شناسه خبر : 18988 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا مهاجرت نیروی کار ایرانی بیشتر شده است؟

کمبودهایی که نیروی کار را به مهاجرت تحریک می‌کند

آمار و ارقام گزارش‌شده از منابع معتبر داخلی و خارجی روایتگر روند صعودی مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور طی سالیان اخیر است.

محمد‌کاظم رحیمی / پژوهشگر اقتصادی
آمار و ارقام گزارش‌شده از منابع معتبر داخلی و خارجی روایتگر روند صعودی مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور طی سالیان اخیر است. آن‌گونه که مدیر کل دفتر کاریابی‌های وزارت کار اعلام کرده است، تعداد جویندگان کار در هفت‌ماهه امسال نسبت به سال گذشته رشد 20‌درصدی را تجربه کرده و شواهد نیز حکایت از افزایش تقاضای کارگران ایرانی برای مهاجرت به خارج از کشور دارد. این در حالی است که با توجه به ساختار جمعیتی ایران انتظار می‌رود، به زودی شاهد آزادشدن هرچه بیشتر نیروی پنهان‌شده در تحصیلات تکمیلی و شوک عرضه‌ قوی‌تری به بازار کار باشیم. ریشه این شوک عرضه را باید در سیاست‌های افزایش جمعیتی دهه‌های 60 و 70 جست‌وجو کرد، که امروز خود را در جمعیت جوان 25 میلیون‌نفری محدوده سنی 15 تا 29‌ساله، بروز داده است.
این شوک جمعیتی در حالی به تدریج آثار مثبت و منفی خود را بر اقتصاد ایران نمایان می‌کند که عده‌ای از کارشناسان، این سیل جمعیتی را یک فرصت بی‌نظیر و عده‌ای دیگر آن را یک تهدید جدی برای اقتصاد ایران تلقی کرده‌اند. فرصت از آن جهت که از نظر شاخص‌های مربوط به رشد اقتصادی و علل اثرگذار بر آن، کشور ایران، از نظر جمعیتی در حال حاضر بهترین وضعیت را پس از کره جنوبی در میان کشورهای بزرگ جهان داراست و این مساله یک مزیت بی‌نظیر است، که هنوز هم دیر نیست و شایسته است، برنامه‌ریزی لازم برای به کارگیری این ظرفیت عظیم انجام شود. کارشناسان اقتصادی معتقدند، که پنجره بهروزی جمعیتی از سال ۲۰۱۰ به روی ایران گشوده شده است و تا سال ۲۰۴۰ ادامه می‌یابد و چنانچه سیاست‌های پولی و مالی مناسب همراهی کند، اقتصاد ایران توانایی دستیابی به رشد دو‌رقمی پایدار را برای مدتی طولانی خواهد داشت. بررسی تاریخی نشان می‌دهد، وضعیت فعلی ایران مشابه شرایطی است که کشور ژاپن در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و چین در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ و کره جنوبی در 20‌ساله منتهی به ۲۰۲۰ از آن برخوردار بوده‌اند و از این تهدید، فرصتی مناسب برای پیشبرد اهداف اقتصادی خود ساخته‌اند.
و اما تهدید از آن جهت که، با توجه به اطلاع سیاستگذار و نهادهای حاکمیتی از شوک آینده، تمهیدات لازم برای فروکش کردن این بمب جمعیتی اتخاذ نشده است و در عوض دولت‌ها سعی کرده‌اند، به جای اتخاذ سیاست‌های مناسب و استفاده از این ظرفیت عظیم، با هزینه‌کرد سنگین در آموزش عالی، زمان ورود آنها به بازار کار را به تعویق بیندازند. سهم 35‌درصدی جوانان از کل جمعیت، نسبت به سایر کشورهای دنیا موجب فشار مضاعفی بر بازار کار شده و این در حالی است که طی سال‌های 85 تا 90 تعداد شاغلان کشور تقریباً صفر بوده است. از طرف دیگر به خاطر تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی، وضعیت نامناسب فضای کسب‌وکار و تکنولوژی پایین تولید، بنگاه‌ها توان و ظرفیت جذب این حجم نیروی کار را نداشته‌اند. در هر صورت اگر چاره‌ای اندیشیده نشود و سیاست‌های مناسبی اتخاذ نشود، ممکن است زمینه ناآرامی‌های اجتماعی و افزایش جرم، ایجاد ناامنی، قاچاق و روی آوردن به فعالیت‌های انحرافی و غیر‌مولد فراهم شود، که تبعات جبران ناپذیری بر جای خواهد گذاشت.
با این اوصاف، پربیراه نیست اگر گفته شود که افزایش تقاضای نیروی کار برای خروج از کشور در طی سالیان اخیر سرآغازی بر فرآیند مهاجرت هرچه بیشتر از کشور باشد. شاهد مدعا آمارهای ارائه‌شده از سوی بانک جهانی است که نشان می‌دهد، سالانه به‌طور متوسط 150 هزار نفر از جمعیت جوان کشور برای یافتن آینده اقتصادی بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند و اخیراً نیز مراجعه بیش از پیش به کاریابی‌ها نشان می‌دهد، حجم تقاضا برای خروج از کشور سیر صعودی‌تری به خود گرفته است. برآیند موارد بالا این سوال را مطرح می‌کند که چه مواردی در تهییج نیروی کار برای ترک خاک کشور اثرگذاری بیشتری داشته است؟ برای پاسخ به این سوال چهار عامل موثر در ادامه معرفی شده است.

1- عدم شکل‌گیری تقاضا از سوی بنگاه‌ها
یکی از مهم‌ترین علل مهاجرت نیروی کار تحصیل‌کرده و نیمه‌ماهر را می‌توان در مسائل سمت تقاضای نیروی کار، یعنی تقاضای بنگاه‌ها جست‌وجو کرد. پرواضح است که، ظرفیت عظیم نیروی کار تحصیل‌کرده اگر بهره‌وری لازم را داشته باشد، قطعاً می‌تواند با تاثیرگذاشتن بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی، تولید نهایی و بهره‌وری کل آنها را افزایش دهد. اما به دلایلی این اتفاق در اقتصاد ایران شکل نگرفته، یا حداقل مطابق انتظار نبوده است. اولاً اینکه بنگاه‌های موجود در اقتصاد ایران به واسطه تحریم‌های بین‌المللی در سال‌های گذشته و تکنولوژی پایین تولید، فضای نامناسب کسب‌وکار و عدم شکل‌گیری شرایط رقابتی، تقاضای چندانی برای نیروی کار ماهر و بالاخص نیروی کار با تحصیلات بالا ندارند و دوم اینکه نیروی کار ماهر علاوه بر اینکه از آموزش مناسبی، حداقل در طیف وسیعی از کشور برخوردار نبوده، آموزش‌های موجود نیز مطابقت چندانی با نیاز بنگاه‌های اقتصادی نداشته است. با این اوصاف انتظار افزایش تقاضا برای خروج از کشور چندان بیراه نخواهد بود.

2- سیاست‌های نامناسب و عملکرد ضعیف دولت
یکی دیگر از دلایل شکل‌گیری تقاضا برای خروج از کشور را باید در سیاست‌های نامناسب اتخاذی دولت‌ها در زمینه جذب نیروی کار جست‌وجو کرد. همواره طی دهه‌های گذشته تقاضا برای نیروی کار از سمت دولت، محدود به بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات عمومی بوده است، که بخش اصلی نیروی کار تحصیل‌کرده را جذب می‌کرد، اما رفته‌رفته این بخش‌ها هم در آستانه اشباع قرار گرفته و طی سالیان اخیر رشدی در تعداد شاغلان این قسمت‌ها مشاهده نمی‌شود و بعضاً در موارد بسیاری با مازاد نیروی کار نیز روبه‌رو هستند. دولت‌ها در واقع به جای فراهم کردن زمینه‌های کار و کارآفرینی و مساعد کردن زمین بازی به پرکردن شکاف‌های بی‌فایده و کم‌فایده در ادارات دولتی روی آورده و تنها مخارج جاری و اضافی خود را افزایش داده‌اند. به‌طور کلی بحران بیکاری و افزایش تقاضا برای مهاجرت را می‌توان معلول کاهش میزان سرمایه‌گذاری در بخش‌های زیربنایی کشور و سرمایه‌گذاری در تولید کالاهای عمومی که مکمل تولیدات بخش خصوصی است، جست‌وجو کرد. در مواردی هم که سرمایه‌گذاری‌هایی صورت پذیرفته، به دلیل عدم شفافیت کافی در بدنه کشور و ناکارآمدی دستگاه‌های دولتی و اجرایی نه‌تنها اثر محسوسی بر اقتصاد نگذاشته، که موجب تحمیل ضرر و زیان‌های فراوانی به کشور شده است. از طرف دیگر، همچنین طی سالیان اخیر به دلیل نوع برداشت‌ها، سیاستگذاری‌ها و ساختار نظام اقتصادی، اشتغال در مناطق شهری کشور به زیان اشتغال روستایی، رو به افزایش بوده و موجب از بین رفتن جاذبه کشاورزی و تولیدات روستاییان و مهاجرت آنان به شهر شده است. این مساله در ادامه موجب فشار بر بازار کار در درون شهرها و افزایش تقاضا برای خروج از کشور شده است. آن‌طور که از برآیند سیاست‌های اقتصادی برمی‌آید، حمایت کافی از اشتغال روستایی و بخش‌های کشاورزی، دامپروری و دامداری روستایی صورت نگرفته و سرانه تولیدات در سال‌های اخیر به شدت افت کرده و این مساله نیز موجب از بین رفتن فرصت‌های شغلی و مهاجرت‌های بی‌رویه شده است.

3- بازدهی بالاتر و ریسک پایین‌تر در کشورهای مهاجرپذیر
سرمایه‌ها اعم از انسانی و فیزیکی همیشه به دنبال پناهگاه و مامنی امن‌تر برای شکوفا شدن بوده و بنابراین از این منظر در مسیری قرار خواهند گرفت، که بازدهی بالاتر همراه با ریسک کمتری به آنها تعلق بگیرد. بنابراین اگر تقاضا برای خروج نیروی کار از کشور در حال افزایش باشد، علاوه بر علل داخلی، باید نگاهی به جذابیت کشورهای مهاجر‌پذیر نیز داشت. رشد جمعیت پایین‌تر، دستمزد بالاتر در کنار فضای قانونمندتر و سالم‌تر در کشورهای توسعه‌یافته و بی‌توجهی مسوولان کشور به نخبگان و ایجاد زمینه‌های اشتغال پایدار در کشور قطعاً باعث شکل‌گیری مهاجرت نیروی کار خواهد شد.

4- دیگر عوامل موثر
در کنار سه مورد ذکر‌شده البته باید مولفه‌های دیگری از جمله جذابیت‌های محیطی، مراکز تحقیقاتی معتبر خارجی، آزادی‌های مذهبی، امکان ارتقای سطح علمی و تخصصی در خارج از کشور، عدم دخالت در حوزه خصوصی، ثبات اقتصادی و اقتصاد توسعه‌یافته، نظام دموکراتیک، آزادی‌های فردی و اجتماعی، حاکمیت نظم و قانون در جامعه، جاذبه‌های تفریحی و سرگرمی، امنیت سرمایه، ابزار و منابع علمی برای تحقیقات و تقاضا برای نیروی کار خارجی را از علت‌های خارجی مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور دانست.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها