تاریخ انتشار:
اعتمادبهنفس خریداران در بازارهای نفت و طلا
ارز و سهام بر لبه مرز حیاتی
هفته گذشته در حالی به پایان رسید که بازارهای داخلی گرفتار مرزهای مهم حمایتی و مقاومتی بودند. بهطوری که بورس تهران به شدت در کف ۶۱ هزارواحدی حمایت میشد و سهامداران حقوقی بهطور جدی از سهام خود که عموماً شرکتهای بزرگ بورسی را شامل میشدند، حمایت میکردند.
هفته گذشته در حالی به پایان رسید که بازارهای داخلی گرفتار مرزهای مهم حمایتی و مقاومتی بودند. بهطوری که بورس تهران به شدت در کف 61 هزارواحدی حمایت میشد و سهامداران حقوقی بهطور جدی از سهام خود که عموماً شرکتهای بزرگ بورسی را شامل میشدند، حمایت میکردند. در بازار ارز اما، سطح 3500تومانی مقاومت قدرتمندی نشان میداد. بهطوری که به رغم تشدید تقاضای ارز، همچنان این سطح روانی در برابر افزایش بیشتر مقاومت میکرد. به نظر میرسد بازار تهران نیز مشابه بسیاری از بازارهای نوظهور که طی یکی، دو سال اخیر درگیر جنگ ارزی (کاهش ارزش پول ملی به منظور توسعه صادرات) هستند باید به افزایش نرخ ارز تن دهد. امری که هرچند با نظر سیاستگذاران پولی همخوانی ندارد، اما فعالان بازار نظر متفاوتی درباره آن دارند. بازار سکه اما وضعیت متفاوتتری را سپری میکند و به نظر میرسد تمایلی برای حرکت پویا از خود نشان نمیدهد. بهطوری که حباب قیمتی در این بازار منفی شده است؛ به عبارت دقیقتر، قیمتهای بازاری از ارزش ذاتی آن که ضریبی از قیمت اونس طلای جهانی در نرخ ارز است پایینتر آمدهاند. این موضوع بر کمبود تقاضا در این بازار و عدم تمایل فعالان
عمده به جهشهای ناگهانی قیمتی تاثیر گذاشته است. شاید نوسانات اخیر بازارهای اثرگذار بر سکه، یعنی ارز و طلای جهانی، هنوز نتوانسته اطمینان کافی به رشد متوازن قیمت سکه را در میان فعالان این بازار ایجاد کند؛ در این میان، نزدیک شدن به ماه محرم نیز که عموماً کاهش تقاضای بازار طلا را در کشورمان به همراه دارد این حرکت کُند را تشدید کرده است.
از سوی دیگر، بازارهای جهانی، به ویژه در حوزه طلا و نفت با خوشبینیهایی همراه بودند. در بازار طلا سه عامل مهم از قیمتها حمایت کردند. نخستین و مهمترین این عوامل، آمارهای ضعیف اقتصاد آمریکا بود که در کنار ضعف اقتصاد جهانی، احتمال افزایش نرخ سود توسط فدرالرزرو تا پایان 2015 را به شدت کاهش داد. این موضوع که همزمان شاخص دلار آمریکا را کاهش داد، اکنون جسارت خریداران طلا را نیز افزایش داده و بازگشت قیمت اونس به محدوده 1150دلاری را رقم زده است. در بازار نفت نیز، شرایط بهگونهای رقم خورده است که خریداران به این بازار ورود پیدا کردهاند. هرچند کاهش نرخ رشد اقتصاد جهانی در پیشبینی جدید صندوق بینالمللی پول (IMF) به چشم میخورد، اما بازار نفت به این سیگنال که عموماً به معنای کاهش تقاضا از آن برداشت میشد توجهی نکرد و نفت برنت به کانال 50دلاری بازگشت. فارغ از پیشبینی افت نرخ رشد اقتصاد جهانی که عموماً از جانب اقتصادهای نوظهور (به دلیل افت شدید قیمت کالاهای پایه) رقم خورده بود، بازار نفت با انتظارات جدیدی از سمت عرضه همراه شد. به عبارت دقیقتر، بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار نفت، روند رشد تولیدات نفتهای
غیرمتعارف (بهطور خاص شیل آمریکا) را کاهشی ارزیابی کردهاند. از سخنان البدری، دبیر کل اوپک مبنی بر آنکه رشد تولیدات نفتهای غیراوپک در سال آینده صفر یا منفی خواهد شد که بگذریم، گزارشهای رسمی نیز بر این موضوع تاکید میکنند. به عنوان مثال، گزارش ماهانه اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) ، پیشبینی کرده است که تولیدات نفت خام این کشور در سال 2016 تا سطح 6 /8 میلیون بشکه در روز نیز کاهش خواهد یافت. این در حالی است که تولیدات نفت این کشور در سالهای اخیر رشد سالانه یک میلیون بشکهای را تجربه میکرده و در اوج خود (ماههای ابتدایی 2015) به 6 /9 میلیون بشکه در روز نیز رسیده بود. بنابراین، انتظار کاهش بیشتر از انتظارات تولیدات نفتهای غیرمتعارف (عموماً پرهزینه) این خوشبینی را ایجاد کرده است که بازار نفت سریعتر به تعادل عرضه و تقاضا میرسد و مازاد عرضه زودتر از پیشبینیهای قبلی حذف میشود. با این حال، بسیاری از کارشناسان و بانکهای سرمایهگذاری همچنان، تعادل بازار نفت را در زمانهای دورتری ارزیابی میکنند و معتقدند این بازار نمیتواند به این زودیها شاهد تعادل عرضه و تقاضا باشد. به عنوان نمونه، گزارش IMF بر تداوم
قیمتهای پایین نفت خام در حدود پنج سال آینده تاکید دارد.
