تاریخ انتشار:
گفتوگو با مدیرعامل شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت
چالش تامین تجهیزات
پروژه اجرای راهاندازی پالایشگاه فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی(بخش خشکی) و نیز پروژه مدیریت و نظارت بر کلیه بخشهای عملیات راهاندازی در تابستان سال ۱۳۹۰ به شرکت OICO واگذار شد.
پروژه اجرای راهاندازی پالایشگاه فازهای ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی (بخش خشکی) و نیز پروژه مدیریت و نظارت بر کلیه بخشهای عملیات راهاندازی در تابستان سال ۱۳۹۰ به شرکت OICO واگذار شد. این پروژه هماکنون در حال انجام است. از این رو با «بهزاد محمدی» مدیرعامل این شرکت به گفتوگو نشستیم تا آخرین وضعیت فازهای 17 و 18 و روند اجرای پروژهها در منطقه پارس جنوبی را از زبان او بشنویم. او میگوید این دو فاز در مرحله تکمیل چرخه اجرا و عملیات پیشراهاندازی قرار دارند. او گفت چنانچه این دو فاز در مدار تولید قرار گیرند، روزانه بالغ بر 15 میلیون دلار برای کشور ارزآوری داشته باشند.
در شرایطی که گفته میشود، ایران 17 سال دیرتر از قطر نسبت به توسعه میدان گازی پارس جنوبی اقدام کرده است، اجرای فازهای مختلف پالایشگاهی این منطقه در طول سالهای گذشته با کندی پیش رفته است. از سوی دیگر در سالهای اخیر نیز تشدید تحریمها و نیز خروج پیمانکاران خارجی عامل تاخیر در راهاندازی فازهای این میدان گازی عنوان میشود. به نظر شما، پیمانکاران داخلی که هماکنون اجرای این پروژه را بر عهده دارند با چه چالشهایی مواجه هستند؟
شاید لازم باشد در ابتدا در مورد کشف میدان گازی پارس جنوبی توضیحاتی ارائه کنم. این میدان مشترک در اوایل دهه 70 میلادی در کشور قطر کشف شد. این میدان، بخش خشکی قطر را نیز پوشش داده است. پس از 10 سال در اواخر دهه 80 میلادی، بخش ایرانی این میدان در آبهای خلیج فارس کشف شد. با توجه به مشکلات مربوط به جنگ تحمیلی و تخصیص کلیه منابع مالی کشور به بازسازی مناطق جنگ زده، امکان توسعه میدان گازی پارس جنوبی میسر نشد. در واقع تاخیر ناشی از دیرکرد کشف میدان گازی نسبت به قطر و همچنین وقوع جنگ تحمیلی دلایل ذاتی عقبماندگی 17ساله نسبت به قطر به شمار میآید. اما در پاسخ به پرسش شما باید توضیح دهم که اجرا و تکمیل پروژههای نفت و گاز به طور کلی به چهار مرحله تقسیم میشود که البته این چهار مرحله میتوانند با یکدیگر همپوشانی زمانی داشته باشند. این چهار مرحله از طراحی و مهندسی تا تامین تجهیزات، ساخت و نصب و راهاندازی را دربر میگیرد که تاثیر تحریمها نیز بر هر یک از این مراحل قابل بررسی است. مرحله اول طراحی و مهندسی پروژه (Engineering) که خوشبختانه کشور در این مرحله به جایگاه مناسبی از خودکفایی رسیده است و شرکتهای داخلی دارای تواناییهای مناسبی جهت طراحی و مهندسی پروژههای نفت و گاز هستند.
مرحله بعدی تامین تجهیزات (Procurement) و خرید اقلام مختلف مورد نیاز این صنعت است. با توجه به تاکید مقام معظم رهبری و نهادهای اجرایی کشور بر حمایت از تولیدات داخلی، خوشبختانه غالب تجهیزات مورد نیاز این صنعت در داخل کشور قابل تولید است. برخی از اقلام مانند کالاهای ضدانفجار، تجهیزات مخابراتی و تجهیزات دوار که ساخت و آزمایش آنها نیاز به سرمایهگذاری بسیار دارد، امکان تولید در کشور ندارند که این اقلام حدود 10 درصد کل اقلام مورد نیاز برای خرید را تشکیل میدهند و به مانع اصلی تکمیل و راهاندازی بسیاری از پروژههای در حال اجرای نفت و گاز تبدیل شدهاند.
مرحله دیگر اجرای پروژههای نفت و گاز، ساخت و نصب (Construction) است. خوشبختانه شرکتهای پیمانکاری فعال در این زمینه تواناییهای کامل جهت ارائه خدمات مربوطه چه در داخل و چه در خارج کشور را دارند و تحریمها تاثیر قابل توجهی بر عملکرد آنها نداشته است.
در حوزه راهاندازی نیز اقدامات خوبی توسط شرکتهای داخلی به ویژه شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (اُیکو) انجام شده است و تواناییهای شرکتها و متخصصان ایرانی در حدی است که بدون حضور شرکتهای خارجی میتوانند این خدمات را نیز ارائه دهند، همان طور که این شرکت بدون حضور شرکتهای خارجی سازنده تجهیزات توانست تجهیزات پیچیده را در پالایشگاه NGL سیری راهاندازی کند و این پروژه را به مرحله بهرهبرداری برساند.
به این ترتیب میتوان نتیجهگیری کرد که در صورت وجود تیم مدیریتی و اجرایی مجرب و کارآزموده در پروژههای نفت و گاز کشور، به غیر از تامین برخی تجهیزات پیچیده مانند ماشینهای دوار و تجهیزات مخابراتی و کالاهای ضدانفجار، مابقی موارد شامل طراحی و مهندسی، تامین کالا، ساخت، نصب و راهاندازی را میتوان مستقل از تحریمها در داخل کشور به انجام رساند.
چه بخشی از تجهیزات مورد استفاده در این پروژهها از خارج وارد میشود؟
بخش قابل توجهی از تجهیزات دوار سنگین از خارج از کشور تامین میشوند، البته در زمینه ساخت انواع پمپها اخیراً قابلیتهای خوبی در کشور ایجاد شده است.
در این صورت تشدید تحریمها چه اثری روی زمان تکمیل پروژههای نفتی و گازی گذاشته است؟
تحریمها تنها تاثیر مستقیم بر تامین برخی کالاهای خاص دارد. تشدید تحریمها نیز امکان تامین این کالاها را دشوار ساخته است؛ به طوری که در حال حاضر با پروژههایی مواجه هستیم که پیشرفت آنها 80 تا 90 درصد است اما به دلیل نبود این تجهیزات دچار کندی شدهاند. تشدید تحریمها یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی دارد. جنبه منفی تشدید تحریمها، عدم امکان تامین کالاهای خاص از خارج از کشور برای تکمیل و بهرهبرداری پروژههاست. جنبه مثبت آن هم ایجاد عزم ملی جهت بومیسازی این دانش و امکان تولید در داخل کشور در افقهای آتی است. اگرچه در چند سال گذشته و بهرغم تشدید تحریمها، توانستهایم توان تولیدکنندگان داخلی را به حد قابل قبولی در بخش ساخت تجهیزات ثابت مثل مبدلها، برجها، رآکتورها، مخازن و البته بعضی از پمپها برسانیم، اما به نقطه ای نرسیدهایم که بگوییم از شرکتهای خارجی کاملاً بینیاز شدهایم و قادریم همه نیازهایمان را در داخل تامین کنیم.
البته انتقادهایی هم از جانب سازندگان داخلی شنیده میشود که پیمانکاران کمتر به سراغ تولیدات داخلی میروند، آیا این انتقاد به پیمانکاران وارد است؟
یکی از مهمترین نکات در تولید و ساخت تجهیزات داخل کشور، بحث کیفیت است. سازندگان داخلی تمایل به فروش تجهیزات خود را دارند و پیمانکاران با دغدغه اجرا و تکمیل پروژه مواجهاند. بعضاً پیش میآید که سازنده داخلی تجهیزات مورد نیاز را با کیفیت مندرج در قرارداد تامین نکرده و در عین حال پیمانکار زمان تامین کالا را از دست داده است. اما در مورد تجهیزاتی که با کیفیت قابل قبولی تهیه میشوند، معمولاً قرارداد به سازنده داخلی واگذار میشود. شکایت سازندگان از رقابتی بودن فرآیند خرید است که باید با کیفیت بالا مزیت رقابتی خودشان را ارتقا دهند.
