شناسه خبر : 3720 لینک کوتاه

چرا باید بحران کم‌آبی را جدی گرفت؟

بی‌آبی لوله‌ها

کافی است یک بار دیگر آموخته‌های تاریخ و جغرافی سال‌های مدرسه را در خصوص موقعیت ایران مرور کنیم‌: «ایران کشور» خشکی است؛ به طوری که در منطقه‌ای قرار دارد که سطح متوسط بارش آن یک‌سوم متوسط بارش جهان است.

بی‌آبی لوله‌ها
رویا خالقی
کافی است یک بار دیگر آموخته‌های تاریخ و جغرافی سال‌های مدرسه را در خصوص موقعیت ایران مرور کنیم‌: «ایران کشور» خشکی است؛ به طوری که در منطقه‌ای قرار دارد که سطح متوسط بارش آن یک‌سوم متوسط بارش جهان است. غالب مناطق ایران بیابانی، نیمه‌بیابانی و کم‌باران است. از 165میلیون هکتار کل مساحت ایران، 120 میلیون هکتار در وضعیت اقلیمی خشک و کویری قرار گرفته است. طبق آمار اطلس ملی ایران در سال 1380، در خشک‌ترین و گرم‌ترین مناطق ایران متوسط بارندگی سالانه 50 میلی‌متر و در پرآب‌ترین نواحی آن متوسط بارندگی سالانه 1200 میلی‌متر در سال است. این یعنی اینکه وضعیت ایران از لحاظ آب چندان مساعد نیست. ضمن اینکه ایران در دو سه دهه گذشته به شدت دچار پدیده خشکسالی است. یعنی سال‌هایی که میزان بارش متوسط سال از میزان میانگین 50ساله پایین‌تر است به تعداد زیادی ملاحظه می‌شود. از این رو بحران آب جدی است و باید صرفه‌جویی کرد تا به گفته مقامات آبی کشور آب جیره‌بندی نشود. به خصوص آنکه باران از مهر که سال آبی جدید با آن آغاز می‌شود کم بارید نه‌تنها در تهران بلکه در بسیاری از شهرهای ایران؛ این را آمار می‌گوید که کاملاً برای همه قابل لمس است. کافی است نگاهی به جدول زیر که میزان بارش را در شش حوضه آبریز اصلی نشان می‌دهد، بیندازیم.
همان‌طور که جدول نشان می‌دهد ارتفاع کل ریزش‌های از اول مهر لغایت 6 آذر بالغ بر 48 میلی‌متر است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت (34 میلی‌متر) 41 درصد افزایش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته ( 47 میلی‌متر) 2 درصد افزایش نشان می‌دهد. ضمناً حجم بارش اول مهر تا پایان 6 آذر معادل 105/79 میلیارد مترمکعب است.
بدین‌ ترتیب بی‌جهت نیست که مسوولان از تریبون‌های مختلف بارها و بارها وضعیت خشک و نیمه‌خشک ایران را گوشزد کرده و می‌گویند: اگر در مصرف آ‌ب صرفه‌جویی نشود باید زودتر به نبود آن عادت کرد.
آنها می‌گویند: «با نرخ کنونی مصرف بی‌رویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان این کشور، ظرف 50 سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند.»
سرانه مصرف آب هر ایرانی چقدر است؟ سرانه مصرف آب هر ایرانی بین 250 تا 300 لیتر در روز است و این در حالی است که این رقم برای بسیاری از کشورهای جهان بین 100 تا 150 لیتر به ازای هر نفر است. در واقع ایرانیان به‌جای اینکه از بحران فراری باشند؛ آغوش خود را به‌ روی بحران باز کرده‌اند؛ بحرانی که عیسی کلانتری مشاور رئیس‌جمهور آن را از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی خطرناک‌تر می‌داند.
