شناسه خبر : 17181 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

حمیدرضا آصفی از آگاهی مقامات آمریکایی نسبت به ناکارآمدی تحریم‌های ایران می‌گوید

بت تحریم‌های ایران شکست

بت تحریم‌ها دیگر مانند گذشته مقدس نیست. آمریکایی‌ها با صادرات ۳۱۳ میلیون دلاری کالا به ایران در سال ۲۰۱۳ نشان دادند به عدم کارایی چماق محدودیت‌های اقتصادی واقف هستند و دیگر نمی‌خواهند از گزینه زور و تهدید علیه ایران استفاده کنند.

سیده آمنه موسوی
بت تحریم‌ها دیگر مانند گذشته مقدس نیست. آمریکایی‌ها با صادرات 313 میلیون دلاری کالا به ایران در سال 2013 نشان دادند به عدم کارایی چماق محدودیت‌های اقتصادی واقف هستند و دیگر نمی‌خواهند از گزینه زور و تهدید علیه ایران استفاده کنند. البته مقامات کاخ سفید که خود طراح تحریم‌های یکجانبه کشورهای غربی علیه تهران هستند با وجود مناسبات اقتصادی با ایران هیات‌های کشورهای دیگر را از سفر به تهران منع می‌کنند و مدعی می‌شوند توافق ژنو تغییری در کم و کیف تحریم‌های ایران به وجود نیاورده است که آنها هیات‌هایشان را راهی تهران کرده‌اند. حمید رضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات در گفت‌وگو با تجارت فردا از تکاپوی مقامات آمریکایی برای بهبود مناسبا اقتصادی با ایران می‌گوید.
وزارت بازرگانی آمریکا در گزارشی به مبادلات بازرگانی تهران و واشنگتن در سال 2013 پرداخته و آن را بالغ بر 5/315 میلیون دلار عنوان کرده است، این در حالی است که بر اساس تحریم‌های یکجانبه سال 2011 آمریکا کشورهایی که خواهان همکاری‌های اقتصادی با واشنگتن هستند نمی‌توانند کالایی به تهران صادر کنند. دوگانگی سیاست‌ها و دیدگاه‌های مقامات واشنگتن این تحلیل را به وجود آورده است که آنچه به عنوان تحریم‌های یکجانبه مطرح می‌شود تنها سیاست آمریکایی‌ها برای خالی کردن بازار ایران از وجود رقباست. این تحلیل تا چه اندازه قابل قبول است؟
آمارهایی که شما به آنها اشاره کردید حاکی از ناکارآمدی سیستم تحریم‌ها در دستگاه حاکمه آمریکا حتی در راستای اعمال فشار بر تجار و بازرگانان این کشور است هرچند که بنده نیز همان‌طور که شما به آن اشاره کردید، فکر نمی‌کنم مبادلات تجاری ایران و آمریکا بدون کسب رضایت از مقامات کاخ سفید صورت پذیرفته باشد و قطعاً واشنگتن از آنچه به تهران صادر می‌شود، آگاه است. نکته دیگر آنکه محدودیت‌های اقتصادی که از سوی یک کشور برای کشور یا کشورهای دیگر اعمال می‌شود در بسیاری از موارد تنها برای قبضه بازار به نفع کالاهای خودی و نه برای آنچه به آن اشاره می‌شود، است یعنی اگر آمریکایی‌ها با اعمال تحریم‌های یکجانبه کشورها را از تجارت با ایران منع می‌کنند نه به جهت ایجاد محدودیت برای ایران بلکه به سبب پیگیری منافع تجاری خود در کشور هدف است. البته در پاره‌ای از موارد نیز اعمال‌کنندگان تحریم‌ها به دنبال جلوگیری از صدور کالاهای استراتژیک به کشورهای دیگر هستند.