دوئل آخر 1150 و طلا
وقتی چینیها بعد از یک هفته تعطیلی به مناسبت روز ملی کشور خود به سر کار بازمیگردند، شاهد اوضاعی متفاوت در بازارهای مالی خواهند بود. همزمان با آغاز تعطیلیهای ماه اکتبر در چین و مصادف شدن با اولین جمعه این ماه، تعداد نماگر مهم تعداد مشاغل ایجادشده در بخش غیرکشاورزی آمریکا مربوط به ماه سپتامبر نزدیک به 142 هزار نفر اعلام شد که بسیار پایینتر از میزان برآوردشده 200 هزارنفری بود. این آمار ناامیدکننده نهتنها باعث شد طلا که میرفت آرامآرام به کمتر از 1100 دلار در هر اونس قیمتگذاری شود به یکباره و در یک حرکت هیجانی به بیش از 1130 دلار برای هر اونس جهش کند، بلکه این باور را نزد معاملهگران و تحلیلگران تقویت کرد که شرایط زمینهای اقتصاد آمریکا در مقطع کنونی طوری نیست که فدرالرزرو را متقاعد سازد میزان نرخ بهره را در ماههای آینده تا انتهای سال 2015 افزایش دهد. از اینرو، حالا خریداران با اعتمادبهنفس بیشتری وارد بازار طلا شدهاند و در سوی مقابل، همچنان که اداره اطلاعات بازارهای کالایی CFTC در آمریکا گزارش میدهد، بسیاری از صاحبان نهادی موقعیتهای فروش، نظیر صندوقهای Hedge Fund، در سایه بیم و احتیاط به
شناسایی سود این موقعیتها و بستن آنها اقدام کردهاند. افزایش اونس طلا به بیش از 1140 دلار در روزهای آغازین هفته گذشته ادامه یافت تا در روز چهارشنبه فلز زرد به بیشترین قیمت خود در سه هفته اخیر رسید. علاوه بر این، فضای ایجادشده ناشی از گمانهزنیها درباره سیاستهای انبساطی محتملی که بانک مرکزی چین در ماههای آتی پیگیری کند، عامل دیگری است که طلا را در هفته گذشته تقویت کرد. همچنین، عامل دیگر تقویت طلا تضعیف ارزش دلار بود. با انتشار آمار ناامیدکننده NFP که به آن اشاره شد و نیز شاخصهایی که افزایش کسری تجاری آمریکا را گزارش میداد، شاخص دلار به کمتر از 96 واحد رسیده است و گمان میرود سطح 94 واحدی را نیز تجربه کند. در کنار تمامی این عوامل، همچنان که بسیاری از تحلیلگران بیان میدارند، نباید نقش نفت و همبستگی سنتی طلای زرد و سیاه را از یاد برد. در سایه افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و رشد نسبی بعضی دیگر از بازارهای کالایی نظیر شکر، قهوه و دیگران، بازار طلا نیز رنگی امیدوارانه به خود گرفته و به نظر میرسد در صورتی که بتواند در سطوح فعلی دوام بیاورد راه خود را برای بازگشت به روند صعودی آغاز کرده است.
با اینکه جهش طلا نهیب سختی به مقاومت 1150دلاری اونس زد، اما گویی این مقاومت سرسختتر از آن است که فرو بریزد. غیر از تراکم سطوح فیبوناچی که در محدوده 1150 تا 1160 دلار هر اونس طلا قرار گرفته، خط روندی نزولی نیز در نمودار طلا قابل ترسیم است که اتفاقاً نقطه بازگشت طلا در روز چهارشنبه نیز دقیقاً از روی همین خط اتفاق افتاد. با رسم یک خط روند صعودی در نمودار طلا درمییابیم که این خط به همراه خط روند نزولی اشارهشده در واقع یک مثلث متقارن را شکل دادهاند که به نظر میرسد فرار قیمت از هر کدام از مرزهای این مثلث بتواند حرکتی جهشی را برای فلز زرد رقم بزند. از آنجا که طلا هماکنون با مرز پایینی این مثلث یعنی حدود هر اونس 1115-1112 دلار فاصله دارد، معاملهگران به دقت مرز بالایی و شکسته شدن این مقاومت را زیر نظر دارند تا به سرعت به دنبال این واقعه موقعیتهای خود را در بازار تنظیم کنند. اما خبر بد برای خریداران طلا آن است که متاسفانه در پنجرههای زمانی کوتاهتر نظیر یکساعته، نمودار واگراییها را میانقیمت و اندیکاتورها نمایان میکند که از ضعف حرکت صعودی اخیر حکایت دارد و احتمال بازگشت روند نزولی را تذکر میدهد. در
مجموع، دریافت معاملهگران از نمودار طلا آن است که رفتار قیمت را در محدوده مقاومت مهم 1160-1150 دلار اونس زیر نظر بگیرند و در صورت شکست این مقاومت به صورت خریدار وارد بازار شده، و در غیر این صورت در فرصت مناسب موقعیت فروش خود را اتخاذ کنند.
دوگانگی در رکود بورس
هفته گذشته همانطور که انتظار میرفت بازار سهام روند کمنوسانی را سپری کرد و در مجموع افت 2 /0درصدی را تجربه کرد. شاخص کل بورس تهران 14 روز معاملاتی است که در کانال 61 هزارواحدی نوسان میکند که در کنار حجم و ارزش پایین معاملات روزانه بیانگر تداوم فضای رکودی است. هرچند پایان هفته گذشته، رشد نسبی در بازار سهام مشاهده شد، اما عمده کارشناسان با توجه به ضعف معاملاتی و نبود نقدینگی این رشد را پایدار ارزیابی نمیکنند. شاید مهمترین ریسک پیش روی بورس را بتوان گزارشهای ششماهه شرکتها ارزیابی کرد که به علت رکود اقتصاد داخلی و وضعیت نامطلوب اقتصاد جهانی (به ویژه از منظر قیمت کالاها) نمیتواند نویدبخش شرایط مطلوبی باشد. بر این اساس، هرچند تا حدود زیادی قیمت فعلی سهام، اثر این گزارشها را در خود دیده است، اما کماکان برخی نگرانیها از کاهش بیش از تصور سودآوری شرکتها وجود دارد. بنابراین، شاخص کل برای حفظ سطح 61 هزارواحدی در این روزها مسیر دشواری را سپری میکند، سطحی که از نگاه تکنیکال نیز بسیار قدرتمند محسوب میشود و در صورت شکست میتواند ریزشهای بیشتری را رقم زند. از منظر بنیادی نیز ریزشهای بیشتر به معنای کاهش
غیرمعمول نسبتهای بنیادی نظیر قیمت بر درآمد (P /E) بازار است که ممکن است هراس بیشتر سهامداران را نیز به همراه داشته باشد.
در سمت دیگر اما، دو نکته نویدبخش به ویژه در هفته گذشته به چشم میخورد. نخست آنکه بازارهای جهانی رشدهای نسبی را در هفته گذشته تجربه کردند؛ بهطوری که نفت به سطوح 50دلاری نزدیک شد و در بازار فلزات اساسی نظیر مس نیز تحرکاتی مشاهده شد. با توجه به وابستگی شدید اقتصاد کشور و به ویژه بازار سهام به قیمت کالاها، این موضوع میتواند خوشبینیهایی را در این بازار ایجاد کند. شوکهایی که بعضاً در سمت عرضه کالاها در سطح جهانی به چشم میخورد یا پیشبینی میشود، این انتظار چرخش قیمتها را به وجود میآورد. تا جایی که حتی برخی را به یاد شوکهای سمت عرضه در سالهای 2003-2002 میاندازد (مثال بازار مس در آن زمان)، اما باید در نظر داشت فارغ از این شوکهای عرضهای، در سالهای قبل رشد پرشتاب تقاضا را با لیدری چین شاهد بودیم که جهش قیمت کالاها را نیز به همراه داشت. این در حالی است که در شرایط کنونی چنین وضعیتی دور از انتظار بوده و چین به شدت با کُند شدن رشد اقتصادی مواجه است. بنابراین، بازگشت سریع قیمت جهانی کالاها انتظار نمیرود. با این حال، این وضعیت بیان میکند ریزش بیشتر نرخ کالاها نیز دور از انتظار است و شکستن کفهای قیمتی که
عمده کالاها ثبت کردهاند، کاری دشوار است.