او می‌گوید‌: اگر وضعیت کنونی اصلاح نشود ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح می‌شود چون همه کشور تبدیل به کویر می‌شود. در کویر اگر بارش هم صورت گیرد، ثمری ندارد چون سفره آب زیرزمینی خشک شده است، آب در سطح می‌ماند و تبخیر می‌شود. در حال حاضر تمامی پیکره‌های آبی طبیعی ایران خشکیده‌اند. دریاچه ارومیه، بختگان، تشک، پریشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظیم، هامون، جازموریان و... دیگر چیزی باقی نمانده است.
او تاکید می‌کند: زندگی ملت در حال تهدید است. کشوری مانند مالدیو که در جنوب اقیانوس هند است در معرض زیر آب رفتن است. این کشور بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و سال‌هاست سازمان ملل در حال بررسی است که این ملت را کجا ببرد. حالا ایران با ۷۵ میلیون نفر، به فرض افزایش نیافتن جمعیت کجا باید برود.

معضلی به نام تهران
تهران که نه آبی داشت، نه دریاچه‌ای به خواست محمدخان قاجار، پایتخت ایران شد تا معضل آب برای تهران از همان روزها آغاز شود. در واقع تهران این روزها با تهران آن روزها یک نقطه اشتراک دارد و آن هم کم‌آبی است.
گویا اولین بار زمان صدارت حاج میرزا آغاسی بود که مشکل آب در تهران بروز کرد. تهران آن زمان پنجاه هزار و اندی جمعیت داشت. صاحب منصبان پایتخت سیاست را در پی آب رها کردند. فکر انتقال آب به پایتخت از همان زمان پدید آمد. حاج‌میرزا آغاسی، 53 سنگ (حدود 70 میلیون متر‌مکعب) آب رودخانه کرج را به نام تهرانی‌ها کرد. دو رشته نهر 20کیلومتری هم احداث شد تا این آب به پایتخت برسد. صدراعظم وقت خواب‌هایی هم برای انتقال آب رودخانه جاجرود دیده بود. بعدها بر روی این رودخانه سد لتیان را ساختند. حاج میرزا آغاسی اقدام به حفر قنوات متعددی در اطراف شهر هم کرد که ظاهراً به آب نرسیدند.
قاجار رفت و پهلوی آمد. سال 1300 شمسی، تهران 200 هزار نفر جمعیت داشت. 26 رشته قنات وقفی و خصوصی آب پایتخت را تامین می‌کرد. گاه باید تا بیش از یکصد پله را برای کوزه آبی بالا و پایین می‌رفتند. متمولین از خدمت سقایان محلی بهره‌ می‌بردند و رنج‌های آن هم نصیب بی‌نوایان بود. در دهه 30 وقتی آب سد طالقان وارد شبکه شد مردم پایتخت با 10 میلیون متر‌مکعب سیر‌اب می‌شدند.
در دهه 40 شمسی سدهای کرج و لتیان ساخته شد و سد لار هم در دهه 50 برای تامین آب شرب تهران احداث شد. امروز مصرف آب تهران صدبرابر شده است. چیزی نزدیک به یک میلیارد متر‌مکعب؛ و باز هم این تهران طلب آب می‌کند.
افزایش جمعیت این کلانشهر در کنار مصرف ناآگاهانه مردم کار را تا آنجا بر مسوولان سخت کرد تا آنها بدون تعارف بگویند «در صورت عدم صرفه‌جویی 30درصدی و مصرف غیر‌متعارف مجبور به قطع آب خواهند شد».
مقامات آبفای استان تهران می‌گویند‌: 5/1میلیون مشترک پرمصرف شناسایی شده و برای آنها اخطاریه‌هایی ارسال کرده‌اند که در صورت ادامه روند مصرف فعلی چاره‌ای جز قطع انشعاب آنها نخواهند داشت. مدیرعامل آبفای استان تهران مشترکان پرمصرف را شامل گروه‌های مصرف‌کننده بین 15 تا 30 مترمکعب در ماه اعلام کرد.
تامین‌کنندگان آب پایتخت اما در ادامه هشدارها از شرایط بسیار سخت تامین آب با توجه به کاهش ذخیره سدها سخن می‌گویند: «تنها 23 درصد از حجم مخازن سدهای تهران پر از آب است که کمتر از متوسط کشوری است. ضمن اینکه حجم آب موجود در مخازن سدهای تهران نسبت به سال گذشته 36 درصد کاهش یافته است؛ و این بدان معناست که تامین آب بیش از هشت میلیون نفر در تهران با مشکل مواجه خواهد شد.»
خسرو ارتقایی، مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران که شرکتش به عنوان تامین‌کننده آب شناخته می‌شود در این راستا می‌گوید: این شرکت در نظر دارد با همراهی شرکت آب و فاضلاب استان تهران به حفر 36 حلقه چاه آب شرب در مناطق کم و حساس به ویژه شمال شرق و شرق تهران بپردازد تا بخشی از نیاز آبی را تامین کند. ضمن اینکه باید توجه کرد که در جنوب و غرب تهران سفره آب مناسبی وجود دارد اما در شرق منابع آب زیرزمینی مناسبی وجود ندارد.
او همچنین دست نیاز را به سوی نهادهای دولتی و عمومی دراز می‌کند‌: «در صورت در اختیار داشتن چاه با‌کیفیت آب شرب آن را در اختیار شبکه توزیع قرار دهید.»
وی عنوان کرد: سرانه مصرف آب روزانه هر تهرانی 260 لیتر است که این میزان مصرف در مقایسه با سرانه جهانی (150 لیتر در شبانه‌روز) بسیار بالاست. بنابراین با کاهش 20درصدی و با رسیدن به 200 لیتر می‌توان کمی از بحران فاصله گرفت.index:2|width:300|height:193|align:left
به هر حال این روزها به دلیل آنچه نباریدن باران در بیش از پنج ماه گذشته، خشکسالی و عدم رعایت الگوی مصرف توسط مردم نامیده می‌شود یک بار دیگر امکان قطعی آب تهرانی‌ها مطرح است. مقامات آبی کشور می‌گویند در صورتی که هر تهرانی مصرف روزانه آب خود را کاهش ندهد مجبور به جیره‌بندی آب خواهند شد کما‌اینکه هم‌اکنون در برخی از مناطق تهران از ساعت 11 تا 4 صبح کاهش فشار آب اعمال می‌شود.

استان‌های دیگر
اصفهان، خوزستان، قم، مشهد و همدان بعد از تهران استان‌هایی هستند که بیشتر در معرض بحران آب قرار دارند. از اصفهان خبر می‌رسد آب پشت سد زاینده‌رود به مرز هشدار رسیده و مسوولان برای تامین آب آشامیدنی مردم نگرانند و امیدی به بهبود این وضعیت تا پایان فصل پاییز ندارند. آب پشت سد زاینده‌رود که تنها منبع آب آشامیدنی جمعیت استان‌های اصفهان و یزد بوده و حدود شش میلیون نفر را شامل می‌شود، نسبت به میانگین بلند‌مدت حدود 85 درصد کاهش یافته که از زمان بهره‌برداری این سد تاکنون سابقه نداشته است. سد زاینده‌رود این بار کم‌آب‌تر از همیشه است و اگر در فصل آبی جاری بارش‌های موثری نبارد و آب به اندازه کافی در پشت سد زاینده‌رود ذخیره نشود، بی‌شک فاجعه‌ای انسانی در فلات مرکزی ایران رقم خواهد خورد؛ همان‌طور که با خشک شدن زاینده‌رود و به دنبال آن باتلاق گاوخونی، یک فاجعه زیست‌محیطی پدیدار شد. حجم مخزن سد زاینده‌رود به کمتر از 10 درصد خود رسیده و مسوولان شهروندان را به صرفه‌جویی در مصرف آب توصیه می‌کنند تا شاید از این شرایط خارج شوند. می‌گویند بحران آب در همدان هم بسیار جدی است چون همدان جزو آخرین استان‌ها به لحاظ بارندگی است. امیر خجسته نماینده مردم همدان در مجلس در راستای بحران بر ضرورت آبگیری هرچه سریع‌تر سد تالوار تاکید دارد. استان‌های دیگر هم روزگار سختی را سپری می‌کنند.

مسوولان هم؛ آری
اما این تمام قصه آب نیست؛ به همان میزان که مردم در مصرف بی‌رویه آب سهیم هستند، مسوولان نیز هم؛ سال‌هاست میزان هدرروی آب در ایران بین 28 تا 30 درصد است و این در حالی است که این رقم برای سایر کشورهای جهان حداکثر بین 10 تا 12 درصد است. البته جالب اینجاست که مسوولان وزارت نیرو معتقدند ایران از نظر تکنولوژی و تجهیزات نشت‌یابی چندان از کشوری مثل ژاپن عقب نیست، ولی میزان هدررفت آب ژاپن 9 درصد و میزان آب به حساب‌نیامده ما حدود 28 درصد است.
بر اساس این گزارش آب به حساب‌نیامده (آب بدون درآمد)، آبی است تولیدی که به دلیل فرسودگی خطوط و لوله‌های انتقال شبکه، انشعابات غیرمجاز و دقت نداشتن دستگاه‌های اندازه‌گیری کشور از دسترس خارج است و برای آن صورت‌حساب صادر نمی‌شود.
یکی از معیارهای اساسی برای ارزیابی کارایی سیستم‌های آب و فاضلاب، میزان آب به حساب نیامده است. برای افزایش کارایی این سیستم‌ها که شامل فرآیندهای تولید و توزیع می‌شود، باید میزان آب به حساب‌نیامده در حد مجاز منطقی قرار گیرد. اجزای آب به حساب‌نیامده طبق پیشنهاد انجمن بین‌المللی آب شامل مصارف مجاز بدون درآمد، هدررفت ظاهری و هدررفت واقعی است که این دسته‌بندی بر اساس هدررفت‌های غیرفیزیکی است که شامل مواردی از قبیل خطای اندازه‌گیری کنتورها و خطای انسانی در قرائت کنتورها، انشعابات غیرمجاز و مصارف فضای سبز می‌شود. بخشی از آب به حساب‌نیامده نیز جنبه فیزیکی دارد و مواردی از قبیل نشت از خطوط انتقال و شبکه‌های توزیع، حوادث و تعمیرات و نشت انشعابات را دربر می‌گیرد. در این مجموعه هدررفت ظاهری شامل مصارف غیرمجاز، خطای اندازه‌گیری و خطای انتقال داده‌هاست. خطای اندازه‌گیری یکی از راه‌های هدر‌رفت ظاهری است. این خطا ابعاد گوناگونی را دربر می‌گیرد که مهم‌ترین آن خطای مربوط به دبی استارت است؛ یعنی مصارفی که دبی آنها کمتر از مقدار دبی استارت باشد و کنتور قادر به اندازه‌گیری آنها نیست و رفع این خطا نیز با نصب کنتورهایی با دبی استارت مناسب و استاندارد صورت می‌گیرد. این در حالی است که مسوولان وزارت نیرو می‌گویند سرمایه انجام این کار هزینه‌های زیادی را به شرکت‌های آب و فاضلاب تحمیل می‌کند و این در حالی است که اکثر آنها توانایی مالی تعویض کنتورهای خراب را هم ندارند.
بدین‌ ترتیب به نظر می‌رسد کنتورهایی که اندازه واقعی مصرف را نشان نمی‌دهند، موجب تجاوز ناخواسته مشترکان از الگوی مصرف می‌شوند. در واقع مشترکان از این موضوع اطلاعی ندارند و به علت عدم اندازه‌گیری مناسب، درآمدی هم برای شرکت‌های آب حاصل نمی‌شود و به این ترتیب تنها پیامد آن هدر‌رفت سرمایه ملی خواهد بود.
البته به نظر می‌رسد تاکنون بررسی جامع برای کاهش میزان آب به حساب‌نیامده، انجام نشده است. با وجود این با بررسی‌های مقدماتی در بخش بازسازی شبکه‌های توزیع مشخص شده که بیش از دو هزار میلیارد تومان اعتبار تا سال ۱۴۰۰ لازم است تا بخش‌های غیرکارآمد و فرسوده این بخش ساماندهی شود. ضمن اینکه تاکنون برآورد جامعی از مقدار سرمایه‌ای که بابت آب به حساب‌نیامده هدر می‌رود، نیز انجام نشده است.

ایران کویر می‌شود؟
وقتی از بحران آب سخن گفته می‌شود بیشتر نگاه‌ها به سمت کشاورزی معطوف می‌شود که دارد 90 درصد آب این کشور خشک را مصرف می‌کند. البته برخی این رقم را 92 درصد عنوان و از آن به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مصرف‌کننده آب یاد می‌کنند و این در حالی است که متوسط مصرف جهانی در این بخش 70 درصد است یعنی ایران 22 درصد بیشتر از نرم جهانی در بخش کشاورزی آب مصرف می‌کند. ضمن اینکه راندمان آبیاری در بخش کشاورزی عملاً از ۳۵ درصد تجاوز نمی‌کند.
البته نمی‌توان از نقش حساس این بخش در اقتصاد کشور چشم‌پوشی کرد. در واقع هر تغییری در کشاورزی می‌تواند آینده توسعه کشور را به طرف رشد یا به طرف سقوط هدایت کند. ضمن اینکه کشور ایران یک کشور بسیار پهناور و بیابانی و نیمه‌بیابانی است که اگر کشاورزی در آن حذف شود، کشور به عرصه بزرگی با 250 شهر تبدیل می‌شود؛ چیزی شبیه عربستان. ضمن اینکه کشاورزی ایران 20 درصد اشتغال را تامین کرده است. بنابراین اگر تغییراتی ایجاد شود و درصد اشتغال چهار یا پنج درصد بالا و پایین شود ممکن است تبعات اجتماعی بدی داشته باشد.
از سوی دیگر کشاورزی ارتباط تنگاتنگی با امنیت غذایی دارد بنابراین تشدید «تنش آب» خطر کاهش بیشتر توان تولید بخش کشاورزی را به همراه خواهد داشت که به نوبه خود منجر به افزایش هزینه واردات و وخیم‌تر کردن فشارهای مالی خواهد شد. در حقیقت، نیازهای بخش کشاورزی، اکنون حتی در حال صدمه زدن به امنیت غذایی کشور است. برای مثال خاک برخی مناطق، چون دشت مرکزی کاشان، به سبب برداشت بیش از اندازه از آب‌های زیرزمینی که منجر به تحلیل رفتن سفره‌های آب شده است، به شوره‌زاری بدل شده و امکان کشاورزی در این مناطق کاملاً از بین رفته است.
اما این بخش مهم کشور که از آن سخن به میان آمد بیش از ۸۰ درصد منابع آب را به دلیل عدم استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته آبیاری به هدر می‌دهد. اگر 50 درصد طی برنامه پنج‌ساله پنجم صرفه‌جویی در آب از طریق افزایش بهره‌وری انجام شود اقدامات موثری در آینده انجام خواهد شد و از بحرانی شدن جلوگیری می‌شود.

چاه‌های غیر‌مجازی که مجاز می‌شوند
بیش از صدهزار حلقه چاه در کشور وجود دارد. از این رقم تعجب نکنید، این کاملاً واقعیت دارد. در حال حاضر تعداد چاه‌های غیر‌مجاز شناسایی‌شده و پروانه‌دار کشور یعنی چاه‌هایی که وزارت نیرو آنها را می‌شناسد، مختصات جی‌پی‌اس آنها را دارد، مالک آنها شناخته شده است و برای آنها پرونده تشکیل شده است که به طور غیر‌مجاز از منابع آب زیر‌زمینی برداشت می‌کنند بیش از صدهزار حلقه چاه است. یعنی دولت خود به استقبال بحران آب رفته است. البته بسیاری این رقم را تنها مختص چاه‌های غیر‌مجاز می‌دانند.
دولت همین‌طور در جایی مثل دشت که تنها مجاز به صادر کردن 100 پروانه است،200 پروانه صادر کرده است؛ و این یعنی فاجعه‌ای که به دست دولت رقم خورده است با این روند کویر در ایران در حال گسترش است.
عیسی کلانتری، مشاور رئیس‌جمهور هشدار می‌دهد: «۲۵ سال دیگر جنوب البرز و شرق زاگرس غیرقابل سکونت می‌شود و افراد باید مهاجرت کنند. اما به کجا؟ راحت بگویم که از ۷۵ میلیون نفر جمعیت ایران ۴۵ میلیون نفر بلاتکلیف می‌مانند.»
بدین‌ ترتیب سیاست‌های اقتصادی ایران نه‌تنها اوضاع را بهتر نکرد بلکه وخیم‌تر کرده است چون بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی برای مالکان چاه‌ها آزاد است و به علت وجود یارانه‌های دولتی، مصرف‌کنندگان تنها بخشی از هزینه‌های واقعی مصرف انرژی لازم برای پمپاژ آب به سطح را می‌پردازند. سالانه چهار میلیارد مترمکعب از آب‌های زیرزمینی غیرقابل بازگشت ایران، به سطح زمین پمپاژ می‌شوند.

تالاب‌های بی‌آب
تالاب‌ها هم در وضعیت خوبی قرار ندارند. طی سال‌های اخیر تعداد تالاب‌های مونترو (تالاب‌های در معرض خطر و آسیب) ایران به عدد 12 رسیده است. رسمی گفته نمی‌شود اما واقعیت دارد. ارومیه و گاوخونی نمونه‌ای از این تالاب‌ها هستند. با این عدد یعنی ایران حتی از یونان که سر‌لیست مونترو است پیشی می‌گیرد اما عنوان نمی‌شود تا وضعیت ایران از اینی که هست در جهان از لحاظ تالاب‌ها وخیم‌تر نشود. پیش از این هفت تالاب ایران در لیست مونترو قرار گرفته بود. گفتنی است تالاب‌های سه‌گانه شورگل، ادگارلو و درگه سنگی در آذربایجان غربی‌، تالاب شادگان و خورموسی‌، هامون هیرمند و صابری‌، هامون پوزک‌، تالاب‌های سه‌گانه آلاگل‌، ماگل و آجی‌گل در گلستان، آب نیریز و بختگان در فارس و تالاب انزلی‌،‌ تالاب‌هایی هستند که در فهرست مونترو ثبت شده است‌.
تالاب‌ها حدود شش درصد از سطح کره زمین را تشکیل می‌دهند. این عرصه‌های آبگیر علاوه بر تاثیر مثبت بر محیط زیست، منابع مناسبی برای جذب گردشگر در دنیا هستند. به همین دلیل فرصت‌های شغلی زیادی را به وجود آورده است و کشور ایران از این نظر ظرفیت‌های بسیاری دارد. 24 تالاب ایران حتی به ثبت بین‌المللی نیز رسیده است اما به دلیل بی‌توجهی شاهد تخریب منابع تالابی در کشور هستیم.
در سال‌های اخیر خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ‌ترین آبگیر داخلی کشور و مهم‌ترین عامل تنظیم‌کننده‌ اقلیمی ‌در شمال غرب کشور سر و صدای زیادی برپا کرده است. مسوولان هم تماشاگران خوبی هستند چون حتی مانع حفر چاه‌های غیرمجاز هم نمی‌شوند. هم‌اکنون بیش از 24 هزار چاه مجاز و غیر‌مجاز در منطقه وجود دارد. با افزایش وسعت اراضی کشاورزی در اوایل دهه 70 مسوولان اجازه دادند ۳۸۰ هزار هکتار زمین کشاورزی به حوضه آبخیز این دریاچه اضافه شود. با روند فعلی،‌ دریاچه از دست می‌رود و بخشی از آب شرب و توسعه خدمات و صنعت دچار مشکل خواهد شد. بقیه تالاب‌ها هم وضعیت بهتری ندارند. طبق گزارش فعالان محیط زیست بیش از 40 تالاب کشور به دلیل بهره‌برداری بیش از حد در حوزه بالادست و تغییرات اقلیمی در معرض تهدید و خشک شدن هستند.

