اخبار متعدد از دپو شدن محصولاتی چون سیمان، فولاد و کاشی نشان میدهد طرف تقاضا چندان حال و روز خوبی ندارد. با این حال، مروری بر سخنان فعالان بخش خصوصی نیز نشان میدهد طرف عرضه اقتصاد ایران نیز وضعیت مناسبی ندارد. آنها مدتهاست که از مشکلات متعدد در روند تولید خود گلایه میکنند و نبود سرمایه در گردش را معمولاً یکی از اصلیترین مسائل خود بیان کردهاند. اما آیا دسترسی نداشتن آنها به منابع مالیای چون تسهیلات بانکی به مسائلی مانند نرخ سود بانکی مرتبط است؟ آیا با کاهش نرخ سود بانکی میتوان چنین مشکلی را حل کرد؟ اگر اصلیترین مشکل آنها بخش تقاضاست چطور، آیا آن وقت هم میتوان گفت که با کاهش نرخ سود بانکی میتوان مشکل تولید را حل کرد؟ اینها سوالاتی است که محسن جلالپور، رئیس اتاق بازرگانی ایران به آنها پاسخ میدهد. وی در گفتوگویی با تجارتفردا ابتدا از علل پایین بودن تقاضاها برای خرید محصولات سخن میگوید و سپس توضیح میدهد که چطور این مساله بر وضعیت تولید کشور توانسته اثر بگذارد. پس از این، وی از ارتباط کاهش نرخ سود بانکی و حل مشکلات بخش تولید کشور سخن میگوید و در عین حال از تبعاتی که این کاهش نرخ سود
میتواند در پی داشته باشد چشمپوشی نمیکند. به همین دلیل جلالپور تصریح میکند: «من صد درصد اعتقاد دارم که ما باید نرخ سود بانکی را با توجه به شرایط امروز، تورم و فضای موجود هماهنگ و همراه کنیم و این یعنی کاهش نرخ سود، منتها دقت در اینکه این کار چگونه انجام شود و چه مسیری را در پیش بگیریم و چه مولفههایی باید دیده شود که همه جوانب مدنظر قرار بگیرد مهم است. در این مورد باید یک کار علمی، همهجانبه، کارشناسانه و با نگاه به همه ابعاد این قضیه صورت بگیرد.»
ما در حال حاضر در یک سو با مشکلی مثل دپوی محصولاتی چون فولاد، سیمان، کاشی و اقلام دیگر مواجه هستیم و از سوی دیگر فعالان بخش خصوصی خواهان تسهیلاتی برای تامین سرمایه در گردش واحدهای خود هستند که شاید برای حل مشکل دوم آنها، بر کاهش نرخ سود بانکی تاکید دارند. از نگاه شما حل کدام یک از این مسائل باید در اولویت باشد و مشکل اصلی بخش خصوصی چیست؟ آیا مشکل آنها در نبود تقاضاست که به شکل دپوی محصولات بروز یافته یا مساله اصلی آنها در بخش عرضه است که با کاهش نرخ سود بانکی حل شود؟
ببینید بخش خصوصی ما درگیر مشکلات متعدد است و ما نمیتوانیم بگوییم که کدام مشکل، مساله اصلی امروز این بخش است. نرخ سود، نبود تقاضا برای محصولات بخش خصوصی، فضای روانی و فضای فعلی جامعه، بودن در دوره انتظار و وضعیت مالی و توان خرید مردم، هرکدام در بخش تولید کشور ما موثر هستند و نقش دارند. موارد دیگری هم وجود دارد که من دیگر به آنها نمیپردازم تا بیشتر بتوانیم درباره نرخ سود بحث کنیم. درباره نرخ سود یک زنجیرهای از مشکلات شکل گرفته است. در یک مقاطعی از گذشته هرکسی که برای یک یا چند سال آینده خود میخواست برنامهریزیهایی مانند جابهجایی یا ازدواج یا خرید خودرو داشته باشد، با توجه به بالا بودن نرخ تورم و فرض اینکه این رویه ادامه پیدا خواهد کرد برای اینکه در سالهای بعدتر جنس مورد نیاز خود را گرانتر نخرد، دست به پیشخرید یا زودخریدی میزد. یعنی برای چند ماه یا یک سال آینده خود خرید میکردند و این جدای از محصولاتی بود که در آن مقطع کنونی خود نیاز داشتند. اما امروز این وضعیت درست برعکس شده است. یعنی مردم تامین نیازهای روز خود را هم به تعویق میاندازند چه برسد به تامین نیازهای آیندهشان.
فکر میکنید علت این تغییر رفتار مردم چیست و چرا آنها خریدهای خود را به تعویق میاندازند؟
این موضوع سه علت دارد. یک علت آن است که نرخ سود بانکی بیش از نرخ تورم است و مردم فکر میکنند اگر چند ماهی خرید خود را به تعویق بیندازند و این پول را در بانکها سپردهگذاری کنند، پس از چند ماه، هم میتوانند آن محصول را بخرند و هم اینکه سود بیش از تورم را کسب کردهاند. علت دوم آن، دوره انتظاری است که در آن به سر میبریم. یعنی مردم فکر میکنند به تدریج همه موانع در حال گشوده شدن است و محصولات جدید به کشور ما وارد خواهند شد و نهایتاً بهتر است که از نظر کیفیت، مرغوبیت و حتی قیمت صبر کنند تا کالای بهتری را در بازار بخرند. اما علت سوم چیست؟ علت سوم بحث نبود توان خرید مردم است. یعنی خیلیها منتظر هستند که گشایشی در کارها صورت بگیرد تا وضع مالی آنها بهتر شود. مثلاً مجموعهای از فعالان اقتصادی که کار اقتصادی میکنند آنقدر در مضیقه مالی هستند که از صرف کردن هزینههای مالی زندگی خود نیز چشمپوشی میکنند. مثلاً یک فعال اقتصادی در گذشته درباره خودرو اینطور برداشت داشت که یک خودرو هم برای او وسیله مورد استفادهاش خواهد بود و هم اینکه هنگام فروش آن خودرو باز هم میتوانست سودی کند و نهایتاً شرایط برای او مساعد بود و وضعیت
مالی او هم به گونهای بود که میتوانست از طریق تسهیلات، خودرویی تهیه کرده و سود آن تسهیلات را هم پرداخت کند و با توجه به تورمی که در اقتصاد ما وجود داشت در نهایت میتوانست سود کند. اکنون وضعیت دقیقاً برعکس شده است. یعنی هم آن خریدار مثل گذشته نیست و هم آن فعال اقتصادی مانند گذشته نمیتواند با آن نگاه گذشته به بازار روی بیاورد. بنابراین همه اینها دست به دست هم داده و موجب نبود تقاضا برای محصولات در بازار شده است. در واقع ما اکنون تولید داریم و کارخانههای ما در حال تولید هستند اما این محصولات در نهایت روی دستان تولیدکننده باقی میماند. اما باید دید در آینده شرایط برای عرضه مناسبتر محصولات فراهم خواهد شد و شرایط بازار به گونهای خواهد شد که خریدار قدرت انتخاب داشته باشد؟
تقریباً یکچهارم منابع بانکهای ما در معوقات قفل است و همین حدود هم در بدهی دولت به بانکها قفل شده و عملاً توان پرداخت تسهیلات جدید را ندارند، بنابراین چه با نرخ فعلی و چه با نرخ ارزان امکان تسهیلاتدهی برای سیستم بانکی وجود ندارد و چه بسا با کاهش نرخ سود بازارهای کاذب برای آن به وجود بیاید.
پیشبینی خود شما از این وضعیت چیست؟
اینها با توجه به وضعیت امروز چندان قابل پیشبینی نیست اما اگر بخواهیم این حلقه از مسائل و گرفتاریها از هم گسسته شوند باید در همه بخشهای مربوطه همزمان کار کنیم و به تنهایی نرخ سود را پایین آوردن چندان مشکل ما را حل نمیکند. ممکن است کاهش نرخ سود بانکی، برخی مسائل و مشکلات فعالان بخش خصوصی و تولید کشور را حل کند اما همه مسائل و مشکلات را که نمیتواند حل کند. باید هم فضای جامعه همراه شود و هم قدرت خرید مردم افزایش یابد و هم نرخ سود به اندازهای شود که افراد بدانند خرید زودتر کالا به اندازه سپردهگذاری در بانکها برای آنها منافع دارد. اینطور میتوانیم از مقطع فعلی بگذریم.