اما دومین مسالهای که در بازار سهام جذابیت را نشان میدهد، نزدیک شدن نرخ ارز به سطوح 3500تومانی است. نگاهی اجمالی به صورتهای مالی شرکتهای بورسی بیان میکند که عموم آنها اعدادی بین 3300-3000 تومان را برای تسعیر نرخ ارز در نظر گرفتهاند. بنابراین، با توجه به آنکه حدود 50 درصد شرکتهای حاضر در بورس تهران نرخ فروش محصولات وابسته به نرخ ارز دارند، این رشد نسبی قیمتها میتواند نویدبخش افزایش سودآوری آنها باشد.
عامل «امروزی-فردایی» دلار
اتکای دلار به حمایت تازه متولدشده خود در 3450 تومان باعث شد در هفته گذشته نهتنها قیمت این ارز در بازار آزاد به کمتر از این حمایت کاهش نیابد، بلکه در ادامه هفته بار دیگر تا آستانه مرز 3500 تومان نیز اوج بگیرد. برخلاف ابراز نظرها در محافل اقتصادی رسمی، رصدهای میدانی از بازار ارز حکایت از این میکند که این بازار به شدت تشنه قیمتهای بالاتر و پس گرفتن مواضعی است که سال 92 همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن توافق هستهای ژنو از دست داد. به نظر میآید معاملهگران بازار ارز در هراس از یکسانسازی نرخ ارز که بانک مرکزی پیشتر نیت آن را کرده و پیادهسازی آن را به ماههای پیش روی موکول کرده است، قصد دارند بازار را از حالت تعادلی که در آن بانک مرکزی بتواند هدف خود را عملی کند، خارج سازند. نمونه این تلاشها را میتوان در روزهایی از هفته گذشته به کرات سراغ گرفت. معاملهگران غیررسمی خیابان منوچهری سعی میکنند در ابتدای روز با معاملات کاغذی و اعتباری، که خود «امروزی» و «فردایی» میخوانند جو بازار را کنترل و تا حدی خریدار بسازند و در ساعات انتهای روز که تقاضای واقعی کمتر میشود با فریادهای تقاضا برای دلار نقدی،
بازار را به سمت قیمتهای بالاتر بکشند؛ امری که میتواند روی قیمت گشایش بازار در روز بعد تاثیر بگذارد. در سایه همین رفتارها، قیمت دلار در هفته گذشته بین 3450 تا حوالی 3500 تومان نوسان داشت. اما سکه تمام بهار آزادی طرح جدید یا همان سکه امامی نیز با حرکت همگرایی که قیمت طلا در بازارهای جهانی با قیمت ارز در بازار ارز داخلی داشت توانست روندی صعودی را پس از هفتهها رقم بزند. سکه پس از آنکه روزهای آغازین هفته را با نوسانهای یک تا دو هزارتومانی در محدوده 922 هزار تومان شروع کرد، در ادامه هفته به بیش از 935 هزار تومان افزایش یافت. به نظر میرسد در صورتی که اونس و دلار بتوانند مرزهای مقاومتی خود را شکسته و سطوح جدیدی را تجربه کنند، سکه به سرعت سطح 950 هزارتومانی خود را از بازار پس خواهد گرفت.