بسیاری از شرکتهای خارجی که در پروژههای پیمانکاری مشارکت داشتند اکنون از این پروژهها خارج شدهاند، اگر مشارکت این شرکتها در پروژهها ادامه مییافت، علاوه بر تکنولوژیهایی که آنان به همراه خود وارد کشور کردند چه عواید دیگری را به همراه میداشت؟
زمانی که فاز یک تا 10 در فاز جنوبی با مشارکت شرکتهای خارجی اجرا شد، تفکری سیستماتیک بر اجرای این پروژهها حاکم بود. اگر اغراق نباشد، اذعان میکنم عملکرد شرکتهای خارجی و الگوی اجرای آنها به فعالیت شرکتهای داخلی نظم میداد. در فازهای 9 و 10 پارس جنوبی که در سال 1387 و با مشارکت شرکت GS کره جنوبی و شرکت OIEC راهاندازی شد، این تجربه را لمس کردیم. برای مثال فازهای 4 و 5 پارس جنوبی که توسط Eni ایتالیا، پتروپارس و نیکو به اجرا درآمد، پیش از موعد به پایان رسید که البته پاداش این پایان زودهنگام را نیز دریافت کردهاند. اما امروز کنسرسیوم و تیم اجرا تماماً ایرانی هستند و در تکمیل به موقع پروژهها، از ناحیه تامین کالا، تامین هزینهها و همچنین در سیستمهای مدیریت پروژه دچار برخی تنگناها هستیم. اگر فرهنگ سازمانی سیستماتیک و روشهای نوین مدیریتی در شرکتهای داخلی اجرا و عملیاتی شود، به جرات میتوان گفت پروژه های صنعت نفت و گاز وضعیت مطلوبتری خواهند داشت.
فازهای 17 و 18 پارس جنوبی چه زمانی به اتمام میرسد؟
فازهای 17 و 18 از فازهایی هستند که در مرحله تکمیل چرخه اجرا و عملیات
پیش راهاندازی قرار دارند. کمبود برخی کالاها تاثیراتی بر روند پیشرفت پروژه داشته است که اقدامات جبرانی در حال انجام است و انشاءالله در آینده نزدیک واحدهای یوتیلیتی در سرویس قرار خواهند گرفت و امیدواریم تا پایان سال با اتخاذ روشهای جایگزین بتوانیم یکی از ردیفهای گازی را در سرویس عملیاتی قرار دهیم.
فکر میکنید در فازهای 17 و 18 پارس جنوبی، چه زمانی چاهها به بهرهبرداری رسیده و کل پالایشگاه وارد مدار تولید شود؟ اگر بخواهیم مقایسهای بین این دو فاز و فازهای 9 و 10 داشته باشیم، چرا در آن دو فاز، بخش خشکی زودتر به اتمام رسید؟
با توجه به اقدامات جبرانی صورتگرفته جهت رفع اثرات تحریمها، پیشبینی میشود در بخش خشکی، پروژه به پیشرفت خوبی تا پایان سال 92 برسد. اتفاق خوشایندی در بخش دریا رخ داده است به طوری که چاههای آن در بخش دریایی، پیش از تکمیل پالایشگاه آماده شده است. این یکی از شاخصهای این پروژه است که 10 چاه از 24 چاه آن آماده بهرهبرداری هستند. تکمیل این چاهها و اینکه بخشهای مربوط به دریا پیش از تکمیل مراحل خشکی آماده شده است، رکوردی در میان پالایشگاههای پارس جنوبی تلقی میشود.
در فازهای 9 و 10 شرکتهای GS و OIEC کنسرسیوم بخش خشکی را تشکیل میدادند و در آن مقطع زمانی چالش تامین کالا، در مقایسه با شرایط امروز پروژه فازهای 17 و 18، وجود نداشت.
اجرای فازهای 17 و 18 بر عهده کنسرسیوم مشترکی متشکل از دو شرکت ایرانی IDRO و OIEC در بخش خشکی است که هر دو به نوعی با چالش تامین کالا به خصوص در بخش واحدهای فرآیندی مواجه هستند. ما در فازهای 17 و 18 پیمانکار راهاندازی هستیم و در حال حاضر تستهای پیشراهاندازی با سرعت خوبی در حال اجراست.
آیا برآوردی وجود دارد که نشان دهد اگر فازهای 17 و 18 به مدار تولید وارد شود، چه درآمدی ایجاد میکند؟
فروش میعانات گازی و گاز مایع اصلیترین منبع درآمد ارزی برای این فازهاست و برآوردها نشان میدهد با قیمتهای فعلی جهانی، این فازها میتوانند بالغ بر 15 میلیون دلار در روز برای کشور ارزآوری داشته باشند.
