تاریخ انتشار:
نرخ یکسانسازی ارز را بازار مشخص میکند
رفتار سنتی دلار
بازار ارز همواره به عنوان یکی از بازارهای سنتی مهم در اقتصاد کشور است که با فراز و نشیبهای بسیاری همراه است. تا قبل از شروع سال ۹۱، کمتر اقتصاددان یا کارشناسی تبدیل دلار به یک کالای سرمایهای را متصور بود
بازار ارز همواره به عنوان یکی از بازارهای سنتی مهم در اقتصاد کشور است که با فراز و نشیبهای بسیاری همراه است. تا قبل از شروع سال 91، کمتر اقتصاددان یا کارشناسی تبدیل دلار به یک کالای سرمایهای را متصور بود، اما نوسانات نرخ ارزهای مختلف بهخصوص دلار و تشویش در بازار ارز طی آن سالها دلار را به یک سرمایه بیهمتا در میان خانوادههای ایرانی بدل کرد. در این بین، هرسال و به رسم سنتهای پیشین با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و ورود به سال جدید بازار ارز دستخوش تحولاتی میشود که بهزعم بسیاری از افراد، موج افزایش تقاضا را به همراه دارد. «تجارت فردا» در گفتوگویی با سیدکمال سیدعلی، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی و مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات ایران به بررسی تحولات بازار ارز با توجه به نزدیک شدن به سال جدید پرداخته است. سیدعلی میگویدتقاضای ارز مسافرتی در این برهه زمانی افزایش مییابد. اما خوشبختانه برخلاف گذشته، با تمهیدات بانک مرکزی طی سال جاری شاهد کمبود ارز با توجه به میزان تقاضا در بازار نخواهیم بود.
خبرهایی که از بازار ارز به گوش میرسد حاکی از آن است که نرخ ارز این روزها سیر نزولی در پیش گرفته است. به نظر شما چرا بازار به این سمت پیش میرود؟ با توجه به میزان درآمدهای ارزی کشور و بودجه سال جاری این روند چه تاثیری در شرایط اقتصادی کشور دارد؟
شاید بهتر باشد کلیتر به این موضوع بپردازیم. ببینید اگر ریال تقویت شود و این موضوع بر اثر افزایش تولید و گسترش صادرات باشد و ما شاهد افزایش منابع ارزی باشیم، کاهش نرخ ارز برای اقتصاد ما خیلی خوب خواهد بود. اما چنانچه تورم دورقمی اقتصادمان را در نظر بگیریم و از طرفی افزایش نقدینگی در این مدت را هم لحاظ کنیم، باید نسبت به این موضوع که چرا ارزش ریال تقویت شده است، تحلیل دیگری ارائه دهیم. بنابراین باید به واکاوی اینکه چرا با وجود تورم و افزایش نقدینگی، ریال ما در این مدت تقویت شده است، بپردازیم. تقویت ریال به چند دلیل اتفاق میافتد. از عوامل تقویت ریال یکی جلب شدن اعتماد مردم بوده است که به دنبال آن انتظارات تورمی هم از بین رفته و تورم رو به کاهش بوده است. ولی نباید فراموش کرد با اینکه تورم کاهش یافته اما هنوز با یک تورم بالای 10 درصد روبهرو هستیم.
نکته دیگر در خصوص واردات است؛ وقتی ما به نحوه مصرف کلان منابع ارزی کشور نگاه میکنیم خواهیم فهمید که واردات قاچاق همچنان به قوت خود باقی است و به تبع آن خروج ارز هم ادامه دارد. این مورد میتواند خسارات شدیدی به اقتصاد ما در طولانیمدت وارد کند.
همچنین نکته دیگری که در این خصوص باید بیان شود این است که تقاضای سفتهبازی ارز و همچنین سرمایهگذاری روی ارز و تقاضاهای احتیاطی واردکنندگان (در گذشته واردکنندگان به دلیل نگرانی نسبت به احتمال گران شدن ارز اقدام به واردات مواد اولیه میکردند) بعد از شروع به کار دولت یازدهم از بازار خارج شده است. متاسفانه در سالهای 90 و 91 به دلیل نوسانات شدید، ارز به عنوان یک کالای سرمایهگذاری در بازار مطرح بود.
همین امر باعث شد تا سفتهبازیها در بازار افزایش یابد و نرخ ارز از کنترل دولت خارج شود. حال با رفع این موانع، سیاستگذار پولی باید به شکلی هدفگذاری خود را انجام دهد که با توجه به محدودیتهای فعلی یکسانسازی نرخ ارز (که انتظار میرود در شش ماه آینده انجام شود) تمهیداتی اندیشیده شود. در اثر این کار رانت فعلی واردات کاسته میشود و ما انتظار داریم به صادرات به عنوان راه گریز و نجات کشور بیشتر توجه شود. اما در شرایط کنونی و مخصوصاً در روند دو سال اخیر، تقویت پول ملی مغایر این قضیه بوده است و این موضوع مانعی برای صادرات به حساب میآید. ما قصد داریم صادرات خود را افزایش دهیم.
این در حالی است که 32 ماه پیش نرخ ارز سه هزار و 700 تومان بود و امروز کاهش یافته است. این یعنی ما در جهت افزایش صادرات حرکت نمیکنیم. بنابراین کاملاً مشهود است که صادرکننده ایرانی با سختی به صادرات خود در این دو سال ادامه داده است. این موضوع در بلندمدت به شکل تثبیت نرخ ارز مشاهده خواهد شد و با توجه به دو مولفه تورم و افزایش نقدینگی این تثبیت با قدرت بیشتری اعمال میشود.
اعتقاد من بر این است که در آینده ما باید با افزایش منابع ارزی خود که حاصل از ارز صادرات است، ریال کشور را تقویت کنیم و تولیدات ما با ظرفیت کامل واحدهای تولید انجام شود.
در چنین شرایطی اگر ریال تقویت شود هیچ اشکالی پیش نمیآید ولی اگر عرضه کالای ما در داخل کم باشد و تولید ما رو به کاهش باشد و در مقابل ریال ما در برابر سایر ارزها تقویت شود، این برای کشور معنای خیلی خوبی نخواهد داشت. نباید سیاستگذار پولی ما بر این اساس تصمیم بگیرد که تضعیف واحد پولی ما به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود.
البته چون اهداف اصلی دولت کنترل تورم بوده است پس دولت باید توجه داشته باشد با افزایش نرخ ارز، تورم افزایش نیابد. اما از طرف دیگر با این رفتار صادرات ما آسیب میبیند و در نتیجه به نفع واردات عمل میکنیم. بنابراین با این مفروضات ما باید کاری کنیم که ورودی ارز ما افزایش یابد.
ورودی ارز ما از چند طریق میتواند افزایش یابد. برای مثال در زمان کنونی بسیاری از افراد ارز خود را به ریال تبدیل کردهاند که در بورس سرمایهگذاری کنند؛ این موضوع باید توسط سیستم بانکی رصد شود اما متاسفانه تمام این ارزهای واردشده به بورس از طریق صرافی انجام میشود و نظارت خاصی بر این روند صورت نمیگیرد. از طرف دیگر برخی از افراد نسبت به ثبات سیاسی کشور اطمینان نسبی پیدا کردهاند و پول خود را در داخل و در بانکها با 20 درصد سود سپردهگذاری میکنند. اگر در دو سال آینده این اتفاق تداوم داشته باشد، زمانی که این افراد بخواهند پول خود را از کشور خارج کنند، فشار زیادی به ذخایر ارزی کشور وارد خواهد شد و بانک مرکزی از همین امروز باید تمهیداتی برای این مشکل بیندیشد.
بنابراین قانونگذار باید توجه داشته باشد که شیب نرخ ارز همچنان باید به سمت بالا باشد تا بتواند صادرات را افزایش دهد. از سویی اگر سرمایهگذاریها صورت بگیرد و فاینانسها فعال شوند و قراردادهای نفتی با حضور شرکتهای خارجی صورت بگیرد، یک ورودی ارزی خوب خواهیم داشت و باید این ورود ارز نیز رصد شود که در سه یا چهار سال آینده که این پروژهها به سرانجام رسید، بتوانیم با استفاده از این مانیتورینگ ارزآوری، به تعهدات آینده خودمان عمل کنیم.
با این تفاسیر چنانچه سرمایهگذاری در بورس و سپردهگذاریهای انجامشده در بانکها دلیل کاهش نرخ ارز باشد اشکالی به وجود نمیآید؛ اما اگر ما از ذخایر ارزی خود استفاده کنیم تا نرخ ارز در داخل را کاهش دهیم، راه درستی را در پیش نگرفتهایم. چراکه استفاده از ذخایر ارزی باید برای زیرساختهای اقتصادی ما صورت بگیرد.
البته اعتقاد بنده این نیست که بانک مرکزی چنین کاری انجام میدهد
اما به هر حال اتفاقی که افتاده این است که در این 32 ماه گذشته ریال تقویت شده و مفهوم آن این است که این تقویت، به صادرات و سرمایهگذاریهای
جدید صادراتی ما آسیب خواهد زد و در مقابل واردات ما را افزایش میدهد؛ این در حالی است که منطق حکم میکند در شرایط اقتصادی کنونی جهتگیری ما به سمت صادرات باشد.
با توجه به اینکه در آستانه عید نوروز قرار داریم، این شائبه وجود دارد که نرخ ارز با افزایش مواجه خواهد شد. به نظر شما بازار ارز در این دوره تحت تاثیر چه عواملی قرار خواهد گرفت؟
البته موضوعاتی مانند سفرهای شب عید هم باعث خروج ارز میشود اما این موضوعات اعداد و ارقام خاصی نیستند که بخواهند در بحث کلی ارز و قدرت ریال تاثیر داشته باشند. ما ارز را به دو شکل بررسی میکنیم، یکی بحث حواله برای واردات و دیگری اسکناس است.
موضوع مسافرتهای نوروزی به بحث ارز به شکل اسکناس برمیگردد. به احتمال زیاد بانک مرکزی برای تقاضای اسکناس در سطح صرافیهای شهر در این دوره نیز تمهیداتی در نظر گرفته است. با مدیریت جدید به نظر میرسد دیگر شاهد مشکلات گذشته که در آستانه نوروز بهواسطه مسافرتها پیش میآمد، نخواهیم بود.
آیا سیاستهای مدیریت بانک مرکزی در آستانه عید نوروز فرق میکند؟
تمام بحث عید نوروز تنها به همان بحث اسکناس محدود میشود که تقاضا برای اسکناس زیادتر خواهد شد. اما چیزی که مدنظر است این است که در شش ماه آینده که باید یکسانسازی نرخ ارز صورت بگیرد بانک مرکزی باید تمهیداتی در نظر بگیرد که ابزار و الزامات تکنیکی این کار فراهم شود تا مشکلات موقتی ایجاد نشود.
به یکسانسازی نرخ ارز اشاره کردید. این موضوع یکبار در سال 81 انجام شد. در آغاز برنامه سوم توسعه، درآمدهای نفتی هم کاهش یافته بود و اقتصاد دنیا بحران شرق آسیا را پشت سر میگذاشت. در حال حاضر نیز اقتصاد ایران یک شرایط مشابه با همان سال را دارد. در تجربه یکسانسازی سال 81 چه ملاحظاتی وجود داشت که امروز میتوانیم از آن تجربیات استفاده کنیم؟
در سال 81 درآمدهای ما خیلی پایین بود. برای مثال در سه سال قبل از آن نفت 15 دلار بود و در سالهای 77 و 78 ما کمترین ارز را در مملکت داشتیم. نهایتاً با 22 میلیارد دلار درآمد ارزی حاصل از نفت، یکسانسازی را شروع کردیم. همچنین در آن زمان صادرات غیرنفتی ما حدود سه میلیارد دلار بود. ولی در مقابل، نقل و انتقالات در دست خودمان بود و تحریم نبودیم و میتوانستیم فاینانس انجام دهیم. پس عوامل مثبت شرایط سال 81 این بود که ما تحریم نبودیم ولی قیمت نفت مانند زمان کنونی خیلی بالا نبود. اما امروز درآمد حاصل از صادرات ما نسبت به سال 81 افزایش قابل توجهی داشته است و بین 35 تا 40 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات داریم. همچنین واردات ما نیز بیشتر از 45 تا 50 میلیارد دلار نیست و ارز نفتی ما نیز بین 20 تا 25 میلیارد دلار در نوسان است.
بنابراین در شرایط کنونی و در مقایسه با شرایط سال 81 که صادرات بسیار کمی داشتیم، به نظر میرسد که امروز مشکلی به لحاظ اجرایی، در تکنرخی شدن ارز نداریم. همچنین از طرف دیگر باید گفت ذخایر ارزی کافی در خارج از کشور داریم و امکان تامین فاینانس از خارج از کشور هم وجود دارد. این مورد منابع ارزی ما را تقویت خواهد کرد. اما موضوع مهم امروز بحث مقررات اجرایی برای تکنرخی شدن ارز خواهد بود.
اکنون باید ساز و کار مقررات به شکلی تدوین شود که روند تکنرخی شدن به سهولت انجام پذیرد.
در این مدت بانک مرکزی انتظار دارد نقل و انتقالات مانند سال 81 صورت
بگیرد و وجوه ما در هر جای دنیا بتواند بهراحتی در شبکه بانکی انتقال یابد تا با
این منابع بتوانیم از وارداتمان پشتیبانی کنیم. پس در کل وضعیت ما خیلی بهتر از سال 81 است.
یکسانسازی ارزی نیازمند هماهنگی سیاستهای تجاری با سیاستهای اقتصاد کلان است. سیاستگذاران در این دو بخش باید چه کارهایی انجام دهند تا سیاستها در جهت نرخ ارز پایدار حرکت کند؟
در اصل موجودیت بانک مرکزی باید در قسمت ثبت سفارش هماهنگ باشد. میزان ثبت سفارش و میزان تعهدات آتی که میخواهد برای واردات ایجاد کند. همچنین پروژههای موجود در وزارت نفت، نیرو و کشاورزی برای اجرا باید در چارچوب زیرساختها و اطلاعات جامعی که از سازمان مدیریت و برنامه کشور به دست میآید، باشد و این موضوع مشخص شود که در چارچوب اقتصاد مقاومتی، میزان تعهدات ما به خارج از کشور باید در چه زمینههایی باشد. چراکه با اجرای این پروژهها ارزآوری برای کشور بیشتر خواهد شد.
ما باید از محل این پروژهها و طرحها که ارزآوری دارند، تعهدات آتی خود را نسبت به سرمایهگذاریهای خارجی بازپرداخت کنیم.
بنابراین اتمام این پروژه نباید با ذخایر موجود و صندوق توسعه ملی انجام شود. برای این کار باید هماهنگی لازم بین وزارت صنعت، معدن و بانک مرکزی و با توجه به برنامهریزی سازمان مدیریت صورت بگیرد تا بخشهای مختلف با یک تناسب خاصی از ذخایر آتی بتوانند استفاده کنند.
به نظر شما بازار ارز در چه نرخی میتواند ارز تکنرخی را بپذیرد؟
به اعتقاد من نباید نرخ را به این صورت تعیین کنیم. نرخ بهینه نرخی خواهد بود که در آن نرخ هم صادرات صورت بگیرد و هم واردات به خوبی انجام شود و هم سرمایهگذار جدید تمایل داشته باشد که با آن نرخ توجیه فنی و اقتصادی برای پروژه خود داشته باشد. هماهنگی با سایر متغیرهای اقتصادی نرخ ارز خود به خود مشخص میشود. اما برای عدد و رقم هم باید گفت که همان نرخی که بازار مشخص خواهد کرد نرخ یکسانسازی خواهد بود.
نرخ بهینه نرخی خواهد بود که در آن نرخ هم صادرات صورت بگیرد و هم واردات به خوبی انجام شود و هم سرمایهگذار جدید تمایل داشته باشد که با آن نرخ توجیه فنی و اقتصادی برای پروژه خود داشته باشد.
آیا تاکید دولتمردان بر تکنرخی شدن ارز در سال 95 بر بازار عید هم تاثیری خواهد داشت؟
نزدیک به دو سال و نیم است که ما بر این تکنرخی شدن ارز تاکید میکنیم اگر هم اثری بود تاکنون تاثیرات خود را گذاشته است. این مساله باید جنبه عملی به خود بگیرد تا بتواند تاثیر واقعی در جامعه داشته باشد. رفتار ارزها به خصوص دلار در روزهای حوالی سال جدید رفتاری سنتی است که با توجه به میزان تقاضا تبیین میشود. به طور کلی به نظر نمیرسد برنامه کلانی مانند تکنرخی شدن ارز به صورت مقطعی بتواند بازار ارز را تحتالشعاع قرار دهد.
آیا ممکن است ارزهای خانگی پسانداز در دوران تحریمها، برای تامین نقدینگی شب عید به بازار بیاید؟
به نظر من کاهش کنونی نرخ ارز به دلیل همان ارزهای خانگی است که در دو سال گذشته برای افزایش نرخ ارز خریداری شده بود. ارزهایی که در دو سال گذشته با نرخ سههزارو 700 تومان خریداری شد از سود بانکی دو سال خودش را محروم کرد. بنابراین در بازار ارز سفتهبازی هم صورت نمیگیرد و این به دلیل علامتهای منفی است که به سفتهبازها در دو سال اخیر داده شده است.
به نظر من یکی از دلایل کاهش نرخ ارز نیز به ورود دلارهای سفتهبازها به بازار برمیگردد. از سوی دیگر بحث ارزش جهانی دلار بسیار مهم است. ارزش دلار آمریکا در هفته اخیر تحت تاثیر افت شاخص سهام بازارهای جهانی و افزایش قیمت طلا روند کاهشی را آغاز کرد. همین امر تاثیر بسزایی بر بازار ایران داشته و نرخ این ارز مهم را با کاهش مواجه ساخت.
به عنوان آخرین سوال عقبماندگی ما در بخش ارزی یکی از مشکلاتی است که اکنون وجود دارد و این به دلیل تحریمها بوده است. فکر میکنید در سالهای آینده برای بهروزرسانی واحدهای ارزی بانکها چه اقداماتی باید انجام شود؟
به هر حال در سالهای اخیر سیستم بانکی ما به دلیل دوری از مراودات بینالمللی یکسری آسیبهای جدی دیده است. خیلی از بانکهایی که بعد از تحریمها ایجاد شدند تجربه کافی در شعب خود برای برخورد با مسائل ارزی ندارند و با شروع این مراودات در پسابرجام و با آموزشهایی که باید در این زمینه داده شود این مشکلات به مرور برطرف میشود.
همچنین شرایط بانکی در جهان نیز تغییر کرده است و پرسنل بانکهای ما باید به روز شوند. یکی از بهترین پرسنل بانکی در خاورمیانه مربوط به بانکهای ما بوده است و این کار، کار سختی نیست و به مرور انجام خواهد شد و در این خصوص از افراد
باتجربه که اعتبارات اسنادی در گذشته در سطح بینالمللی داشتهاند، میتوان استفاده کرد.
دیدگاه تان را بنویسید