گفتوگو با مسعود نیلی درباره کنفرانس اقتصاد ایران
به دنبال وفاق هستیم
معمولاً در طول سال گردهماییهای بسیاری برای بررسی مسائل اقتصاد ایران برگزار میشود که برگزارکننده این اجتماعات یا نهادهای دانشگاهی و پژوهشی هستند یا سازمانها و نهادهای دولتی. برخی از این همایشها موسمی هستند؛ برخی دیگر به یک سنت تبدیل میشوند.
معمولاً در طول سال گردهماییهای بسیاری برای بررسی مسائل اقتصاد ایران برگزار میشود که برگزارکننده این اجتماعات یا نهادهای دانشگاهی و پژوهشی هستند یا سازمانها و نهادهای دولتی. برخی از این همایشها موسمی هستند؛ برخی دیگر به یک سنت تبدیل میشوند. از آن رو وقتی، یک گردهمایی صفت نخستین به خود میگیرد، این پرسش مطرح میشود که با توجه به تجربههای تکرارشده پیشین، تفاوت این همایش با سایر گردهمایی از این دست چیست؟ پاسخ این پرسش در کیفیت و نحوه برگزاری است. اولین است، به این دلیل که تلاش کرده به مسائل اقتصاد کلان رویکرد جامعی داشته باشد و بر چالشهای پیش روی اقتصاد ایران از جهات مختلف نورافکن بتاباند. کنفرانس اقتصاد ایران برای نخستین بار، توان پژوهشی اقتصاددانان داخل و خارج از کشور را به کار گرفته تا برای چالشهای اقتصادی ایران تدبیر کنند. این کنفرانس قرار است توسط موسسه عالی آموزش و پژوهش در برنامهریزی برگزار شود که دکتر مسعود نیلی ریاست آن را بر عهده دارد. از این رو در گفتوگو با دکتر نیلی، کم و کیف برگزاری این کنفرانس را جویا شدیم. او نسبت به اینکه رهنمودهای این کنفرانس در شکلدهی سیاستها مورد
استفاده قرار گیرد، خوشبین است. این گفتوگو البته با پرسشهایی از عملکرد موسسه نیاوران در طول یک سال گذشته که دکتر نیلی مدیریت آن را بر عهده گرفته است، آغاز شد.
در مهرماه سال 1392 که ریاست موسسه نیاوران را بر عهده گرفتید، در مصاحبهای که با تجارت فردا داشتید به این نکته اشاره کردید که در خلاء نهادهای فکری که در یک دهه گذشته یا تخریب شدهاند یا تضعیف، این ضرورت احساس میشود که موسسه عالی آموزش و پژوهش در برنامهریزی به اتاق فکر دولت تبدیل شود. اکنون که یک سال از محول شدن چنین ماموریتی به موسسه سپری شده، شاید زمان مناسبی برای طرح این پرسش باشد که موسسه نیاوران تا چه حد توانسته است بار دولت و وزارتخانهها را در زمینه تولید مسائل فکری سبک کند؟
در ابتدا لازم است به این امر بدیهی اشاره کنم که همچنان ابعاد مسائل و مشکلات اقتصاد ایران بسیار بزرگ است و ظرفیتهای رسمی و اداری موجود برای حل این مشکلات نیز بسیار محدود. آنچه در گذشته مورد تاکید قرار دادم، این بود که موسسه عالی آموزش و پژوهش در برنامهریزی، نقش نهادی را ایفا کند که به حل و فصل این مسائل کمک کند. بخشی از اموری که این موسسه در طول ماههای گذشته، دنبال کرده، فرآیندهایی بوده که به ارتقای ظرفیت پژوهشی کمک کرده است. از جمله اینکه نیروهای صلاحیتدار و جوان جذب موسسه شدهاند که به نحو شایستهای درس
خواندهاند و دارای استعداد هستند. همچنین موسسه تلاش کرده متناسب با مشکلات موجود و تخصص اقتصاددانان کشور، پژوهشهای مورد نیاز را به آنها سفارش دهد. نتایج مطالعات هم از آن جهت حائز اهمیت است که میتواند برای سیاستگذاری در سطح کشور مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال، آنچه را که به عنوان برآیند این دو سیاست میتوان در نظر گرفت، کنفرانسی است که توسط موسسه نیاوران در شرف برگزاری است. در این کنفرانس، حاصل یک سال کار و فعالیت این موسسه ارائه خواهد شد. در این کنفرانس قرار است، جمع بزرگی از اقتصاددانان کشور نتایج تحقیقاتی را که از سوی موسسه به آنان سفارش داده شده بود، ارائه کنند. در واقع میتوان این کنفرانس و آنچه در آن ارائه میشود را به عنوان برآیند کار یکساله موسسه - در قالب فعالیتهای پژوهشی قلمداد کرد.
