آیا سازمان تامین اجتماعی میتواند ساختار قدرتمند و تصمیمگیر خود را احیا کند؟
اندوه بازنشستگی
تجارب جهانی نشان داده نظامهای بازنشستگی مانند دیگر سامانههای اقتصادی و اجتماعی دارای کارکردهای خاصی هستند که در سالهای اخیر به دلیل تاثیر تحولات جمعیتی و ارتقای سطح سلامت جامعه در مدار بحران قرار گرفتهاند و از اینرو نقل محافل علمی و دانشگاهی شدهاند.
تجارب جهانی نشان داده نظامهای بازنشستگی مانند دیگر سامانههای اقتصادی و اجتماعی دارای کارکردهای خاصی هستند که در سالهای اخیر به دلیل تاثیر تحولات جمعیتی و ارتقای سطح سلامت جامعه در مدار بحران قرار گرفتهاند و از اینرو نقل محافل علمی و دانشگاهی شدهاند. سازمان تامین اجتماعی در حالی این روزها با چالشهای متعددی روبهرو شده که کارشناسان همواره برای حل این مشکلات راهکار ارائه میکنند. اما بهبود ساختار سازمان تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین نهاد در عرصه بیمه اجتماعی کشور در حال حاضر مستلزم اصلاح اساسنامه، تولید سرمایه اجتماعی، تجدید ساختار و مدیریت دانش است. به همین دلیل کارشناسان توصیه میکنند این سازمان با وجود چنین مشکلاتی بهتر است با دید سیستمی و عارضهیابی دقیق و با تدابیری آیندهنگر حرکت کند.
برخی معتقدند در دهه اخیر به موازات تغییرات پی در پی مدیران دولتی سازمان تامین اجتماعی این سازمان امکان نظارت قانونی خود را بر عملکرد مدیرانش از دست داده است. آنها بر این باورند دولت گذشته با تغییر مکرر اساسنامه سازمان تامین اجتماعی شورای عالی تامین اجتماعی را با هیات امنایی که بیشتر اعضای آن را مقامات دولتی تشکیل میدادند، عوض کرده و این موضوع باعث شده سیاستگذاری مدیران این سازمان از مسیر اصلی خود دور شود و به تدریج منابع مالی این سازمان تحت عنوان اعتبارات غیرشمول به صورت غیرقانونی هزینه شود. اما در حال حاضر این سازمان چه وضعیتی دارد؟
مدیرعامل کنونی سازمان تامین اجتماعی اعلام کرده است که این سازمان در سهماهه سال 13۹۵ ماهانه ۵۲۰۰ میلیارد تومان مصارف داشته و ۳۴۰۰ میلیارد تومان در ماه مستمری پرداخت کرده که تقریباً برابر با هدفمندسازی یارانههاست. او همچنین تاکید دارد این هزینهها و منابع مربوط به آن بدون اتکا به بودجه عمومی کشور در حال تامین است و سازمان تامین اجتماعی در سراسر کشور کار بزرگی را انجام میدهد زیرا تجهیز این مقدار منابع که با منابع مالیات یا منابع فروش نفت برابری میکند، کار دشواری است. او همچنین بر این باور است که طی سه سال اخیر از تمام ظرفیتهای درونی سازمان تامین اجتماعی در راستای ایفای وظایف استفاده شده است و با همکاری مدیریت و بدنه کارشناسی سازمان اقدامات گستردهای در مورد تامین هزینهها و مدیریت مصارف انجام شده است. قوانین و مقرراتی که در مواقعی حتی ۴۰ سال بلاتکلیف بوده مانند ماده ۲۹ قانون تامین اجتماعی در رابطه با کسر حق بیمه از مزایای انگیزشی کارگران در این دوره به اجرا درآمده است.
برخی کارشناسان معتقدند با روند کاهشی نرخ تورم طی دو سال اخیر، اگر نرخ افزایش مستمریها در این دو سال کمتر از سنوات مربوط به دولت قبل باشد، باز هم بهتر است عملکرد یا رویکرد دولت فعلی و سازمان تامین اجتماعی را مثبت تلقی کرد. مخصوصاً اینکه دولت کنونی با افزایش دو برابری تعداد مستمریبگیران نسبت به دولت گذشته مواجه شده است. زیرا در شرایط وفور منابع مالی و رونق اقتصادی نیز تامین مالی این افزایش تعدادی و ریالی مستمریها با سهولت همراه نخواهد بود و آمارهای جدید نشان میدهد با وجود این همه تنگناهای مالی تا به امروز دولت یازدهم با سیاستگذاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مخصوصاً سازمان تامین اجتماعی از پس این مشکلات برآمده است. کارشناسان دیگر نیز بر این باورند در راستای بهبود عملکرد سازمان تامین اجتماعی بهتر است صندوقهای بازنشستگی با حضور نمایندگان دولت، مشترکان اعم از بیمهشدگان و مستمریبگیران و کارفرمایان اداره شود. چرا که در دستورالعملهای تحت نظارت کمیسیون فنی ISSA هم که بر مبنای مشاوره مبسوط با متخصصان، سازمانهای بینالمللی و اعضای جهانی آن نتیجهگیری شده آمده صندوقهای عضو بهتر است در لایهها و سطوح
مختلف اداره و مدیریتشان، اصل سهجانبهگرایی میان کارگر، کارفرما و دولت را رعایت کنند. با این حال چگونه در سازمان تامین اجتماعی ساختاری قدرتمند و تصمیمگیر شکل میگیرد؟
دیدگاه تان را بنویسید