 بنابراین جنابعالی این دیدگاه را که تحریم‌های ایران تنها برای کسب امتیازهای تجاری بیشتر است می‌پذیرید؟
می‌توان این برداشت را نیز داشت. به اعتقاد بنده آنچه آمریکایی‌ها از قانون تحریم‌های ایران مطرح می‌کنند تنها تبلیغات گمراه‌کننده‌ای است که برای به انحراف کشاندن اذهان رقبا مطرح شده است. مطمئناً تحریم‌ها وسیله‌ای برای فروش کالا با سود بیشتر است چرا که با اعمال تحریم‌ها شما عملاً ناچار هستید پول بیشتری خرج کنید و همین مساله موجب کسب منافع بیشتر برای صاحبان کالا و تجارت جهانی است. هرچند که باید توجه داشته باشیم که ایران کشور بزرگی است و قطعاً می‌تواند از طرق مختلف تحریم‌ها را بی‌اثر کند. وقتی که آمریکا به عنوان اصلی‌ترین کشور اعمال‌کننده تحریم‌ها بیش از 300 میلیون دلار صادرات کالا به ایران داشته است دیگر شکی در عدم کارایی تحریم‌ها باقی نمی‌ماند. این کشور بازار بزرگی برای تجار و بازرگانان جهانی است که به هیچ وجه نمی‌توانند از آن چشم‌پوشی کنند؛ سفرهای اخیر تجار و بازرگانان فرانسوی، ایتالیایی و بلژیکی به ایران گویای این واقعیت است. به هر حال تجربه 30 و چندساله گذشته برای دولتمردان آمریکایی و صاحبان کمپانی‌های بزرگ این کشور مشخص کرده است که نباید چندان دل‌شان را به تحریم‌ها خوش کنند و از تحرکات کشورهای دیگر برای قبضه کردن بازار ایران غافل شوند. تجار کشورهای دیگر نیز نیک می‌دانند که نباید به قانون‌های ظالمانه آمریکایی‌ها در تحت فشار قرار دادن آنها برای عدم ارتباط با ایران توجه کنند چرا که اقتصاد و تجارت هیچ‌گاه اسیر بازی‌های سیاسی نمی‌شود. مثلاً مقامات ایالات متحده‌ای که از یک سو به فرانسوی‌ها و آلمانی‌ها اظهار گلایه می‌کنند که چرا شرکت‌های شما به ایران رفته‌اند در یک اقدام غیرمنتظره گزارشی از حجم مبادلات تجاری خود با ایران را منتشر می‌کند که تماماً با جهت‌گیری‌های سیاسی و اظهارات رسمی مقاماتش مغایرت دارد و حاکی از آن است که در تمامی سال‌های گذشته که تجار کشورهای دیگر برای عدم ارتباط با ایران تحت فشار بودند آمریکایی‌ها خود حضور پرقدرتی در این بازار داشتند. برخورد گزینشی و ناصواب مقامات کاخ سفید با تحریم‌های ایران مقوله‌ای پیچیده و دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی است که می‌تواند در بخش‌های مختلف مورد ارزیابی و اظهارنظر قرار گیرد. این تحریم‌ها اگرچه در کوتاه‌مدت به خواست و تمایل مقامات آمریکایی انجامید اما در دراز‌مدت حتی هم‌پیمانان واشنگتن را نیز از حمایت بازداشت و موجب قدرت‌نمایی مجدد تهران در عرصه‌های جهانی شد. البته نباید فراموش کرد که بخشی از قدرت‌گیری مجدد ایران در عرصه‌های جهانی به واسطه روی کار آمدن دولت جدیدی است که شعار ارتباط با جهان را سرلوحه اهداف و برنامه‌های خود قرار داده است. روی کار آمدن این دولت موجب شد آمریکایی‌ها باور قدیمی خود را مبنی بر‌اینکه باید روابط با ایران را حتی در حداقل‌ترین سطح حفظ کرد به یاد آورند چرا که می‌دانند حضور دولتی اعتدال‌گرا در ایران دیگر توجیهی برای رفتارها و سیاست‌های غیرمنصفانه آنها باقی نمی‌گذارد و اگر واشنگتن نتواند همگام با کشورهای اروپایی و همزمان با حضور هیات‌های هم‌پیمان خود در تهران، سطح مناسباتش با ایران را تنظیم کند از گردونه رقابت در بازار تجاری این کشور عقب می‌ماند. البته معتقدم در فضای فعلی نوعی تبادل فرهنگی و تجاری میان دو کشور هر چند به صورت قهری به وجود آمده است که اگرچه سرعت کمی دارد اما می‌تواند در سال‌های آتی از سرعت بیشتری برخوردار شود و به تغییر فضا بینجامد.

 شما می‌گویید آمریکایی‌ها کشورهای ثالث را از تجارت با ایران منع می‌کنند تا خود وارد بازار کشورمان شوند و استنادتان به آمارهای وزارت بازرگانی آمریکاست. اگر این حرف را بپذیریم چرا در همان سال نخست اجرای تحریم‌های یکجانبه یعنی 2011 میزان مبادلات تجاری دو کشور با کاهشی محسوس از 305 میلیون دلار سال 2010 به 234 میلیون دلار رسید. آیا در آن مقطع زمانی مقامات کاخ سفید برای فریب افکار عمومی سطح مناسبات تجاری‌شان با ایران را کاهش دادند و پس از آن در سال‌های 2012 و 2013 آن را به 253 و 315 میلیون دلار رساندند، یا اینکه این اقدام متاثر از سیاست‌های دولت گذشته ایران بود؟
برای بررسی این موضوع باید به ارزیابی موازنه تجاری دو کشور در سال 2013 و سال‌های پیش از آن پرداخت. قطعاً مقامات آمریکایی در برهه‌ای از زمان برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان نسبت به اجرای سیاست‌های ظالمانه و همچنین وادار کردن کشورهای دیگر نسبت به تبعیت از تحریم‌های غیرمنصفانه‌شان اقدام به اجرای محدودیت‌های اقتصادی علیه ایران کردند اما در گذر زمان با آگاهی از کاربردی نبودن این تحریم‌ها تصمیم گرفتند مبادلات تجاری‌شان با ایران را ولو در سطحی نازل از سرگیرند برهمین اساس هم از سال 2012 به بعد ما شاهد افزایش صادرات کالاهای تجاری آمریکا به ایران هستیم. شما باید توجه داشته باشید که این آمار جدای از کالاهایی است که با واسطه و از سوی کشورهای ثالث روانه بازارهای ایران می‌شود که آماری از این مبادلات در دست نیست. البته سیاست دولت‌ها و به ویژه سیاست دولت قبلی نیز در کاهش مقطعی مناسبات تجاری ایران و آمریکا تاثیرگذار بود؛ دولتی که بی‌توجه به نرم‌های حاکم بر روابط بین‌الملل و مناسبات حاکم بر جهان به راحتی به کشورهای دیگر می‌تاخت و اقتصاد کشور را به انحطاط می‌کشاند، برهمین اساس هم است که در گفت‌وگوهای متعدد خود همواره تاکید کرده‌ام که بخش اعظم مشکلات اقتصادی کشور ناشی از ضعف سیستم مدیریتی دولت‌های نهم و دهم بود.

 جالب است با وجود آنکه آمریکایی‌ها در تحریم‌های یکجانبه خود کشورها را از مبادله بازرگانی با ایران منع کرده‌اند اما در سال گذشته این کشور 313 میلیون دلار کالا به ایران صادر کرد و متاسفانه سهم ایران از بازار صدور کالا به آمریکا تنها 2/2 میلیون دلار بود.
متاسفانه این موضوع نشان‌دهنده موازنه منفی در روابط اقتصادی ایران و آمریکاست. البته درست است که تهران و واشنگتن سال‌هاست که با یکدیگر روابط تجاری و بازرگانی ندارند اما اگر قرار بر صدور کالا از یک کشور به کشور دیگر باشد باید این اقدام در سطحی برابر صورت گیرد تا هیچ یک از طرفین متضرر نشوند. اما در مورد خاص آمریکا باید گفت یکی از دلایل موازنه منفی در روابط تجاری دو کشور به دلیل اعمال تحریم‌های ناجوانمردانه غرب و به ویژه ایالات متحده علیه ایران است که موجب شد ما بسیاری از بازارهای خود را در این کشور از دست بدهیم و رقبا با فراغ بال و آسودگی بیشتر جایگزین ایران شوند. با تحریم‌های یکجانبه‌ای که در سال 2011 علیه کالاهای ایرانی صادر شد کشورهایی که با کپی‌برداری از محصولات ایرانی بازاری برای خود دست و پا کرده بودند به سرعت جایگزین محصولات ما شدند. به طور مثال چین، پاکستان و هند و افغانستان در بازار فرش و کشوری مانند اسپانیا در کالای پرسود و منفعتی چون زعفران جایگاه ایران را از آن خود کردند و کالای ما را به کام و به نام خود به ثبت رسانیدند. البته نباید تمامی مشکلات اقتصادی کشور و ناکامی‌هایمان را به این موضوع نسبت دهیم. قوانین ایران نیز در بحث‌های صادراتی چندان کارآمد نیستند و بیشتر مشوق‌های قوی در مقوله واردات هستند. این برعهده دولت و مجلس محترم است که فکری برای حل این مشکل داشته باشند. در دنیایی که صادرات نقش عمده‌ای را در توسعه کشورها دارد ما وضعیت چندان مناسبی نداریم. نفت و کالاهای پتروشیمی هست اما این کالاها تا چه زمان می‌خواهد جور عدم قوت کالاهای دیگر را بر دوش بکشند. همین کمبودهاست که موجب می‌شود ایران در موازنه تجاری با سایر کشورها منفی باشد و با آمریکا نیز تجارت چندان موفقی نداشته باشد.

