بررسی چندوچون محبوبیت اپلیکیشنهای ایرانی در گفتوگو با علیرضا صادقیان
فعلاً کپیبرداری میکنیم
طی هفتههای گذشته خبرهای جالب توجهی از رونق کسب و کارهای اینترنتی به گوش میرسد.
طی هفتههای گذشته خبرهای جالب توجهی از رونق کسب و کارهای اینترنتی به گوش میرسد. بازار برنامهنویسان و توسعهدهندگان اپلیکیشنهای ایرانی چنان پررونق شده که همه نگاهها در حوزه فناوری اطلاعات به این سو معطوف شده است. این اپها در اندروید تنها در تعطیلات دوهفتهای نوروز امسال، بیش از سه میلیارد تومان فروش داشتهاند. چنان که سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیسجمهور نیز در جمع اهالی آیتی حاضر شد و از لزوم حمایت از این صنعت و نیز افزایش سهم شرکتهای دانشبنیان در تولید ناخالص داخلی سخن به میان آورد. به بهانه این جهش در طراحی و فروش اپلیکیشنهای ایرانی، با علیرضا صادقیان موسس و مدیر سامانه «نتبرگ» به گفتوگو نشستهایم. او که دانشآموخته رشته امبیای دانشگاه کلمبیاست، میگوید: «کسب و کار اینترنتی در ایران جای رشد بسیار دارد و با سیاستگذاری مبتنی بر حمایت و توسعه این صنعت، میتوان به شکوفایی آن امید داشت.»
بر اساس آمارهای موجود، بیش از 40 میلیون ایرانی از گوشیهای هوشمند برخوردارند و البته هزینههای بسیاری برای استفاده از اپلیکیشنهایی که به بازار عرضه میشود، صرف میکنند؛ در این میان کسانی که به عرضهکننده این محصول یعنی نرمافزارها تبدیل شدهاند، درآمدهای بالایی کسب میکنند. چنان که برآوردها نشان میدهد، اقتصاد حوزه اپلیکیشنها در سال 2016، با رشد 24درصدی همراه خواهد شد و به 51 میلیارد دلار میرسد و در نهایت تا سال 2020 از مرز 100 میلیارد دلار هم میگذرد. میخواهیم بدانیم ایران در کجای این بازار قرار گرفته است و اندازه فعلی این بازار در ایران چقدر است؟
من برای پاسخ به این پرسش تنها به یک آمار اشاره میکنم؛ بر اساس اعلامهای صورتگرفته، کل درآمد اپاستور که به عنوان بازار اپلیکیشنهای محصولات اپل شناخته میشود در سال گذشته،40 میلیارد دلار بوده است و درآمد گوگلپلی به عنوان بازار اپهای گوشیهای اندرویدی، حدود دو میلیارد دلار تخمین زده میشود. اما بر اساس اطلاعاتی که مدیران کافه بازار در نشریه پیوست ارائه کردهاند، درآمد این سامانه از محل فروش اپلیکیشن حدود 10 میلیون دلار برآورد شده
است و مقایسه این آمارها نشان میدهد برای توسعه این بازار در ایران راه درازی در پیش داریم. مقوله E-Commerce یا شکلگیری کسب وکارهای اینترنتی در ایران به 10 تا 15 سال پیش و زمانی که برای نخستین بار امکان پرداخت اینترنتی پول مهیا شد، بازمیگردد. نخستین بار این امکان در سال 1382 و توسط بانک سامان صورت گرفت. حدود پنج تا شش سال به طول انجامید تا مردم به صرافت گرفتن رمز دوم بیفتند و امورات خود را از طریق این ابزار به انجام برسانند. در این زمینه فرهنگسازی نیز صورت گرفت و البته روند انجام این امورات به صورت آنلاین زمانی شدت گرفت که مردم ترجیح دادند هزینه قبض آب و برق خود را به صورت آنلاین پرداخت کنند. در واقع پرداخت آنلاین از زحمت مراجعه مردم به بانکها کاست. ما از حدود هفت یا هشت سال پیش میدانستیم که بازار کسب و کارهای آنلاین مانند آنچه در سایر نقاط جهان در جریان است - بهرغم آنکه در آن زمان اطمینان کافی به این نوع کسب و کارها وجود نداشت- رشد خواهد کرد؛ در ابتدای زمانی که برخی به کسب درآمد از این راه گرایش پیدا کردند، این نوع کسب و کارها، زیرزمینی به حساب میآمد. بازار این نوع کسب و کارها، البته از یک یا دو
سال اخیر داغتر شده است؛ فعالان این حوزه دو دستهاند، جوانهای کم سن و سال و باانگیزه و گروه دوم نیز شرکتهای بزرگ فروش کالاهای داخلی و خارجی هستند.
اکنون که دیوار تحریمها ترک برداشته و برخی سرویسدهندهها از جمله گوگلپلی ارائه خدمات خود را به ایران از سر گرفتهاند، برای بازار اپلیکیشنها در ایران چه شرایطی را پیشبینی میکنید؟
من البته فکر نمیکنم نبود گوگلپلی مانعی برای شکوفایی این کسب و کار در ایران بوده باشد. به این سبب که اینگونه کسب و کارها مانند گوگلپلی این امکان را فراهم کردهاند که برنامهنویسان یا توسعهدهندگان اپلیکیشن روی این پلت فورم، برنامههایی را طراحی کنند، در معرض فروش یا دریافت بگذارند و از آن کسب درآمد کنند. به عنوان مثال شما در کافه بازار ثبت نام میکنید، اپلیکیشن خود را عرضه کرده، درآمدزایی میکنید و این درآمد به صورت ریالی به شما پرداخت میشود. اما اگر قرار باشد این اقدام از طریق پلتفرمهای خارجی نظیر گوگلپلی صورت بگیرد، لازم است یک حساب خارجی یا کارت اعتباری بینالمللی وجود داشته باشد که شاید برای اکثر برنامهنویسان ایرانی این امر ممکن نباشد. تنها میتوانید اپلیکیشن رایگان عرضه کنید که طبیعتاً کسب درآمد از این طریق ممکن نخواهد بود و نمیتوان آن را کسب و کار نامید. اما در پلتفرمهای ایرانی، اعتماد
کاربران جلب شده و من فکر نمیکنم که گوگلپلی نیز حتی با وجود از سرگیری فعالیت خود در ایران کار آسانی را در رقابت با سامانههای ایرانی در پیش داشته باشد.
وضعیت درآمدزایی و سوددهی این کسب و کار چگونه است؟
طبق آمار یاد شده از سوی کافه بازار، از زمان شروع به کار این فروشگاه، درآمدی در حدود 37 میلیارد تومان تا پایان سال 1394 حاصل شده است که با در نظر گرفتن دلار ۳5۰۰ تومان، میتوان این رقم را بیش از 1۰ میلیون دلار تخمین زد. این ارقام اگرچه چشمگیر هستند، اما به نظر میرسد همچنان جای رشد قابل توجهی در این کسب و کار وجود دارد. گوگلپلی در حال حاضر بیش از دو میلیون اپلیکیشن در خود جای داده و اپاستور نیز دارای حدود دو میلیون و ۳۰۰ هزار اپلیکیشن است. حال آنکه بر اساس اعلامی که مسوولان کافه بازار داشتهاند، برنامهنویسانی که اپلیکیشن تولید کرده و در کافه بازار به فروش میرسانند، درآمدهای ماهانه چندمیلیونی دارند و همچنین تعداد این افراد کم نیست.
فکر میکنید این کسب و کار در ایران تا دستیابی به جایگاهی درخور توجه در سطح جهانی چقدر فاصله دارد؟
به نظر من راهی بسیار طولانی پیشروی این کسب و کار در ایران وجود دارد. در حال حاضر کاری که در این زمینه صورت میگیرد، آن است که ایدههایی را که در خارج از کشور اجرا شده و تا به حال در ایران پیاده نشده، کپی کرده و برای بازار داخلی بومیسازی و تولید میکنیم. برای مثال گروپان آمریکا به همه دنیا سرویس میدهد و ما به عنوان «نتبرگ» این امکان را در بازار داخلی و برای ایرانیها مهیا کردهایم. بنابراین این مدل کسب و کار، ایده جدیدی نبوده و تنها در ایران با نوعی بومیسازی به اجرا درآمده است. به عنوان نمونه دیگر، ایده سرویس سفارش آنلاین غذا در همه کشورها وجود دارد و فعال است. این ایده نیز در کشور پیادهسازی شده و سامانهای نظیر «چیلیوری» در این زمینه سرویسدهی میکند. بنابراین ایدهها در حال حاضر اکثراً جدید نیستند و تنها ممکن است تغییرات جزیی در آن ایجاد شود. هدف این فرآیند اما بازار داخلی و تطبیق این ایدهها در کشور است. بنده اعتقاد دارم که با توسعه این کسب و کار در کشور و نیز استفاده از چاشنی کارآفرینی،
در آینده نزدیک فعالان این عرصه نگاهی بینالمللی خواهند داشت تا هم در کشور مورد استفاده قرار گیرد و هم در سطح جهانی مورد توجه قرار گیرد. برای مثال، برنامه و اپ رایگان «اسکایپ» در سال 2003 و توسط دو فرد با ملیتهای سوئدی و دانمارکی طراحی شد و اکنون با 38 زبان متعدد کاربران گستردهای در سرتاسر جهان دارد؛ کاربرانی که تعداد آنها تا پایان سال 2010 به بیش از 660 میلیون نفر رسیده است. این نرمافزار نمونه یک مدل کسب و کار موفق است که در یک کشور نسبتاً کوچک مطابق با نیازهای بازار بینالملل طراحی شده و سهم آن در بازار تماسهای تلفنی حدود 40 درصد در سال 2014 برآورد شده است.
آیا ساختارهای قانونی مناسب برای حمایت و توسعه اینگونه کسب و کارها در ایران وجود دارد؟
ساختارهایی موجود است، اما این ساختارها صد درصد مناسب و کارآمد نیستند. دلیل آن نیز نوظهور بودن کسب و کارهای اینترنتی است و اینکه قانونگذار همواره عقبتر از بخش خصوصی حرکت میکند. من فکر میکنم هنوز قوانین خاص کسب و کارهای اینترنتی که با اتکا به آن بتوان به توسعه این کسب و کارها امید بست، وجود ندارد. مواردی هم که وجود دارد بسیار قدیمی است و مسائل جاری را بهطور کامل پوشش نمیدهد.
برخی از فعالان اقتصادی این حوزه، بارها نسبت به فضاسازیهای منفی گلایه کردهاند. شما به عنوان مالک یکی از این کسب و کارها، با این نوع نگرشهای منفی مواجه شدهاید؟
بله، جو منفی تا حدودی علیه کسب و کارهای اینترنتی شکل گرفته اما باید توجه داشت که استارتآپها پدیده جدیدی نیستند که به تازگی اختراع شده باشند. باید توجه داشت که کارآفرینی در ایران سابقه چندین هزارساله دارد. حال آنکه اکنون کارآفرینی در بستر اینترنت و تکنولوژی روی داده است. متاسفانه اما استارتآپها در بخش عمدهای از اذهان تا حدودی بد جا افتاده و این باور نادرست وجود دارد که این کسب و کارها قرار است تغییر خاصی ایجاد کنند.
آیا این فضاسازیها میتوانند در برابر توسعه این کسب و کارها به مثابه یک مانع ظاهر شوند؟
بزرگترین مانع موجود، عدم قانونگذاری برای این نوع کسب و کارهاست. در حال حاضر دستگاههای متعددی از جمله وزارت ارتباطات، وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت ارشاد ادعای تولیگری کسب و کارهای اینترنتی را دارند و در این زمینه ابهام وجود دارد و صاحبان کسب و کارها در این وادی سرگردانند. بحث دیگری که میتواند کمککننده باشد، بحثهای مالیاتی است؛ موضوع مالیات بر ارزش افزوده چندان در کشور جا نیفتاده و همچنان موضوع جدیدی است. کسب و کارهای کوچک و خرد شاید چندان عملکرد شفافی نداشته باشند، در حالی که کسب و کارهای اینترنتی چارهای جز شفافیت ندارند و این دلیلی است که دولت باید آنان را مورد حمایت قرار دهد. جوانانی که تازه فعالیت خود را آغاز میکنند، چندان به مسائل مالیاتی آشنایی ندارند و شاید لازم باشد دولت قوانینی را وضع کند که برای این کسب و کارها برای مدتی محدود فرضاً پنج سال، معافیت مالیاتی در نظر گیرند. چرا که رقم مالیات این کسب و کارها در بودجه شاید چندان قابل توجه نباشد، اما میتوانند اشتغال بالایی ایجاد کنند.
در عین حال اشتغالی که این صنایع ایجاد میکنند، بسیار ارزانقیمت است و این در حالی است که صنایع دیگر با صرف دهها یا صدها میلیون تومان برای هر نفر شغل ایجاد میکنند. بنابراین حمایت مالیاتی میتواند بهگونه بسیار اثربخشی در توسعه استارتآپها و ایجاد اشتغال خصوصاً برای جوانان مفید باشد.
اگر اجازه دهید کمی به جزییات بپردازیم؛ به نظر شما نرمافزار بازار چه تاثیری در روند رشد اپهای ایرانی یا فارسی داشته است؟
فکر میکنم کافه بازار تاثیر مهمی گذاشته و اگر سامانههایی مانند کافه بازار وجود نداشت، بازار اپلیکیشنهای داخلی تا این حد داغ نمیشد و جوانان توسعهدهنده یا برنامهنویس تمایل به طراحی اپ نمیداشتند. کافه بازار پلتفورم خوبی است که بستر فروش مناسبی را برای برنامهنویسان عمدتاً جوان کشور فراهم کرده و البته تاثیر بسزای آن در رونق این کسب و کار، همانطور که عرض کردم بر کسی پوشیده نیست.
آیا میتوان به پرداخت وجه خرید اپهای غیرایرانی از طریق شبکه شتاب یا سرویسهای داخلی دیگر امید داشت؟
این امر بهطور کلی بستگی به آن دارد که سیستم شتاب به سیستم بانکی بینالمللی متصل میشود یا خیر. با توجه به شرایط موجود، من این را در آیندهای نزدیک ممکن نمیبینم. همانگونه که طی 30 سال گذشته نیز هیچگاه این شرایط فراهم نبوده است که با کارت شتاب خود در ایران به کسی فرضاً کشور آلمان وجه پول منتقل کنیم که البته شاید این موضوع ارتباطی هم به تحریمها و برجام نداشته باشد.
سامانههایی نظیر نت برگ یا کافه بازار، آیا قصدی برای ورود به بورس در آینده دور یا نزدیک دارند؟
به هر حال بازار سرمایه نیز مزیتهایی دارد که البته نمیتوان از آن غافل بود و ما نیز به آن فکر میکنیم. اما در زمان مناسبی این تصمیم باید اتخاذ شود؛ زمانی که سامانهای مانند نتبرگ به اندازه کافی پخته شده و آمادگی عرضه به بورس را داشته باشد. من فکر میکنم اغلب کسب و کارهای اینترنتی برای ورود به بازار سرمایه هنوز جوان هستند و توسعه بیشتری نیاز دارند.
علاوه بر پختگی کسب و کار، چه ملاحظات دیگری باید رعایت شود؟
به منظور ورود یک شرکت به بازار سرمایه لازم است آن شرکت تمامی اشتباهات روزهای اول خود را پشت سر گذاشته و تجربیات قابل توجهی در این زمینه کسب کرده باشد. زیرا از هنگام ورود سهام شرکت به بورس، دیگر مجال اشتباه وجود ندارد. حال اینکه ورود به بازار سرمایه در زمان نامناسب ممکن است به ضرر شرکت تمام شود. در مورد شرکتهای E-Commerce لازم است دیدگاههای بلندمدتتری وجود داشته باشد و توقعات عمدتاً کوتاهمدت در بورس ممکن است به شرکت ضربه غیرقابل جبرانی وارد کند. بنابراین شرکت باید به حدی از بلوغ رسیده باشد تا توقعات موجود در بازار را برآورده کنند و خریداران بتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند.
دیدگاه تان را بنویسید