تاریخ انتشار:
برخی از رسانههای آمریکایی با طرح «افسانه ابرتورم» به دنبال متقاعد کردن اوباما برای جنگ با ایران بودند
ابرتورم به مثابه سوخت جنگ
از زمانی که تحریمهای ایالات متحده و اروپا علیه ایران در سال ۲۰۱۰ به اجرا گذاشته شد، ارزش پول ملی ایران یعنی ریال سقوط کرد و تنگناهای بیسابقهای را برای مردم ایران به ارمغان آورد.
جواد صالحیاصفهانی در بیان نقدهای خود نسبت به افرادی که بدون توجه به جوانب اقتصادی و احتمالاً برای مقاصد حزبی، در ایالات متحده تحلیلها و پیشبینیهای نادرستی از اوضاع اقتصادی ایران ارائه میدهند، به طور مشخص از فردی به نام استیو هانکه نام برده است. هانکه استاد اقتصاد کاربردی در دانشگاه جان هاپکینز و یکی از محققان «انستیتو کاتو» است که دکتر جواد صالحیاصفهانی این انستیتو را یکی از موسسههای نزدیک به جناح دست راستی جمهوریخواهان آمریکایی و جنگطلبان این کشور میداند. در اینجا برای معرفی دیدگاههای این گروه به خوانندگان ایرانی بدون اینکه تحلیلهای این نوشته مورد تایید نشریه باشد، دو مورد از مطالب نوشتهشده توسط وی نقل میشود. مورد اول مربوط به سال گذشته و زمانی است که در ماههای ابتدایی تحریم، برخی از رسانهها به دنبال این بودند که با بزرگنمایی ابرتورم، اوباما را به تشدید تحریمها و سیاستهای جنگطلبانهتر متقاعد کنند. مورد دوم اما مربوط به روزهای اخیر و پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران است و نشان میدهد این گروهها همچنان با وجود تغییرات صورتگرفته در سیاست و اقتصاد ایرانی، بر سناریوی پیشین خود تاکید
میکنند. جواد صالحیاصفهانی در پاسخ به این مطلب، به متفاوت بودن شرایط اقتصاد ایران به دلیل وجود «نفت» اشاره کرد و گفت به دلیل اینکه دولت در ایران عرضهکننده انحصاری ارز است، تورم و افزایش نرخ ارز به وقوع ابرتورم منجر نمیشود. رخدادهای بعدی در اقتصاد کشور، صحت این پیشبینی را نشان داد. یعنی با وجود این که تورم در ایران به محدوده 40 تا 50درصدی رسید، اما هیچگاه به سطوح نزدیک به ابرتورم (100 درصد) نزدیک نشد و تغییرات اخیر نیز از کنترل نسبی تورم حکایت دارد.
پول ایران کجاست؟
از زمانی که تحریمهای ایالات متحده و اروپا علیه ایران در سال 2010 به اجرا گذاشته شد، ارزش پول ملی ایران یعنی ریال سقوط کرد و تنگناهای بیسابقهای را برای مردم ایران به ارمغان آورد. این سقوط به دنبال تقاضای بسیار چشمگیر ارز در بازار سیاه (بازار آزاد) از سوی مردم و ناتوانی دولت در تامین این تقاضا به وقوع پیوست. وقتی یک پول ملی سقوط کند، میتوانید مطمئن باشید که شاخصهای اقتصادی به دنبال آن در جهت منفی میروند. با استفاده از اطلاعات بازار آزاد ارز در ایران من برآورد کردم که نرخ تورم ماهانه در ایران تنها در یک ماه نزدیک به 70 درصد بوده است (این مطلب در اکتبر سال 2012 معادل مهر سال 1391 نوشته شده است). با چنین نرخ تورم ماهانه بالایی، ایران بدون شک در حال تجربه یک ابرتورم است. چرا که نرخ تورم بالای 50 درصد همان طور که اقتصاددان برنده نوبل آمریکایی فیلیپ کاگان توضیح داده، نشانه وقوع ابرتورم است. بنابراین میتوان گفت پنجاه و هشتمین مورد از ابرتورمها در تاریخ اقتصادی جهان در ایران در حال وقوع است. زمانی که آقای اوباما تحریمها را امضا کرد، نرخ ارز بازار آزاد و رسمی خیلی به هم نزدیک بود. ولی پس از آن با فاصله زیادی این دو تغییر کردند و اختلاف نرخها زیاد شد. این سقوط از آن موقع تاکنون ادامه داشته است. وقتی ریال ارزش خود را در مقابل دلار از دست میدهد، ایرانیان انتظار کاهش بیشتری را در آینده خواهند داشت و میخواهند دارایی خود را به دلار (یا طلا) تبدیل کنند. در نهایت، پس از اینکه انتظار داشته باشید قدرت خرید پول ملیتان طی 40 روز نصف خواهد شد (اتفاقی که با نرخ ابرتورم فعلی به وقوع خواهد پیوست) شما مطمئناً دست روی دست نمیگذارید تا داراییهایتان از بین برود و ثروت خود را به یک «ذخیره ارزش» تبدیل خواهید کرد. اجمالاً، این فرآیند به عنوان نمونهای از تنبیهها برای پارسیان، تغذیهکننده اصلی ابرتورم در ایران خواهد بود. البته برخی انتقاد میکنند که این تحلیل متناسب با رشد نقدینگی نیست. اما آمار نقدینگی در ایران به خوبی بهروز نمیشود و علاوه بر این مقامهای پولی ایرانی از مارس سال 2010 به بعد تعریف گسترده از پول را تغییر دادند تا جهش در نقدینگی در آمار منعکس نشود. به همین دلیل است که عرضه پول در آمار رسمی ایران متناسب با تورم تغییر نکرده است.
پاییز 1391
دیو تورم در ایران
با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران مطالب زیادی در رسانهها در خصوص تحولات این کشور منتشر شده است. در زمینه آمارهای غیراقتصادی غیرواقعی اما ایران همچنان به روند قبلی خود ادامه میدهد. یک مورد اخیر از این ابهام آماری در خصوص مشکلات اقتصادی ایران به تورم شایع در این کشور مربوط میشود. در واقع، با وجود اینکه سایر نقاط جهان شاهد این بودند که اقتصاد ایران در پاییز سال 1391 وارد یک ابرتورم شد، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی این کشور هر دو در گزارشهای خود به افزایش ناچیزی در تورم اشاره کردند. اما سوال بزرگ اینجاست که چرا رسانههای خبری و نهادهای مالی بینالمللی همچنان در انعکاس اخبار اقتصادی ایران در خصوص تورم به منابع داخلی این کشور استناد میکنند، بدون اینکه صحت و دقت این آمارها را مورد سوال قرار دهند. حتی امروز، با وجود اینکه آمارهای رسمی ایران تورم این کشور را در حدود 35 درصد اعلام میکنند، آژانسهای معتبر خبری این آمار غیرواقعی را به عنوان دادههای واقعی گزارش میکنند. ایران نیز مانند موارد مشابه دیگر در ابرتورم، اطلاعات واقعی را پنهان کرده است. بنابراین منصفانه است که بگوییم آمار رسمی تورم از سوی ایران نیز با ابهام همراه بوده است. اما چگونه میتوان بر این مساله فائق شد و تورم واقعی را به دست آورد؟ کلید حل این مشکل استفاده از نرخ ارز است. با استفاده از دادههای بازار آزاد میتوان نرخ تورم را محاسبه کرد. اصل «برابری قدرت خرید» (PPP) که تغییرات در بهای ارز را با تغییرات در قیمتها ارتباط میدهد. در واقع، روش استفاده از برابری قدرت خرید برای محاسبه نرخ تورم، به سادگی اظهار میکند نرخ برابری ارز بین دو کشور، معادل با قیمتهای نسبی بین آن دو است. پس اگر بتوانیم تغییرات نرخ ارز را داشته باشیم، میتوانیم نرخ تورم ضمنی را نیز که به واقعیت نزدیکتر است، حساب کنیم. این شیوه خصوصاً در مواقعی که تورم در مقادیر بسیار بالایی است کارایی بیشتری دارد. با استفاده از این روش، میتوان نمودار قابل وثوقی از نرخ تورم سالانه ایران به دست آورد. من با توجه به این موضوع و استفاده از اطلاعات ارز در بازار سیاه تهران محاسباتی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که نرخ تورم سالانه در اقتصاد ایران در حال حاضر به 106 درصد رسیده است. نرخی که تقریباً سه و نیم برابر نرخ تورم رسمی اعلامشده از سوی ایران است.
بهار 1392
پول ایران کجاست؟
از زمانی که تحریمهای ایالات متحده و اروپا علیه ایران در سال 2010 به اجرا گذاشته شد، ارزش پول ملی ایران یعنی ریال سقوط کرد و تنگناهای بیسابقهای را برای مردم ایران به ارمغان آورد. این سقوط به دنبال تقاضای بسیار چشمگیر ارز در بازار سیاه (بازار آزاد) از سوی مردم و ناتوانی دولت در تامین این تقاضا به وقوع پیوست. وقتی یک پول ملی سقوط کند، میتوانید مطمئن باشید که شاخصهای اقتصادی به دنبال آن در جهت منفی میروند. با استفاده از اطلاعات بازار آزاد ارز در ایران من برآورد کردم که نرخ تورم ماهانه در ایران تنها در یک ماه نزدیک به 70 درصد بوده است (این مطلب در اکتبر سال 2012 معادل مهر سال 1391 نوشته شده است). با چنین نرخ تورم ماهانه بالایی، ایران بدون شک در حال تجربه یک ابرتورم است. چرا که نرخ تورم بالای 50 درصد همان طور که اقتصاددان برنده نوبل آمریکایی فیلیپ کاگان توضیح داده، نشانه وقوع ابرتورم است. بنابراین میتوان گفت پنجاه و هشتمین مورد از ابرتورمها در تاریخ اقتصادی جهان در ایران در حال وقوع است. زمانی که آقای اوباما تحریمها را امضا کرد، نرخ ارز بازار آزاد و رسمی خیلی به هم نزدیک بود. ولی پس از آن با فاصله زیادی این دو تغییر کردند و اختلاف نرخها زیاد شد. این سقوط از آن موقع تاکنون ادامه داشته است. وقتی ریال ارزش خود را در مقابل دلار از دست میدهد، ایرانیان انتظار کاهش بیشتری را در آینده خواهند داشت و میخواهند دارایی خود را به دلار (یا طلا) تبدیل کنند. در نهایت، پس از اینکه انتظار داشته باشید قدرت خرید پول ملیتان طی 40 روز نصف خواهد شد (اتفاقی که با نرخ ابرتورم فعلی به وقوع خواهد پیوست) شما مطمئناً دست روی دست نمیگذارید تا داراییهایتان از بین برود و ثروت خود را به یک «ذخیره ارزش» تبدیل خواهید کرد. اجمالاً، این فرآیند به عنوان نمونهای از تنبیهها برای پارسیان، تغذیهکننده اصلی ابرتورم در ایران خواهد بود. البته برخی انتقاد میکنند که این تحلیل متناسب با رشد نقدینگی نیست. اما آمار نقدینگی در ایران به خوبی بهروز نمیشود و علاوه بر این مقامهای پولی ایرانی از مارس سال 2010 به بعد تعریف گسترده از پول را تغییر دادند تا جهش در نقدینگی در آمار منعکس نشود. به همین دلیل است که عرضه پول در آمار رسمی ایران متناسب با تورم تغییر نکرده است.
پاییز 1391
دیو تورم در ایران
با برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران مطالب زیادی در رسانهها در خصوص تحولات این کشور منتشر شده است. در زمینه آمارهای غیراقتصادی غیرواقعی اما ایران همچنان به روند قبلی خود ادامه میدهد. یک مورد اخیر از این ابهام آماری در خصوص مشکلات اقتصادی ایران به تورم شایع در این کشور مربوط میشود. در واقع، با وجود اینکه سایر نقاط جهان شاهد این بودند که اقتصاد ایران در پاییز سال 1391 وارد یک ابرتورم شد، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی این کشور هر دو در گزارشهای خود به افزایش ناچیزی در تورم اشاره کردند. اما سوال بزرگ اینجاست که چرا رسانههای خبری و نهادهای مالی بینالمللی همچنان در انعکاس اخبار اقتصادی ایران در خصوص تورم به منابع داخلی این کشور استناد میکنند، بدون اینکه صحت و دقت این آمارها را مورد سوال قرار دهند. حتی امروز، با وجود اینکه آمارهای رسمی ایران تورم این کشور را در حدود 35 درصد اعلام میکنند، آژانسهای معتبر خبری این آمار غیرواقعی را به عنوان دادههای واقعی گزارش میکنند. ایران نیز مانند موارد مشابه دیگر در ابرتورم، اطلاعات واقعی را پنهان کرده است. بنابراین منصفانه است که بگوییم آمار رسمی تورم از سوی ایران نیز با ابهام همراه بوده است. اما چگونه میتوان بر این مساله فائق شد و تورم واقعی را به دست آورد؟ کلید حل این مشکل استفاده از نرخ ارز است. با استفاده از دادههای بازار آزاد میتوان نرخ تورم را محاسبه کرد. اصل «برابری قدرت خرید» (PPP) که تغییرات در بهای ارز را با تغییرات در قیمتها ارتباط میدهد. در واقع، روش استفاده از برابری قدرت خرید برای محاسبه نرخ تورم، به سادگی اظهار میکند نرخ برابری ارز بین دو کشور، معادل با قیمتهای نسبی بین آن دو است. پس اگر بتوانیم تغییرات نرخ ارز را داشته باشیم، میتوانیم نرخ تورم ضمنی را نیز که به واقعیت نزدیکتر است، حساب کنیم. این شیوه خصوصاً در مواقعی که تورم در مقادیر بسیار بالایی است کارایی بیشتری دارد. با استفاده از این روش، میتوان نمودار قابل وثوقی از نرخ تورم سالانه ایران به دست آورد. من با توجه به این موضوع و استفاده از اطلاعات ارز در بازار سیاه تهران محاسباتی انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که نرخ تورم سالانه در اقتصاد ایران در حال حاضر به 106 درصد رسیده است. نرخی که تقریباً سه و نیم برابر نرخ تورم رسمی اعلامشده از سوی ایران است.
بهار 1392
دیدگاه تان را بنویسید