاق تهران با یک تیم حقوقی مجرب وارد مذاکره شده که به نمایندگی بخش خصوصی، موارد قانونی را که به زیان فعالان اقتصادی تمام شده در دادگاهها مطرح کند تا منافع بخش خصوصی تامین شود. من فکر میکنم بیشتر از این نباید از اتاق بازرگانی انتظار داشت چرا که ساختار فعلی اتاق بازرگانی بیش از این اجازه عرض اندام به نهاد بخش خصوصی را نمیدهد، در غیر این صورت، این نهاد به افراط کشیده میشود که به صلاح نیست. آقای پورقاضی اصرار دارند که در نشست اخیر هیات نمایندگان اتاق تهران، باید موضوع ارز در دستور کار قرار میگرفت. در موضوع و بررسی بازار ارز، ما چه کار میتوانستیم بکنیم هنگامی که در این مملکت، همه نگرانیها و بحثها پیرامون نرخ ارز با بیاعتنایی دولت و بانک مرکزی مواجه میشود. در چنین فضایی، چه مشکلی را میتوانستیم حل کنیم؟ شاید اگر اوضاع و احوال بازار ارز را میشکافتیم و در آن نشست به ریشه مشکلات میپرداختیم، بلافاصله قیمت ارز جهش دیگری نیز پیدا میکرد. موضوع تحریمها نیز به همین شکل؛ با توجه به حساسیتهایی که این موضوع دارد، نمیتوانستیم به بحث تحریمها به طور مستقیم وارد شویم. در نشست اخیر هیات نمایندگان اتاق تهران، یکی از موضوعات پیشنهادی، همین بحث تحریمها بود که در هیاترئیسه اتاق مطرح شد؛ اما باز شدن بحث تحریمها خیلی به صلاح اتاق و جامعه نیست.
پورقاضی اما آقای دکتر وظیفه اتاق بازرگانی این نیست که موضوعات روز را در سمینارها و همایشها با حضور چهرههای آکادمیک مطرح کند. هرچند این رویه از نگاه من مثبت است و قابل فایده، اما وظیفه اتاق بازرگانی این نیست. هیات نمایندگان اتاق بازرگانی باید به نمایندگان خود در بخش خصوصی این اطمینان را بدهد که پیگیر دغدغهها و نگرانیهای او است. اینکه برای رفع موانع و مشکلات چه باید کرد، اقدامات اجرایی است که باید خروجی عملکرد هیات نمایندگان باشد وگرنه صرفاً طرح مباحث و گفت و گو میان خود که راه به جایی نمیبرد. به نظر من مسائل اقتصادی روز را باید انتخاب کرد و در دستور کار هیات نمایندگان اتاق بازرگانی قرار داد. این مهم نیز با نظرخواهی از کمیسیونهای تخصصی اتاق تهران به دست میآید که مهمترین مساله روز فعالان اقتصادی چیست و راجع به آن بحث و تبادل نظر شود.
حسینی یکی از انتقادات جدی هیاترئیسه اتاق تهران به کمیسیونها این است که این بخشها هیچ خروجی قابل توجهی برای طرح موضوع در نشست هیات نمایندگان ندارند و بارها درخواستهای هیاترئیسه اتاق تهران از کمیسیونها در رابطه با موضوع نشست هیات نمایندگان بیپاسخ مانده است.
تجارت فردا: جناب پورقاضی، هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران و نیز ایران همواره این نگرانی را داشتهاند که نهاد بخش خصوصی در برابر دولت تبدیل به یک اپوزیسیون شود. نگرانی که آقای حسینی نیز به آن اشاره کرد. به نظر شما آیا این نگرانی بجاست؟
پورقاضی البته این نگرانی وجود دارد. اما اینکه به این دلیل اتاق بازرگانی باید محافظهکار شود را، من قبول ندارم. در بسیاری از کشورها، این تشکلها هستند که به دلیل اظهارنظرهایشان تحت فشار قرار گرفتهاند و آنجایی که تاریخ قضاوت کرده، هیچگاه عنوان نشده که تشکلهای معترض اشتباه کردهاند، در حالی که روند تاریخی از آنها به نیکی یاد میکند. انتظار جامع از یک تشکل این است که منافع اعضای خود را رهبری و در جهت آن حرکت کند. اینکه به دلیل ترس و نگرانی از تبعات برخی اظهارنظرها و موضعگیریها اقدامی از سوی تشکل و در اینجا به طور خاص از اتاق بازرگانی صورت نگیرد، منجر به آن میشود که نهاد بخش خصوصی به ورطه مصلحتگرایی وارد میشود. اینکه آقای حسینی میگوید برخی موضعگیریها، تبعاتی دارد، من نیز قبول دارم. بالاخره هر تصمیمی که بگیرید، عدهای هم با آن مخالف هستند و طبیعی است که آنها عکسالعمل نشان دهند. اما به نظر من نهتنها اتاق بازرگانی تهران در دوره کنونی به ورطه افراط نیفتاده است، بلکه از اینکه بحثهای جدی در این اتاق صورت بگیرد به طور جدی پرهیز میشود و این کاملاً عملی محافظهکارانه و به نوعی خودسانسوری است. دوره کنونی جامعه ایران را با یکی دو دهه پیش مقایسه کنید. میزان اعتراضات و انتقادات از تصمیمهای دولت، مجلس و سایر نهادهای حکومتی آنقدر زیاد شده است که دیگر اینکه از تریبون اتاق تهران به عنوان یک تشکل بخش خصوصی انتقاداتی مطرح شود، اصلاً به چشم نمیآید. انتقادهایی که امروز بخش خصوصی در دفاع از منافع خود نمیکند، دیگران میکنند. سوال این است که چرا باید دیگران سخنگوی بخش خصوصی باشند؟ چرا تشکل بزرگ بخش خصوصی منتقد برخی سیاستگذاریهای اقتصادی نباشد؟ این گونه افتادن به ورطه محافظهکاری درست آن سمت قضیه افراط است. از ترس اینکه مبادا بکشندمان، خودکشی کنیم. الان نباید از ترس اینکه سخنان اتاق بازرگانی تبعاتی داشته باشد، از گفتن حقایق و دفاع از دارندگان کارت بازرگانی خودداری کرد. نمیتوان این استدلال را قبول کرد.
حسینی فکر میکنید اتاق بازرگانی باید چگونه عمل کند؟ چه اقداماتی اتاق بازرگانی انجام نداده است که شما معتقدید کوتاهی بوده؟
پورقاضی حداقل اقدامی که میشود کرد این است که اتاق بازرگانی در برابر برخی سیاستهای اقتصادی دولت که صراحتاً در جهت تخریب منافع بخش خصوصی است، بیانیه صادر کند.
حسینی یعنی چی؟ چه اقدامی به نظر شما باید کرد که در راستای صدور بیانیه باشد؟
پورقاضی اگر فرض کنیم رشد نقدینگی میتواند یکی از علتهای افزایش نرخ ارز باشد، اتاق بازرگانی میتواند این موضوع را ترویج عمومی کند که در رسانهها منعکس شده و عموم جامعه بدانند آثار رشد نقدینگی چه میتواند باشد. یا آنکه اتاق بازرگانی میتواند لایحه دهد که تشکیلاتی برای نظارت بر رشد نقدینگی گذاشته شود، میتوان از قوه قضائیه و قوه مقننه خواست روی رشد نقدینگی کنترل داشته باشند. وقتی بانک مرکزی مستقل نیست، اتاق بازرگانی میتواند برنامه جدی برای اینکه بانک مرکزی مستقل شود، تدوین کند. شما به عنوان عضو هیاترئیسه اتاق تهران معتقدید بیان این موضوعات نتیجهای در بر ندارد، در حالی که طرح آن تبعاتی نیز دارد، بنابراین اجازه طرح آن را در جلسات هیات نمایندگان نمیدهید، اما این موضوعات است که اتاق بازرگانی میتواند با استفاده از بدنه کارشناسی که در اختیار دارد، راهکار و چارهای برای حل آن بیندیشد و در اختیار نهادهای دولتی و حکومتی قرار دهد. تا هنگامی که اجازه ندهید هیات نمایندگان اتاق بازرگانی مصوبهای داشته باشد و فکری را جلو بیاورد و بگوید من این را میخواهم درست یا غلط و هیاترئیسه پیگیر این مصوبه نشود، اقدامی در جهت دفاع از منافع بخش خصوصی در اتاق بازرگانی صورت نمیگیرد.