اگر نرخ سود بانکی کاهش یابد، ممکن است در مرحله بعدی شاهد افزایش اعطای تسهیلات بانکی به بخش خصوصی باشیم. اما ما در این مورد تجارب چندان خوشایندی نداریم. مثلاً در طرح بنگاههای زودبازده که در یک دهه اخیر اجرا شد بیش از 27 هزار میلیارد تومان تسهیلات در قالب همین طرح برای بنگاهها اعطا شد اما در مجموع بانک مرکزی محاسبه و اعلام کرد که از این میزان تنها 30 درصد صرف هدفی شده که از قبل تعیین شده بود. به نظر شما چه تضمینی وجود دارد که بار دیگر چنین تجربههایی البته پس از کاهش نرخ سود بانکی رخ ندهد؟
من به اصل سوال شما اشکالی را وارد میدانم. درباره اینکه اشاره کردید پس از کاهش نرخ سود بانکی، میزان تسهیلات اعطایی به بنگاهها افزایش مییابد باید بگویم برای این کار باید منابعی در بانکها باشد که بعد پرداخت شود و بگوییم تسهیلاتی اعطا شده است. امروز میزان تقاضای دریافت تسهیلات بانکی با همین نرخ سود بالای فعلی پشت در بانکها زیاد است. اینکه امروز ما با همین نرخ سود نمیتوانیم نیاز دریافت تسهیلات بانکی بخش خصوصی را تامین کنیم، نشان میدهد ما دچار گرفتاریهای دیگری هستیم و همزمان با کاهش نرخ سود بانکی، باید افزایش سرمایه بانکها و کفایت سرمایه، موجودی و شرایط مالی بانکها را هم مدنظر قرار دهیم، وگرنه با کاهش نرخ سود بانکی عملاً شرایط جدیدی به وجود میآید که صفهای پشت درهای بانکها طولانیتر میشود و بانکها هم با مشکلات بیشتری مواجه خواهند شد.
توجه کنید در مقطع فعلی با وضعیت نرخ سود 21درصدی که البته همین نرخ هم امروز اعمال نمیشود و ما در بانکهای خصوصی شاهد هستیم 25 تا 27 درصد سود میگیرند، صفهای طویلی برای دریافت تسهیلات وجود دارد. در این مورد ما هم در شورای پول و اعتبار و هم در گفتوگو با رسانههای مختلف به این مساله اعتراض کردهایم اما به هرترتیب هنوز این مساله وجود دارد و ساماندهی نشده است. نکته جالب میزان تقاضاها برای دریافت تسهیلات در همین شرایط مورد اشاره است. آن وقت در این شرایط حالا فرض کنید که با کاهش نرخ سود بانکی وضعیت این صفها چگونه خواهد شد؟ بنابراین اینطور نیست که بتوانیم بگوییم صرفاً چون نرخ سود بانکی کاهش مییابد میزان تسهیلات اعطایی از سوی بانکها هم بیشتر میشود، چون اصلاً پولی در بانکها وجود ندارد که بخواهند با نرخهای جدید به متقاضیان پرداخت کنند. با همین نرخ سود بالای شرایط فعلی هم امکان پرداخت تسهیلات وجود ندارد که ما بخواهیم این را بگوییم که پس از کاهش نرخ سود میزان پرداختی تسهیلات افزایش مییابد. حرف من این است که همین الان هم یکی از حلقههای اصلی مشکلات ما، مسائلی مانند کفایت سرمایه بانکها و موجودی پایین بانکها
و وضعیت امروز سیستم بانکی کشور ماست که توان تسهیلاتدهی را ندارند. تقریباً یکچهارم منابع بانکهای ما در معوقات قفل است و همین حدود هم در بدهی دولت به بانکها قفل شده و عملاً توان پرداخت تسهیلات جدید را ندارند، بنابراین چه با نرخ فعلی و چه با نرخ ارزان امکان تسهیلاتدهی برای سیستم بانکی وجود ندارد و چه بسا با کاهش نرخ سود بازارهای کاذب برای آن به وجود بیاید.
به نظر شما میزان بهینه نرخ سود را میتوان تعیین و مشخص کرد که مثلاً نرخ سود به چند درصد تقلیل پیدا کند برای بخش خصوصی و تولید کشور مناسب خواهد بود؟
امروز ما قبل از اینکه مساله نرخ سود بانکی را حل کنیم، باید مساله سرمایه بانکها را مدنظر قرار دهیم و برای حل آن تلاش کنیم. یعنی افزایش سرمایه بانکها که در لایحه بودجه امسال هم آمده بود اما مجلس به هر دلیلی تصویب نکرد امروز باید مدنظر قرار میگرفت، چون بانکها با این شرایط، نمیتوانند حتی وضعیت فعلی خود را ادامه دهند. اگر وضع سرمایه بانکها را روشن کنیم و نهایتاً شرایط جامعه را بهبود دهیم و آن نرخ بینبانکی کاهش پیدا کند و نرخ سود به صورت طبیعی خودش کاهش بیابد، آن وقت این امید وجود دارد که این نرخ در خود بازار مشخص شود. اما من اعتقاد دارم امروز نرخ سود دستوری بازار را در واقع به یک بازار کاذب تبدیل میکند و این بازار دچار گرفتاریهای جدید از جمله رانتها و فسادها میشود و نهایتاً باعث خواهد شد یکسری از افراد از یکسری امکانات و مزیتهایی بهره ببرند و عملاً ما به آن شرایطی که مدنظر داریم نرسیم.
در واقع نگرانیهای شما تنها از ناحیه بخش تولید نیست و فکر میکنید که ما با کاهش نرخ سود اتفاقها و تبعاتی را هم در بخش سیستم بانکی شاهد خواهیم بود و مشکلاتی برای سیستم بانکی به وجود خواهد آمد.
ببینید خود سیستم بانکی که امروز با مشکلات متعددی مواجه است و مشکلات سیستم بانکی مساله نرخ سود نیست، مساله کفایت سرمایه، معوقات بانکی، مطالبات سیستم بانکی از دولت، مسائل مربوط به همکاریهای خارجی و موارد اینچنینی دیگر است. امروز سیستم بانکی ما بهروز نیست و این سیستم امروز در پرچالشترین و گرفتارترین دورههای کاری خود به سر میبرد.
آن وقت در این شرایط به نظر شما انتظار بجایی از سیستم بانکی است که مثلاً بخواهیم نرخ سود بانکی را برای حمایت از تولید کاهش دهد؟
اگر مساله سیستم بانکی کشور است که باید به همه مسائل و چالشهای این نظام توجه کنیم و هر کدام را شرح دهیم اما موضوع کاهش نرخ سود بانکی تنها مربوط به سیستم بانکی نیست و بخش تولید را هم باید مدنظر قرار داد.
به عنوان یک عضو شورای پول و اعتبار فکر میکنید با کاهش نرخ سود بانکی چه اتفاقهایی برای سیستم بانکی رخ میدهد؟ شما پیش از این هشدار داده بودید که با این کاهش نرخ سود ممکن است مشکلاتی مانند فعالتر شدن موسسههای مالی غیرمجاز اتفاق بیفتد.
چون نظارت و کنترلی روی این موسسههای مالی غیرمجاز نیست و بعضی از گرفتاریها مانند مشکلات پیشآمده برای ثامنالحجج و مجموعههایی مانند میزان را شاهد بودیم، این بار هم امکان دارد دوباره با هجومی که به بازار میآورند مشکلات و گرفتاریهای جدیدی خلق شود. یعنی همان طور که ابتدا عرض کردم، این یک مساله و معادله یکمجهولی نیست که ما فکر کنیم چون نرخ سود بانکی بالاست، بنابراین ما شرایط نبود تقاضا و رکود را داریم. نه، اینطور نیست. بلکه این مساله نرخ سود بانکی با دهها آیتم دیگر که من چند مورد آن را نام بردم، ارتباط دارد. تقاضا در بازار، توان خرید مردم، فضای انتظاری مردم در بازار، مسائل و گرفتاریهای بانکی در موسسههای غیرمجاز، ارتباطات بانکی در دنیا و موارد مشابه دیگر، همه اینها از جمله موارد مرتبط با نرخ سود است. ببینید مسالهای که ما سالهای گذشته داشتیم و امروز هم با آن درگیر هستیم و منتظر بودیم که پس از اجرایی شدن برجام به وجود بیاید این بود که مساله فاینانسها و استفاده از امکان مالی دنیا را داشته باشیم، اما امروز بانکهای ما با توجه به اینکه استانداردها و شرایط لازم را برای بهرهبردن از این امکان ندارند،
