شناسه خبر : 16084 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا تداوم روند فعلی به حباب قیمتی می‌انجامد؟

فنر جمع‌شده بورس آزاد شده است

این روزها نگاه‌های زیادی از سرمایه‌گذاران به تابلوی معاملاتی بورس دوخته شده است.

این روزها نگاه‌های زیادی از سرمایه‌گذاران به تابلوی معاملاتی بورس دوخته شده است. جایی که چند وقتی است اخبار صعود‌های قابل توجه شاخص کل بازار سهام در سکوت معاملاتی بازارهای طلا و ارز در کانون توجه‌ها قرار گرفته است. همین امر بهانه‌ای برای گفت‌وگو با محمد اقبال‌نیا استاد گروه مالی دانشگاه شهید بهشتی و مدیر عامل کارگزاری حافظ شد. او معتقد است ما در یک سال گذشته تاوان اشتباهات سنوات دورتر را به صورت یکجا دادیم و چند وقتی است با ترسیم شرایط جدید و باز شدن افق‌های تازه برای فعالان اقتصادی، فنر جمع‌شده بورس آزاد شده است. وی معتقد است بازار کنونی حبابی نیست اما ورود پول‌های افراد غیر‌حرفه‌ای ممکن است موجب بروز حباب در برخی صنایع یا کل بورس در آینده شود.

***

حجم و ارزش بالای معاملات در روزهای پس از انتخابات اخیر را چگونه توجیه می‌کنید؟ رکوردهای پیاپی شاخص‌های بورس در اثر چه عواملی به وجود آمده‌اند؟
تغییر آرایش سیاسی کشور و برنامه‌هایی که رئیس‌جمهور منتخب ارائه کرده است؛ افق‌های تازه‌ای را برای فعالان اقتصادی ترسیم کرده است. نماگرهای بورس به عنوان شاخص‌های پیشرو اقتصاد ترجمان انتظارات صاحبان سرمایه در مورد چشم‌انداز آتی کشور و وضعیت صنایع و بنگاه‌های اقتصادی است. طبیعی است در چنین شرایطی جریان سرمایه تغییر کند و برخی صنایع و شرکت‌ها که قبلاً کمتر مورد اقبال بودند مجدداً مورد توجه قرار گیرند. صنعت بانکداری، تجهیزات و واسطه‌گری مالی نمونه‌هایی از این دست هستند که در روزهای اخیر مورد توجه ویژه فعالان بازار سرمایه قرار گرفته‌اند. تحولات سیاسی کشور در کنار افزایش شاخص عمومی قیمت‌ها در یک سال اخیر موجب شده تا فنر جمع‌شده بورس آزاد شود و قیمت‌های سهام و شاخص‌های بورس در جهت جبران عقب‌ماندگی ناشی از کاهش ارزش پول ملی اصلاح شوند. البته نباید از یاد ببریم رشد شاخص‌های بورس در روزهای اخیر لزوماً به معنای تحول معنی‌دار در وضعیت واقعی اقتصاد و بنگاه‌ها در شرایط فعلی نیست؛ بخشی از این رشد مرهون بهبود انتظارات نسبت به آینده و بخش دیگر آن رشد اسمی و نه واقعی است. زیرا در شرایط تورمی بنگاه‌ها با تاخیر اجازه افزایش نرخ فروش محصولات خود را اخذ کرده‌اند و می‌توانند صعود هزینه‌های تولید را جبران کنند که حتی با ثابت فرض کردن حاشیه سود تولید؛ مبلغ اسمی سود افزایش می‌یابد. طبیعی است در چنین شرایطی قیمت‌های سهام و شاخص‌های بورس هم رشد کند.