نفت و التهاب در خاورمیانه
برای بازارهای جهانی سورپرایز هفته گذشته را بهطور قطع نفت رقم زد. چراغهای سبز حرکت قیمت طلای سیاه در بازار جهانی در حالی روشن شده که اعداد و ارقام در آمارهای مربوط به عرضه و تقاضای نفت دچار تغییرات چندانی نشده است. اما دستاویز این رنگ صعودی در بازار بیش از هر چیز کاهش فعالیت چاههای نفت شیل و فرکینگ در آمریکای شمالی در هفته گذشته بود؛ موضوعی که در چندین هفته اخیر نیز بهطور متمادی روی داده است. به گفته تحلیلگران این کاهش تولید در ماههای آتی و به خصوص در سال 2016 میلادی بهطور حتم بر میزان تولید و عرضه نفت اثر خواهد گذاشت. موضوع دیگری که بر بازار نفت در روزهای اخیر موثر بوده، ورود روسیه بهطور رسمی به عرصه نبرد در سوریه است که بسیاری آن را به بالا گرفتن تنش میان روسیه و غرب به خصوص آمریکا تفسیر میکنند. به نظر این تحلیلگران رویارویی روسیه و آمریکا باعث خواهد شد وضعیت خاورمیانه پرالتهابتر و آینده آن به عنوان مهمترین انبار نفت دنیا مبهمتر دنبال شود. همچنین شنیدهها حاکی از آن است که روسیه و عربستان در آینده نزدیک بهطور دوجانبه برای تصمیمگیری درباره بازار نفت تعاملاتی داشته باشند. شاید بازی روسیه با
کارت سوریه باعث شده عربستان که از مخالفان سرسخت حکومت اسد در سوریه است، حاضر شود با دادن امتیازهای نفتی به سر میز مذاکره با روسیه حاضر شود. با اینکه قیمت نفت وضعیت درآمدی بسیاری از کشورهای تولیدکننده عمده نفت را تحتالشعاع قرار داده، برخی کشورها از جمله روسیه از این موضوع بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتهاند؛ چرا که علاوه بر کاهش قیمت نفت عوامل دیگری نظیر تحریم بر اقتصاد این کشورها فشار مضاعفی وارد میکند. در نتیجه، میتوان ورود نظامی مستقیم روسیه به جنگ در سوریه را به رغم تمام هزینههای مالی و سیاسی که برای این کشور به همراه دارد، راهبردی برای فشار غیرمستقیم به عربستان و در واقع سهمطلبی از بازار نفت تفسیر کرد. اما سومین موضوعی که بازار نفت را امیدوار ساخته، گمانهزنیها درباره اعمال سیاستهای انبساطی بیشتر توسط بانک مرکزی چین و بهبود اوضاع رشد اقتصادی این کشور است. شنیده میشود سرعت خرید محمولههای نقدی و روی دریای نفت توسط چین افزایش یافته، و همچنین قیمت کرایه نفتکشها به خاور دور رشدی نسبی داشته است. این شنیدهها که در مواردی با شایعات نیز آمیخته میشوند باعث شده حتی گزارشهای نهادهای رسمی نظیر گزارش اخیر
صندوق بینالمللی پول که رشدی ضعیفتر از گذشته را برای اقتصاد جهان برآورد کرده است، کمرنگ شده و زیر سایه قرار بگیرند.
در هفته گذشته نفت پایه آمریکا توانست سرانجام از سد یک مقاومت جدی در عدد 1 /46 دلار در هر بشکه بگذرد (نمودار فوق). شکسته شدن این مقاومت در واقع تکمیل شدن یک الگوی پرچم صعودی را به هدف نفت 54دلاری نوید میدهد. اما مهمترین مقاومتی که قیمت نفت تگزاس بر سر راه صعودش میبیند، 6 /49 دلار است که علاوه بر سطح 50درصدی فیبوناچی، مرز بالایی ابر ایچیموکو نیز در آنجا قرار دارد. در نتیجه، میتوان ادعا کرد در صورتی که این مقاومت هم شکسته شود، به سرعت نفت تا اواسط کانال 50دلاری خود پیش خواهد رفت. موضوع امیدوارکننده دیگر برای نفت آن است که با وجودی که الگوی شمعی نفت مربوط به ماه سپتامبر شکل نزولی داشت و توانست به خط روند چندساله بازار نفوذ کند، بازگشت قیمت در ماه اکتبر به بالای این خط روند و عدم تثبیت آن زیر این خط میتواند خطر شکسته شدن این روند صعودی قدیمی را مرتفع بسازد. این خط روند صعودی، چنان که بارها در تحلیلها به آن اشاره شده، از سال 1998 میلادی شکل گرفته و توانسته چندین مرتبه در برابر سقوط بیشتر قیمت مقاومت کند. در ماههای اخیر نیز چندین بار بازار با برخورد قیمت به این خط روند واکنش نشان داد که خود از پویایی و
حساسیت بازار به آن حکایت میکند. در صورتی که ماه اکتبر قیمت با عددی بیش از 2 /47 دلار در هر بشکه برای نفت پایه آمریکا به پایان برسد، این خط روند صعودی همچنان حفظ شده است. با این حال، با توجه به چند روز متوالی صعودی بازار نفت و وضعیت اشباع خریدی که به آن دچار شده، به احتمال فراوان بازار در قیمتهای فعلی تا مدتی درنگ خواهد کرد تا با تجدید قوا و تحکیم، حرکتهای بعدی خود را دنبال کند.
دیدگاه تان را بنویسید