تاریخ انتشار:
رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق بازرگانی تهران از چالشهای فاینانس چینی و روسی میگوید
اگر نرخ فاینانس معقول باشد ضرر نمیکنیم
بانک مرکزی به دلیل مسائل تحریم نمیتواند به طور دقیق از جزییات مسائل فاینانس چینی سخن بگوید، به هر شکل آنچه مشخص است بانک مرکزی از طرف ایران و در مقابل چینیها در حال رفع مشکلات فاینانس چین هستند.
توقف فاینانس چینی در یک ماه گذشته حرف و حدیثهای بسیاری به خود اختصاص داده است. با وجود سفر اخیر هیات ویژهای به سرپرستی رئیس کل بانک مرکزی پیرامون همکاریهای اقتصادی ایران و چین و اعلام توافقاتی در خصوص نحوه پرداخت طلب 18 میلیاردیورویی ایران بابت پول نفت از چین به شکل فاینانس اما هنوز مشخص نیست رسماً چه زمانی قرار است فاینانس چینی از سر گرفته شود. اگرچه فعالان اقتصادی ایران در چین پس از سفر هیات ویژه از بانک مرکزی به چین اعلام کردند که ایران با چین بر سر گشایش فاینانس ۳۶ میلیارددلاری توافق کرده و نهایی شده است اما بانک مرکزی بهعنوان متولی در این زمینه از جزییات فاینانس چینی، اطلاعاتی را تاکنون منتشر نکرده است و از طرفی گشایش اعتباری تاکنون برای ورود منابع فاینانس چینی انجام نگرفته است. از سوی دیگر علاوه بر این نیز خبرهایی از توافق ایران با روسیه بر سر فاینانس روسی منتشر شده است اما صحت و سقم آن مشخص نیست. به این بهانه با رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق بازرگانی تهران پیرامون چالشهای فاینانس در شرایط تحریم به گفتوگو پرداختیم. اگرچه محمدمهدی رئیسزاده اعتقاد دارد نباید دولت در این
زمینه عجولانه عمل کند و به شرایط تحمیلی تن دهد.
چندی پیش آقای عسگراولادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین از لغو تعلیق موقت فاینانس چین خبر داده بود. این در حالی بود که بانک مرکزی اعلام کرد هنوز فاینانس چین برقرار نشده است و در حال مذاکره با طرف چینی هستیم. با این حال آقای عسگراولادی اخیراً در چند روز مانده به پایان شهریور اعلام کرد که فاینانس چین تا ۱۵ روز آینده از سر گرفته میشود اما با گذشت این مدت زمان خبری از ورود منابع فاینانس چینی نیست. قبل از اینکه به مسائل وقفه فاینانس با چین بپردازیم بهطور کلی فاینانس چینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
درست است که فاینانس چین منابع خارجی محسوب میشود و برای تامین مالی پروژههای عمرانی کشور است اما در شرایط عادی ما به سمت چینیها نرفتهایم که مبلغ هنگفتی را به شکل فاینانس در قالب تامین مالی پروژههای ایرانی وارد کشورمان کنند. همانطور که میدانید پول صادرات نفتمان است که به علت تحریم در بانکهای چینی بلوکهشده و باید به شکلی این پولها به کشور برگردد. خب، یک راهکار برای ورود پولهای خودمان به کشور از این طریق است که نام آن را فاینانس چینی گذاشتهاند. البته بیشتر از رقم 36 میلیارد دلار گشایش اعتبار که گفته شده بر سر آن توافق شده است، چین بابت پول نفت به ما بدهکار است.
خب، آقای عسگراولادی هم این مساله را مطرح کردهاند که در حال حاضر طلب نفت ایران از چین حدود 50 میلیارد دلار است اما گویا در حال حاضر بر سر پرداخت 36 میلیارد دلار در قالب فاینانس توافق شده است.