 مخالفت کشورهای دیگر (رقبا) با توقف اعمال تحریم‌های یکجانبه غرب علیه ایران می‌تواند از این موضوع ناشی شود که آنها نمی‌خواهند بازارهایی را که در غیاب تهران به دست آورده‌اند از دست بدهند؟
قطعاً یکی از دلایلش همین موضوع است که آنها نمی‌خواهند بازاری را که بی‌هیچ تلاشی تصاحب کرده‌اند از دست دهند.

 یکی از این کشورها عربستان است که برای پایداری تحریم‌های یکجانبه غرب علیه ایران تلاش فراوانی می‌کند مثلاً با وجود آنکه بر اساس توافق ژنو بخشی از تحریم‌های نفتی و صنعت پتروشیمی ایران لغو شده است سعودی‌ها با تسلطی که بر فرانسوی‌ها دارند می‌خواهند روند توقف تحریم‌های ایران را به کندی پیش برند. این در حالی است که غول‌های بزرگ نفتی جهان خود دست به کار شده‌اند و برای انعقاد قراردادهای جدید با طرف ایرانی به تهران آمده‌اند. شرکت توتال از جمله شرکت‌های بزرگ نفتی است که در قالب هیات تجاری فرانسه به تهران آمد و برای از سرگیری همکاری‌ها گفت‌وگوهایی با مقامات ایرانی انجام داد.
تجربه نشان داده است که کشورها در روابط اقتصادی‌شان منفعت محور و سود‌محورند نه اخلاق‌محور. با پذیرش این اصل آن وقت چندان سردرگم رفتارهای متناقض کشورهای دیگر نمی‌شویم. اینکه فرانسوی‌ها با وجود حمایت‌های تلویحی دولت‌شان از سعودی‌ها ترجیح دادند به تهران بیایند و با مقامات ایرانی وارد گفت‌وگو شوند و البته موضع‌گیری‌های دولت فرانسه علیه ایران نیز هیچ‌گاه ناقض این اصل نیست که مقامات این کشور در عمل چراغ سبزی به شرکت‌های خودی نشان نداده باشند. معتقدم اظهارنظرها و موضع‌گیری‌های مقامات پاریس بیشتر از باب ساکت کردن آمریکایی‌ها و مخالفان توقف تحریم‌های ایران است. فرانسوی‌ها سیاست سه‌گانه‌ای را در مواجهه با ایران به راه انداخته‌اند. از یک سو به ایرانی‌ها می‌گویند ما برخلاف تمایل آمریکایی‌ها با شما ارتباط داریم؛ و از سوی دیگر از آمریکایی‌ها می‌خواهند برای همراهی در اعمال تحریم‌های ضد ایرانی از آنها حمایت کنند و در نهایت نیز با دلارهای کشورهای عربی بازی می‌کنند. منتفع اصلی این بازی چند سر سود نیز شرکت‌های فرانسوی هستند که می‌توانند تجارت خود را به راه بیندازند و از ‌عدم حضور رقبا بیشترین سود را به دست آورند.
آمارها حاکی از ناکارآمدی سیستم تحریم‌ها در دستگاه حاکمه آمریکا حتی در راستای اعمال فشار بر تجار و بازرگانان این کشور است هرچند که بنده نیز فکر نمی‌کنم مبادلات تجاری ایران و آمریکا بدون کسب رضایت از مقامات کاخ سفید صورت پذیرفته باشد و قطعاً واشنگتن از آنچه به تهران صادر می‌شود، آگاه است. واشنگتن با اشرافی که نسبت به تقاضا‌های شرکت‌های اروپایی برای سرمایه‌گذاری در ایران دارد درصدد افزایش مناسبات اقتصادی با تهران است.

