سرمایهگذاری بزرگترین تولیدکننده محصولات شیمیایی دنیا در ایران در هالهای از ابهام قرار گرفت
معمای «باسف»
در روزهای پایانی بهمنماه بود که خبری به نقل از مرضیه شاهدایی، مدیرعامل تازه منصوب شرکت ملی صنایع پتروشیمی، منتشر شد که از اعلام آمادگی شرکت آلمانی «باسف» برای سرمایهگذاری چهار میلیارددلاری در منطقه ویژه صنایع معدنی پارسیان خبر میداد.
در روزهای پایانی بهمنماه بود که خبری به نقل از مرضیه شاهدایی، مدیرعامل تازه منصوب شرکت ملی صنایع پتروشیمی، منتشر شد که از اعلام آمادگی شرکت آلمانی «باسف» برای سرمایهگذاری چهار میلیارددلاری در منطقه ویژه صنایع معدنی پارسیان خبر میداد. بر اساس گزارش شبکه اطلاعرسانی نفت و انرژی، شاهدایی در جلسهای با حضور مسوولان هلدینگ خلیج فارس و مهدی کرباسیان، رئیس هیات عامل ایمیدرو، این مطلب را اعلام کرده و افزوده است: «در این سرمایهگذاری قرار است شرکت آلمانی با سهم 60درصدی، چهار میلیارد دلار سرمایه وارد این پروژه کند و 40 درصد نیز از طرف ایرانی تامین شود. این شرکت آلمانی در نظر دارد در فاز دوم، سرمایهگذاری بیشتری در این حوزه انجام دهد.» به گفته کرباسیان در جلسه مذکور، بخشی از امکانات دوران ساخت آماده است و مشکلی در زمینه تامین خوراک نیز وجود ندارد. بر اساس اعلام ایمیدرو، طرحهای زیرساختی پارسیان با مساحت بیش از 10 هزار هکتار از امسال فعال شده است. اگرچه در ابتدا به نظر میرسد داستانهای خوبی برای صنعت پتروشیمی ایران در پیش است، چند روز بعد خبر دیگری منتشر شد که روند ماجرا را به کلی تغییر داد.
بر اساس خبری که چهار روز بعد از گزارش نخست از سوی شانا منتشر شد، سرمایهگذاری این شرکت آلمانی در ایران هنوز نهایی نشده است. شاهدایی در این خبر حتی برخی جزئیات پیشتر منتشرشده را نیز تایید نکرد و گفت: «گفتوگوها با باسف ادامه دارد و هنوز هیچ موضوعی درباره سرمایهگذاری این شرکت آلمانی قطعی نشده است. حجم سرمایهگذاری از سوی باسف و منطقه مورد نظر هنوز مشخص نشده است.» پیگیریهای «تجارت فردا» از برخی مسوولان شرکت پتروشیمی و هلدینگ خلیجفارس نیز تاییدی بر خبر دوم بود و نشان میداد اصولاً هیچ اتفاق واقعی نیفتاده و ماجرا صرفاً به رفتوآمدهای متداول و مذاکرات اولیهای محدود میشود که طی ماههای اخیر صورت گرفته است. داستانی که در ابتدا میرفت پایانی خوش داشته باشد، اکنون اصلاً پایانی نداشت و به سبک بسیاری از فیلمهای این روزها، به هیچ نتیجه و واقعه روشنی ختم نشد.
با کمی تعمیم و اندکی اغماض، ماجرای باسف را میتوان حکایت سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی ایران (و البته بسیاری از صنایع دیگر) طی پسابرجام دانست. علاقه و اشتیاق فراوانی از هر دو طرف وجود دارد، ولی ماجرا در ادامه پیچیدهتر از آن است که در ابتدا تصور میشد. در مسیر وصل شرکتهای خارجی و داخلی، انبوهی از موانع زیرساختی و قانونی وجود دارد که شاید حتی پس از لغو تحریمها نیز نتوان شاهد رفع آنها بود. شاید اگر خصوصیسازی در صنعت پتروشیمی صورت نمیگرفت و همه چیز مثل اوایل دهه 80 شمسی بود، اگر ماجرای نرخ خوراک پیش نمیآمد، اگر زیرساختها فراهم بود یا چشماندازی برای تامین آنها توسط دولت وجود داشت و دهها شرط دیگر تنها یک «اگر» باقی نمیماند، میشد انتظار داشت که حضور سرمایهگذاران خارجی در ایران، خیلی سریع و بیحاشیه به نتیجه برسد. اما چه میتوان کرد که اینگونه نیست. خبر آمدن باسف به ایران، بهانهای شد تا تجارت فردا در پروندهای به موضوع سرمایهگذاری خارجی در صنعت پتروشیمی بپردازد. در پرونده پیشرو، ضمن تحلیلی از موانع موجود بر سر راه سرمایهگذاری خارجی، کارنامه توسعه این صنعت طی برنامههای توسعه و نیز چشمانداز
پیشرو در گفتوگویی با محمدحسن پیوندی، معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه تصویر این پرونده از چشمانداز سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی قدری نومیدکننده به نظر میرسد، واقعیت این است که احتمالاً هنوز امیدهایی وجود دارد؛ البته به شرط پذیرش این موانع و تلاش برای یافتن راهحل آنها.
دیدگاه تان را بنویسید