شرکت OICO در پروژه NGL سیری که توسط رئیسجمهوری افتتاح شد، مشارکت دارد. تمایزهای این پروژه با موارد مشابه دیگر، مانند آنچه در عسلویه انجام میشود، چیست؟
خوراک پالایشگاههای پارس جنوبی از مخزن گازی پارس جنوبی که بین ایران و قطر مشترک است، تامین میشود و البته مخازن مشترک دغدغههای رقابتی خود را دارد، اما پالایشگاه سیری خوراک خود را از گازهای همراه نفت یا Associated Gas دریافت میکند. بنابراین خوراک پالایشگاه سیری متفاوت از خوراک واحدهای پارس جنوبی است. این گاز وارد پالایشگاه میشود و با مجموعهای از فعل و انفعالات که در پالایشگاه صورت میگیرد، تبدیل به فرآوردههای باارزش میشود. ما در پالایشگاه سیری تمام محصولات پارس جنوبی را به علاوه محصول با ارزش پنتان تولید میکنیم. به جز برخی تجهیزات دوار و اقلام کنترلی که برای تکمیل پالایشگاه سیری از خارج از کشور تامین شده است، ساخت، نصب و راهاندازی این پالایشگاه توسط پیمانکاران ایرانی انجام شد. عملیات مهندسی، خرید و ساخت این پالایشگاه توسط شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) و راهاندازی آن نیز توسط شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (OICO) به عنوان پیمانکار شرکت OIEC انجام شده است. با بهرهبرداری از این پالایشگاه، گاز شیرین جزیره کیش و قشم تامین و محصولات پروپان، بوتان، پنتان و میعانات گازی صادر میشود.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر تاکید ویژهای نسبت به سرمایهگذاری در صنعت نفت صورت گرفته است، سرمایهگذاری در این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
هدف وزارت نفت جهت توسعه میدانهای مشترک نفت و گاز بسیار هوشمندانه و قابل تقدیر است. اما به دلیل تعداد زیاد و پراکندگی این میدانها، میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای طرح توسعه آنها بسیار زیاد و نیازمند یک برنامهریزی دقیق است. بدیهی است که تحریمها باعث هزینههای سربار به پیمانکاران اجرایی میشود. با توجه به این هزینههای سربار، وزارت نفت علاوه بر تامین سرمایههای مورد نیاز پروژهها، میبایست هزینههای سربار را نیز در نظر بگیرد. عقد قراردادهای بیع متقابل با شرکتهای سرمایهگذار داخلی که امکان نظارت بر آنها بیشتر از شرکتهای خارجی است میتواند یکی از راهکارهای جذب سرمایهگذاری باشد.
***
در شرایطی که گفته میشود، ایران 17 سال دیرتر از قطر نسبت به توسعه میدان گازی پارس جنوبی اقدام کرده است، اجرای فازهای مختلف پالایشگاهی این منطقه در طول سالهای گذشته با کندی پیش رفته است. از سوی دیگر در سالهای اخیر نیز تشدید تحریمها و نیز خروج پیمانکاران خارجی عامل تاخیر در راهاندازی فازهای این میدان گازی عنوان میشود. به نظر شما، پیمانکاران داخلی که هماکنون اجرای این پروژه را بر عهده دارند با چه چالشهایی مواجه هستند؟
شاید لازم باشد در ابتدا در مورد کشف میدان گازی پارس جنوبی توضیحاتی ارائه کنم. این میدان مشترک در اوایل دهه 70 میلادی در کشور قطر کشف شد. این میدان، بخش خشکی قطر را نیز پوشش داده است. پس از 10 سال در اواخر دهه 80 میلادی، بخش ایرانی این میدان در آبهای خلیج فارس کشف شد. با توجه به مشکلات مربوط به جنگ تحمیلی و تخصیص کلیه منابع مالی کشور به بازسازی مناطق جنگ زده، امکان توسعه میدان گازی پارس جنوبی میسر نشد. در واقع تاخیر ناشی از دیرکرد کشف میدان گازی نسبت به قطر و همچنین وقوع جنگ تحمیلی دلایل ذاتی عقبماندگی 17ساله نسبت به قطر به شمار میآید. اما در پاسخ به پرسش شما باید توضیح دهم که اجرا و تکمیل پروژههای نفت و گاز به طور کلی به چهار مرحله تقسیم میشود که البته این چهار مرحله میتوانند با یکدیگر همپوشانی زمانی داشته باشند. این چهار مرحله از طراحی و مهندسی تا تامین تجهیزات، ساخت و نصب و راهاندازی را دربر میگیرد که تاثیر تحریمها نیز بر هر یک از این مراحل قابل بررسی است. مرحله اول طراحی و مهندسی پروژه (Engineering) که خوشبختانه کشور در این مرحله به جایگاه مناسبی از خودکفایی رسیده است و شرکتهای داخلی دارای تواناییهای مناسبی جهت طراحی و مهندسی پروژههای نفت و گاز هستند.
