تاریخ انتشار:
بررسی آماری مهاجران ایرانی در آستانه روز جهانی مهاجران
بیلان مهاجران
۱۸ دسامبر هر سال، بهعنوان روز جهانی مهاجران، موضوع مهاجرت بهانه و دستمایهای قرار میگیرد تا سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی فعال در عرصه مهاجرت، ضمن پاسداشت این روز، گزارش و تصویری کلان از وضعیت جابهجایی انسانها در دنیای به هم پیوسته و در هم تنیده امروز ما ارائه کنند.
18 دسامبر هر سال، بهعنوان روز جهانی مهاجران، موضوع مهاجرت بهانه و دستمایهای قرار میگیرد تا سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی فعال در عرصه مهاجرت، ضمن پاسداشت این روز، گزارش و تصویری کلان از وضعیت جابهجایی انسانها در دنیای به هم پیوسته و در هم تنیده امروز ما ارائه کنند. از سال 2013 که نرخ افزایش مهاجرت انسانها روی کره خاکی از نرخ افزایش جمعیت انسانها پیشی گرفت، این روز اهمیت و جایگاه ویژهای در تقویم جهانی یافته است. بر اساس آمار سازمان ملل، جمعیت مهاجران در سال 2015 در سراسر دنیا بالغ بر 244 میلیون نفر شده که معادل 3 /3 درصد از کل جمعیت ساکنان زمین است. از اینرو انتشار گزارش جامع سازمانهای بینالمللی متولی امور مهاجرت پیرامون وضعیت و نرخ ورود و خروج انواع مهاجران در این روز میتواند کمک شایانی به کشورهای مهاجرپذیر و مهاجرفرست در زمینه تنظیم سیاستها و برنامههای مهاجرتی آنها باشد. در واقع کشورها با اتکا بر این گزارشها و ارقامهای بینالمللی مرتبط و نیز تهیه و تدوین آمارهای ملی میتوانند ضمن تلاش جهت کسب بهترین موقعیت و جایگاه در بازار جهانی نیروی انسانی مهاجر، همزمان بهینهترین سیاستهای
مهاجرتی را اتخاذ یا تنظیم کنند. کشور ما ایران نیز که هم به لحاظ تاریخی و جایگاه جغرافیایی و هم به لحاظ وضعیت نیروی انسانی، به عنوان یکی از مهمترین کشورهای مهاجرپذیر و مهاجرفرست در دنیا تلقی میشود، طبیعتاً از این قاعده مستثنی نیست. از اینرو در این نوشتار کوتاه سعی شده است که تصویری از جایگاه و وضعیت ایران در عرصه مهاجرت بینالمللی ارائه شود. نکتهای که باید در ابتدا مورد توجه قرار گیرد این است که با توجه به عدم انتشار آمار رسمی ملی بهویژه از وضعیت مهاجران ایرانی خارج از کشور از سوی نهادهای ذیربط در کشور، ناگزیر منابع آماری این نوشتار مبتنی بر آخرین گزارشهای بینالمللی موجود و قابل دسترس بوده است که در آنها وضعیت مهاجران ایرانی در کنار سایر گروههای مهاجر از منظر کشورهای مهاجرپذیر ثبت و بهطور منظم منتشر میشود. همچنین با توجه به اینکه مهاجران را میتوان به چهار دسته عمده شامل: 1- پناهجویان و مهاجران اجباری، 2- دانشجویان و مهاجران تحصیلی، 3- مهاجران اقتصادی و
4- مهاجران خانوادگی تقسیمبندی کرد، ما در اینجا مروری بر سه دسته اول خواهیم داشت.