حسینی با نظر شما کاملاً موافق هستم اما کمیسیونهای اتاق بازرگانی تا زمانی که مصوبهای نداشته باشند و در اختیار هیاترئیسه قرار ندهند نمیتوانیم انتظار داشته باشیم هیاترئیسه مصوبه داشته باشد. اتاق بازرگانی تهران در دوره فعلی به گونهای عمل کرده که هم انجام امور آن سلبی بوده هم ایجابی. اقدام ایجابی این بوده که تاکنون چندین گزارش شفاف توسط اتاق تهران به دفتر مقام معظم رهبری ارسال شده است؛ مانند موضوع هدفمندی یارانهها یا بحث تحریمها و حتی بحث مقوله کارمزدهای بانکی و نرخ سود بانکی، که همگی این گزارشها اثرگذار بوده است. در مورد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها، رسماً به ریاستجمهوری نامه نوشتیم که اگر قصد دارید اجرا کنید، ما خواستار جلسات مشترکی بین دولت و فعالان اقتصادی و کارشناسان اقتصادی هستیم و دیدید که در نهایت اجرای این مرحله متوقف شد. اقدامات سلبی اتاق تهران هم به همین صورت؛ در بسیاری از موارد با پیگیریهای انجامشده و ارتباط با وزارتخانههای اقتصادی، توانستیم مانع اجرای برخی سیاستها و مصوبات دولت شویم. موضوع دیگر اینکه، دوستان ما در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران تاکید میکنند پارلمان بخش خصوصی باید در خصوص برخی سیاستگذاریهای دولت بیانیه دهد و این موضوع را مطرح میکنند که اتاق تهران چرا بیانیه نمیدهد. اما آیا در فضای متلاطم و بحرانی امروز بیانیه دادن، اقدام سنجیدهای است؟
پورقاضی این را هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تشخیص میدهد که به صلاح است یا خیر و هیاترئیسه این اجازه را ندارد که به تشخیص خود اقدام کند و مانع صدور بیانیه از سوی اتاق بازرگانی شود.
حسینی اتفاقاً چندی پیش در اتاق تهران این موضوع مطرح شد که در خصوص قیمتگذاریها، اتاق بازرگانی بیانیه دهد. اما به دلایلی آن بیانیه صادر نشد. حال در فضایی که جامعه به دنبال تحلیل گرانیها نیست و اینکه افزایش قیمتها، ناشی از گرانی است یا گرانفروشی، آیا صدور بیانیه از سوی اتاق بازرگانی در راستای برخورد با قیمتگذاری از سوی دولت میتواند به صلاح باشد؟ در حالی که در جامعه ما این ذهنیت وجود دارد که دولت باید بر قیمتها نظارت کند و برخورد داشته باشد و جلوی گرانفروش را بگیرد و در چنین شرایطی اتاق بازرگانی بیانیه دهد که دولت اصلاً در قیمتها دخالت نکند و نرخ ارز را آزاد کند. اینگونه روشها به طور قطع برای اتاق بازرگانی تبعاتی به همراه دارد، چرا که در نزد افکار عمومی اتاق بازرگانی مکانی است که سرمایهداران مرفه بیدرد را در خود جای داده است و صدور بیانیه در راستای مخالفت با قیمتگذاریها برای جامعه قابل درک نیست.
پورقاضی اما موضوع صدور یا عدم صدور بیانیه در خصوص قیمتگذاریها هیچگاه به صحن هیات نمایندگان اتاق تهران نیامد و هیاترئیسه به تشخیص خود این اقدام را به ضرر اتاق بازرگانی دانست. شاید اگر این موضوع در نشست هیات نمایندگان به رای گذاشته میشد، نظر هیاترئیسه نیز رای میآورد اما شما در هیاترئیسه به گونهای عمل کردید که اصلاً هیات نمایندگان مهم نیستند و هیاترئیسه درک بهتر و بالاتری نسبت به هیات نمایندگان دارد. بحث من انتقاد از چنین رویکردهایی از سوی هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران است.
حسینی این رویکرد را نیز ما در هیاترئیسه باور نداریم. اما بعضی اوقات استدلالهایی است که ما به عنوان هیاترئیسه از یک منظر آن را میبینیم که دوستان در هیات نمایندگان از آن منظر شاید نبینند و این منجر به آن میشود که ما را متهم میکنند به محافظهکاری. ما دلنگران این هستیم که یک عدهای در جامعه علیه اتاق بازرگانی و پایگاه بخش خصوصی شروع به شانتاژ کنند. همانطور که چندی پیش اتاق بازرگانی به عنوان حزب ثروتمندان در برخی رسانهها علم شد که فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی، مردم و زندگی آنها و معیشت آنها را مدنظر ندارند و تنها به دنبال منافع خود هستند.
پورقاضی در چنین شرایطی باید روش ترویج را در پیش گرفت. یعنی از طریق رسانهها و مطبوعات و خبرنگاران شروع به ترویج این موضوع در میان مردم کرد. به طور مثال، این عیدی که قرار است به مردم داده شود، باید اتاق بازرگانی نسبت به آن هشدار دهد که این اتفاق منجر به رشد تورم خواهد شد. پس ذوق نکنید بابت دریافت عیدی و منتظر عواقب آن باشید. اتاق بازرگانی باید با ابزارهایی که در اختیار دارد آنقدر این موضوع را ترویج کند که مردم نسبت به آن آشنا شوند.
حسینی نظرات و دیدگاههای شما را قبول دارم. اما مگر غیر از این است که تاکنون انتقادهای جدی به تصمیمگیریهای دولت تنها از تریبون اتاق بازرگانی و اعضای آن صورت گرفته و دیگر دستگاهها و تشکلهای بخش خصوصی سکوت کردهاند؟ اما شما این را هم ببینید که وقتی که مجلس با همه اختیاراتی که دارد، قوه قضائیه با همه اختیارات قانونی که دارد، حریف تصمیمات دولت نمیشوند، انتظار از اتاق بازرگانی دارید که به تنهایی جلو بیاید و مانع تصمیمات و سیاستهای غلط دولت شود؟ شاید با ظرفیتسازی و ساختار جدید سازمانی اتاق بازرگانی که در دست تهیه است، امکانپذیر شود اما در شرایط فعلی، خیر. تصور من این است که با تدوین ساختار جدید اتاق بازرگانی که تحلیل و گردآوری آمار و اطلاعات را در دست تهیه دارد، به دنبال ایجاد مرکز پایش است و با تاسیس معاونت کسب و کار در اتاق بازرگانی، شاید خواستههایی که نمایندگان از اتاق دارند به نحو احسن انجام شود. به موضوع پرداخت عیدی جدیدی که دولت اعلام کرده اشاره شد؛ رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس به عنوان اولین مخالف اعلام میکند دولت اول اسفندماه این مبالغ را به حساب مردم واریز میکند. از کدام مصوبه دولت میتواند از صندوق توسعه ملی این پول را بردارد؟ حال وقتی که نمایندگان مجلس در برابر این اقدام دولت تسلیم هستند و نمیتوانند کاری کنند، چه توقعی میتوان از اتاق بازرگانی داشت؟ بنابراین، اگر انتظارات با ظرفیت و ساختار و قانون اتاق بازرگانی هماهنگ باشد، اتاق در حد خود دارد تلاش میکند. اما معتقدم هیات نمایندگان میتواند نقش بیشتری داشته باشد.
تجارت فردا: آقای پورقاضی، شما شیوه رادیکال و به طور مثال شکایت از نهادهای دولتی را برای اتاق بازرگانی کارساز میدانید یا آنکه راه تعامل و رایزنی باید در پیش گرفته شود؟
پور قاضی به نظر من شکایت از دولت در مجامع حقوقی، اقدام رادیکال نیست، بلکه یک اقدام طبیعی است و به نظر من شروع خوبی هم است. اینکه تاکنون از دولت یا حکومت یا دستگاهی شکایت شود، عموماً به کسانی محدود میشده که پشتشان به نهادهای قدرت گرم بوده است و بخش خصوصی تاکنون وارد چنین اقداماتی نشده که مورد اخیر که مربوط به شکایت از بانک مرکزی نزد دیوان عدالت اداری میشود، اقدام قابل توجه و مناسبی است که به نظر من میتواند تداوم نیز داشته باشد. بنابراین این اقدام را نباید رادیکالی تلقی کرد بلکه باید در جهت ترویج آن نیز گام برداشت.
حسینی اتاق بازرگانی در حال حاضر به بنگاههای اقتصادی که از سیاستهای اقتصادی و برخی تصمیمات دولت متضرر شدهاند، مشاوره حقوقی میدهد. اتاق بازرگانی این ظرفیت را دارد و مشکلی نیز ایجاد نخواهد کرد. اما اگر هیات نمایندگان اتاق تهران این را تشخیص میدهد که باید از برخی نهادهای دولتی نزد مراجع قضایی اعلام دعوی کرد باید در یکی از نشستهای هیات نمایندگان این موضوع به صحن آمده و در خصوص آن رایگیری و اعلام نظر شود. اما دیدگاه هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران این است که فعلاً با همان ابزار رسانه و لابی کردن، امور را پیش برد. ولی اگر هیات نمایندگان و آقای پورقاضی به عنوان یکی از این اعضا، فکر میکنند اکثریت هیات نمایندگانی که 20 نفر آنها دولتی هستند، به این طرح رای میدهند، بسمالله؛ من حداقل مخالف این طرح نیستم، اما اینکه صد در صد در این مسیر به نتیجه میرسیم، به نظر من نه. ما با این رویکرد پا در مسیری میگذاریم که ممکن است درهای دیگری به روی بخش خصوصی و اتاق بازرگانی را ببندد که یکی از آنها ابزار تعامل با دولت است. اتاق بازرگانی میتواند وارد مرحله شکایت از دولت شود در صورتی که ابزارهای قبلی که در دست داشته است دیگر کاربردی نداشته باشد. ما باید ببینیم منافع ورود به اقدامات حقوقی بیشتر است یا ادامه دادن وضعیت فعلی؟ هنوز هیاترئیسه اتاق بازرگانی به این جمعبندی نرسیده است که وارد بحث حقوقی و قضایی شود.
پورقاضی به عنوان گام اول، حداقل این است که اجازه دهیم هیات نمایندگان در خصوص این موضوع اظهارنظر کند. حال که دولت قصد دارد عیدیهای غیرمتعارف به عموم مردم پرداخت کند، فارغ از اینکه آثار و تبعات این اقدام از نگاه دولتمردان پوشیده است، اتاق بازرگانی چه اقدامی باید کند؟ این پرسش باید با هیات نمایندگان اتاق بازرگانی در میان گذاشته شود و در نهایت به یک جمعبندی رسید که آیا باید از این اقدام دولت شکایت کرد یا نه. اما اینکه اجازه طرح این موضوع در هیات نمایندگان داده نشود و هیاترئیسه اتاق تهران صرفاً تصمیمگیر باشد، این را قبول ندارم.
دیدگاه تان را بنویسید