با این وصف، آیا میتوان این گزاره را مطرح کرد که موسسه نیاوران در طول بیش از یک سال گذشته، به اتاق فکر دولت تبدیل شده است؟
تلاش ما بر همین مبنا استوار بوده و سعی کردهایم موسسه در چنین جایگاهی قرار گیرد. موقعیت موسسه نیز از این جهت که زیرمجموعه نهاد ریاستجمهوری است و رئیس آن، مشاور رئیسجمهوری در امور اقتصادی است، این امکان را فراهم کرد که تحقیقات صورتگرفته به نهاد سیاستگذار ارائه شود و مورد استفاده قرار گیرد. البته نباید این شائبه مطرح شود که موسسه قصد دارد، خود را جایگزین سازمانهای رسمی ذیربط کند. اما مشی سازمان در این بوده که به دستگاههای اصلی که در حوزههای سیاستگذاری اقتصاد کلان کشور فعالیت میکنند، کمک کند. به طور مثال یکی از دستاوردهای فعالیت سازمان در یک سال گذشته، این بود که میان موسسه و نهادهای سیاستگذار، همکاری و ارتباطات گستردهای برقرار کند. رویه، اینگونه است که در نشستهای مربوط به سیاستگذاری اقتصاد کلان، گزارشهای مختلف، از جمله آنها که توسط موسسه تهیه شده یا گزارشهایی که سازمان مدیریت و برنامهریزی، بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد تهیهکننده آن بودهاند، مطرح میشود و
از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت، بحثها و نظرات جمعبندی میشود و در اختیار مراجع تصمیمگیرنده قرار میگیرد. اعمال این روش تعاملی تاکنون نتایج مثبتی در پی داشته است؛ ضمن آنکه این قاعده نافی فعالیت مستقل سازمانها و نهادها نیست. در واقع سازمانها و نهادهای حوزه اقتصاد به امور مربوط به خود میپردازند و موسسه عالی آموزش و پژوهش به عنوان نهادی کارشناسی، نتایج تحقیقات خود را به این دستگاهها ارائه میکند یا در برخی تحقیقات با آنها مشارکت میکند تا مسائل معتنابه اقتصاد به نحو مطلوبتری حل شود.
آیا نحوه همکاری شما با این نهادها و سازمانها به این نحو است که صرفاً نتایج تحقیقاتی را که به تشخیص خود به انجام رسانده در اختیار آنها قرار میدهد یا در طول این مدت که موسسه رویکرد جدیدی را در پیش گرفته، نهادها و وزارتخانهها نیز در مواجهه با مسائلی که نیاز به تحقیق و مطالعه دارد، به موسسه سفارش تحقیق داده باشند؟ به بیان سادهتر، آیا این تعامل دو سویه بوده است؟
در ماههای گذشته، موسسه و وزارت اقتصاد، سازمان مدیریت و بانک مرکزی، به طور مستمر و هفتگی جلسات مشترکی را برگزار کردهاند. بنابراین برگزاری جلسات، منظم است و در این نشستها، نمایندگان این نهادها، نتایج کار خود را ارائه میکنند. در واقع میتوان به این جلسات، عنوان جلسات کارگروه اقتصادی دولت را نیز اطلاق کرد. ترکیب حاضران این نشستها به نحوی است که رئیس کل، قائممقام و معاون اقتصادی بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و معاون اقتصادی آقای طیبنیا، معاون برنامهریزی و رئیس دفتر اقتصاد کلان معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی نهاد ریاستجمهوری، رئیس پژوهشکده پولی و بانکی و رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش به همراه معاون پژوهشی موسسه در آن حضور پیدا
میکنیم. به عبارت دیگر میتوان اینگونه تلقی کرد که این نشستها، همه ظرفیت کارشناسی اقتصاد کلان دولت است. خوبی برگزاری این جلسات منظم، این است که در فضای صمیمانهای، نتایج تحقیقات و مطالعات ارائه میشود و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. جمعبندی این مباحث در اختیار ستاد اقتصادی قرار میگیرد که روی آن کار کنند. بنابراین در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که این ارتباط دوسویه و کاملاً تعاملی بوده است.