پناهجویان و مهاجران اجباری
بهطور کلی، پناهجویان پناهنده به آن دسته از مهاجران اطلاق میشود که به دلایل مختلفی اعم از عوامل سیاسی و مناقشات داخلی-خارجی، اجتماعی و قومی، دینی و مذهبی، جنگ و ناامنی، یا سایر عوامل از امکان دسترسی به یک پناهگاه امن در کشور و موطن خود محروم است و از اینرو بهواسطه ترس از جان یا پیگیری از کشور خود میگریزد و ترجیح میدهد دیگر به آنجا بازنگردد. در حال حاضر بهواسطه بروز جنگ و ناامنی در مناطق مختلف دنیا بهویژه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، دنیا در حال تجربه بزرگترین و عمیقترین بحران پناهجویی و مهاجرت اجباری افراد از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون است. بهطوری که بر اساس گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل تنها در سال 2014 میلادی، بیش از 5 /59 میلیون انسان به دلایل مختلف فوقالذکر مجبور به ترک میهن و کشور خود شدهاند.
ایران نیز با توجه به موقعیت خود در خاورمیانه و قرار داشتن در کانون مناقشات سیاسی و منازعات نظامی، همواره بهعنوان یکی از پنج کشور اصلی پذیرنده پناهجویان در دنیا در طول چند دهه گذشته به شمار رفته است. ایران پس از کشورهای اردن، ترکیه، پاکستان و لبنان، دارای بالاترین جمعیت پناهجویی در دنیا بالغ بر یک میلیون نفر است که غالباً از کشورهای همسایه بهویژه افغانستان و عراق هستند. نکته حائز توجه این است که این آمار غالباً مربوط به پناهجویان رسمی است که وضعیت آنها در کشور به شکل قانونی ثبت و ضبط شده است. حال آنکه با توجه به حجم بالای پناهجویان غیررسمی در کشور، از اینرو نرخ واقعی پناهجویان ساکن در ایران میتواند بسیار بالاتر از آمار رسمی سازمان ملل و دیگر نهادها باشد.
اما علاوه بر اینکه ایران یکی از کشورهای اصلی پناهجوپذیر در دنیا تلقی میشود، نرخ نسبتاً بالای درخواستهای پناهجویی از سوی اتباع ایرانی در کشورهای دیگر به ویژه در کشورهای غربی باعث شده نام ایران در میان چند کشور اصلی پناهجوفرست دنیا نیز قرار بگیرد.
همچنین کشورهای آلمان، بریتانیا، مجارستان، اتریش و یونان پنج کشوری هستند که بیشترین ثبت درخواست پناهندگی را داشتهاند. در این میان، سهم درخواستهای پناهندگی ایرانیان در کشور آلمان به نسبت سایر کشورها به شکل معناداری بسیار بالاتر است. نکته دیگر در این میان آن است که بسیاری از مهاجران اقتصادی ایران از فرصت پیشآمده در این برهه زمانی استفاده کرده و از کانال مهاجرت پناهجویی برای دستیابی به موقعیت شغلی یا اقتصادی در بازارهای اتحادیه اروپا سود جستهاند.
مهاجران ماهر و تحصیلکرده
این دسته از مهاجران که غالباً دارای تحصیلات با مهارتهای سطح بالا هستند، از جمله مهمترین و ارزشمندترین دسته مهاجران به شمار میروند و از اینرو در بازار بینالمللی مهاجرت، رقابت بسیار شدیدی بر سر جذب و نگهداری آنها وجود دارد. بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر به ویژه کشورهای پیشرفته سالانه برنامهها و سیاستهای ویژهای را برای جذب و نگاهداشت این دسته از مهاجران اعلام و اجرا میکنند. در واقع این کشورها برنامههای توسعهای خود را بهویژه در زمینه نوآوری و فناوری گاه بر اساس همین مهاجران ماهر و تحصیلکرده پیریزی میکنند. در طرف مقابل، کشورهای مهاجرفرست، که سالانه درصد قابل توجهی از نیروهای ماهر و تحصیلکرده خود را از دست میدهند، گاه دچار زیانهای اقتصادی و اجتماعی برگشتناپذیری در این زمینه میشوند. در حال حاضر، گروهی از کشورهای مهاجرفرست بهعنوان مثال چین، برنامههای بسیار گسترده و منسجمی را برای بازگشت این دسته از مهاجران خود به اجرا درآوردهاند و در همین راستا نیز به توفیقات بسیار ارزندهای نیز دست یافتهاند که اثرات آنها در عرصههای اقتصاد نوآوری و فناوری آنها به وضوح قابل مشاهده است.
