تاریخ انتشار:
مدافع همیشگی کنترل جمعیت
سخنان انتقادی وزیر اسبق بهداشت مبنی بر اینکه «درست نیست بچههای فقرا زیاد شوند» سبب شد وی در روزهای نخست بهمنماه مورد توجه رسانهها قرار گیرد.
دغدغه سلامت
علیرضا مرندی هرچند به عنوان یک فعال سیاسی اظهارات زیادی را در مورد اصلاحطلبان و انتخابات 1388 از خود به یادگار گذاشته است اما همواره سعی کرده است دغدغه سلامت و بهداشت خود را فدای هیچ چیزی نکند. بنابراین درست در شرایطی که خود را مدافع احمدینژاد میداند در مقام نقد سیاست جمعیتی وی برمیآید و ضمن طرح این سوال که هزینه افزایش جمعیت را از کجا میخواهید تامین کنید به وی هشدار میدهد که این سیاست فقر را برای نسل بعد به یادگار میگذارد و باید سیاستی را در پیش گرفت که نخبگان این جامعه که کم نیستند، بچهدار شوند.
مرندی چه زمانی که در کابینه موسوی و هاشمی حضور داشت و چه زمانی که تجربه پارلمانتاریستی خود را استارت زد، دغدغه تامین سلامت همواره با او همراه بوده است. همین دغدغه موجب شد تا مرندی بتواند ضمن دریافت جوایز معتبر بینالمللی از سازمان ملل متحد و سازمان جهانی بهداشت، نشان دولتی درجه اول خدمت جمهوری اسلامی ایران را در سال 1379 به خود اختصاص دهد و از سوی دیگر در سال 1382 به عنوان چهره ماندگار معرفی شود.
سیدعلیرضا مرندی وزیر بهداشت دولت دوم میرحسین موسوی و هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۱۸ در اصفهان چشم به جهان گشود. پدر وی کارمند استانداری اصفهان بود. مرندی دوره ابتدایی و متوسطه را در اصفهان گذراند و در سال ۱۳۳۶ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شد. او در مصاحبهای با شبکه ایران به خاطرات دوران دانشجویی خود اشاره کرده و میگوید: «در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ امکان فعالیت سیاسی زیادی در دانشگاه وجود نداشت اما دانشجویان آزادیخواه و فعال با حضور در میتینگهای حزبی و تظاهراتهایی که جبهه ملی و نهضت آزادی و دیگر احزاب علیه حاکمان زور ترتیب میدادند اعتراض خود را به وضع موجود اعلام میکردند. من در حالی که عضو رسمی تشکلهای فعال علیه رژیم پهلوی مانند نهضت آزادی و جبهه ملی نبودم اما به طور مستمر در جلسات و برنامههای عمومی این تشکلها شرکت میکردم. همزمان با آغاز مبارزات علنی حضرت امام(ره) علیه حکومت پهلوی در خرداد ۴۲ اقدام به توزیع اطلاعیه و متن سخنرانی حضرت امام کردم و با همراهی تعدادی از دانشجویان با دعوت از نیروهای مبارز انقلابی مانند شهید مطهری، مرحوم راشد و مهندس بازرگان مراسمهای مذهبی و کلاس اخلاق اسلامی با دید مبارزاتی در کوی دانشگاه برگزار میکردیم. ساواک ۱۵ خرداد 1342 به این جلسات حساس شد و با حمله به کوی دانشگاه بر اساس لیست قبلی ۳۰ نفر از دانشجویان از جمله من را دستگیر و به پادگان جمشیدیه منتقل کردند.» مرندی در همان دوران زندان توانست سال ششم دانشگاه را به پایان برساند و برای طی دوره انترنی به یکی از روستاهای گلپایگان فرستاده شد. وی در بین سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۰ دوره تخصصی کودکان را در دانشکده پزشکی ویرجینیای آمریکا گذراند و در سال ۱۳۵۰ بورد تخصصی اطفال و در ۱۳۵۶ بورد فوق تخصصی نوزادان را دریافت کرد. علیرضا مرندی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ همزمان با تسخیر لانه جاسوسی به ایران بازگشت. ابتدا معاونت آموزشی وزارت بهداشت را عهدهدار شد و زمانی که ولایتی از معاونت درمان این وزارتخانه استعفا داد مسوولیت معاونت درمان را بر عهده گرفت. پس از شروع جنگ به دلیل فشارهای زیاد دچار عارضه قلبی شد و در نهایت استعفا داد و ترجیح داد در دانشگاه شهید بهشتی فعالیت کند. در بهمن سال 1361 با اصرار منافی وزیر سابق بهداری به معاونت بهداشت وزارت بهداری منصوب شد و در این پست یک سال و نیم مشغول فعالیت بود تا اینکه با عدم رای اعتماد مجلس به دکتر منافی، میرحسین موسوی در سال 1363 حکم سرپرستی وی را برای وزارت بهداشت ابلاغ کرد. وی در دولت نخست اکبر هاشمی نیز در این پست ماند. مرندی بعد از پایان دوران وزارتش ترجیح داد حضور در پارلمان را تجربه کند. البته همزمان با حضور در پارلمان وی به ریاست فرهنگستان علوم پزشکی منصوب شد. ریاست این فرهنگستان از ابتدا و به مدت 19 سال با ایرج فاضل بود تا آنکه در ۱۸ آذر ۱۳۸۸، پس از برخی انتقادات فاضل به احمدینژاد، به پیشنهاد محمود احمدینژاد و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی علیرضا مرندی به این سمت منصوب شد.
این عضو کابینه موسوی در انتخابات ریاستجمهوری 1388 به شدت از وی انتقاد کرده و تاکید کرد عامل تمام حوادث، مصاحبه مهندس موسوی با مجله تایم است. به همین دلیل کپی مجله را توسط تابش به مهندس موسوی میرساند و از وی میخواهد تا تکذیبیه بدهد. همزمان در مجلس از این مصاحبه انتقاد میکند. وی با مرور آن خاطره میگوید: «شنبه هشت روز بعد از انتخابات مهندس موسوی به من زنگ زد و گفت این قضیه مصاحبه که شما در مجلس بین نمایندگان به آن اشاره کردید، چیست؟ گفتم شما مصاحبهای با مجله تایم انجام دادهای و در آن به مسائلی اشاره کردهای که موجب آشوب در جامعه شده است. برای جبران آن اطلاعیه صادر کن و از این موضوع تبری بجو که موسوی در جواب بنده اشاره کرد من رسانهای برای اعلام پیام ندارم. اگر بگذارند از طریق تلویزیون با مردم صحبت کنم شاید به این موضوع اشاره کنم. در پایان به موسوی گفتم اگر من را قبول داری توصیه برادر کوچک خود را عمل کن که انجام این کار موجب عاقبت به خیری شما میشود که مهندس موسوی در نهایت هیچ عکسالعملی نشان نداد.»
نوع گفتمان مرندی موجب شد تا وی همزمان با لیست جبهه متحد در لیست جبهه پایداری هم قرار بگیرد و رای دوم تهران را به خود اختصاص دهد. با این حال به نظر میرسد مرندی بر خلاف خیلی از همکاران معدود خود در جبهه پایداری از استقلال بیشتری برخوردار است زیرا در موقعیتی که احساس کرد واقعیتهای سیاست جمعیتی نادیده گرفته میشود دیگر نتوانست سکوت کند.
دیدگاه تان را بنویسید