در گذشته که سازمان مدیریت و برنامهریزی هنوز منحل نشده بود، موسسه نیاوران به نحوی نقش بازوی فکری این نهاد را ایفا میکرد و یکی از ماموریتهای آن این بود که به تربیت نیرو برای سازمان مدیریت میپرداخت. این سازمان اکنون بار دیگر احیا شده و پرسش این است که رابطه این دو نهاد در دوره جدید به چه نحوی خواهد بود؟ آیا میان کارکردهای موسسه عالی آموزش و پژوهش در برنامهریزی و نیز سازمان مدیریت تضاد ایجاد نخواهد شد؟
همانطور که اشاره شد، در ساماندهی مشکلات و مسائلی که کشور با آن مواجه بوده، تضادی وجود نداشته است؛ ضمن آنکه فضای اخلاقی حاکم بر این ارتباطات، کمک کرده که تضادی شکل نگیرد. یکی از اقداماتی که در این مدت دنبال شده و خوشبختانه آقای رئیسجمهور هم با آن موافق هستند این بوده که ترکیب هیات امنای موسسه از رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس صندوق توسعه ملی تشکیل شود. رئیس هیات امنا هم رئیسدفتر رئیسجمهور باشد. به این ترتیب اگرچه، موسسه عالی آموزش و پژوهش برنامهریزی زیر نظر نهاد ریاستجمهوری است اما به نوعی میتواند، ارائهدهنده خدمات پژوهشی به هر یک از این نهادها
باشد. به دلیل آنکه، وزرا یا روسای سازمانهایی که اشاره شد، عضو هیات امنای این موسسه هستند و زمینه هرگونه همکاری متقابل وجود دارد. برای مثال، یکی از ماموریتهای موسسه، به آموزشهای کوتاهمدت اختصاص یافته که در حال حاضر، بسیار فعال شده است. البته بخشی از آموزشهای موسسه، آموزشهای منتهی به مدرک است که از طریق کنکور سراسری، دانشجو جذب میکند. اما در آموزشهای کوتاهمدت که بیشتر، آموزشهای حین خدمت را دربر میگیرد، کارکنان سازمان مدیریت و برنامهریزی تحت آموزش قرار میگیرند. در سطح استانها البته این روند رو به گسترش است.
آقای دکتر با احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی، اتاق فکر دولت کدام یک از این نهادها خواهد بود؟
البته ممکن است در مورد آنچه پیش از این مطرح شد که موسسه قرار است اتاق فکر باشد، برداشت غیرمفیدی صورت گرفته باشد یا استفاده از این تعبیر در تبیین جایگاه این موسسه، چندان کمککننده نباشد. برداشتی نادرست، مبنی بر اینکه، یک نهاد، فکر کند و سایر دستگاهها، طبق تفکرات این نهاد فعالیت کنند. این تلقی صحیحی نیست؛ یعنی در هر صورت همه سازمانها و دستگاهها به ویژه در دستگاههای اقتصادی مانند سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، معاونت اقتصادی رئیسجمهور، حوزههای مطالعاتی تعریف شده است. بنابراین به نظر میرسد که نباید این استنباط شکل گیرد که موسسه خود را در موقعیتی بالاتر از سایر نهادها تصور میکند که قرار است فکر کند و سایرین هم حاصل تفکرات آن را به اجرا بگذارند. اما به طور کلی، موسسه درگیر امور اجرایی نیست و مسوولیتهای اجرایی از جنس آنچه سایر سازمانها با آن مواجه هستند بر عهده ندارد و از سوی دیگر، به دلیل آنکه موسسه، دارای حجم کوچکتری است میتواند انعطاف سازمانی بیشتری برای جذب
نیرو و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی داشته باشد. در واقع، این موسسه، یک موسسه دانشگاهی تلقی میشود و تحقیق و پژوهش از مقررات دانشگاهها تبعیت میکند. میخواهم بگویم، این موسسه به موجب دلایلی که برشمردم، برای بهرهگیری از ظرفیتهای جوان و باتجربه جامعه، امکان بیشتری در اختیار دارد. بنابراین تصور من این است که هیچ نگرانی در باب اینکه احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی ممکن است در روند فعالیت موسسه نیاوران در آینده خللی وارد کند، وجود ندارد. خلل به این معنا که سازمان مدیریت و برنامهریزی اقتداری ایجاد کند یا در این میان ناهماهنگی به وجود بیاید.
موسسه در سالهای گذشته، عرصه تقابل مدافعان اقتصاد آزاد و نیز نهادگرایان بوده است؛ حال آنکه یک سال پیش، در مصاحبه با تجارت فردا اعلام کردید که قرار است موسسه را با رویکرد جدیدی مدیریت کنید و میان اقتصاددانان با دیدگاههای مختلف و مخالف نوعی همگرایی ایجاد کنید. در این مدت تا چه حد به این هدف نزدیک شدهاید؟
این هدف، به آن شکل مطلوب که مد نظر بود و هست تحقق نیافته است. بخشی از موانعی که ما را از پیگیری چنین هدفی دور کرد؛ مساله تورم بالا، رکود، مساله اصلاح قیمت انرژی و مسائلی از این دست، مجال و فرصتی را که میتوانست به برقراری ارتباط و ایجاد این همگرایی اختصاص پیدا کند تا حدودی ضعیف کرد. اما این موضوع همچنان مورد توجه ارکان موسسه قرار دارد. اما بهرغم این چالشها، گامهای مثبتی نیز در مسیر بهرهگیری از اقتصاددانان با دیدگاههای مختلف برداشته شده که آثار عینی این اقدامات در کنفرانسی که برگزار میشود، قابل مشاهده است. در این کنفرانس افراد با گرایشهای متفاوت حضور دارند که هم مقاله ارائه میکنند و هم دعوت شدهاند تا در نشستها حضور داشته باشند و در زمینههای مختلف بحث و تبادلنظر کنند.
آسیبی که متوجه اینگونه کنفرانسها و همایشها بوده و هست حاصل نشدن نتیجه و دستاورد است. کنفرانسها و همایشهای مختلف و متنوعی برگزار شده، مقالات خوبی ارائه شده و سخنرانیهای نغزی ایراد شده اما در عمل چندان به کار نیامده است. وجه تمایز این کنفرانس برای مصون ماندن از اینگونه آسیبها چیست؟
برای نشان دادن تمایز این کنفرانس از گردهماییها و همایشهای مختلف به چند نکته میشود اشاره کرد. به عنوان مثال موضوعات انتخابشده برای این کنفرانس بهگونهای است که جامعیت کاملی در مسائل اقتصاد کلان ایران دارد. این اولین ویژگی این کنفرانس است؛ یعنی شما هیچ سرفصلی از اقتصاد کلان ایران را پیدا نمیکنید که در این کنفرانس از قلم افتاده باشد. از این جهت روی این ویژگی تاکید میکنم که تاکنون کنفرانسی به این شکل از نظر پوشش موضوعی و پرداختن به مسائل مختلف اقتصاد کلان کشور نداشتهایم. دومین ویژگی کنفرانس علمی بودن آن است. کاری که صورت گرفته باید از استحکام نظری برخوردار باشد. البته اگر به همین بسنده میشد کنفرانس، کاملاً دانشگاهی از آب درمیآمد در حالی که تلاش شده تا کنفرانس بتواند پیامدهای سیاستگذاری هم داشته باشد. پس
سعی شد این کنفرانس علمی به عرصه سیاستگذاری هم نزدیک شود و همانطور که مشاهده خواهید کرد مطالبی که در کنفرانس ارائه میشود، به نحو شایستهای واجد این ویژگی است. سومین ویژگی هم این است که تاکنون کمتر گردهمایی با این تعداد اقتصاددان داشتهایم. از نظر تعداد مقالات و تعداد نشستها هم بیسابقه است. در واقع در مدت زمانی کوتاه 46 اقتصاددان مقاله ارائه میدهند که این آمار با احتساب مسوولان نشستها از 50 اقتصاددان هم بیشتر میشود. برخی از اقتصاددانان فعال در این کنفرانس، در حال حاضر از مسوولان کنونی هستند ولی حدود 40 نفر از آنها اقتصاددانانی هستند که در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و سازمانهای کارشناسی مشغول به کار هستند. پس این کنفرانس را میتوان بزرگترین گردهمایی اقتصاددانان کشور نیز خواند. ویژگی چهارم کنفرانس ارائه تعداد قابلتوجهی مقالات توسط مسوولان اجرایی ارشد کشور است. در این کنفرانس 40 مقاله و 20 سخنرانی ارائه میشود. 20 سخنرانی، مربوط به مقامات ارشد کشور است که به اصطلاح مسوولیتهای مرتبط با موضوعات مطرحشده در کنفرانس دارند. ویژگی چهارم کنفرانس این است که ارتباط خوبی بین سیاستگذاران و دانشگاهیان و محققان
برقرار میکند. مطالبی که در کنفرانس ارائه میشود نهتنها مورد استفاده دستگاه سیاستگذاری قرار میگیرد و سیاستگذار و تصمیمگیر را تغذیه میکند بلکه میتواند با کمک رسانهها و نشر مقالات به ارتقای سطح دانش عمومی منتج شود. بنابراین مخاطبان این کنفرانس با حجم بالایی از مطالبی مواجه میشوند که به شکل ملموس با مسائل کنونی اقتصاد ایران در ارتباط است. یک ویژگی مهم این کنفرانس هم پرهیز از مراسم تشریفاتی است. برنامه بهگونهای است که بلافاصله پس از سخنرانی افتتاحیه توسط جناب آقای رئیسجمهور، پنلهای تخصصی در سه سالن موازی آغاز به کار خواهند کرد. و در یک روز و نیم اول همایش 40 مقاله و 20 سخنرانی در قالب 9 پنل ارائه میشود. هر کدام از این پنلها، دارای یک رئیس و یک هیاترئیسه است. برابر تدارکات و برنامهریزیهای قبلی برای برگزاری این کنفرانس، رئیس هر پنل، تمام مقالات را از قبل در اختیار دارد. رئیس هر پنل در پایان مباحث و ارائه مقالات و شنیدن نظرات موافق و مخالف، مسائل را جمعبندی میکند و این جمعبندی قرار است با رویکرد سیاستگذاری صورت گیرد. برای بعدازظهر روز دوم کنفرانس نیز یک جمعبندی از تمام مطالب کنفرانس در حال
تهیه است که ارائه خواهد شد. این جمعبندی کلی و نهایی نشان میدهد برآیند این کنفرانس، چه توصیهها و چه تحلیلهایی دارد. به این ترتیب با توجه به ظرفیتی که وجود دارد و به نسبت همه امکاناتی که در کشور فراهم شده، تلاش قابل قبولی برای تعریف یکسری جهتگیری در شرایط دشوار کنونی است. مخاطبان اصلی این کنفرانس و گردهمایی بزرگ اقتصاددانان چهار گروه فعالان بخش خصوصی، سازمانهای دولتی، دانشگاهیان و رسانهها هستند. امیدواریم یکی از دستاوردهای این کنفرانس ایجاد راه موثری برای رسیدن به وفاق روی مسائل اصلی اقتصادی کشور باشد که بسیار به آن نیازمند هستیم. هر چه تحلیلها و نگاهها به مسائل کنونی اقتصاد کشور بیشتر به هم نزدیک شوند طبیعتاً با بهرهوری بهتری میتوانیم سیاستگذاری کنیم.
تا چه اندازه از نتایجی که برای این کنفرانس ذکر کردید مطمئن هستید؟ یعنی تضمینی وجود دارد که دستاوردهای این کنفرانس بر سیاستگذاری اقتصادی اثرگذار باشد؟
ببینید، این تضمین را هیچکس نمیتواند بدهد. آنچه اهمیت دارد این است که خروجی این کنفرانس هرچه که باشد، به نسبت شرایطی که این کنفرانس ممکن بود اصلاً برگزار نشود، یک قدم بزرگ رو به جلو است. اگر ما چنین کنفرانسی برگزار نمیکردیم طبعاً شما همچنین توقعی را نمیتوانستید مطرح کنید. مسائل اقتصادی ما اهمیت و عمق زیادی پیدا کرده و این تقاضا را شکل داده که سیاستگذار به پیشنهاداتی که ارائه میشود توجه کند. ضمن اینکه در نظر بگیرید که خود دولت پشتیبان اجرایی این کنفرانس است. برگزارکننده این کنفرانس یک نهاد تحقیقاتی کاملاً مجزا از دولت نیست. از دید من این یک علامت مثبت است و همه میتوانیم خوشبین باشیم که رهنمودهای این کنفرانس در شکلدهی سیاستها مورد استفاده قرار بگیرد. قاعدتاً بعد از برگزاری این کنفرانس، رسانهها میتوانند مطالبهگر باشند و بپرسند که نتایج این کنفرانس کجا مورد استفاده قرار میگیرد و کجا اجرا میشود. علاوه بر این خود ما که به شکلی در
عرصه سیاستگذاری حضور داریم، طبیعتاً از نتایج این کنفرانس استفاده میکنیم. برای همین میتوان تا درصد بالایی به استفاده از نتایج این کنفرانس خوشبین بود.
دیدگاه تان را بنویسید