چرا مردم علاقه دارند کالای تقلبی بخرند؟
فیکبازان
«مارکدار» که باشد برای «خیلیها» کفایت میکند؛ برای آنها که «برندباز» اند و البته پول کافی در جیب ندارند.
«مارکدار» که باشد برای «خیلیها» کفایت میکند؛ برای آنها که «برندباز»اند و البته پول کافی در جیب ندارند. حتی اگر «مارک» و «لباس» هر دو «بدلی» باشد، توفیری ندارد، مهم، نام و نشانی است که روی کالا نقش بسته و «ارزان» بودن آن است؛ تردیدی نیست که تب برندگرایی در میان ایرانیان بالاست؛ بسان ساکنان اروپا یا مردمان آمریکا و آنان که در سایر کشورهای آسیایی ساکناند. اما چند درصد مردم ایران نسبت به اصیل بودن برند یا کالایی که خریداری میکنند، حساسیت نشان میدهند یا از خرید کالاهایی جعلی با برند تقلبی پرهیز میکنند؟ پرسش مهمتر البته این است که چرا کالاهای تقلبی که با عنوان کالای «فیک» خوانده میشود، در بازار ایران تا این حد فراوان است؟ شاید بدون تحقیق یا در دست داشتن گزارشی مستند، نیز بتوان قضاوتی منصفانه و تا حدودی واقعی از رفتار ایرانیها در مواجهه با کالای اصل یا تقلبی ارائه کرد. شاید اگر نسبت به اصیل بودن کالاها، در میان ایرانیان حساسیتی وجود داشت، بازار لباس، کیف، کفش، عطر، لوازم آرایشی، دارو و لوازم خانگی از کالاهای «ناسره» اشباع نمیشد. راه دوری نمیرویم، این روزها بیش از گذشته، افرادی که با لباس محلی در
پیادهروهای پایتخت، بساط عطرهای تقلبی را پهن میکنند، به چشم میآید. حال اگر رهگذران، به این عطرهای بدلی، روی خوش نشان نمیدادند، آیا باز هم برای فروشندگان این عطرها توجیهی داشت که ساک خود را از عطرهایی با برندهای معروف و جعلی پر کنند، ریسک حمل این ساک را به جان بخرند و کیلومترها آن سوتر از مناطق مرزی همچون «بانه» در تهران بفروشند؟
فقط برند
البته در کنار بازار پررونق کالاهای جعلی با برندهای معروف، کالاهایی نظیر پوشاک، کیف، کفش، ساعت یا عطر که نشان برندهای معروف را بر پیشانی دارند و در عین حال اصیل هستند نیز در ایران طرفداران پر و پا قرصی دارد. گروهی تنها به دنبال کالای اصل هستند حتی اگر چند برابر قیمت واقعی آن در بازار عرضه شود. حال چنانچه دلیل این گرایش را از آنان جویا شوید، در یک «کلمه» انگیزه خود از خرید کالای اصیل تحت عنوان برندهای صاحب نام را برایتان خواهند شکافت؛ برندبازان مدعی هستند که تنها در پی کالایی با«کیفیت» هستند و برای تهیه کالایی با کیفیت بالا حاضرند پول بیشتری نیز بپردازند. اما ممکن است عوامل دیگری نیز در بالا رفتن تب «برندبازی» موثر باشد. یعنی ممکن است فردی تنها به این دلیل هزینه بالای خرید کالاهایی با برندهای معروف و البته اصیل را متحمل شود که به این واسطه، وجههای برای خود دست و پا کند. البته برای قضاوت، باید مطلوبیتها و ترجیحات افراد را نیز در نظر گرفت. برای مثال، ممکن است فردی برای خرید پیراهنی مردانه از برندی معروف، حاضر باشد به هر میزانی هزینه کند. اما ممکن است این فرد
تمایلی نداشته باشد، جوراب خود را نیز از میان تولیدات برندها انتخاب کند.
ایستادگی در برابر برند
در این میان، هستند کسانی که هنوز دل به برندها و کالاهای پرکشش آنها نباختهاند یا دستکم این گونه وانمود میکنند که دلیلی برای برندگرایی ندارند. آنها ترجیح میدهند، پوشاکی باکیفیت و نه تحت عنوان برندهای معروف را با هزینهای کمتر تهیه کنند. این گروه، اگر عطای کیفیت پوشاک اصیل ایتالیایی یا عطرهای ارژینال برندهای معروف فرانسوی را به لقایش میبخشند به این دلیل است که از پرداخت این نوع هزینهها ابا دارند.
راه سوم: کالای تقلبی
گروه سوم نیز به نوعی تلفیقی از گروه نخست و گروه دوم هستند؛ یعنی در عین حال که دل در گرو برندهای پرطمطراق پوشاک، عطر یا ساعت دارند، حاضر نیستند، هزینه واقعی خرید این اقلام را بپردازند. سرانجام، این کشش و آن دافعه، آنان را به سوی بازار کالاهای تقلبی سوق میدهد. البته گاه کالاهای جعلی با قیمت و ظاهری مشابه کالای ارژینال عرضه میشود و خریداران را دچار خطا میسازد. یعنی ممکن است مشتریان این برندها، ناخواسته در دام برندها و کالاهای بدلی گرفتار شوند. اما دسته دیگری از مردم با وجود آنکه میدانند کالایی که در مقابل آنان نهاده شده تقلبی است آن را خریداری میکنند؛ آنها آگاهانه فریب میخورند. البته شاید انصاف نباشد که تنها به «خریداران» و «متقاضیان» کالاهای جعلی خرده گرفت. کالاهای نااصیل با برندهای بدلی چنان آزادانه و فراوان عرضه میشوند که گویی خود را به مصرفکننده تحمیل میکنند. بخشی از فیکها از طریق قاچاق راهی بازارهای ایران میشوند و بخشی دیگر نیز ساخته دست سودجویان وطنی است. تولیدکنندگان و عرضهکنندگان برندها و کالاهای تقلبی در ایران میدان جولان خود را
آنچنان فراخ یافتهاند که نشان انواع برندهای معتبر بینالمللی را تولید میکنند و به تولیدکنندگان داخلی پوشاک میفروشند. شاید وصف راسته «کیلوییهای» بازار تهران را شنیده باشید؛ آنجا که به «پاچنار» معروف است و بورس فروش انواع مارکهای خارجی از «نایک» تا «دیزل» و «لویی ویلتون» و «آدیداس»... است. آنها آشکارا فعالیت میکنند و مانند سایر بازاریها «حجره» دارند. شاید گذر مسوولان هیچ گاه به پاچنار نیفتاده است که آنان همچنان آزادانه در حال فعالیت هستند. شاید هم تاکنون با گزارشهای میدانی مطبوعات یا رسانههای مجازی که هر از گاهی راسته کیلوییها را به عنوان سوژه برمیگزینند، برخوردی نداشتهاند. این احتمال نیز وجود دارد که این کسبوکار از منظر قوانین موجود در کشور یا از نگاه مسوولان جرم یا بزه تلقی نمیشود. اما آیا فروش یا تولید این برندها برای الصاق روی کالاهای تقلبی، به منزله «فریب» مردم نیست؟ اگر برخورد یا حذف این کالاها از بازار مقدور نیست، آیا انتظار فرهنگسازی و آگاه ساختن مردم از مضرات و پیامدهای مصرف کالاهای تقلبی و جعلی نیز انتظاری نابجاست؟ به نظر میرسد، در میان کالاهای مصرفی، البسه، کیف، کفش، عینک، عطر و
محصولات بهداشتی و لوازم آرایشی جزو کالاهایی هستند که بیشترین جذابیت را برای جعل دارا هستند. اما اگر از سایر اقلام به دلیل تعدد برندها چشمپوشی کنیم و تنها به بازار پوشاک تقلبی در ایران بپردازیم، آنگاه میتوان به چند برندی که در معرض بیشترین تقلب قرار میگیرند اشاره کرد.
آدیداس
آدیداس یک هلدینگ آلمانی چندملیتی است که به غیر از کفش ورزشی، محصولاتی مانند کیف، تیشرت، پیراهن، ساعت، عینک و دیگر لوازم ورزشی را نیز تولید میکند. اکنون واحدهای فروش بسیاری در شمال تهران و سایر شهرها وجود دارند که خود را به عنوان نماینده آدیداس در ایران معرفی میکنند. از سویی گفته میشود آنچه در این نمایندگیها نیز عرضه میشود، آدیداس تولید ویتنام است که تحت لیسانس آدیداس آلمان تولید میشود.
پوما
پوما نیز یکی از بزرگترین شرکتهای آلمانی سازنده کفش و پوشاک ورزشی است که البته گفته میشود، این شرکت نیز نمایندگی رسمی در ایران ندارد؛ اما فروشگاههای بسیاری مدعی نمایندگی این برند هستند و البته «گربه» در حال پرش این برند در بازار ایران با قیمتهایی متفاوت به وفور دیده میشود.
پییر کاردن
نام «پییر کاردن» طراح ایتالیایی لباس نیز روی پوشاک مردانه بسیاری در بازار ایران و البته بوتیکهای شمال شهر به چشم میخورد. در فاکتور یکی از فروشگاهها که ادعای نمایندگی این برند را دارد، قیمت پالتو پییر کاردن، دو میلیون و 900 هزار تومان درج شده و قیمت یک عدد کاپشن چرم نیز به سه میلیون و 400 هزار تومان میرسد. آیا این کاپشن یا پالتو، جزو تولیدات اصیل این برند است؟
دیزل
«دیزل» نیز عنوان یک شرکت طراح ایتالیایی است که کالاها و پوشاک آماده برای جوانان را تولید میکند. در سال 1389 نیز خبری مبنی بر افتتاح نمایندگی رسمی دیزل در ایران منتشر شد. گفته میشود، برندهای دیزل و «ماوی» تنها برندهای حوزه پوشاک هستند که نمایندگی رسمی فروش در ایران دارند.
نایک
برند «نایک» نیز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پوشاک، کفش و لوازم ورزشی در جهان است و نشان این برند روی سردر فروشگاههای بسیاری در ایران خودنمایی میکند. اما این برند نیز فاقد نمایندگی رسمی در ایران است.
لیوایز
«لیوایز» را با شلوارهای جین آبیاش میشناسند. ایرانیها نیز البته این نشان را به کرات روی شلوارهای جین خود دیدهاند. اما جینهای لیوایز 45 هزار تومانی ایران کجا و آنچه که با قیمت تقریبی150یورو در بازارهای بینالمللی عرضه میشود کجا؟
دیدگاه تان را بنویسید