نتوانستهاند بعد از برجام از این مزیت استفاده کنند. هنوز تا به امروز ما در استفاده از سرمایههای خارجی و فاینانسهای خارجی موفق نبودهایم و این هم مسالهای است که باید به آن توجه شود. من چند روز پیش وقتی که به حضور نمایندههای مجلس رسیدم در جلسه با آنها گفتم که کشور به نقطهای رسیده که باید یک تصمیم جدی و مشخص تدوین و یک استراتژی مشخص با نگاهی نو برای اقتصاد کشور تعریف شود. این به جهت آن است که بخشهای نیازمند به توجه در اقتصاد ایران آنقدر زیاد است که اگر به هرکدام از آنها توجه کنید ممکن است مساله بخش دیگر اجازه ندهد که شما در عملکردتان موفق باشید. یا ترمیم آن مساله ممکن است ضرباتی را وارد کند که ممکن است هزینه این ضربات، بیش از آن ترمیم نصیب بخش مربوطه کند. مثلاً در مورد همین بخش نرخ سود اگر ما با دقت عمل نکنیم و دوباره این اتفاق رخ دهد که سپردههای بانکی از بانکها به موسسههای غیرمجاز هدایت شود آن وقت مشکلات دوچندان خواهد شد. اکنون در خیلی از بانکها، تنها سپردههای مردم است که سرمایه آنها محسوب میشود و عملاً جز این سپردههای مردمی دیگر سرمایهای ندارند. آن وقت اگر سپردههای مردمی از این بانکها خارج
شود، دچار یک خلأ جدی سرمایهای و مالی و پولی خواهند شد و از آن سو اگر این سپردهها به سمت موسسههای مالی غیرمجازی که به هیچ وجه نظارتی روی آنها نیست برود شاهد گرفتاریهایی مانند مشکلات ثامنالحجج و میزان خواهیم بود و این مساله، یک خسارت جدی به دنبال خواهد داشت که این خسارت بیش از فایدههای کاهش نرخ سود است.
بنابراین من صد درصد اعتقاد دارم که ما باید نرخ سود بانکی را با توجه به شرایط امروز، تورم و فضای موجود هماهنگ و همراه کنیم و این یعنی کاهش نرخ سود، منتها دقت در اینکه این کار چگونه انجام شود و چه مسیری را در پیش بگیریم و چه مولفههایی باید دیده شود که همه جوانب مدنظر قرار بگیرد مهم است. در این مورد باید یک کار علمی، همهجانبه، کارشناسانه و با نگاه به همه ابعاد این قضیه صورت بگیرد.
در واقع شما به مکملهای اجرای سیاست کاهش نرخ سود اشاره میکنید اما اولویتبندی مهم است. اینکه ما باید ابتدا سراغ اصلاح نظام بانکی برویم یا کاهش نرخ سود برای حمایت از تولید؟ فکر میکنید با اولویتبندی زمانی اگر بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم، با توجه به کاهش اخیر نرخ سود بانکی چه زمانی فضا برای کاهش مجدد نرخ سود بانکی مناسب است؟
من فکر میکنم اکنون کشور و اقتصاد ایران به جایی رسیده که همه این موارد باید همین امروز در اولویت قرار بگیرند. اقتصاددانان، مسوولان اقتصادی کشور، تیم اقتصادی دولت و همه حاکمیت باید همه این موارد را در نظر داشته باشند تا یک تصمیم کلان بگیرند. من در جلسه اخیر با نمایندههای مجلس هم مطرح کردم که امروز و فردا کردن و معطل گذاشتن این تصمیمهای اقتصادی هیچ فایدهای که ندارد، هیچ، بلکه صدمات جدی جبرانناپذیری به اقتصاد کشور ما وارد خواهد کرد.
در واقع فکر میکنید مثلاً همین امروز میتوانند نرخ سود بانکی را کاهش دهند؟
من این حرف را نمیزنم که امروز فقط نرخ سود بانکی را کاهش دهیم بلکه من عرض میکنم همین امروز باید بنشینند و در مورد مساله سرمایه بانکها، چالش نرخ سود بانکی، گرفتاریهای موسسههای مالی غیرمجاز، موضوع همکاریهای خارجی بانکها، مساله کیفیت و تولیدی که در کشور دارد اتفاق میافتد و مسائل متعدد دیگر بحث کنند و تصمیم بگیرند. در اقتصاد امروز ما، همه اینها به هم پیچیده شدهاند و به تنهایی نمیتوان درباره یکی از آنها تصمیم گرفت و آن مساله را حل کرد. اگر قرار باشد هرکدام از اینها را به تنهایی حل کنند شاید مشکل آن بخش حل شود اما ضررهای آن برای بخشهای دیگر ممکن است پررنگتر و مشخصتر باشد. همه موارد در این بسته باید با هم دیده شود و برای همه آنها با توجه به موارد دیگر تصمیمگیری کرد.
دیدگاه تان را بنویسید