 شرکت‌های فرانسوی نیز همین استدلال را دارند که ما با حمایت دولت متبوع‌مان به تهران آمده‌ایم چرا که در غیر این صورت سفیر کشورمان در همایش اقتصادی ایران و فرانسه سخنرانی نمی‌کرد.
حتماً همین‌طور است. اینها سیاست‌های چندگانه را برای راضی نگه داشتن همه طرف‌هایی که به آنها اشاره کردم در پیش گرفته‌اند.

 فرانسه نخستین کشور اروپایی بود که تحریم‌های گازی ایران را به حالت تعلیق درآورد.
این اقدام به لحاظ روانی تبعات بسیار خوبی برای اقتصاد کشور دارد اما ما باید منتظر نتایج عملی این تصمیم نیز باشیم.

 بنابراین رفت و آمد هیات‌های تجاری کشور‌های دیگر حتی اگر منجر به قرارداد و روابط تجاری نشود نیز در کمرنگ کردن تحریم‌ها تاثیرگذار است؟
بله، فضا را تغییر می‌دهد. رفت و آمد این هیات‌های سیاسی و اقتصادی امکان حضور ایران در فضای تعاملات جهانی را افزایش می‌دهد و جایگاه گذشته کشورمان را به آن بازمی‌گرداند.

 اما این رفت و آمدها با اعتراضات مقامات کاخ سفید همراه شده است. به طوری که با وجود افزایش صادرات محصولات آمریکایی به ایران، مقامات این کشور مدعی هستند که هیات‌های بازرگانی کشورهای دیگر نباید پیش از اجرای توافق ژنو به تهران سفر کنند.
آمریکایی‌ها اعتراض نابجایی دارند چرا که اساس این تحریم‌ها ظالمانه است. آنها اروپایی‌ها را تحت فشار قرار می‌دهند تا هم خودشان در مذاکرات سیاسی امتیاز بگیرند و هم با حضور تجار و بازرگانان کشورهای دیگر منافع احتمالی آتی شرکت‌های آمریکایی در ایران بیش از این به خطر نیفتد. مقامات کاخ سفید می‌دانند که بازار تجاری ایران بسیار وسیع است و یک کشور یا دو کشور نیز نمی‌توانند آن را به تسلط خود درآورند. بنابراین سعی می‌کنند مانند اروپایی‌ها بازی چند سر بردی در این میان داشته باشند. هرچند ادامه سیاست‌های غیرعاقلانه آمریکا در مواجهه با ایران تنها موجب متضرر شدن این کشور می‌شود به طوری که برای مثال در بخش انرژی، آمریکا دیگر فرصت و شانسی برای سرمایه‌گذاری در میدان‌های گازی و نفتی ایران که شرکت‌های اروپایی از همین حالا برای آنها دورخیز کرده‌اند، نخواهد داشت و نظر به آشنایی بیشتر شرکت‌های اروپایی با این میادین و ذخایر نفتی ایران، حتی اگر آمریکا هم‌اکنون نیز به جرگه آنها بپیوندد به علت عدم آشنایی کافی در رقابت‌ها شکست می‌خورد. به همین جهت هم هست که معتقدم در شرایط فعلی تنها آمریکایی‌ها هستند که از پافشاری بر ادامه تحریم‌های ایران متضرر می‌شوند. تجارت بین‌المللی پدیده‌ای ورای بازرگانی کالاست. تجارت بین‌المللی ریشه‌ای عمیق در روابط تجاری دارد و این روابط بر اثر تماس‌ها و گفت‌وگوهای مداوم به وجود می‌آید و از حالت رویا به واقعیت می‌رسد و به دنبال آن است که پروژه‌ها عملی شوند و شرکایی از سراسر دنیا بر روی آنها سرمایه‌گذاری ‌کنند و آنها را توسعه دهند. هنگامی که این پروژه‌ها در دست اجرا قرار می‌گیرند، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، انتقال تکنولوژی، تجارت زیاد کالا و خدمات و تقسیم سود را با خود به همراه می‌آورد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها