تاریخ انتشار:
پاسخ به اماواگرهای توافق اوپک در گفتوگو با جواد یارجانی
میوه نفتی برجام
جواد یارجانی، مدیرکل اسبق امور اوپک و مجامع انرژی وزارت نفت و نماینده ملی ایران در اوپک برای سالیان متمادی بر این باور است که ایران توافق اوپک را مدیون برجام است، چراکه اگر برجامی نبود، افزایش تولیدی هم نداشتیم و برای تصمیمگیری در اوپک اساساً نیازی به مذاکره با ایران نبود.
با ظهور اولین نشانههای رفع تحریمها و افزایش تولید نفت ایران، عربستان بعد از گذشت دو سال از شروع افت قیمت نفت به فکر راهحلی برای توقف روند کاهشی قیمتها افتاد. از همین رو توقف روند رشد تولید نفت ایران به عنوان یکی از انگیزههای اصلی این کشور از دنبال کردن طرحی به نام فریز تولید (ثابت نگهداشتن سطح تولیدات) مطرح شد. با این حال ایران به دنبال رفع تحریمها توانست در عرض چند ماه تولیدات خود را یک میلیون بشکه افزایش دهد و به تولیدی بیش از سطح قبل از تحریمها برسد، اینجا بود که ایران پای میز مذاکرات حاضر شد و توافق اوپک در نشست 171 رقم خورد. از این رو بسیاری توافق اوپک را میوه برجام نامیدند. جواد یارجانی، مدیرکل اسبق امور اوپک و مجامع انرژی وزارت نفت و نماینده ملی ایران در اوپک برای سالیان متمادی بر این باور است که ایران توافق اوپک را مدیون برجام است، چراکه اگر برجامی نبود، افزایش تولیدی هم نداشتیم و برای تصمیمگیری در اوپک اساساً نیازی به مذاکره با ایران نبود.
اولین نشانههای تمایل اعضا برای کاهش تولید و افزایش قیمت نفت کی و تحت تاثیر چه عواملی نمایان شد؟
زمینه توافق در اوپک به مذاکرات اخیر محدود نمیشود. با رسیدن قیمت نفت به زیر 30 دلار در ژانویه امسال، زنگ خطر برای بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت به صدا درآمد. از سویی، کشورهایی که در نشست نوامبر 2014 اوپک اعلام کردند که سهم بازار برایشان مهم است نه قیمت نفت، شاهد اجرایی شدن برجام و افزایش قریب به وقوع تولید نفت ایران بودند. این عوامل موجب شد اولین جرقههای توافق برای افزایش قیمت نفت زده شود.
توافق در نشست 171 چگونه به دست آمد؟ تا روز پیش از نشست همه نشانهها بر عدم موفقیت اوپک دلالت داشت.
اوپک در نشست تاریخی الجزایر برای اولینبار از دسامبر سال 2008 برای کاهش تولید توافق کرد. اما در خصوص چگونگی تقسیم کاهش تولید بین اعضا باید در نشست اوپک تصمیمگیری میشد. از همین رو جلسات کارشناسی بلندمرتبه چندین بار در دو ماه گذشته برگزار شد. این جلسات بسیار دشوار بود و برخی مواقع به نظر میرسید که توافقی انجام نمیشود. با این حال قرار نبود در جلسات کارشناسی تصمیمی گرفته شود و تنها قصد از این مذاکرات، نزدیک کردن نظرات به یکدیگر بود. مذاکرات با نزدیک شدن به زمان برگزاری نشست 171 اوپک در 30 نوامبر فشردهتر میشد و در روز پیش از نشست تماسهای زیادی بین مقامات کشورها برقرار شد که مهمترین آنها تماس بین آقای روحانی و پوتین بود. ایران در پی این تماس توانست خبر آمادگی روسیه برای کاهش 300 هزار بشکهای تولید را به بازار بدهد. اعلام همکاری روسیه نقطه نظرات را در اوپک به هم نزدیکتر کرد و اعضا توانستند در نشست 171 به توافق نهایی دست یابند.
کشورهایی در اوپک بودند که توان ایران در افزایش تولید بعد از رفع تحریمها را باور نداشتند و به کنایه میگفتند: «هرگاه ایران توانست تولید خود را افزایش دهد، درباره آن بحثخواهیم کرد.»