 شاخص‌هایی که بورسی را دچار پدیده حباب کند، چیست؟ برای مثال برخی نسبت P/E بالا را نشانه‌ای از این امر می‌دانند. راهکار جلوگیری از آن چیست؟
پدیده حباب به زبان ساده به شرایطی اطلاق می‌شود که قیمت دارایی‌ها در اقتصاد به صورت معنی‌داری بالاتر از ارزش ذاتی آنها معامله شود؛ قیمت‌ها در دوره زمانی کوتاهی به صورت سرسام‌آور و غیر‌منطقی رشد کرده و سپس در دوره کوتاهی سقوط می‌کند یا اصطلاحاً حباب می‌ترکد که موجب زیان سنگین سرمایه‌گذاران احساسی می‌شود. معمولاً احساسات و هیجانات زودگذر و مقطعی در شکل‌گیری پدیده حباب موثر است. بنابراین اگر رشد قیمت‌ها و شاخص‌های بورس به صورت دسته‌جمعی و بدون پشتوانه تحلیلی و منطقی و در فضایی احساسی و به دور از واقعیت‌های اقتصادی در مدت زمان کوتاهی صورت گیرد؛ باید نگران شکل‌گیری حباب باشیم. افزایش P/E لزوماً به معنای شکل‌گیری حباب نیست. زمانی که P/E یک شرکت یا صنعت افزایش می‌یابد به معنای آن است که سهامداران انتظار دارند سود شرکت یا صنعت مورد نظر در آینده افزایش معنی‌داری داشته باشد. در واقع P/E همان شاخص انتظارات آتی در مورد یک شرکت یا صنعت است که علاوه بر سود مورد انتظار آتی از عوامل اقتصادی و تورم هم تاثیر می‌پذیرد. هرچند در شرایط حبابی شاهد رشد این نسبت هستیم لیکن بالا بودن P/E به تنهایی پدیده حباب را نشان نمی‌دهد. چنانچه بالا رفتن P/E مبتنی بر انتظارات درست نسبت به سودهای آتی باشد کاملاً منطقی و قابل توجیه است. مثلاً در شرایطی که یک شرکت طرح توسعه دارد و انتظار داریم سود سنوات آتی آن رشد کند؛ افزایش P/E جاری سهم کاملاً منطقی است زیرا این نسبت ساده صرفاً بر سود سال جاری شرکت تاکید دارد و با بهره‌برداری از طرح توسعه و افزایش سودآوری شرکت در آینده شاهد تعدیل آن خواهیم بود.
برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب باید بر احساسات و هیجانات غیرمنطقی سرمایه‌گذاران غلبه کرد و آنها را از خوش‌بینی مفرط و دیوانه‌وار وارد مسیر واقعیت کرد. اطلاع‌رسانی به سهامداران، گوشزد کردن واقعیت‌ها و افزایش عرضه سهام می‌تواند برخی راهکارها در این زمینه باشد. صدور اطلاعیه‌های شفاف‌سازی و یا تغییر در دامنه نوسان قیمت از دیگر اقداماتی است که بعضاً در مواجهه با پدیده حباب مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان نمونه در سال 1383 که شرایط بورس بسیار هیجانی بود و مسوولان نگران شکل‌گیری حباب بودند؛ برای دوره محدودی سهام اجازه افزایش قیمت نداشت و صرفاً می‌توانست کاهش یابد! در دوره بسیار محدودی هم شاهد حذف حد نوسان قیمت بودیم تا با دادن شوک به بازار؛ سرمایه‌گذاران بدون تفکر و به صورت توده‌وار در صف‌های خرید سهام قرار نگیرند. در دوره‌های قبل‌تر نیز بعضاً شاهد محدود شدن دامنه نوسان به یک ریال برای سهام سیمانی بودیم. این اقدامات در جهت غلبه بر احساسات سرمایه‌گذاران و وادار کردن آنها به تفکر بیشتر از جانب مقام ناظر بازار صورت گرفته تا مانع حبابی شدن قیمت‌های سهام شوند.

با توجه به یک‌سوم شدن ارزش پول ملی در چند ماه گذشته، آیا قیمت‌ها در بازار سهام به سمت حبابی شدن در حرکت است؟ برخی از فعالان بازار معتقدند، رشد اخیر نماگرهای بازار سهام، حبابی نبوده ولی صعودهای هزار واحدی در هر روز می‌تواند به این پدیده منجر شود. نظر شما چیست؟
برای جلوگیری از شکل‌گیری حباب باید بر احساسات و هیجانات غیرمنطقی سرمایه‌گذاران غلبه کرد و آنها را از خوش‌بینی مفرط و دیوانه‌وار وارد مسیر واقعیت کرد. اطلاع‌رسانی به سهامداران، گوشزد کردن واقعیت‌ها و افزایش عرضه سهام می‌تواند برخی راهکارها در این زمینه باشد

کاهش ارزش پول ملی و پدیده تورم موجب شده تا سود شرکت‌ها به صورت اسمی افزایش یابد؛ در نتیجه تعدیل شدن قیمت‌های سهام در واکنش به این مساله طبیعی است. همین امر موجب شده شاخص‌های بورس همگام با تورم و افت ارزش پول ملی در یک سال اخیر دو برابر شود. اما مساله‌ای که در روزهای اخیر تا اندازه‌ای نگران‌کننده است رشد سریع و هیجانی قیمت‌ها در مدت زمان کوتاه است که در صورت تداوم این روند می‌تواند ما را در آستانه شکل‌گیری حباب قرار دهد. خصوصاً اینکه با رکود بازارهای موازی شاهد سرازیر شدن نقدینگی از سایر بازارها به سمت بورس هستیم. این پول‌های ناوارد ممکن است موجب بروز حباب در برخی صنایع یا کل بورس در آینده شوند. البته ناگفته نماند ما در حال حاضر به هیچ وجه حباب نداریم بلکه قیمت‌های سهام که قبلاً بسیار کمتر از ارزش ذاتی معامله می‌شد در حال حاضر در سایه تلقی فعالان بازار از کم‌ شدن ریسک‌های سیستماتیک و دورنمای مثبت آتی به ارزش ذاتی نزدیک شده است.

