تاریخ انتشار:
کالاها در گمرک ترخیص نمیشوند
سه ماه است که به دستور رئیسجمهور ارز کالاهای وارداتی را تخصیص نمیدهند و نامهنگاریهای متفاوت برای پرداخت ارز کالاهای وارداتی تاکنون بینتیجه مانده است.
در این زمینه حرف و ادعای بیاساس زیاد است. همین الان کالاهایی که با خون دل وارد کشور شده است در گمرک بیدلیل مانده و ترخیص نمیشود. مسیر دریافت ارز و واردات کالا بسیار سخت و زمانبر است. فرقی هم نمیکند کالای وارداتی دولتی باشد یا بخش خصوصی. اما ببینید در گمرک چه اتفاقی رخ داده است؟ یک ماه است تنها به این بهانه که شبکه دیجیتال هماهنگ عمل نمیکند هیچ کالایی را ترخیص نمیکنند. یعنی کالایی را که وارد کردهایم به بازار تزریق نمیکنند. از آن طرف ببینید همزمان چه اتفاقی در بازار رخ میدهد. شایعه میکنند که دیگر قرار نیست ارز مرجع به هیچ کالای اساسی اختصاص دهند. چه بحران ذهنی و روانی در بین مردم ایجاد شد؟ شما باید به نخ تسبیحی که تمام این بحرانها را به هم وصل میکند، نگاه کنید. این نخ تسبیح مهمتر است. به همین دلیل در مجلس این پیشنهاد مطرح شد که پشت پرده این گرانیها، رها کردن اقتصاد کشور به حال خود و بسیاری از اتفاقات همزمان که اقتصاد را در عرض چند ماه به بحران کشانده در کنار هم بررسی شود. نیت سیاسی هم برای این بررسی و تفحص در کار نیست. به هر حال نمیشود به این استناد که پایان عمر دولت است، کشور را این طور به حال خود رها کرد. حداقل مردم باید ببینند مجلس وضعیت را رها نکرده و معیشت مردم این طور بیصاحب رها نشده است. وقتی مردم برای سادهترین مایحتاج خود دچار مشکل هستند آیا ما باید برویم در این مورد بحث کنیم که موافقتنامه با فلان کشور امضا شود یا خیر. آیا مردم به نمایندگان نمیخندند و نمیگویند شما به فکر ما نیستید؟ من از این دولت مایوس هستم. کارهایی میکنند که نمونهاش در هیچ عطاری هم پیدا نمیشود. نه به ضوابط عقلانی پایبند هستند و نه به منافع کشور توجه میکنند و هر روز یک ساز جدید میزنند و عملکردی دارند که با هیچ ضابطه و منفعت عمومی هماهنگی ندارد. نمیدانم این نخ تسبیح چه چیزی است که آنها را به سمت این حرکات سوق میدهد؛ و حرفهایی میزنند که قابلیت دفاع ندارد؟ مسائل اقتصاد ایران بسیار خطیر و پیچیده شده است. هم به دلیل سوءمدیریتها و سوءاستفادهها و هم فساد داخل سیستم به شدت دچار مشکل شدیم. تحریم هم به سختتر کردن شرایط افزوده است. اقتصاد در وضع تورمی به سر میبرد. علتهای مختلفی از جمله اجرای سلیقهای طرح هدفمند کردن یارانهها سبب شد تا نقدینگی در کشور به شدت بالا رود. این نقدینگی دیدیم که به سرعت جذب بازار ارز شد و دولت نتوانست حتی در یک بازه طولانی وضعیت التهابی بازار ارز را کنترل کند. در همان زمان بارها هشدار داده شد که اگر نتوانند این وضعیت را کنترل کنند کشور به وضعیت بسیار بدتری خواهد رسید. رفتارهای سیاسی که دولت انجام داد، تفاهم بین مجلس - دولت را پایینتر آورد و سبب شد پیغامهای متناوبی از ناامنی اقتصادی به بازار کشور مخابره شود. من خودم مدافع نرخ یکسان ارز هستم و از شناور شدن نرخ ارز ایراد میگیرم. اما شما وقتی میخواهید تکنرخی شدن ارز را اجرایی کنید باید یک بسته حمایتی داشته باشید که از مردم حفاظت کند. یک زمان به آنها گفتیم بیایید کارت هوشمند استفاده کنید تا مایحتاج اولیه و ضروری قشرهای متوسط به پایین تضمین شود و در کنار نرخ تثبیت ارز این سیاست را اجرایی کنید. اما نهتنها مخالفت کردند بلکه عکس آن عمل شد. من با اختصاص ارز 1226تومانی به گوشت و روغن موافق نیستم اما اینطور نمیشود که سنگ را میبندیم و سگ را رها میکنیم. مردم نمیتوانند زندگی کنند. متاسفانه برخی عقلشان نمیرسد که برای برونرفت از وضعیت کنونی چه باید کرد و برخی هم که عقلشان میرسد نمیتوانند جلوی دولت بایستند. درست است که در بازار طمعکاری و حرص و آز فراوان است. اما مشکل اصلی از سیاستهای آقای احمدینژاد است. اینطور هم نیست که حالا وقتی به پایان عمرش نزدیک شده، صدای اعتراض ما بلند شده باشد. وقتی دولت پول نفت را بیحساب خرج میکرد و در بازار میریخت، تقاضای کل بالا رفت. بعد شروع به واردات کردند. اما در نهایت میتوانند کالای قابل تجارت را وارد کنند اما کالایی که قابل واردات نیست، چطور؟ به همین دلیل مسکن و زمین بالا رفت و این بالا رفتن قیمت مسکن و زمین اثرش را در سایر کالاها و بخشها گذاشت و تورم بالاتر رفت. از طرفی شما وقتی واردات را زیاد کردید، رکود هم زیاد میشود. در دوره خاتمی 2/27 میلیارد دلار با نرخ دلار ثابت در سال واردات داشتیم. در ششساله دولت احمدینژاد این رقم به 7/60 میلیارد دلار رسید و در سال 90 به 64 میلیارد دلار واردات رسیدهایم. یعنی دو برابر برنامه سوم واردات داریم و تولید داخلی هم راکد شده و کار کارگر را هم از دستش میرباییم. این حرفها و ایرادات مال امروز و دیروز نیست. متاسفانه من از زمان اولین بودجه با واردات این طوری مخالفت کردم؛ اما امروز آقای احمدینژاد به جای اینکه روی صندلی بازخواست نشسته باشد روی تریبون مطالبه ایستاده است. با این اوصاف در بررسی بودجه 92 چندین بار به نمایندگان گوشزد کردیم که این اولین بودجهای است که مجلس نهم تصویب میکند و اولین بودجهای که دولت یازدهم اجرا میکند و بیاییم از الان در سر گردنه سیستم بودجهنویسی را قانونی و عقلانی کنیم. البته درخواستهایمان بیجواب نبود. در مجموع برخی خیرخواهیهای علمی و منطقی در حال رعایت شدن است اما موفق نشدیم، آنطور که انتظار داریم، بودجه تغییر پیدا کند. چراکه چیزی که الان به اسم لایحه بودجه است یک چیز درهمریخته مضر ملت است که کاملاً تورمی و رکودی است و فقط باید امیدوار بود دولت بعدی بتواند این همه فشار تحمیلی از دولت قبل را تحمل کند.
دیدگاه تان را بنویسید