چرا اوپک در نشست دوحه که به این منظور در آوریل سال جاری برگزار شد نتوانست به توافق برسد؟
توافق مسیر طولانی را طی کرده است. ایران از همان ابتدا اعلام کرد علاقهمند به ایجاد توافق و رشد قیمتهاست، اما چون تحریمها موجب کاهش تولیداتش شده، بخشی از توافق نخواهد بود. البته کشورهایی از اوپک بودند که توان ایران در افزایش تولید بعد از رفع تحریمها را باور نداشتند و به کنایه میگفتند: «هرگاه ایران توانست تولید خود را افزایش دهد، درباره آن بحث خواهیم کرد.» اما ایران در طول سال جاری میلادی قدمبهقدم تولیدات خود را افزایش داد. در جلسه اخیر اوپک نیز نشان داد به اهداف خود در خصوص رشد تولید دستیافته است.
برخی اعلام میکنند ایران میتوانست پیش از این توافق را بپذیرد و مانع از کاهش قیمتها شود، آیا به نظر شما در گذشته زمینه توافق با مشارکت ایران وجود داشت؟
من از شما و کسانی که مدعی این طرح هستند میپرسم آیا ایران زمانی که تولیداتش حدود 7 /2 میلیون بشکه در روز بود، باید توافق را میپذیرفت و در آن سطح تولیداتش را نگه میداشت؟ تمام بحث نشست دوحه این بود که ایران تولیداتش را فریز کند. این نشدنی و در تضاد با منافع ملی بود. در توافق اوپک پایه تولید ایران 975 /3 میلیون بشکه در نظر گرفته شد که بیشترین سطح تولید ایران بر اساس آمار منابع ثانویه در 16 سال اخیر است. هرچند ما در حال حاضر در این سطح تولید نمیکنیم اما در نظر گرفتن این رقم برای پایه تولید یک نوع اعتراف به توان تولید ایران است. این موضوع به عنوان یکی از مدارک اوپک ثبت شده است.
برجام در قدرت چانهزنی ایران در اوپک چه تاثیری داشت؟
در اولین نگاه مذاکرات و انجام توافق در اوپک را مدیون برجام هستیم، چراکه اگر برجام اجرایی نشده و تحریمها رفع نشده بود، ایران نمیتوانست تولید خود را به سطحی برساند که در اوپک صاحبنظر باشد. در واقع اگر تولید ما پایین بود و ما تحت تاثیر وجود تحریمها توان افزایش تولید نداشتیم، برای تصمیمگیری در اوپک اساساً نیازی به نظر ایران نبود. دو عاملی که موجب قدرت هیات ایرانی در اوپک شد، یکی توان تولید ایران بود که به افزایش سریع تولیدات بعد از رفع تحریمها بازمیگردد و دوم کاهش نقش نفت در بودجه ما بود.
آیا این توافق را میتوان نشان از کاهش تنشها در اوپک و به خصوص بین دو کشور ایران و عربستان دانست؟
من از دوربین نفت به موضوعات نگاه میکنم. نفت برای عربستان و ایران اهمیت بسیاری دارد و اینکه هر دو کشور با وجود مشکلات و اختلافات سیاسی میتوانند دور یک میز بنشینند و در خصوص یک موضوع مشترک مذاکره کنند، بهخودیخود اتفاق خوبی است. به نظر من یکی از نکات مثبت اوپک همین است که اعضا با وجود اختلافات سیاسی خارج از اوپک، به عضویت خود در این سازمان ادامه میدهند، مثلاً در دوران جنگ هشتساله ایران و عراق یا در طول جنگ عراق و کویت، کشورها به ارتباطات خود در اوپک ادامه دادند. حتی در مواردی ارتباط در اوپک به حل اختلافات کمک کرده است. مثلاً پیش از پیروزی چاوس، مشکل سیاسی جدی بین ایران و ونزوئلا به وجود آمد و روابط دو کشور به پایینترین سطح خود رسید، با این حال حضور دو کشور در اوپک کمک کرد که ارتباطات در حد نمایندگان هیات عامل اوپک که در آن زمان نیز طرف ایرانی آقای کاظمپور بود، ادامه یابد. نهایتاً با ردوبدل شدن پیامها سوء تفاهم بین دو کشور حل شد و روابط مجدداً شکل گرفت. البته منظور من این نیست که اختلافات کنونی ایران و عربستان در حد اختلافات ایران و ونزوئلا در آن سالهاست و مشکلات بسیار عمیقتر و پیچیدهتری بین ایران
و عربستان وجود دارد. با این حال ارتباط دو کشور در اوپک بهتر از نبود آن است.
مقایسه صنعت نفت ایران با عربستان از اساس درست نیست. چراکه عربستان نه تجربه ملی شدن صنعت نفت را دارد، نه تجربه انقلاب و نه تجربه تلخ هشت سال جنگ تحمیلی و پنج سال تحریمهای غرب را.
تاثیر برجام بر کاهش یا افزایش تنش با عربستان چیست؟
واضح است بسیاری از کشورها تلاش کردند که برجام به سرانجام نرسد. اما توافق هستهای حاصل شد و ایران این فرصت دوباره را به دست آورد. اگر برجام نبود امکان نداشت ایران بتواند یک میلیون بشکه به تولیدات خود اضافه کند.
اما به تازگی برخی تحریمها علیه ایران در مجلس سنای آمریکا تمدید شد، چگونه میتوان تاثیر آنها را کمرنگ کرد؟
بله، تحریمهای قدیمی ایسا (ISA) نیز نفت و گاز ایران را نشانه گرفتهاند. بهترین روش مقابله با این تحریمها مانند کاری است که در دوران جنگ تحمیلی انجام دادیم. در دوران جنگ نفت وسیلهای برای انجام پروژههای بزرگی چون فولاد مبارکه اصفهان و بازسازی پروژه سلمان و ایجاد بسیاری از واحدهای پتروشیمی شد. فولاد مبارکه که در حال حاضر پایه صنایع اساسی ماست، تنها در مقابل صادرات نفت به شرکت ایتالین پیانتی ایجاد شد، ما با این کار نقش بانکهای خارجی را در تبادلات مالی ضعیف کردیم. اگر در حال حاضر نیز بتوانیم مجدداً این نقش را به نفت بدهیم به اهداف اقتصاد مقاومتی نیز سریعتر میرسیم. باید با کشورهایی چون ژاپن، چین و هند مبادلات نفت در برابر پروژه را انجام دهیم. با پررنگ کردن نقش نفت میتوانیم تاثیر تحریمهای بانکی را کاهش دهیم تا از دوران گذاری که کشور در آن قرار دارد، عبور کنیم.
شما فشار اقتصادی را مهمترین عامل حصول توافق اوپک میدانید، اما تماسهای تلفنی که بین مقامات عالیرتبه کشورها انجام شده شائبه سیاسی بودن تصمیم اوپک و دخالت سیاست در اقتصاد را تقویت میکند.
به یقین انجام توافق در چنین سطحی از اهمیت نمیتواند تنها یک وجه داشته باشد. با این حال نمیتوان گفت در تماسهایی که در سطوح مقامات عالی کشورها برقرار شده چه مواردی مطرح شده است. اما به یقین فاکتور فشار اقتصادی عامل مهمی بود چراکه پس از کاهش شدید قیمتها از نوامبر 2014 به بعد همه تولیدکنندگان نفت و گاز متضرر شدهاند. در این میان کسانی که صادرات بیشتری داشتند یا ذخایر ارزی حجیمتری داشتند گمان میکردند در برابر افت قیمتها بیشتر مقاومت میکنند، اما در ماههای اخیر حتی این کشورها نیز تحت فشار زیادی از سمت افت قیمت نفت قرار گرفتند. حتی مقامات آژانس بینالمللی انرژی که منافع کشورهای مصرفکننده را نمایندگی میکنند نسبت به تداوم شرایط و احتمال وقوع شوک قیمتی در سالهای آینده اعلام خطر کردهاند. تمامی این موارد به یقین به تغییر فضا در اوپک کمک کرد.
روسیه چرا تغییر موضع داد؟ این کشور نیز تا روزهای پیش از نشست اوپک اعلام میکرد حاضر به کاهش تولید نیست.
روسیه میداند اگر قرار است با انتخاب ترامپ گشایشی در شرایط سیاسی و کاهش تحریمهای این کشور رخ دهد به طوری که شرکتهای نفتی سرمایهگذاری خود را در صنعت نفت روسیه افزایش دهند، نیاز به قیمتهای بالاتری برای نفت دارد. چراکه قیمتهای پایین جذابیت سرمایهگذاری در میادین نفتی روسیه را کاهش داده و رشد تولید نفت این کشور در سالهای آینده را تهدید میکند. استخراج نفت در این کشور بسیار دشوار و هزینهبر است. از سویی روسیه بیشترین ذخایر نفت شیل دنیا را در اختیار دارد اما در قیمتهای کنونی نمیتوان به سرمایهگذاری در این میادین امید داشت.
پایه تولید ایران ۹۷۵ / ۳ میلیون بشکه در نظر گرفته شد که بیشترین سطح تولید ایران بر اساس آمار منابع ثانویه در ۱۶ سال اخیر است. در نظر گرفتن این رقم برای پایه تولید یک نوع اعتراف به توان تولید ایران است.
آیا میتوان به انجام تعهدات از سوی این کشور امید داشت؟
20 سال پیش نیز قیمت نفت به شدت کاهش یافت، اوپک تلاش کرد کشورهای غیرعضو در کاهش تولید همکاری کنند. در آن زمان بیشترین همکاری را مکزیک کرد. اما روسیه تولیدات خود را کاهش نداد. النعیمی نیز در کتاب خاطراتش عنوان کرده وزیر انرژی روسیه در سال 2014 نیز اعلام کرد که این کشور حاضر نیست حتی یک بشکه از تولیدات خود بکاهد. اما به نظر میآید این بار روسیه جدیتر است. چراکه قیمت بالاتر نفت برای روسیه بسیار مهم است به طوری که رئیسجمهور این کشور در این موضوع وارد شده است.
برخی بر این باورند که افزایش قیمت نفت و سود اقتصادی ناشی از آن برای کشوری چون عربستان که صادرات بیشتری دارد، بیشتر است. بنابراین این کشور باید تولید خود را بیشتر کاهش میداد و با در نظر گرفتن فاکتورهای غیراقتصادی توافق اوپک چندان به نفع ایران نبود.
مقایسه ایران با عربستان از نظر تولید و صادرات نفت از اساس درست نیست. چراکه صنعت نفت این دو کشور از اساس با هم متفاوت است. عربستان نه تجربه ملی شدن صنعت نفت را دارد و نه تجربه اعتصابات کارکنان صنعت نفت در قبل از انقلاب را. همچنین ما تجربه تلخ هشت سال جنگ تحمیلی و تحریمهای غرب را داریم که عربستان با هیچکدام مواجه نبوده است. آرامکو (شرکت دولتی نفت عربستان) کاملاً مانند یک شرکت آمریکایی اداره میشود، زبان رایج در این شرکت انگلیسی است و بالاترین مدیران شرکتهای بزرگ غربی را بعد از بازنشستگی در هیات مدیره خود میپذیرد. نتیجه این سیاست اداره شدن آرامکو با سیستم آمریکایی و در اختیار داشتن بالاترین تکنولوژی روز دنیاست و عربستان با تکیه بر آن تولید خود را به بیش از 10 میلیون بشکه در روز رسانده است. به نظر من صنعت نفت ایران با صنعت نفت روسیه بیشتر قابل قیاس و الگوبرداری است. تولید نفت روسیه بعد از فروپاشی شوروی کاهش پیدا کرد، اما این کشور توانست تولیدات خود را افزایش دهد و حالا به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان تبدیل شده است. توسعه صنعت نفت روسیه با کمک شرکتهای خارجی و تکنولوژی روز دنیا تحقق یافت، در واقع در حالی
که روسیه خود در بسیاری از زمینهها دارای بالاترین سطح از علم و تکنولوژی بود -مثلاً روسیه اولین کشوری بود که انسان به فضا فرستاد- اما برای توسعه صنعت نفت به این نتیجه رسید که به کمک شرکتهای خارجی نیازمند است.
برخی کارشناسان اعلام کردهاند این توافق نشانه اثرگذاری اوپک نیست و در واقع زمینه انحلال اوپک را فراهم خواهد کرد، چراکه تولیدکنندگان نفت شیل شروع به افزایش تولید کرده و توافق اوپک را بیتاثیر خواهند کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
تاکنون بارها این ادعا مطرح شده که اوپک مرده است. اما توافق اخیر نشان داد که اوپک همچنان به عنوان سازمانی اثرگذار به حیات خود ادامه میدهد. البته تداوم اثرگذاری و حیات اوپک تا زمانی ادامه دارد که اعضا ارادهای برای آن داشته باشند و بر این باور باشند که وجود اوپک به نفع آنهاست. بنابراین هیچ تضمینی نیست که این سازمان در آینده نیز وجود داشته باشد و ممکن است این پیشبینیها تحقق یابد. حتی شاید در آینده این نفت شیل است که باید در بازار نفت نقش تولیدکننده موازنهساز (Swing Producer) را بازی کند. با این حال اوپک در طول تاریخ حیات خود نشان داده که همواره توانسته با شرایط موجود سازگار شود. از سویی باید توجه داشت که خارج کردن رقبا از بازار جزو اساسنامه اوپک نیست، به دنبال تحریمها و جنگها علیه کشورهای تولیدکننده، قیمت نفت بالا رفت و این زمینه اقتصادی شدن تولید نفت شیل را ایجاد کرد. در حال حاضر نفت شیل به وجود آمده و به عنوان یکی از حقایق در بازار مطرح است، اوپک نه وظیفه دارد آنها را از دور رقابت خارج کند و نه میتواند این کار را به طور کامل انجام دهد، کمااینکه در دو سال اخیر نتوانست.
آیا توافق اوپک در چنین شرایطی به نفع کشورهای عضو بود، یعنی افزایش قیمت نفت موجب نمیشود که استقلال انرژی برای آمریکا قابل دسترستر شود؟
بله، ترامپ برنامههای مختلفی برای حوزه انرژی دارد که هدف آنها استقلال انرژی آمریکاست. اما این نباید عاملی باشد که مانع از تلاش کشورهای اوپک برای فروش نفت در قیمتهای مناسب شود.
اجرای تصمیمات در اوپک چگونه رصد میشود و چه ضمانتی برای اجرای تعهدات اوپک وجود دارد؟
هرچند که در ظاهر به نظر میرسد، اوپک سازمانی است که نظارت دقیقی بر اعضای خود دارد، اما این سازمان از کشورهای مستقل تشکیل شده و کشورها برای حفظ منافع خود تلاش و اقدام میکنند. در نتیجه در گذشته استفاده از منابع ثانویه برای سنجش رقمی که اعضا از میزان تولید خود بیان میکنند، مرسوم شد. همه شش منبع معروف به منابع ثانویه که اوپک برای رصد میزان تولید اعضا از آن استفاده میکند، غربی هستند. به طور مثال سازمان بینالمللی انرژی (IEA) یکی از این منابع است که به دنبال تامین منافع کشورهای مصرفکننده ثروتمند دنیاست. یکی دیگر از آنها اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) است و چهار منبع دیگر مراکزی هستند که آمار و داده جمعآوری میکنند. نمیتوان گفت ارقامی که آنها میدهند، همواره درست و بینقص است. چراکه این منابع به بیشتر کشورهای عضو دسترسی ندارند و تنها در برخی از کشورها رفتوآمد یا حتی خبرنگار دائمی دارند. درگذشته زمانی که میزان سهمیه اعضا بسیار اهمیت پیدا کرده بود، تلاش شد یک شرکت هلندی حسابرسی برای بررسی میزان تولید به کشورهای عضو بفرستند، اما این اقدام موفق نبود. بنابراین در حال حاضر نیز تنها سازوکاری که اوپک برای رصد
میزان تولید اعضا در اختیار دارد، آمار منابع ثانویه و اعلام آن به اعضای سازمان است.
آیا تغییر دبیرکل اوپک در به دست آمدن توافق تاثیری داشت؟
آقای بارکیندو برخلاف البدری که پیش از گرفتن سمت دبیر کلی اوپک وزیر نفت بود، سالها سابقه مسوولیت داشتن در اوپک را دارد و کاملاً با ساختار این سازمان و دبیرخانه آشنایی دارد. در توافق اخیر نیز وی تحرک خوبی داشت، تماسهای زیادی با اعضا برقرار و به بسیاری از کشورها سفر کرد. تنها دو بار به ایران آمد. هرچند نمیتوان گفت اقدامات آقای بارکیندو موجب توافق شد، اما در سرعت بخشیدن به مذاکرات اثرگذار بود.
دیدگاه تان را بنویسید