بحران جهانی
بسیاری از کارشناسان جنگ آینده را جنگ آب می‌دانند. بسیاری اما این موضوع را باور ندارند اما به نظر می‌رسد این‌گونه باشد. اختلافی‌ که‌ بین‌ استان‌های‌ یزد و اصفهان‌ بر سر چشمه‌ زاینده‌رود رخ‌ داد نمونه‌ای از این جنگ است که البته تنها مختص ایران نمی‌شود. بر اساس‌ گزارش‌ سازمان‌ ملل‌ در آینده‌ای‌ نزدیک‌ ۳۱ کشور جهان‌ با کمبود آب‌ مواجه‌ خواهند شد و از ایران‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ کشورهای‌ درگیر بحران‌ آب‌ در آینده‌ نام‌ برده‌ می‌شود. انتظار می‌رود تا سال‌ ۲۰۲۵ میلادی‌ بیش‌ از دوسوم‌ جمعیت‌ جهان‌ در شرایط‌ کمبود جدی‌ آب‌ قرار بگیرند و یک‌سوم بقیه‌ در شرایط‌ کمیابی‌ آب‌ زندگی‌ کنند. ۵۰ سال‌ دیگر عربستان‌ به طور کامل‌ از آب‌ تهی‌ خواهد شد.
طلیعه‌ بحران‌ هم‌اینک‌ در چین، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک، مصر و ایران‌ نمایان‌ شده‌ است. رودخانه‌های‌ اصلی‌ دنیا شامل‌ «نیل» در مصر، «گنگ» در جنوب‌ آسیا، رودخانه‌ «زرد» در چین‌ و «کلرادو» آمریکا به شدت‌ تهدید می‌شوند. حتی‌ ۳۳ رودخانه‌ اصلی‌ انگلیس‌ اکنون‌ کمتر از یک‌سوم‌ گذشته‌ آب‌ دارند. کاهش‌ آب‌ رود «دانوب» نیز به‌ صنعت‌ گردشگری‌ و ماهیگیری‌ صدمه‌ زده‌ است. در ایران‌ منبع‌ اصلی‌ آب‌ بارش‌ است‌ که‌ به طور طبیعی‌ سالانه‌ ۲۵۲ میلی‌متر یا ۴۱۳ میلیارد متر‌مکعب‌ است. این‌ میزان‌ یک‌سوم متوسط‌ بارش‌ جهان‌ ۸۳۱ میلی‌متر و یک‌سوم متوسط‌ بارش‌ آسیا ۷۲۲ میلی‌متر است. حدود ۳۰ درصد بارش‌ به‌ شکل‌ برف‌ و بقیه‌ به‌ شکل‌ باران‌ است. به‌ این ترتیب‌ در حالی‌ که‌ یک‌ درصد جمعیت‌ جهان‌ در ایران‌ زندگی‌ می‌کنند، سهم‌ ایران‌ از منابع‌ آب‌ تجدیدپذیر فقط‌ 36/0 درصد است. از ۴۱۳ میلیارد متر‌مکعب‌ بارش سالانه‌، ۲۶۹ مترمکعب‌ به‌ اشکال‌ مختلف‌ از دست‌ می‌رود. ۲/۹۳ درصد از آب‌ باقی‌مانده‌ صرف‌ مصارف‌ کشاورزی‌ البته‌ به‌ شکلی‌ غیراصولی‌ می‌شود. ۷/۱ درصد به‌ صنعت‌ و معدن‌ اختصاص‌ می‌یابد و بقیه‌ به‌ مصارف‌ دیگر می‌رسد.
اشاره‌ به‌ این‌ درصدها برای‌ این‌ اهمیت‌ دارد که‌ بروز بحران‌ آب، آنها را دستخوش‌ تغییر می‌کند و سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ هشدار می‌دهند که‌ با افزایش‌ جمعیت‌ در ایران، این‌ کشور در سال‌ ۲۰۲۵ درگیر بحران‌ جدی‌ آب‌ خواهد شد. پس مقامات و مردم بهوش باشند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها