تاریخ انتشار:
تحلیلی درباره «گزارش بانک جهانی»
فقدان منبع معتبر
کارشناسان و استادانی که در ایران زندگی نمیکنند از این دانش محرومند. و برعکس نظریهپردازانی که در ایران زندگی میکنند و با مسائل اقتصادی کشور درگیرند، این دانش را به وفور دارند ولی از نظریههای اقتصادی و نوآوریهای تئوریک محرومند یا دسترسی محدودی دارند(حداقل در شرایط کنونی ایران اینگونه است).
داشتم گزارش بانک جهانی را که در شماره ۲۰۸ تجارت فردا به چاپ رسیده بود و از سوی چند نفر از کارشناسان این هفتهنامه به خوبی ترجمه شده است میخواندم که چند نکته به نظرم آمد که مطرح کنم. شاید بخشی از نوشته من نقد باشد و شاید یادداشتهایی بر این گزارش.
1- مثل قبل همیشه اعتقاد داشته و دارم که یک نظریه اقتصادی روی کاغذ بیمعنی است. نظریه اقتصادی با بستری که در آن این نظریه جاری میشود معنا و مفهوم پیدا میکند. بخش مهمی از این بستر هم دانش ضمنی (tacit) است که به راحتی قابل انتقال یا انتشار نیست. به همین دلیل معتقدم که کارشناسان و استادانی که در ایران زندگی نمیکنند از این دانش محرومند. و برعکس نظریهپردازانی که در ایران زندگی میکنند و با مسائل اقتصادی کشور درگیرند، این دانش را به وفور دارند ولی از نظریههای اقتصادی و نوآوریهای تئوریک محرومند یا دسترسی محدودی دارند (حداقل در شرایط کنونی ایران اینگونه است). به همین جهت همیشه این کمبود در گزارشهای بینالمللی وجود دارد و تبلور آن را هم در تاکید بیش از حد در بررسیهای آماری و فقدان بررسی موانع غیراقتصادی میتوان دید که در گزارش بانک جهانی به خوبی مشهود است. تنها در چند جای گزارش به تغییرات ساختاری به عنوان یکی از پیششرطهای رشد اقتصادی اشاره شده است که حجم نوشتههای مرتبط با این موضوع در کل گزارش تقریباً نزدیک به هیچ است. اینکه چرا در گزارشهای موسسات جهانی به این مساله بیتوجهی میشود این
است که با زندگی اقتصادی میتوان وزن اینها را در اقتصاد درک کرد و دوم متاسفانه تحقیقات میدانی و خوبی هم در ایران تهیه نشده است و لذا کارشناسان خارجی فاقد منبع معتبر برای پرداختن به این موضوعات هستند.
2- نکته آموختنی در این نوع گزارشها استقلال مطلب از نویسنده است. آبژکتیویته این نوشتهها فوقالعاده باارزش است. شما به راحتی نمیتوانید بگویید که این گزارش را چه کسی نوشته است، چون گزارش بسیار مستند، مبتنی بر آمار، پیشبینیهای روشن با روش معین، و با تعاریف مشخص نوشته شده است و همه اینها گزارش را از نویسنده مستقل میکند. این چیزی است که اقتصاد ایران تشنه آن است. حال اگر 10 نوشته را بدون نام از جراید داخلی جدا کنید، با احتمال بالایی میتوان حدس زد که نویسنده این مقالات چه کسانی هستند. یعنی نوشته از نویسنده مستقل نیست. این مشکل زمانی به وجود میآید که نویسنده به جای اینکه مستند و متکی بر آمار صحبت کند، مدام نظریهپردازی میکند و موضع خود را اعلام میکند.
به عنوان نمونه ببینید که چقدر مطلب و نظر و موضع علمی و سیاسی در مورد یارانهها وجود دارد، ولی در میان آنها بررسی آماری و نوشته مستند و استنتاج علمی کم میتوان دید. وقتی بعد سابژکتیو (نظریه نویسنده) نوشتهها بالا میرود، نوشته خیلی به درد سیاستگذار نمیخورد. به همین دلیل است که نوشتههای خارجی همیشه بیشتر مورد اقبال کارشناسان و استادان
داخلی است.
3- عدم آشنایی با آمارهای داخلی و تمیز کردن آنها و تنها از آمارهای منتشرشده و پالایشنشده استفاده کردن یکی از نقاط ضعف این گزارش بانک جهانی است. مثلاً در صفحه ۵۸ هفتهنامه در ستون سوم صنعت خودرو را به عنوان یک صنعت مهم و اثرگذار در اقتصاد ایران و در نتیجه در رشد اقتصادی ایران میداند. در حالی که صنعت خودرو جدا از سروصدای زیادی که دارد نقش محدودی در اقتصاد ایران دارد. جالب این است که به صنایع بسیار بزرگتر، مهمتر و پویاتر توجه نکرده است و صنعت خودرو را برجسته کرده است. صنعت خودرو هماکنون بیش از 5 /2 درصد تولید (منظورم ارزش افزوده ایجاد شده است) در کشور را ایجاد نمیکند. این درصد در گزارش ۱۰ درصد قید شده که برآوردی کاملاً اشتباه است. حتی اگر این رقم شامل آثار غیرمستقیم صنعت خودرو هم باشد، این مقدار به دست نمیآید و در ضمن برای آثار غیرمستقیم صنعت خودرو مطالعه و محاسبهای انجام نشده است و این کار اساساً از طریق جداول داده-ستانده امکانپذیر است که آخرین جدول آنقدر قدیمی است که نمیتوان این محاسبه را از آنها استخراج کرد. جالبتر اینکه وقتی در این گزارشهای علمی از تولید صحبت میکنیم و آن را
با تولید ناخالص داخلی مقایسه میکنیم، منظورمان از تولید همان ارزش افزوده ایجادشده است. در ادامه این گزارش، با هر روشی که محاسبه شده باشد درصد ارزش افزوده صنعت خودرو ۱۴ درصد اعلام شده که هم با 10 درصد بالا تفاوت دارد و هم رقم دقیق نیست.
4- در زمینه آمارهای اشتباه مطلب اشارهشده بالا در کادر یک نیز در مورد صنعت خودرو تکرار شده است. در ستون دوم این کادر نوشته شده است که تا انتهای سال ۲۰۱۶ واردات خودرو در کشور به ۶ /۱ میلیون دستگاه میرسد که آنقدر عدد غیرمعقول است که تنها میتوان آن را به اشتباه تایپی یا اشتباه ترجمه نسبت داد. واردات خودرو در هر سال بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار خودرو در نوسان است و مثلاً این رقم برای سال 13۹۴ بنا بر آمار گمرک کشور ۵۵ هزار خودرو بوده است. اگر منظور تولید خودرو است، باز هم عدد ذکرشده از واقعیت به دور است. یکی از دلایل گفتهشده در مورد این نوشته همین برآورد است. متاسفانه به خاطر معضلات جدی در آلودگی هوا و ترافیک غیرقابلتحمل رشد صنعت خودرو از یک تابع خطی و حتی نزدیک به خطی تبیعت نمیکند و بنابراین به راحتی قابل برآورد نیست. این چیزی است که در این گزارشها کمتر دیده میشود.
5- چون این گزارش در پاییز سال ۲۰۱۶ نوشته شده است، و بیشتر متغیرهای اقتصادی با تخمین خوبی قابل برآورد بودند، ولی بیشتر برآوردها و تخمینها و پیشبینیهای انجامشده از واقعیت دور است. یک نمونه آن برآورد تولید ناخالص داخلی است که بهرغم اینکه موقع تهیه این گزارش اطلاعاتی در کشور منتشر شده بود ولی گزارش حاضر از آنها استفاده نکرده است. شاید یکی از دلایل آن طولانی بودن روند تهیه گزارشها در بانک جهانی است. بوروکراسی و روابط درونی حاکم بر بانک جهانی (که نویسنده این نوشته تجربه بدی در این ارتباط با این موسسات در خارج کشور داشته است) موجب میشود که گزارشها موقع انتشار کهنه شوند. تخصیص منابع و افراد برای تهیه این گزارشها فرآیند پیچیده و گاه ناسالمی دارد که مانع میشود که بانک جهانی به موقع به تحولات کشورها و اقتصاد جهان واکنش نشان دهد. به همین جهت در بازارهای مالی (که سریعترین و هوشمندترین بازارهای جهانی هستند) تقریباً توجهی به گزارشهای بانک جهانی ندارند و وقتی هم انتشار مییابند کمترین اثر را بر قیمتها در بازار جهانی دارند. دلیل این مساله هم انتشار دیرهنگام این گزارشهاست. امروزه قدرتمندترین و
بهروزترین گزارشها توسط بانکها و موسسات سرمایهگذاری در جهان انتشار مییابد که از نظر زمانی بسیار بهنگام و در نتیجه اثربخش هستند.
ولی هنوز سازمانهای غیرخصوصی جهانی (همانند یونیدو، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و ...) در ایران ارج و قرب خاصی دارند.
6- امیدوارم نوشته بالا چیزی از کار باارزش دوستانمان در هفتهنامه ارزشمند تجارت فردا کم نکرده باشد، چون بحث من به طور مستقیم به گزارش بانک جهانی مربوط میشود.
دیدگاه تان را بنویسید