رتبهبندی 20 کشور بر اساس سهم مهاجران ماهر و تحصیلکرده از کل تعداد مهاجرانی که این کشورها را ترک میکنند (بر اساس آمار مهاجرانی که در کشورهای حوزه OECD به ثبت رسیدهاند) نشان میدهد تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در کنار یکدیگر در این فهرست قابل ملاحظه هستند. نکته حائز اهمیت این است که برخلاف باور رایج در کشور ما که تصور میشود ایران بالاترین نرخ خروج افراد ماهر و تحصیلکرده را در دنیا داراست، وضعیت اینطور نیست. در واقع بر اساس سهم مهاجران تحصیلکرده و ماهر از تعداد کل مهاجران، ایران جایگاه چهارم را در میان همه کشورها داراست. چنانچه سایر معیارها نیز در نظر گرفته شود این جایگاه نهتنها ارتقا نخواهد یافت بلکه به شدت نیز تنزل خواهد کرد. نکته شایان توجه دیگر این است که بسیاری از کشورهای توسعهیافته نیز در کنار کشورهای در حال توسعه در این فهرست قابل مشاهده هستند. در واقع پیام اصلی این همجواری آن است که خروج افراد تحصیلکرده و ماهر صرفاً مختص کشورهای در حال توسعه نیست و این پدیدهای رایج در میان همه کشورهاست. اما نباید فراموش کرد که در عین خروج افراد ماهر و تحصیلکرده از کشورهای توسعهیافته،
این کشورها درصد قابل توجهی از مهاجران تحصیلکرده و ماهر سایر کشورها را جذب میکنند و از اینرو نرخ خالص مهاجرت افراد تحصیلکرده و ماهر در این کشورها مثبت است.
در کنار مهاجران ماهر و تحصیلکرده، دسته دیگری از مهاجران که به نوعی میتوان آنها را در این دسته طبقهبندی کرد، دانشجویان و مهاجران تحصیلی هستند. در واقع در بسیاری از کشورها بهویژه کشورهای توسعهیافته این دسته از مهاجران را بهعنوان مهاجران آتی با تحصیلات یا مهارتهای سطح بالا در نظر میگیرند که دارای یک مزیت مضاعف نسبت به دسته فوقالذکر هستند. در واقع بهواسطه اخذ مدرک و آشنایی با فرهنگ و شرایط اجتماعی کشور میزبان پیشبینی میشود که مشکلات اقتصادی و پیوستگی اجتماعی مربوط به این دسته از مهاجران کمتر باشد و بالطبع مزیتهای بیشتری را برای کشور میزبان به ارمغان آورند. به همین خاطر بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر برنامههای مختلفی همراه با مشوقهای تحصیلی متنوعی را برای جذب دانشجویان بینالمللی پیریزی کرده و میکنند و در حال حاضر یک رقابت جدی در این عرصه در حال شکلگیری میان کشورهای میزبان دانشجویان بینالمللی است.
همچنین بر اساس آمار یونسکو در سال 2012، کشورهای مالزی، آمریکا، بریتانیا، امارات متحده عربی و ایتالیا پنج مقصد اصلی دانشجویان ایرانی در میان سایر کشورها بوده است. در این سال حدود 52 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور مشغول به تحصیل بودهاند که 5 /1 درصد از سهم بازار جهانی دانشجویان را تشکیل داده است.
مهاجران اقتصادی
دستهای از مهاجران بهطور خاص و مشخص با هدف رسیدن به وضعیت اقتصادی بهتر و انگیزههای دستیابی به سطح زندگی و رفاه اجتماعی بالاتر اقدام به مهاجرت از کشور و موطن خود میکنند. بر اساس آمار منتشرشده در سال 2013 میلادی، از 233 میلیون جمعیت مهاجر دنیا، اکثریت دارای انگیزههای اقتصادی برای مهاجرت بودهاند. علاوه بر انگیزههای فردی این دسته از مهاجران، بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر برای دستیابی به نیروی کار ماهر یا ارزان اقدام به ایجاد تسهیلات، مشوقها و کریدورهای مهاجرتی برای مهاجران اقتصادی میکنند. در واقع بسیاری از کشورهای توسعهیافته برای به گردش درآمدن و تحرک چرخ اقتصاد خود نیازمند نیروی کار ارزان مهاجر هستند. مطالعات مهاجرتی حاکی از آن است که مهاجران اقتصادی در بخشهای مختلف اقتصادی اعم از بخشهای کشاورزی و ساختمان، همچنین در بخش خدمات شامل رستورانداری و هتلداری، مراقبت از سالمندان، نظافت و خدمتکاری منازل میتوانند نیازهای کشورهای میزبان را برآورده سازند. برای مثال، در تعدادی از کشورهای میزبان بهعنوان نمونه کشور ایتالیا که با معضل کهنسالی جمعیتی روبهرو هستند، بخش مراقبت از سالمندان یا خدمتکاری منازل
بهطور کامل وابسته به نیروی کار مهاجر جنوب شرقی آسیا و بهطور خاص کشور فیلیپین است.
با توجه به تنوع مهاجران اقتصادی و نیز دشواریهای مرتبط با ثبت آمار این دسته از مهاجران بهویژه مهاجران اقتصادی فصلی یا غیررسمی یا غیرقانونی، استخراج آمارهای منسجم و قابل مقایسه میانکشوری بهطور منظم و پیوسته در این زمینه معمولاً به سختی انجام میشود. همچنین عدم ثبت و ضبط نظاممند آمارهای رسمی ملی از سوی کشورهای مهاجرفرست در حال توسعه از جمله کشور ایران، ارائه آمار دقیق و قابل اتکا همانند دیگر گروه مهاجران تاکنون میسر نشده است. بر همین اساس در حال حاضر فقط میتوان به آمارهای موجود و قابل دسترس که غالباً از طریق پیمایشهای بازار کار در کشورهای میزبان و آن هم بهصورت موردی بهدست میآید اتکا کرد. برای مثال بر اساس آمار سال 2015 میلادی در زمینه مهاجران اقتصادی در حوزه کشورهای خلیج فارس، در حال حاضر 150 هزار مهاجر ایرانی در کشور قطر و نیز 98 هزار مهاجر ایرانی در کشور کویت مشغول به فعالیت بهعنوان مهاجر اقتصادی هستند. همچنین سایر تحقیقات و مطالعات موردی که از سوی محققان و بهطور خاص روی مهاجران ایرانی صورت میپذیرد میتواند نقطه اتکایی برای استخراج شاخصهای عملکرد اقتصادی مهاجران ایرانی خارج از کشور در
کشورهای میزبان باشد. برای مثال مطالعهای که از سوی موسسه سیاست مهاجرت در سال 2006 میلادی روی مهاجران ایرانی ساکن آمریکا انجام شده حاکی از آن است که دوسوم مهاجران ایرانی توانستهاند در بازار کار آمریکا جذب شوند و نرخ مشارکت آنها در بازار کار 1 /63 درصد است. در حالی که میانگین نرخ مشارکت در بازار کار برای جامعه مهاجران آمریکا حدود 6 /60 درصد است.
با توجه به موارد فوقالذکر و وضعیت آماری مهاجران ایرانی خارج از کشور و فقدان اطلاعات آماری منسجم در این زمینه یا عدم انتشار گزارشهای رسمی از سوی مراجع ایرانی و اتکای صرف بر مراجع اطلاعاتی خارجی، نیاز فوری به تغییر سیاست موجود در این زمینه بیش از پیش احساس میشود. همچنین لزوم تدوین سیاستها و برنامههای مدون پیوستگی اقتصادی و اجتماعی مهاجران ساکن در ایران به همراه برنامههای اطلاعرسانی و کمکی به مهاجران ایرانی خارج از کشور در جهت انتخاب درست کشورهای میزبان یا برنامههای تسهیلی بازگشت ایرانیان به کشور از جمله اولویتهای سیاستی پیش روی تصمیمسازان و مجریان این حوزه باید باشد.
دیدگاه تان را بنویسید