شناسه خبر : 19179 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با مهدی کرباسیان درباره توسعه پارس جنوبی در سال‌های تحریم

تحریم را باور نداشتند

برای بررسی وضعیت توسعه پارس جنوبی به ویژه در سال‌های بعد از تحریم، به سراغ مهدی کرباسیان رفتیم. گفت‌وگوی ما با مهدی کرباسیان درباره نقش پارس جنوبی در اقتصاد کشور و چالش‌های توسعه آن را در ادامه می‌خوانید.

برای بررسی وضعیت توسعه پارس جنوبی به ویژه در سال‌های بعد از تحریم، به سراغ مهدی کرباسیان رفتیم. مدیری که در سال‌های دور، معاونت بازرگانی وزارت نفت و عضویت در هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران را بر عهده داشته است و پس از مدتی حضور در راس سازمان تامین اجتماعی و گمرک ایران، در اوایل دهه 80 مجدداً به وزارت نفت بازگشته است. در این زمان، او حضور در راس سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را تجربه کرد و سپس در صندوق بازنشستگی نفت و هیات‌مدیره شرکت ملی نفت ایران به فعالیت پرداخت. صندوق بازنشستگی نفت، سهامدار برخی شرکت‌های فعال در پارس جنوبی است و کرباسیان از این جهت نیز در جریان فعالیت شرکت‌های حاضر در این منطقه در سال‌های اخیر قرار دارد. گفت‌وگوی ما با مهدی کرباسیان درباره نقش پارس جنوبی در اقتصاد کشور و چالش‌های توسعه آن را در ادامه می‌خوانید.

***

به عنوان نخستین سوال ارزیابی شما از علل عدم توفیق نسبی در پارس جنوبی، با توجه به تاخیر 11ساله ایران در آغاز تولید نسبت به قطر، چیست؟
به نظر من سه دلیل اصلی را در این بخش می‌توان بررسی کرد. نخست آنکه ما به طور کلی در میادین مشترک و به طور خاص پارس جنوبی یا همان North Dome (گنبد شمالی) چندان مناسب عمل نکرده‌ایم. پارس جنوبی بزرگ‌ترین منبع مشترک ماست، اما باید بپذیریم منابع مشترکی نیز با بسیاری کشورهای همسایه مثل عمان، امارات، کویت و عراق داریم. حوزه‌های مشترک مثل کاسه‌ای پر از مایع است که دو نفر با دو نی در حال استفاده از آن هستند. ضمن آنکه در حوزه قطر، تنها این کشور حضور ندارد و بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی نیز در این کشور حضور دارند و لذا مکش آنها قوی‌تر از ماست. با این تمثیل باید توجه داشت حوزه‌های مشترک، اولویت ماست و هر چند نباید از میادین داخلی غافل بود، غفلت از میادین مشترک عواقب ناگوارتری دارد. مورد دوم اینکه در قانون اساسی کشور ما، کل منابع هیدروکربنی انفال و متعلق به ملت و بین‌نسلی است؛ لذا محدودیت‌های جدی در رابطه با برداشت از این منابع وجود دارد که برای مثال کشور قطر با این محدودیت‌ها روبه‌رو نیست. نوع قراردادهای منعقده در این کشور، با قراردادهای ما متفاوت است. ما نهایتاً می‌توانیم با عناوین جدید پیش‌بینی‌شده در قانون مثل Buyback و BOT قرارداد امضا کنیم، در حالی که قطر و در سال‌های اخیر عراق قراردادهای مشارکت در تولید منعقد می‌کنند. عراق با کمک همین قراردادها توانسته است به تدریج جایگاه ایران را در اوپک و منابع نفتی بگیرد و در سال‌های آینده نیز پیش‌بینی می‌شود تنه به تنه عربستان بزند؛ لذا آنچه می‌توان گفت این است که ما امکان استفاده از قراردادهای مشارکت در تولید را بر خلاف قطر نداریم. در قطر، بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان در توسعه میدان گازی مشارکت می‌کنند و برای همیشه درصدی از تولید به آنها تعلق دارد؛ لذا تامین سرمایه و تکنولوژی توسط این کشورها و با سادگی بیشتری صورت می‌گیرد. محدودیت‌های قانونی، عامل دوم است. مساله سوم این است که تحریم‌ها به صورت واقعی و جدی وجود دارد و سال به سال سخت‌تر شده است. تحریم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته است. بدیهی است در دوران‌هایی به دلیل سیاست‌های دولت آسان‌تر و در برخی زمان‌ها سخت‌تر بوده است. در سال‌های اخیر، تحریم‌ها به دو دلیل دشوارتر بوده است: نخست به دلیل موضعی که غرب در مقابل منافع ملی ما اتخاذ کرد و دوم اینکه مسوولان دولتی ما در ابتدا تحریم را باور نداشتند و بعداً هم نحوه برخورد با آن واقعی نبود. انتخابات اخیر هم نشان داد مردم روش برخورد دولت با مسائل بین‌المللی را نمی‌پسندند که امیدواریم دولت آینده با حفظ عزت و منافع ملی ما، این روند را اصلاح کند؛ لذا تحریم موجب شده است هم در بحث سرمایه و تامین منابع مالی و هم در بخش فناوری دچار مشکل شویم. من یادم هست بعد از نخستین تحریم‌ها، شرکت‌های خارجی که برای توسعه پارس جنوبی مذاکره انجام داده بودند و حتی تا پای قرارداد هم آمده بودند، از ایران رفتند. یا اینکه مثلاً در فازهای 9 و 10، در زمان آقای وزیری‌هامانه برای حمل برخی ماشین‌آلات از خارج، ماه‌ها طول می‌کشید تا این انتقال صورت گیرد؛ لذا باید بپذیریم که تحریم‌ها، به ویژه در حوزه انرژی موثر بوده است. البته در زمان آقای زنگنه و با حمایت دولت، با حضور چهره‌هایی مثل آقای مهندس ترکان، آقای مهندس نعمت‌زاده و آقای ملاکی توانستیم با تاخیری جزیی، فازهای متعددی را به تولید برسانیم.

این روند توسعه پارس جنوبی، تا چه میزان بر زندگی مردم منطقه و نیز کشور موثر بوده است؟
در سال 1383 که من در سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بودم، ما یک آمارگیری در منطقه عسلویه انجام دادیم و بر اساس نتایج آن، به طور مستقیم 84 هزار نفر در منطقه عسلویه مشغول به کار بوده‌اند. ما مکانی در منطقه عسلویه داشتیم که افراد بیکار از سراسر کشور برای یافتن شغل به آنجا می‌آمدند و حداکثر زمانی که یک فرد سپری می‌کرد تا سر کار برود، ‌48 ساعت بود. اغلب این افراد، کارگران ساده و تکنسین‌ها بودند. در سراسر کشور نیز بالغ بر 100 هزار نفر برای پشتیبانی پروژه‌های منطقه در حال فعالیت بودند. اگر همین رقم حدود 200 هزار نفر را مبنا بگیریم، حدود 200 هزار خانواده از این طریق مشغول بودند. وقتی پروژ‌ه‌ها غیرفعال می‌شوند، عواقب اجتماعی نیز در پی خواهند داشت. یکی از بهترین خاطرات من در زمان حضورم در عسلویه، مربوط به زمانی است که برای نخستین بار آب شیرین برای مردم این منطقه تامین کردیم. من به طور مرتب به روستاها سرکشی می‌کردم و در جریان وضعیت مردم منطقه نیز بودم و مردم تاثیر توسعه پارس جنوبی بر زندگی روزمره خود را تا حدودی احساس کردند.

در شرایط فعلی، همان‌طور که شما هم گفتید، تحریم‌ها بر روند توسعه پارس جنوبی موثر بوده است. به نظر شما تا چه میزان امکان مدیریت شرایط فعلی وجود داشت؟ برخی معتقدند تحریم‌ها مقصر اصلی مشکلات هستند و سوءمدیریت نقش دوم را داشته است.index:2|width:300|height:|align:left
ما در سال‌های دور، موفقیت‌های متعددی در شرایط دشوار با در پیش گرفتن تدبیر داشته‌ایم. برای مثال در حوزه سیاسی، سرنگونی حکومت‌های طالبان و صدام یا حمله صدام به کویت وجود داشته است و جمهوری اسلامی ایران بسیار خوب عمل کرده است. چرا که هماهنگی مناسبی بین قوا وجود داشته است و شورای عالی امنیت ملی تحت نظارت رهبری، اقدامات خوبی انجام داده است. این نشان‌دهنده مدیریت صحیح است، چرا که تدبیر نابجا می‌توانست عواقب بدی در پیش داشته باشد. در حوزه اقتصادی نیز مشابه این مساله در زمان جنگ وجود داشت. خرمشهر ویران شده بود و عراقی‌ها به آن حمله کرده بودند. از آبادان عملاً استفاده اقتصادی صورت نمی‌گرفت. در بوشهر تنها دو اسکله فعال وجود داشت. وضعیت بندرعباس مشابه بود و در چابهار نیز حجم فعالیت‌ها بسیار محدود بود. در همان سال‌های جنگ شما دیدید که با همدلی، همراهی، تدبیر و تلاش، نه جبهه‌های ما دچار کمبود منابع شدند و تامین نیازهای مردم نیز تا حد زیادی صورت گرفت. یکی از مشکلات جدی دو دولت اخیر این است که تجربه را در حوزه مدیریت حذف کرده است. حداکثر تلاش را کردند که حتی به عنوان مشورت نیز از مدیران باتجربه استفاده نشود. از برخی افراد کم‌تجربه و همچنین افراد رده دوم و سوم و چهارم مدیریت استفاده شده است. در حوزه انرژی، این مساله بیشترین لطمه را زد. از سوی دیگر نیز با تحریم به صورت واقعی برخورد نکردند و بهترین شانس‌های 100 سال اخیر کشورمان را از دست دادیم. درآمد چندصد میلیارد دلاری می‌توانست ایران را چند پله جلو بیندازد که عملاً این‌گونه نشد و دچار مشکل شدیم. ما در سال‌های 82 و 83 به نزدیک هفت درصد رشد اقتصادی رسیدیم و رشد هشت‌درصدی هدف‌گذاری شد. اما در سال‌های اخیر شما می‌بینید که بنا بر اعلام دولت، رشد اقتصادی 5/1 تا دو درصد بوده است و صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی اعلام می‌کنند رشد اقتصادی حتی منفی نیز بوده است. من نمی‌خواهم این رقم منفی برای رشد را تایید کنم، اما حتی همین میزان رشد یک تا دو‌درصدی نیز در شأن جمهوری اسلامی ایران و مردم ما نیست. در کنار مسائلی که گفته شد، باید توجه داشت تنها درآمد داخلی کشور و منابع نفتی، برای تامین منابع مالی مگاپروژه‌ها و میادین مشترک کافی نیست. باید راهکارهایی پیدا شود تا از منابع بین‌المللی هم استفاده شود.

به بحث تامین منابع مالی اشاره کردید. برنامه‌هایی نیز در داخل و از سوی وزارت نفت برای تامین مالی پارس جنوبی ارائه شده است؛ مثلاً استفاده از اوراق مشارکت. به نظر شما با اتکا به طرح‌های این‌چنینی نمی‌توان با استفاده از سرمایه داخلی، پروژه‌هایی از قبیل پارس جنوبی را توسعه داد؟
رقم منابع داخل کشور، اعم از دولتی و مردمی قابل اندازه‌گیری و محاسبه است. میزان منابع دولتی، سالانه در قانون بودجه مشخص می‌شود و شورای پول‌ و اعتبار نیز مسائل پولی را تعیین می‌کند. بالا بردن نرخ اوراق مشارکت نفتی یا جذب منابع، اگر صرفاً از منابع داخلی باشد، موجب می‌شود کشور از نظر توازن دچار مشکل شود. بخش‌های کشاورزی، صنعت و خدمات دچار نابسامانی خواهند شد، چرا که پولی به این بخش‌ها نخواهد رسید. در همین سال‌های اخیر شما می‌بینید بخش زیادی از نقدینگی کشور به بخش بازرگانی و خدمات رفته است و در نتیجه بخش تولید دچار مشکل شده است. در ادامه، اشتغال نیز کاهش یافته است. اما اگر از منابع خارجی استفاده شود که به نظر من اولویت اول آن می‌تواند ایرانیان خارج از کشور باشد، نتایج بهتری خواهد داشت. همین اوراق مشارکت می‌تواند در خارج منتشر شود. مثلاً در زمان مرحوم آقای دکتر نوربخش در دولت آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی، اوراق مشارکت در لندن چاپ شد. هنوز در زمینه استفاده از منابع خارجی برای توسعه طرح‌ها، اجماع لازم بین حاکمیت، دولت و مجلس صورت نگرفته است. مثالی که برای نقطه مقابل این قضیه می‌توان آورد، هدفمندسازی یارانه‌هاست. در دولت‌های مختلف، تلاش برای این کار وجود داشت. چرا که از جمله باورهای تمام انقلابیون کشور این بوده و هست که باید به مردم و مستضعفین توجه شود. این اصل، همیشه در حاکمیت کشور و از سوی امام راحل و رهبری معظم انقلاب مورد تاکید بوده است؛ لذا می‌بینیم هدفمندسازی یارانه‌ها که یک جراحی بزرگ بوده است، اجرایی می‌شود، هر چند با نقایصی در اجرا و بر‌خلاف قانون مصوب مجلس. در زمینه استفاده از منابع خارجی نیز باید اجماعی صورت گیرد تا به اهداف مندرج در برنامه چشم‌انداز برسیم. index:3|width:300|height:|align:left

در زمانی که قرارداد طرح‌های 35ماهه امضا شد، تحریم‌ها شدت فعلی را نداشت. با شدت گرفتن تحریم‌ها، بیش از گذشته به نظر رسید این طرح‌ها نتیجه نخواهند داشت به نظر شما از نظر تامین منابع مالی و سرمایه، اجرای همزمان این تعداد طرح تا چه میزان قابل دفاع است؟
در سطح کشور به طور کلی، هزاران پروژه کوچک، متوسط و بزرگ نیمه‌تمام وجود دارد؛ لذا در شرایطی که محدودیت منابع مالی وجود دارد، اگر این منابع بین پروژه‌های متعدد تقسیم شود، نتیجه چیزی نخواهد بود جز استخری به عمق 10 سانتی‌متر. در صورتی که اگر منابع متمرکز شود، آب‌انباری با ذخیره کافی حاصل خواهد شد. در آن مقطع ما هم به لحاظ منابع مالی با مسائلی مواجه بودیم و هم به لحاظ تامین تجهیزات و ماشین‌آلات. گزارش‌ها نشان می‌دهد این مهلت 35ماهه به پایان رسیده است و به‌رغم تلاش فراوان مدیران پروژه‌ها و کارکنان، عملاً این پروژه‌ها به ثمر نرسیده‌اند. در فازهایی مثل 15 و 16 و همچنین 17 و 18 که مدت اجرای پروژه‌ها حدود 80 ماه است نیز عقب‌ماندگی جدی وجود دارد. من امیدوارم دولت جدید با تلاش‌های بیشتر و فعال کردن وزارت خارجه که به نظر من در سال‌های اخیر نتوانسته است وظایف خود را به خوبی انجام دهد، کمبودهای موجود به منظور توسعه را برطرف کند.

ظاهراً با این تفاسیر می‌توان گفت توسعه پارس جنوبی تا حد زیادی به سیاست خارجی پیوند خورده است.
دقیقاً. به طور کلی در حوزه انرژی این‌گونه است که وضعیت پروژه‌های نفتی، تا حد زیادی در گرو وضعیت سیاسی و سیاست خارجی است. در پارس جنوبی نیز نظیر این مساله وجود دارد و شما می‌بینید در سال‌هایی که به لحاظ سیاست خارجی وضعیت بهتری در کشور وجود داشت، پروژه‌ها نیز از پیشرفت و توسعه بهتری برخوردار بودند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها