تاریخ انتشار:
چرا با وجود مجازاتهای سنگین، بازار زورگیری در تهران همچنان داغ است؟
خِفتگیران مرموز
نه قوه قضائیه و نه نیروی انتظامی، در گزارشهای عملکرد خود، آمار و ارقامی از میزان دقیق و قابل استناد خشونت، قتل و سرقت ارائه نمیکنند؛
پدیدهای تازه
زورگیری به نسبت کیفقاپی، یک جرم نوظهور است؛ این را میتوان از آنهایی که سن و سال بیشتری دارند، پرسید. در دهههای60 و70 خورشیدی، پدیده زورگیری در جامعه ایران، آنچنان که به چشم بخورد و موی دماغ پلیس شود؛ وجود خارجی نداشت و عمده جرائم خُرد مشابهی که بود؛ کیفقاپی یا سرقت از خودرو یا منازل بود. کافی است سری به لغتنامه دهخدا یا فرهنگ هفتجلدی معین بزنید و کلمه «زورگیر» را جستوجو کنید تا هیچ نتیجهای نداشته باشد. گویا طنز زمانه است که در فرهنگ ایرانیهای زمان معین و دهخدا، خبری از «دزدی با تمسک به زور» وجود نداشته است و مجرمان ایرانی، مردمانی بودهاند که در غیاب مالکان اصلی، از دیوار خانهای بالا میرفتند و دست به سرقت میزدند و «زور» در کار نبوده است. دقت کنید به کلمه «Robbery» در انگلیسی که دقیقاً معنای زورگیری یا به اصطلاح امروزیها «خفتگیری» میدهد و شاید از همین جا پدیده نوظهور زورگیری را بتوان «وارداتی» نامید. با این حال ظهور این پدیده دلایلی دارد که بخشی از آن بنا به عوامل اجتماعی و بخش بزرگتر، ریشه در مسائل اقتصادی دارد.
وقتی خشونت عادی شد
نه قوه قضائیه و نه نیروی انتظامی، در گزارشهای عملکرد خود، آمار و ارقامی از میزان دقیق و قابل استناد خشونت، قتل و سرقت ارائه نمیکنند؛ آمار موجود در این باره با استناد به اظهاراتی است که جسته و گریخته از سوی فرمانده نیروی انتظامی یا برخی از مسوولان قوه قضائیه ارائه میشود. آخرین آمار موجود در این باره مربوط است به اظهارات اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی که دیماه سال گذشته عنوان کرده «روزانه 20 فقره زورگیری در تهران صورت میگیرد».3 ضمن اینکه سالانه 1100 نفر با سلاح سرد در ایران به قتل میرسند و روزی 1800 سرقت نیز در کشور رخ میدهد.4 جستوجو برای یافتن برخی از این آمارها از لابهلای اظهارات مسوولان نیروی انتظامی سخت است. آماری وجود دارد که میگوید در سال 1389، 1093 نفر با سلاح سرد در کشور به قتل رسیدهاند که این آمار در مقایسه با 976 نفری که در سال 1388 به قتل رسیده بودند، 12درصد رشد کرده است. بر اساس همین آمار، طی دهه 80، پنج میلیون و 800 هزار پرونده در پزشکی قانونی به ثبت رسیده که دلیل همه آنها «دعوا» بوده است.5 این آمار و ارقام مشابهی که ممکن است به چشم خیلیها بخورد؛ نمونههایی است از «عادی شدن خشونت» در بستر اجتماعی ایران. وقتی نمایندگان مجلس، طرح ممنوعیت حمل انواع سلاح سرد را در مجلس به تصویب میرسانند؛ حتماً مشکلی وجود دارد که نام آن، «جولان خشونت» است.
رکود و بیکاری
عمده کسانی که اقدام به جرم «زورگیری» میکنند؛ آنهایی هستند که دهه سوم زندگی خود را سپری میکنند یا تازه پای به دهه سوم زندگی خود میگذارند. آنها جوانند و جویای شغل و درآمد. ممکن است برای یافتن کار به هر دری بزنند و در نبود تخصص و مهارت، دست خالی، سرخورده و خشمگین به خانه برگردند. در ۲۸سال گذشته جمعیت ایران دو برابر شده و اکثر افرادی که در سالهای پس از انقلاب متولد شدهاند به سرعت به جمع متقاضیان کار اضافه میشوند.
بر اساس آمار رسمی از کانالهای مختلفی نظیر مرکز آمار، اشتغالزایی سالانه در هشت سال گذشته، منفی 18 هزار نفر بوده است.6 این در حالی است که نرخ بیکاری بر اساس آخرین آمار موجود در سال1390 به حدود 15درصد رسیده است.7 نرخ بیکاری ظرف پنج سال دو درصد رشد کرده است و با این حال چگونه میتوان انتظار داشت نسل جوانی که به دنبال شغل مناسب است؛ بتواند از کنار خودروهای گرانقیمت و تجملاتی که در گوشه و کنار شهرهای بزرگ میبیند به راحتی عبور کند؟ چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس نیز گزارشی منتشر کرد که با استناد به پرسشنامههایی به دست آمده بود که از ۹۸ تشکل اقتصادی سراسری کشور، جمعآوری شده بود. بر اساس اطلاعات این مرکز، این واحدهای تولیدی به طور میانگین، با حدود ۴۲ درصد ظرفیت بالقوه تولید خود کار میکردند. مطالعه مزبور نشان میدهد این تشکلها به طور میانگین در سال 1391 حدود ۴۰ درصد تولید خود را کاهش داده، و بیش از ۳۶ درصد پرسنل خود را اخراج کردهاند. این تشکلها اعلام کرده بودند که در سال گذشته، ۵۵۶ واحد تولیدی آنها به دلایل مختلف تعطیل شده در حالی که در این مدت تنها ۵۰ واحد جدید توسط این تشکلها تاسیس شده است. باور کنید یا نه، این طبیعی است: افزایش متقاضی کار در ایران همزمان با کاهش معنادار امکان اشتغال، در شرایط گسترش و تعمیق فقر و رشد تورم در کشور، به معنای افزایش غیرقابل گریز ناهنجاریهای اجتماعی است. در کنار عوامل اقتصادی، برخی جامعهشناسان، وجود مشکلاتی مانند شیوع مواد مخدر صنعتی را نیز به عنوان عامل افزایشدهنده پدیده زورگیری در ایران معرفی میکنند. در پژوهشی که از سوی مجید ابهری متخصص علوم رفتاری و آسیبشناسی اجتماعی انجام گرفته، مشخص شده که طیف سنی زورگیران معمولاً بین ۱۶ تا ۲۷ سال است که ۸۵ درصد از آنها معتاد به مواد مخدر به ویژه مواد روانگردان هستند.8 این پژوهشگر همچنین عنوان کرده که «۸۹ درصد از زورگیریها در تهران، فارس، خراسان رضوی، اصفهان، کرمان و قم اتفاق میافتد».
چرا تمام نمیشود؟
خیلیها عبور از یک پل هوایی عابر پیاده در ساعات پایانی شب را دلهرهآمیز میدانند و آن را پتانسیلی برای زورگیری مینامند. خیلیها از نبود امنیت در برخی محلهها و کوچههای تهران میگویند. بسیاری از قمه و شمشیر و چاقوهای تیز و بُرندهای میگویند که روزی مقابلشان گرفته شده و با زورگیری از آنها، یک عمر کابوس و وحشت باقی گذاشته است. قمه و شمشیر زورگیران در نبود رویکرد دقیق و درست به یک پدیده نوظهور، هر روز «تیزتر» میشود و ناکامی در برنامههای اقتصادی و تشدید رکود و بیکاری میتواند وضعیت را نامساعدتر از پیش کند.
منابع:
1- روزنامه کیهان، 23 آذرماه 1391
2- وبسایت خبرآنلاین، 12 بهمنماه 1390
3- اظهارات احمدیمقدم در مراسم تودیع و معارفه معاون اجتماعی نیروی انتظامی؛ خبرگزاری «آنا» 5 دیماه 1391
4- همان.
5- همشهری آنلاین، یکم مردادماه 1390
6- طرح آمارگیری از نیروی کار مرکز آمار، هفتهنامه «تجارت فردا»، شماره 52
7- گزارش مرکز آمار ایران در مورد نرخ بیکاری، هفتهنامه «تجارت فردا»، شماره 52
8- وبسایت خبرآنلاین، 14 مرداد 1391
دیدگاه تان را بنویسید