مرحله بعدی تامین تجهیزات (Procurement) و خرید اقلام مختلف مورد نیاز این صنعت است. با توجه به تاکید مقام معظم رهبری و نهادهای اجرایی کشور بر حمایت از تولیدات داخلی، خوشبختانه غالب تجهیزات مورد نیاز این صنعت در داخل کشور قابل تولید است. برخی از اقلام مانند کالاهای ضدانفجار، تجهیزات مخابراتی و تجهیزات دوار که ساخت و آزمایش آنها نیاز به سرمایهگذاری بسیار دارد، امکان تولید در کشور ندارند که این اقلام حدود 10 درصد کل اقلام مورد نیاز برای خرید را تشکیل میدهند و به مانع اصلی تکمیل و راهاندازی بسیاری از پروژههای در حال اجرای نفت و گاز تبدیل شدهاند.
مرحله دیگر اجرای پروژههای نفت و گاز، ساخت و نصب (Construction) است. خوشبختانه شرکتهای پیمانکاری فعال در این زمینه تواناییهای کامل جهت ارائه خدمات مربوطه چه در داخل و چه در خارج کشور را دارند و تحریمها تاثیر قابل توجهی بر عملکرد آنها نداشته است.
در حوزه راهاندازی نیز اقدامات خوبی توسط شرکتهای داخلی به ویژه شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (اُیکو) انجام شده است و تواناییهای شرکتها و متخصصان ایرانی در حدی است که بدون حضور شرکتهای خارجی میتوانند این خدمات را نیز ارائه دهند، همان طور که این شرکت بدون حضور شرکتهای خارجی سازنده تجهیزات توانست تجهیزات پیچیده را در پالایشگاه NGL سیری راهاندازی کند و این پروژه را به مرحله بهرهبرداری برساند.
به این ترتیب میتوان نتیجهگیری کرد که در صورت وجود تیم مدیریتی و اجرایی مجرب و کارآزموده در پروژههای نفت و گاز کشور، به غیر از تامین برخی تجهیزات پیچیده مانند ماشینهای دوار و تجهیزات مخابراتی و کالاهای ضدانفجار، مابقی موارد شامل طراحی و مهندسی، تامین کالا، ساخت، نصب و راهاندازی را میتوان مستقل از تحریمها در داخل کشور به انجام رساند.
چه بخشی از تجهیزات مورد استفاده در این پروژهها از خارج وارد میشود؟
بخش قابل توجهی از تجهیزات دوار سنگین از خارج از کشور تامین میشوند، البته در زمینه ساخت انواع پمپها اخیراً قابلیتهای خوبی در کشور ایجاد شده است.
در این صورت تشدید تحریمها چه اثری روی زمان تکمیل پروژههای نفتی و گازی گذاشته است؟
تحریمها تنها تاثیر مستقیم بر تامین برخی کالاهای خاص دارد. تشدید تحریمها نیز امکان تامین این کالاها را دشوار ساخته است؛ به طوری که در حال حاضر با پروژههایی مواجه هستیم که پیشرفت آنها 80 تا 90 درصد است اما به دلیل نبود این تجهیزات دچار کندی شدهاند. تشدید تحریمها یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی دارد. جنبه منفی تشدید تحریمها، عدم امکان تامین کالاهای خاص از خارج از کشور برای تکمیل و بهرهبرداری پروژههاست. جنبه مثبت آن هم ایجاد عزم ملی جهت بومیسازی این دانش و امکان تولید در داخل کشور در افقهای آتی است. اگرچه در چند سال گذشته و بهرغم تشدید تحریمها، توانستهایم توان تولیدکنندگان داخلی را به حد قابل قبولی در بخش ساخت تجهیزات ثابت مثل مبدلها، برجها، رآکتورها، مخازن و البته بعضی از پمپها برسانیم، اما به نقطه ای نرسیدهایم که بگوییم از شرکتهای خارجی کاملاً بینیاز شدهایم و قادریم همه نیازهایمان را در داخل تامین کنیم.
البته انتقادهایی هم از جانب سازندگان داخلی شنیده میشود که پیمانکاران کمتر به سراغ تولیدات داخلی میروند، آیا این انتقاد به پیمانکاران وارد است؟
یکی از مهمترین نکات در تولید و ساخت تجهیزات داخل کشور، بحث کیفیت است. سازندگان داخلی تمایل به فروش تجهیزات خود را دارند و پیمانکاران با دغدغه اجرا و تکمیل پروژه مواجهاند. بعضاً پیش میآید که سازنده داخلی تجهیزات مورد نیاز را با کیفیت مندرج در قرارداد تامین نکرده و در عین حال پیمانکار زمان تامین کالا را از دست داده است. اما در مورد تجهیزاتی که با کیفیت قابل قبولی تهیه میشوند، معمولاً قرارداد به سازنده داخلی واگذار میشود. شکایت سازندگان از رقابتی بودن فرآیند خرید است که باید با کیفیت بالا مزیت رقابتی خودشان را ارتقا دهند.
بسیاری از شرکتهای خارجی که در پروژههای پیمانکاری مشارکت داشتند اکنون از این پروژهها خارج شدهاند، اگر مشارکت این شرکتها در پروژهها ادامه مییافت، علاوه بر تکنولوژیهایی که آنان به همراه خود وارد کشور کردند چه عواید دیگری را به همراه میداشت؟
زمانی که فاز یک تا 10 در فاز جنوبی با مشارکت شرکتهای خارجی اجرا شد، تفکری سیستماتیک بر اجرای این پروژهها حاکم بود. اگر اغراق نباشد، اذعان میکنم عملکرد شرکتهای خارجی و الگوی اجرای آنها به فعالیت شرکتهای داخلی نظم میداد. در فازهای 9 و 10 پارس جنوبی که در سال 1387 و با مشارکت شرکت GS کره جنوبی و شرکت OIEC راهاندازی شد، این تجربه را لمس کردیم. برای مثال فازهای 4 و 5 پارس جنوبی که توسط Eni ایتالیا، پتروپارس و نیکو به اجرا درآمد، پیش از موعد به پایان رسید که البته پاداش این پایان زودهنگام را نیز دریافت کردهاند. اما امروز کنسرسیوم و تیم اجرا تماماً ایرانی هستند و در تکمیل به موقع پروژهها، از ناحیه تامین کالا، تامین هزینهها و همچنین در سیستمهای مدیریت پروژه دچار برخی تنگناها هستیم. اگر فرهنگ سازمانی سیستماتیک و روشهای نوین مدیریتی در شرکتهای داخلی اجرا و عملیاتی شود، به جرات میتوان گفت پروژه های صنعت نفت و گاز وضعیت مطلوبتری خواهند داشت.
فازهای 17 و 18 پارس جنوبی چه زمانی به اتمام میرسد؟
فازهای 17 و 18 از فازهایی هستند که در مرحله تکمیل چرخه اجرا و عملیات
پیش راهاندازی قرار دارند. کمبود برخی کالاها تاثیراتی بر روند پیشرفت پروژه داشته است که اقدامات جبرانی در حال انجام است و انشاءالله در آینده نزدیک واحدهای یوتیلیتی در سرویس قرار خواهند گرفت و امیدواریم تا پایان سال با اتخاذ روشهای جایگزین بتوانیم یکی از ردیفهای گازی را در سرویس عملیاتی قرار دهیم.
فکر میکنید در فازهای 17 و 18 پارس جنوبی، چه زمانی چاهها به بهرهبرداری رسیده و کل پالایشگاه وارد مدار تولید شود؟ اگر بخواهیم مقایسهای بین این دو فاز و فازهای 9 و 10 داشته باشیم، چرا در آن دو فاز، بخش خشکی زودتر به اتمام رسید؟
با توجه به اقدامات جبرانی صورتگرفته جهت رفع اثرات تحریمها، پیشبینی میشود در بخش خشکی، پروژه به پیشرفت خوبی تا پایان سال 92 برسد. اتفاق خوشایندی در بخش دریا رخ داده است به طوری که چاههای آن در بخش دریایی، پیش از تکمیل پالایشگاه آماده شده است. این یکی از شاخصهای این پروژه است که 10 چاه از 24 چاه آن آماده بهرهبرداری هستند. تکمیل این چاهها و اینکه بخشهای مربوط به دریا پیش از تکمیل مراحل خشکی آماده شده است، رکوردی در میان پالایشگاههای پارس جنوبی تلقی میشود.
در فازهای 9 و 10 شرکتهای GS و OIEC کنسرسیوم بخش خشکی را تشکیل میدادند و در آن مقطع زمانی چالش تامین کالا، در مقایسه با شرایط امروز پروژه فازهای 17 و 18، وجود نداشت.
اجرای فازهای 17 و 18 بر عهده کنسرسیوم مشترکی متشکل از دو شرکت ایرانی IDRO و OIEC در بخش خشکی است که هر دو به نوعی با چالش تامین کالا به خصوص در بخش واحدهای فرآیندی مواجه هستند. ما در فازهای 17 و 18 پیمانکار راهاندازی هستیم و در حال حاضر تستهای پیشراهاندازی با سرعت خوبی در حال اجراست.
آیا برآوردی وجود دارد که نشان دهد اگر فازهای 17 و 18 به مدار تولید وارد شود، چه درآمدی ایجاد میکند؟
فروش میعانات گازی و گاز مایع اصلیترین منبع درآمد ارزی برای این فازهاست و برآوردها نشان میدهد با قیمتهای فعلی جهانی، این فازها میتوانند بالغ بر 15 میلیون دلار در روز برای کشور ارزآوری داشته باشند.
شرکت OICO در پروژه NGL سیری که توسط رئیسجمهوری افتتاح شد، مشارکت دارد. تمایزهای این پروژه با موارد مشابه دیگر، مانند آنچه در عسلویه انجام میشود، چیست؟
خوراک پالایشگاههای پارس جنوبی از مخزن گازی پارس جنوبی که بین ایران و قطر مشترک است، تامین میشود و البته مخازن مشترک دغدغههای رقابتی خود را دارد، اما پالایشگاه سیری خوراک خود را از گازهای همراه نفت یا Associated Gas دریافت میکند. بنابراین خوراک پالایشگاه سیری متفاوت از خوراک واحدهای پارس جنوبی است. این گاز وارد پالایشگاه میشود و با مجموعهای از فعل و انفعالات که در پالایشگاه صورت میگیرد، تبدیل به فرآوردههای باارزش میشود. ما در پالایشگاه سیری تمام محصولات پارس جنوبی را به علاوه محصول با ارزش پنتان تولید میکنیم. به جز برخی تجهیزات دوار و اقلام کنترلی که برای تکمیل پالایشگاه سیری از خارج از کشور تامین شده است، ساخت، نصب و راهاندازی این پالایشگاه توسط پیمانکاران ایرانی انجام شد. عملیات مهندسی، خرید و ساخت این پالایشگاه توسط شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت (OIEC) و راهاندازی آن نیز توسط شرکت راهاندازی و بهرهبرداری صنایع نفت (OICO) به عنوان پیمانکار شرکت OIEC انجام شده است. با بهرهبرداری از این پالایشگاه، گاز شیرین جزیره کیش و قشم تامین و محصولات پروپان، بوتان، پنتان و میعانات گازی صادر میشود.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر تاکید ویژهای نسبت به سرمایهگذاری در صنعت نفت صورت گرفته است، سرمایهگذاری در این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
هدف وزارت نفت جهت توسعه میدانهای مشترک نفت و گاز بسیار هوشمندانه و قابل تقدیر است. اما به دلیل تعداد زیاد و پراکندگی این میدانها، میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای طرح توسعه آنها بسیار زیاد و نیازمند یک برنامهریزی دقیق است. بدیهی است که تحریمها باعث هزینههای سربار به پیمانکاران اجرایی میشود. با توجه به این هزینههای سربار، وزارت نفت علاوه بر تامین سرمایههای مورد نیاز پروژهها، میبایست هزینههای سربار را نیز در نظر بگیرد. عقد قراردادهای بیع متقابل با شرکتهای سرمایهگذار داخلی که امکان نظارت بر آنها بیشتر از شرکتهای خارجی است میتواند یکی از راهکارهای جذب سرمایهگذاری باشد.
دیدگاه تان را بنویسید