بله، همین طور است. اما فاینانس چینی در حقیقت فاینانس داخلی است که توسط منابع خودمان انجام میشود. در حال حاضر گفته میشود که چارهای وجود ندارد و باید به طریقی این پول از چینیها پس گرفته شود. به هر حال پول خودمان است. با وجود آنکه نفت فروختهایم اما پولش را به ما نمیدهند. تا چندی قبل بحث بر سر این بود که چطور از این پول استفاده کنیم. چینیها هم گفتند میتوانیم فاینانس برای ایران انجام دهیم. اکنون نیز میگویند توافقی انجام شده است. به هر حال با توجه به شرایط تحریم مقامات دولتی و بانک مرکزی نمیتوانند جزییات دقیق توافقی را که انجام شده است اعلام کنند. به هر حال آنچه مشخص است ظاهراً دولت به این نتیجه رسیده که به هر طریقی این پول یعنی طلبمان را به شکل فاینانس چینی وارد کشور کند. حال اینکه آنها خود را موظف خواهند کرد که تمام طلب ما را به شکل فاینانس بدهند یا نه. در حال حاضر حرف از 36 میلیارد دلار است و دیگر جزییات آن معلوم نیست.
به هر شکل دولت با فاینانس چینی موافق است اما علت وقفه در اجرای فاینانس یا همانطور که گفته شد علت تعلیق آن چیست؟
از دیدگاه من، علت وقفه افتادن در اجرای فاینانس چینی فشارهای تحریم در بازار پول یا سیستم بانکی در سطح بینالملل است. همانطور که میدانید در حال حاضر ما نقل و انتقال پول به روال عادی در سیستم سوئیفت نداریم. وقتی که سیستم سوئیفت به رویمان بسته است طبیعی است حتی توافق کردن بر سر پرداخت پولی که نزد چین داریم بهصورت تزریق فاینانس به پروژههایمان با مشکل مواجه میشود. در حال حاضر نهتنها فاینانس چینی با وقفه همراه شده، بلکه مبادلاتمان با تنها بانک چینی که با آن کار میکردیم نیز با توجه به فشارهای تحریمی آمریکا، مدتی است که قفل شده است. کونلون بانک در چین که با ما در شرایط تحریم همکاری دارد و البته کارمزد بالایی برای تسعیر ارز اخذ میکند اکنون به دلیل فشارها در این زمینه کمی با چالش مواجه شده است. هرچند مسوولان این بانک گفتهاند این مشکل قابل حل است. البته ما نیز امیدواریم این مشکل جدی نباشد چراکه عمده مبادلات ما با چین از این طریق انجام میگیرد. به هر حال برای انجام فاینانس نیز باید بانکی در چین گشایش اعتبار انجام دهد. به نظر میرسد در حال حاضر تلاشها در این جهت از سوی هر دو طرف هم ایران و هم چین در حال انجام
است. به هر حال بانک مرکزی به دلیل مسائل تحریم نمیتواند به طور دقیق از جزییات مسائل فاینانس چینی سخن بگوید، به هر شکل آنچه مشخص است بانک مرکزی از طرف ایران و در مقابل چینیها در حال رفع مشکلات فاینانس چین هستند و حتی راهکارهای دیگر را بر اساس پیشنهادات دو طرف جایگزین خواهند کرد. به همین جهت مساله فاینانس چین لاینحل نیست و بهزودی برطرف خواهد شد. به هر حال حجم مبالادت دو طرف رقم بالایی است و نمیتواند برای مدت طولانی این گره کور باقی بماند. ظاهراً آنچه مشخص است این فاینانس با رفع مشکلات بانکی بهزودی عملیاتی میشود. در حال حاضر همانطور که گفته شده است توافق اولیه برای گشایش اعتبار 36 میلیارد دلار برای فاینانس پروژههای ایرانی انجام شده است. البته تصور نکنید این مبلغ برای ما بسیار بزرگ است چرا که برای پروژههای کلانی که ما در حوزه نفت و گاز داریم سریعاً پر خواهد شد.
بانک مرکزی به دلیل مسائل تحریم نمیتواند به طور دقیق از جزییات مسائل فاینانس چینی سخن بگوید، به هر شکل آنچه مشخص است بانک مرکزی از طرف ایران و در مقابل چینیها در حال رفع مشکلات فاینانس چین هستند.
اما برخی فعالان اقتصادی درباره علت وقفه در فاینانس چین گفته بودند که بانک مرکزی میگوید؛ پروژههای کافی برای این میزان فاینانس وجود ندارد؛ این در حالی بود که حتی عنوان شد که در حال حاضر ۸۰ پروژه تعریفشده برای استفاده از این فاینانس وجود دارد. شما هم اشاره کردید که اگر بخواهیم از محل فاینانس چین برای پروژههای بزرگ در حوزه نفت صرف کنیم سریعاً پر خواهد شد و به دیگر پروژههای عمرانی نخواهد رسید؟
همان طور که گفتم مساله بر سر مسائل بانکی است. به نظر میرسد بانک مرکزی در حال تلاش است تا به شکلی از طریق راهکارهای دیگری گره از کار فاینانس چینی باز کند. تصور نمیکنم مساله بر سر نبود پروژه باشد. اگر ما بخواهیم پروژههایمان را به شکل جدی با فاینانس به سرانجام برسانیم با انبوهی از آنها در تمام بخشها مواجه خواهیم شد. به طور مثال؛ همین بخش راهآهن که یکی از نیازهای مهم کشور در جهت گسترش و توسعه حمل و نقل و ترانزیت کالا محسوب میشود به مبالغ کلان فاینانس احتیاج دارد تا پروژههایی تعریف شود که خطوط ریلی سراسر کشور به هم متصل شوند. یا در حال حاضر کشور ما با بحران خشکسالی روبهرو است. ما نیاز به تعریف و اجرای پروژههای کلانی در این زمینه داریم تا مانع حادتر شدن بحران بیآبی شویم. مسوولان امر گفتهاند باید برای انجام پروژههای مقابله با خشکسالی در حال حاضر بالغ بر 10 میلیارد یورو هزینه کنند. طبیعی است عمده این پروژهها باید از طریق فاینانس تامین مالی شوند. اتفاقاً چند شب قبل در یک برنامه خبری در تلویزیون دیدم که معاون وزیر نیرو میگوید برای تامین آب بخشی از مناطقی که دچار خشکسالی شدهاند لولههای آب را از صدها
کیلومتر دورتر از آن میخواهند به سمت آن مناطق ببرند. در حالی که امروز در دنیا برای مقابله با خشکسالی و تامین آب مناطق خشکسالیزده این کار را نمیکنند. از روشهای مدرن بهره میگیرند تا هزینهها کمتر شود. در شرایط فعلی ما نیاز داریم که از منابع آبیمان استفاده بهینه کنیم، برای این امر نیاز به تعریف پروژههایی چون آبشیرینکن داریم. اگر بتوانیم سیستم آب شیرینکن را در کنار دریا اجرایی کنیم از این طریق میتوانیم بخشی از مساله بحران بیآبی را حل کنیم. میتوانیم بخشی از فاینانس چین را برای همین منظور اختصاص دهیم و برای اجرای پروژههای بزرگ در این عرصه به کار ببندیم. حال پول نفت را مستقیم نمیتوانیم بگیریم اما میتوانیم به شکلی از فاینانس استفاده کنیم که نیازهای اساسی کشور را پاسخ دهد. همین چند روز پیش بنده شنیدم که در اصفهان کمبود آب باعث شده قیمت هر بطری آب به شدت بالا رود. این امر بسیار نگرانکننده است. در حالی که با اجرای چند پروژه کلیدی میتوانیم مشکل بحران بیآبی را سریعاً مدیریت کنیم.