اینکه سهام کوچک بازار نیز همگام با بزرگان بورس رشد نامتعارفی پیدا کرده‌اند، نشانه چیست؟
سهام کوچک به دلیل عدم شفافیت کمتر از حیث اینکه کمتر مورد تجزیه و تحلیل بازیگران بزرگ بازار قرار می‌گیرد با ریسک بالاتر می‌تواند بازده بالقوه بیشتری را نیز به ارمغان آورد. این موضوع مختص بورس ما نیست و در تمام بورس‌های دنیا مشاهده شده است. البته سهام کوچک بیشتر در معرض دستکاری قیمت قرار دارد و می‌تواند بستر سفته‌بازی قرار گیرد.

عده‌ای کاهش قیمت‌ها در بازارهای ارز و طلا را نشان از رکود معاملات و حرکت نقدینگی از این بازارها به سمت بورس تفسیر می‌کنند. ارزیابی شما از جریان سرمایه‌گذاری‌های فعلی چیست؟
کاهش قیمت‌ها در بازار طلا و ارز معلول شرایط اقتصاد جهانی و ثبات نسبی نرخ ارز در روزهای اخیر است. چشم‌انداز و انتظارات آتی به گونه‌ای است که سفته‌بازان چندان امیدی به کسب سود در این بازارها ندارند؛ لذا در چنین شرایطی طبیعی است که بخشی از نقدینگی سرگردان جامعه راهی بورس شود که اتفاق بسیار مبارکی است. البته مشروط بر آنکه بتوان این نقدینگی را در بازار سرمایه مدیریت و ماندگار کرد.

یکی از دلایلی که باعث 10 برابر شدن تولید ناخالص چین در دهه گذشته شده است، پایین نگه داشتن ارزش پول ملی است. آیا این سیاست ناخواسته در ایران نیز می‌تواند به تولید داخلی و رونق صنایع بورسی کمک کند؟ یا برای نرخ ارز باید سیاست دیگری در پیش گرفت؟
صرف پایین نگه داشتن ارزش پول ملی، تولید قوت نمی‌گیرد. بلکه قبل از هر چیز مهیا بودن فضای کسب و کار، ثبات اقتصادی و سیاسی و پرهیز از بروز شوک‌های اقتصادی برای رونق تولید و اقتصاد لازم است. سقوط ارزش پول ملی در یک سال اخیر، فضای اقتصادی را ناامن کرد و موجب فراری دادن نقدینگی از سیستم بانکی و تولید به سمت بازارهای کاذب و دلالی شد و به تولید و رشد اقتصادی ضربه زد. کاهش ارزش پول ملی حسب لزوم باید همراه با برنامه و نه اجبار باشد. ما در یک سال گذشته تاوان اشتباهات سنوات دورتر را به صورت یکجا دادیم. کاهش تدریجی ارزش پول ملی متناسب با مابه‌التفاوت تورم داخلی با جهانی می‌تواند راهکار بهتری باشد. البته در این میان برنامه‌ریزی در جهت کنترل اصولی نقدینگی و رعایت انضباط مالی از جانب دولت و بانک مرکزی در جهت کنترل تورم، پایین آوردن نرخ بهره بانکی و مهیا کردن بستر رشد اقتصادی کلیدی است.

‌اولویت‌های انتظارات فعالان بورس از دولت آینده چیست؟
شاید در یک کلمه بتوان گفت «ثبات». ثبات در همه ابعاد. از اقتصاد گرفته تا سیاست داخلی و بین‌الملل.

با توجه به انتظارات بالای فعلی از دولت آینده و این موضوع که رونق اقتصادی به سرعت میسر نیست، تا چه میزان می‌توان همین معاملات پرحجم و مثبت را برای چند ماه آینده نیز متصور بود؟
در هفته‌های آینده شاهد روشن ‌شدن دقیق‌تر برنامه‌های دولت آتی و ترکیب کابینه خواهیم بود. اظهار‌نظرهای دست‌اندرکاران دولت آتی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری انتظارات و جهت شاخص‌های بورس داشته باشد. در این میان رکود بازارهای موازی و وضعیت نرخ ارز هم تعیین‌کننده خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها