تاریخ انتشار:
انتخابات و چند نکته
انتخابات اخیر اتاق ایران از چند منظر قابل تحلیل است. رسانهها به رقابت تهرانیها و شهرستانیها، رقابت دولتیها با یکدیگر و بعضاً به رقابت مدیر دولتی و خصوصی پرداختهاند و اما از دیدگاه من تحلیل این انتخابات بدون توجه به پیشینه تاریخی و اتفاقات سه دوره اخیر اتاق امکانپذیر نیست.
در اواخر دوره اصلاحات و با توجه به اعتقادی که وزیر وقت بازرگانی به تحرک و عملکرد اتاق بازرگانی داشت تلاش کرد که فضایی را فراهم کند تا همه فعالان بخش خصوصی در عرصه انتخابات حضور یابند و اتاق بازرگانی از انحصار افراد خاص خارج شود و انتخابات در فضای رقابتی برگزار شود.
در انتخاباتی که در آن سال رقم خورد، پنج گروه متفاوت وارد کارزار انتخابات شدند و نهایتاً لیست ائتلافی متشکل از تحول، ائتلاف ملی، نوگرایان و خانه صنعت و معدن پیروز شد و بیش از 20 نفر روانه هیات مدیره اتاق تهران شدند و اتاق تهران مجدداً با پافشاری و تلاش این گروه متولد شد و بهرغم تمایل مدیران باسابقه اتاق، مهندس بهزادیان به ریاست اتاق تهران رسید و محافظهکاران فقط توانستند کرسی نایب رئیسی را به دست آورند. هیات رئیسه جدید اتاق تهران فقط دو سال دوام آورد، زیرا با روی کار آمدن دولت نهم و تشدید اختلافات میان مهندس علینقی خاموشی و مهندس بهزادیان، محافظهکاران اتاق فرصت را غنیمت شمردند و با همکاری 20 نماینده جدید دولت در اتاق به مقابله تحولخواهان اتاق رفتند و متاسفانه یکی از افراد موجه که همزمان در هیات رئیسه اتاق تهران و ایران حضور داشت برای حل اختلاف بین اتاق تهران و ایران پیشقدم شد و اعضای هیات نمایندگان اتاق تهران طی نامهای ایشان را به عنوان حکم جهت حل اختلاف تعیین کردند. متاسفانه حکم و داور (مثلاً بیطرف) با همکاری رئیس وقت خانه صنعت و معدن در نامه دخل و تصرف کردند و امضاها را به عنوان موافقت اعضا با استیضاح هیات رئیسه استفاده کرده و با همکاری اتاق ایران و نمایندگان دولت مدیریت اتاق را از تحولخواهان باز پس گرفتند و ریاست آن را به محمد نهاوندیان که از همفکران جناح حاکم بر اتاق ایران بود سپردند و ریاست جدید اتاق تهران و دبیر کل سپس اقدام به طرح شکایت علیه بهزادیان در کمیته انضباطی کردند و به دلایل واهی کارت بازرگانی ایشان را ابطال کردند تا از حضور یک حریف قدرتمند در انتخابات بعدی جلوگیری کنند. آقای نهاوندیان در دوران باقیمانده ریاست تلاش کرد که خود را به نیروهای تحولخواه نزدیک کند و با همکاری آنان اتاق تهران را مدیریت کند. در انتخابات دوره بعد سه گروه به میدان آمدند یعنی آقای نهاوندیان به اتفاق آقای آلاسحاق گروه نوآفرینان را تشکیل دادند و در عرصه انتخابات حضور یافتند ولی توفیقی نداشتند و اغلب کرسیها به تحولخواهان رسید. در انتخابات هیات رئیسه اتاق تهران با وجود آنکه محافظهکاران در اقلیت بودند با همراهی نمایندگان دولت محمود احمدینژاد ریاست اتاق تهران را به آقای آلاسحاق سپردند. نامزد تحولخواهان جهت ریاست اتاق ایران مهندس مهرعلیزاده بود که از شانس و اقبال مناسبی جهت رقابت با آقای خاموشی برخوردار بود ولی در آخرین ساعات آقای نهاوندیان نیز به عرصه انتخابات وارد شد و تحولخواهان نگران شدند که انتخابات سهقطبی باعث ابقای مهندس خاموشی شود و لذا از نامزد خود گذشتند و آرای خود را به دکتر نهاوندیان دادند ولی طیف محافظهکاران و فعالان توسعه آرای خود را به صندوق مهندس خاموشی ریختند.
اما پس از انتخابات این جریان خود را به دکتر نهاوندیان نزدیک کرد و ایشان نیز همکاری با آنان را به جای تحولخواهان ترجیح داد. مخالفان جریان تحول در سایه شخصیت کاریزماتیک دکتر نهاوندیان اکثر مدیریتهای اتاق را به دست گرفته و خواستار حذف تحولخواهان از اتاق بودند و حتی در انتخابات دو سال قبل همکاری خوبی بین فعالان توسعه و تحول جهت انتخاب افراد شایسته برای اتاق تهران صورت گرفت و طرفین بر روی 37 نامزد به جمعبندی رسیدند ولی سران محافظهکار فعالان توسعه عهدشکنی کردند و ائتلاف را به هم زدند و به طور ظاهری موفق شدند اکثریت کرسیهای اتاق تهران را به دست آورند و بسیاری از نامزدهایی را که مورد نظر تحولخواهان بودند در لیست خود قرار دادند. تحولخواهان این بار موفق شدند بهرغم همکاری نزدیک فعالان توسعه با دولت محمود احمدینژاد یک عضو در هیات رئیسه اتاق تهران و یک عضو در هیات رئیسه اتاق ایران داشته باشند و گوشهای از توانایی خود در اداره اتاق بازرگانی را به نمایش بگذارند. اکنون با استعفای محمد نهاوندیان فضای مساعدی جهت حضور تحولخواهان در کرسی ریاست اتاق ایران ایجاد شده بود ولی با مدیریت آقای نهاوندیان و به صحنه آمدن تمام سرمایه محافظهکاران و کمک انجمن مدیران و ترغیب روسای اتاقها، محافظهکاران مجدداً توانستند این صندلی را حفظ کنند ولی جریان منتقد و تحولخواهان اکنون 48 درصد آرای اعضا را با خود دارند که در صورت سازماندهی مناسب میتواند سرمایه ارزشمندی برای انتخابات آینده اتاق ایران و تهران باشد. با مرور تاریخ فوق اعتقاد دارم که این انتخابات جنگ قدرت بین دولتیها یا رقابت بین تهرانیها و شهرستانیها نبوده بلکه ادامه یک رقابت تاریخی بین محافظهکاران و اصلاحطلبان در اتاق بازرگانی است و مطمئن هستم که انتخابات سال آینده اتاق رقابتی و برای محافظهکاران پیروزی در آن بسیار دشوار خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید