وام ازدواج چقدر از هزینههای ازدواج ایرانیها را پاسخ میدهد؟
ازدواج به سبک ایرانی
میگویند که اگر اجازه دهیم «سنتها»، ذهنمان را منجمد کنند؛ ایدههایمان جوانه نمیزند. ازدواج یک اتفاق است؛ اما در دل برگزاری یک «یادمان» برای آن، طی سالها و سالها، این «سنت» است که حرف اول را میزند. فقط شکل و شیوه عوض شده؛ تغییر کرده و در گذر این سالها قدری «مدرنتر» شده است.
میگویند که اگر اجازه دهیم «سنتها»، ذهنمان را منجمد کنند؛ ایدههایمان جوانه نمیزند. ازدواج یک اتفاق است؛ اما در دل برگزاری یک «یادمان» برای آن، طی سالها و سالها، این «سنت» است که حرف اول را میزند. فقط شکل و شیوه عوض شده؛ تغییر کرده و در گذر این سالها قدری «مدرنتر» شده است. اما در نهایت، لایههای رویی که کنار گذاشته شود؛ هزینههایی است که یکی پس از دیگری باید برای زنده نگه داشتن «سنت»ها پرداخت کرد. این مجموعه نگاهی کوتاه دارد به این هزینهها. شاید با محاسبه تمام زیر و بم رسوم مختلف، بتوان به این نقطه رسید که وام ازدواج که برای هر یک از زوجین به مبلغ سه میلیون تومان پرداخت میشود؛ چند درصد از هزینههای فعلی ازدواج به سبک ایرانی را پاسخ میدهد. در استخراج این اعداد و ارقام، «کف» قیمتها در نظر گرفته شده است. هزینههای مراسم ازدواج بنا به انتخاب زوجین و تغییرات در «فهرست اقلام درخواستی»، کاهش یا افزایش پیدا میکند. با ما به دنیای مراسم ازدواج بیایید و ببینید که دو نفر که قصد شروع زندگی مشترک دارند، برای زنده نگه داشتن مهمترین شب زندگی خود و برگزاری یک مراسم «آبرومند» چقدر باید هزینه کنند.
خواستگاری و بلهبرون
شاید سنتیترین کاری که در ازدواج ایرانیها وجود دارد؛ «خواستگاری» است که فقط شکل آن تغییر کرده و باقی دستنخورده مانده است. هزینههای ازدواج در روز خواستگاری برای پسران به جز خرید گل و شیرینی از آنجا کلید میخورد که مراسمی با عنوان «بلهبرون» برپا میشود و آقای داماد هزینههای آن را متقبل میشوند. هزینههای این مراسم بهطور میانگین که از حلقه به اصطلاح «نشان» به قیمت «کف» یک میلیون و 100هزار تومان، پارچه به قیمت 100هزار تومان، چادر به قیمت 60 هزار تومان، گل و کیک مراسم به قیمت 150هزار تومان تشکیل شده است. تا اینجا 810 هزار تومان برای تازهداماد هزینه درست شد.
عقدکنان
مرحله بعدی، مراسم عقدکنان است. برای برپایی عقدکنان ابتدا باید به بازار رفت و خانواده عروس برای داماد خرید کنند و خانواده داماد برای عروس. همین جاست که خانوادهها به «مخبرالدوله» تهران میروند تا آینه و شمعدان را از قیمت کف 400 تا 700 هزار تومانی بخرند (یا کرایه کنند). البته این روزها آینه و شمعدان «نقره» بیشتر «مُد» است و طرفداران بیشتر هم دارد و هر چیزی که تقاضای بیشتری داشته باشد؛ قیمت بالاتری هم دارد.
در روز عقدکنان، آقای داماد باید هزینه میوه و شیرینی، آرایشگاه، دستهگل، در مواردی ماشین و گل ماشین، عاقد و محضردار، فیلمبرداری و عکاسی سرویس طلا و اتاق عقد پرداخت کند. در این میان نباید از جزو اصلی مراسم عقد که حلقه ازدواج است چشمپوشی کرد که برای این مورد باید بهطور میانگین سه میلیون تومان هزینه بپردازد. همین قیمت حلقه را به قیمتهای بالا اضافه کنید. تا اینجا نزدیک به شش میلیون تومان هزینه روی دست عروس و داماد مانده است.
خانه
درست است که به هر حال این مراسم تمام میشود و زن و شوهر باید یک عمر کنار هم باشند. حتی «سنت» میگوید که «زن با لباس سفید میرود و با لباس سفید میآید». اما داماد باید قبل از برگزاری مراسم عروسی، یک سرپناه دست و پا کند. اگر داماد خانهای نداشته باشد؛ باید پاشنه کفشهایش را «ور» بکشد و در کوچه و محله و خیابان به دنبال خانه مورد نظر - البته حالا باید سلیقه همسرش را هم در نظر بگیرد- بگردد. اگر خانه اجاره و رهن بهطور میانگین مبلغ 20 میلیون تومان برای رهن است باید کنار بگذارد. البته اگر عروس و داماد هر دو شاغل باشند؛ بخش بزرگی از درآمد خود را هم باید هزینه اجارهخانه کنند. خرجهای متفرقهای هم برای یک تازهعروس و داماد وجود دارد که بماند.
عروسی
مراسم «ازدواج» بخش حساس ماجراست که به نام «عروس» سند خورده است. فرض کنید این مراسم قرار است در یک تالار برگزار شود. هزینههای پذیرایی و شام و میوه و شیرینی و کرایه تالار بسته به «نوع غذای انتخابی» و «نوع فیلمبرداری و عکاسی»، تعداد مهمانان و... تغییر میکند. اما باز هم «کف قیمت»های یک پذیرایی از مهمانان مراسم ازدواج یا همان عروسی را میتوانید از جدولی که پیوست این مطلب است پیدا کنید تا شاید سرتان سوت بکشد. البته هر کسی به جیب خود نیمنگاهی میاندازد و اگر خواست میتواند بالاترین «منو» را از فهرست قیمتها انتخاب کند و اگر نخواست به همان پایینترین سطح رضایت دهد. فرض بگیریم که یک مهمانی عروسی با حضور 200 مهمان عزیز برگزار میشود. برای هر نفر یک منو انتخابی با سه غذا، دو دسر (ژله یا کارامل)، نوشیدنی و سالاد با قیمت 25 هزار تومان شروع میشود. اگر تعداد غذاها و کیفیت آنها تغییری کند و بالاتر از این باشد؛ رقم هم سنگینتر میشود، تا جایی که حتی ممکن است به نفری 220 هزار تومان هم برسد. ارقامی که در جدول پیوست آمده همه «واقعی» است و از طریق تماس با افرادی که در این کار مشغولند
و خوشبختانه تعدادشان هم بیشمار است؛ به دست آمده است. در کنار اینها، اگر عروس و داماد پول داشته باشند و بخواهند شب عروسی خود را در اذهان جاودانه کنند؛ فیلمبرداری و عکاسی عجیب و غریب در «بالن» یا «زیر دریا» با غواصی و... هم هست که رقم را کمی بالاتر میبرد. اصلاً فکرش را نکنید که از شش میلیون تومان وام ازدواجتان در اینجا هم هزینه کنید. این بخش برای آنهایی است که یک پول درشت کنار گذاشتهاند و قرار است یک کار عجیب و نامتعارف و «تک» داشته باشند تا در روز عروسی بر پرده نقرهای کلیپ فیلمبرداریشده سه دقیقهایشان نقش ببندد.
ملزومات عروسی
دستهگل عروس، تزیین ماشین عروس، آرایشگاه عروس و داماد، خرید شمع و آتشبازی و... هم برای خود داستان دیگری دارد. خیلیها دوست دارند ماشین عروس آنها، گرانقیمت و لوکس باشد. موسساتی هستند که این خودروها را کرایه میدهند. اگر خودرو مدرن و صفر کیلومتر باشد؛ از کف قیمت هفت هزار تومان در ساعت شروع میشود. یک عروس و داماد نزدیک به 20 ساعت خودرو را لازم دارند و بنابراین برای همین یک قلم باید 150 هزار تومان بپردازند. اگر طراحی و گلآرایی خودرو هم انجام شود؛ ارقام بالاتر میرود. البته باز هم بسته به انتخابی که عروس و داماد از روی «ژورنال» موجود دارند. اما عجیبترین بخش کار، جایی است که اتفاقاً هیچ نقطه اشتراکی با سنتهای ایرانی هم ندارد: آرایشگاه عروس و داماد. با توجه به اینکه مغازهداران «مخبرالدوله» میگویند که «لباس عروس یک پوشش وارداتی و کپیشده از روی دست اروپاییها بوده است» میتوان نتیجه گرفت که «گریم سفت و سخت» عروس در مراسم ازدواج هم سنتی است که از آن سوی آبها به ایران رسوخ کرده باشد. لوازم آرایش عروس، گرانقیمت و کمیاب است. چرا که بیشتر این لوازم باید ساعتها
روی صورت و چشم و دست عروس بماند و به گرما و سرما واکنشی نداشته باشد و به اصطلاح «نریزد». بنابراین آرایش عروس هم یک کار گرانقیمت است. کف قیمت آرایش عروس، در برخی از آرایشگاههای تهران به یکششم وامی بالغ میشود که دولت برای تشویق جوانان به ازدواج میپردازد (البته این را هم داخل پرانتز بگویم که همین چند وقت پیش، خانم «کیت میدلتون» عروس خاندان سلطنتی بریتانیا، برای مراسم ازدواج خود در خانه خود آرایش کرد و لباس پوشید و از این خبرها هم نبود). اما این تمام ماجرا نیست. برای دعوت مهمانان به مراسم باید کارت دعوت چاپ و توزیع کرد. باید در روز مراسم عروسی، عکسهایی به صورت هدیه از عروس و داماد به مهمانان داد و از آنها برای حضور در این شب به یادماندنی تشکر کرد. تازه روز بعد از عروسی، باز هم «سنت» است که مراسمی تحت عنوان «پاتختی» انجام شود که این یک قلم هم، تا 500 هزار تومان هزینه دربر دارد.
هزینه یک مراسم
اگر دوست داشتید میتوانید این ارقامی را که در گزارش ذکر شد، جمع و تفریق کنید تا متوجه شوید که بهطور میانگین، 30 میلیون تومان برای برگزاری یک مراسم «آبرومند» ازدواج نیاز است. یعنی پنج برابر وامی که دولت برای ازدواج به هر دو سوی یک ازدواج پرداخت میکند باید هزینه کرد. خیلی از جامعهشناسان میگویند «پول برای ازدواج کردن مهم است؛ اما کافی نیست و مسائل دیگری هم دخیل است.» آنها میگویند «آقای داماد اگر شغل داشته باشد میتواند با دو یا سه میلیون تومان یک مراسم ازدواج ساده برگزار کند و خانهای در مرکز شهر اجاره کند و با شرافت و آبرو هم زندگی کند.» شما چه فکر میکنید؟ آیا باید «سنتها» را کنار زد تا «ایدههایمان» جوانه بزند و مشکل ازدواج به خوبی و خوشی حل شود؟ یا اینکه باید دودستی به سنتها چسبید و با همان تفکر «همین یک شب در زندگی مهم است»، دست به هزینهکرد پساندازهایی زد که شاید در آینده به کار بیاید؟
دیدگاه تان را بنویسید