با توجه به سابقه قبلی در فاینانس چینی در پروژههای عمرانی که در برخی موارد با مشکل مواجه شدند و حتی پروژههایی که در زمینه انرژی و حمل و نقل با فاینانس چینی اجرایی شدند با وقفههای طولانی همراه بودند، به طور مثال چندی پیش در فازهای پارس جنوبی چینیها اخراج شدند و حتی کیفیت اجرای این پروژهها زیر سوال رفته است. آیا با این سابقه میتوان گفت این پروژههایی که قرار است از طریق فاینانس چینی اجرایی شوند از کیفیت و سرعت عمل لازم برخوردار باشند؟ یا اینکه ما در شرایط تحریم به ناچار باید فاینانس چینی را قبول کنیم؟
البته مسوولان یا کسانی که اینگونه قراردادها را امضا میکنند هرگز قبول نمیکنند که در شرایط اجبار این کار را انجام میدهند. بارها گفتهاند که نه، اینگونه نیست. به هر حال ما نیز قصد نداریم قضاوت کنیم. باید دقیقاً بدانیم شرایط قرارداد فاینانس چینی چیست. اخیراً نیز یک هیات هندی به ایران آمد و در خصوص تامین مالی پروژهها با آنها صحبت کردهایم. برخی مدیران بانک مرکزی نیز در نشست اخیر ما حضور داشتند. ما تاکید داشتیم که در قرارداد مذکور آیا مسائلی مطرح خواهد شد که به نفع ما باشد و دچار مشکل نشویم. نماینده بانک مرکزی به ما گفته است صبر کنید قرار است سفری به هند داشته باشیم پس از آن جزییات را با ما در میان میگذارند. پس تا زمانی که ندانیم جزییات قرارداد با چینیها چیست، نمیتوانیم قضاوت کنیم. به هر حال در گذشته اتفاقاتی افتاده است اما در این مورد باید منتظر بمانیم تا مسوولان بانک مرکزی جزییات قرارداد را اعلام کنند. با این حال اکنون ما نمیدانیم نرخ فاینانس با چینیها چقدر توافق شده و برای چند سال است. اما در حال حاضر معلوم نیست که قرارداد فاینانس چینیها بر چه مبنایی است تا بر اساس نرخ آن بگوییم خوب است یا نه.
به نظر شما نرخ فاینانس چین چقدر باشد نرخ معقولی است؟
بستگی دارد فاینانس را برچه مبنایی در نظر بگیریم. اگر بر اساس شیوه صندوق توسعه ملی در نظر گرفته شود، 85 درصد طرف چینی و 15 درصد طرف ایرانی باشد امری معقول است. حتی اگر 80 درصد طرف چینی و 20 درصد ایران باشد باز هم معقول است. اما بیش از این چندان جالب نیست. اما اگر نرخ تعیین کرده باشند در مورد نرخ ارز فاینانس خارجی معمولاً لایبور در نظر میگیرند. نرخ ارز بینالمللی که مشخص است اما اینکه لایبور به اضافه چه رقمی تعیین شود بسیار مهم است. لایبور بهطور معمول در فاینانسهای اروپایی و آمریکایی تا چهار درصد است. البته در موارد معدود لایبور را چهار درصد تعیین میکنند. اما در شرایط تحریم که ما قرار داریم و شاهدیم که بانکها با منابع محدود مواجهاند لایبور به اضافه 14 درصد در قرارداد برخی بانکها مشاهده کردهایم. بنابراین در مورد چین همانطور که گفتم هنوز از جزییات آن خبر نداریم. اگر مسوولان بانک مرکزی یا فعالان اقتصادی در بخش چین در جریان قرارداد هستند اعلام کنند نرخ فاینانس چین با اضافه چه رقم لایبوری تعیین شده است، برحسب آن میتوانیم بگوییم فاینانس چینی در شرایط تحمیلی بسته شده است یا خیر. البته به طور کلی با توجه
به اینکه تاکید کردم چون دولتمان نمیتوانست طلبهایش را به شکل مستقیم از چین بگیرد و با فاینانس کردن پروژههایمان از طریق چین موافقت کرده است طبیعی است اگر در شرایط تحریم نبودیم به شکل رقابتی در این زمینه عمل میکردیم.
به طور کلی در شرایط تحریم پذیرفتن فاینانس منطقی است؟
به هر حال باید در این زمینه تمامی جوانب را بسنجیم. به نظر میرسد دولت و مسوولان امر در شرایط فعلی به این نتیجه رسیدهاند که فاینانس کردن پروژهها به ویژه در حال حاضر که با کمبود منابع مواجهیم امری مناسب است که حداقل وقتی به منابع مالیمان به شکل مستقیم دسترسی نداریم به شکل مناسبی از طریق راهکار دیگر استفاده کنیم. اما از طرف دیگر فعالان اقتصادی و مسوولان امر باید حواسشان جمع باشد تا در شرایط تحمیلی قرار نگیریم. به هر حال کشورمان به پولهای بلوکهشده میرسد قرار نیست که تا ابد تحریم باشیم. از دیدگاه اقتصادی گاهی گفته میشود بهتر است پول در جایی که قفل شده بماند تا در زمان مناسب بتوانیم از آن بهره بگیریم. یا بهتر است فعلاً پولمان در کشوری بلوکه بماند تا اینکه شرایط به ما تحمیل کنند و بگویند مجبورید آن شرایط را بپذیرید. منظورم این است که نباید شرایط تحریم باعث شود که ما عجله به خرج دهیم و چنانچه کالایی بیکیفیت یا کیفیت پایین است، آن را برای تسویه تعهداتمان قبول کنیم. اتفاقاً از دولت آقای روحانی انتظار داریم شرایط تحمیلی را نپذیرد. نباید اجازه داده شود کالای بیکیفیت و تقلبی بهجای پول نفتمان به ما بدهند.
متاسفانه گاه شاهد بودیم برخی کشورها به این بهانه کالاهای بیکیفیت به ما دادهاند. جای تأسف دارد. به طور مثال اخیراً پشم وارد کردند که قلابی و تقلبی درآمده و روی دستمان مانده است. یا نخ آوردهاند، بیکیفیت است و در دستگاه ریسندگی میاندازید تا تبدیل به پارچه شود اما جواب نمیدهد. نباید در این زمینه عجولانه عمل کنیم تا به هر طریقی به پولمان برسیم. ممکن است هر چه زودتر مذاکرات به نتیجه برسد و آن وقت تحریمها بهتدریج برداشته شوند در این شرایط چرا باید خود را به آب و آتش بزنیم تا به پولهای بلوکهشده برسیم. باید شرایطی را انتخاب کنیم که به هیچوجه تحمیلی نباشد و اگر قرار است با فاینانس به بخشی از پولهایمان برسیم حداقل بخشی از نیاز و مشکلات کشور از آن طریق پاسخ داده شود.
البته در حال حاضر به رغم اینکه فاینانس چینی با چالش مواجه شده است خبرهای ضد و نقیضی درباره فاینانس روسی نیز به گوش رسیده است. در این باره چه نظری دارید؟
به هر حال در زمینه همکاریهای اقتصادی و تبادلات مالی در شرایط تحریم نمیتوان تنها معطل یک کشور باقی ماند. اگرچه مشکل با چین طولانیمدت نیست و بهزودی گره از کار فاینانس چینی باز میشود اما معتقدم اینکه فاینانس روسی را همزمان با فاینانس چینی پیش ببریم امر منطقی است. البته درست است بانکهای مطرح روسیه با تحریم مواجهند اما با این حال از طریق بانکهای کوچکتر میتوان با روسیه تبادلات مالی داشت.
دیدگاه تان را بنویسید