تاریخ انتشار:
نظارت بهینه بر صنعت بیمه به چه سازوکارهایی نیاز دارد؟
آنچه هست آنچه باید باشد
«به منظور تنظیم و تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمهگذاران و بیمهشدگان و صاحبان حقوق آنها، همچنین به منظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت، موسسهای به نام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون به صورت شرکت سهامی تاسیس میگردد.»
«به منظور تنظیم و تعمیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمهگذاران و بیمهشدگان و صاحبان حقوق آنها، همچنین به منظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت، موسسهای به نام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون به صورت شرکت سهامی تاسیس میگردد.» این ماده نخست «قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری» است که اصلیترین مبنای حقوقی فعالیت در صنعت بیمه ایران به حساب میآید. به موجب این ماده، «اعمال نظارت دولت» بر بازار بیمه کشور از وظایف بیمه مرکزی ایران معرفی شده است. وظیفهای که در بند 7 از ماده 5 قانون یادشده به این شکل بسط داده شده است: «ارشاد و هدایت و نظارت بر موسسات بیمه و حمایت از آنها در جهت حفظ سلامت بازار بیمه و تنظیم امور نمایندگی و دلالی و بیمه و نظارت بر امور بیمه اتکایی و جلوگیری از رقابتهای مکارانه و ناسالم.» اما در سالهای اخیر بازار بیمه ایران به شدت با معضل «رقابت ناسالم» و پدیده «نرخشکنی» درگیر بوده و خسارتهای چندین و چندمیلیاردی را از این محل تحمل کرده؛ بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت که بیمه مرکزی دستکم در انجام این وظیفه قانونی موفقیت چندانی نداشته است. از سوی دیگر وقتی با پدیده کسری ذخایر
بیمه شخص ثالث در این صنعت روبهرو میشویم، به نظر میرسد باید نسبت به تاثیرگذار بودن نظارتهای صورتگرفته در این صنعت ابراز تردید کرد. به ویژه از آن جهت که نهتنها بیمه مرکزی، بلکه چند سازمان و نهاد دیگر در خارج از ساختار بیمه مرکزی و قوه مجریه، داعیه نظارت بر بازار مالی کشور -و از جمله صنعت بیمه- را دارند؛ از سازمان بازرسی کل کشور (که زیرمجموعه قوه قضائیه به حساب میآید) تا دیوان محاسبات (که بخشی از قوه مقننه است).
ابراز تردید و نگرانی البته کافی نیست. در نظام بانکی کشور هم سالهاست کسانی نسبت به نبود نظارت موثر ابراز نگرانی میکنند و هشدار میدهند اما زمانی چشمها به روی این ابراز نگرانیها باز شده که کار به نقطه بحرانی رسیده است. درباره صنعت بیمه نیز برخی ناظران از همین حالا شیپور خطر را به صدا درآوردهاند و معتقدند اگر صدای خرد شدن صنعت بیمه هنوز در عرصه عمومی شنیده نمیشود، نباید آن را نشانهای از کوچک بودن بحران در این صنعت دانست بلکه علت این است که سهم بیمه از بازار مالی ایران کوچک است و مشکلات موجود در بخشهای بزرگتر، پردهای بر تصویر ناخوشایند صنعت بیمه انداخته است.
در چنین فضایی، ارزیابی نقش نظارتی بیمه مرکزی و چشمانداز آینده ایفای این نقش، نیازمند دقت نظر و پرسیدن سوالهای درست است تا مشخص شود چرا نظارتهای موجود نتوانسته سلامت بازار بیمه کشور را تامین کند، قدرت مالی صنعت بیمه را به شکلی مداوم و باثبات بهبود بخشد و اعتماد مردم را به این صنعت جلب کند؟ تا معلوم شود که اصلاح پیوسته سازوکارهای نظارتی در بازار بیمه چه ضرورتهایی دارد و آیا میتوان از مسیر نظارت، فردای صنعت بیمه را از امروز آن بهتر کرد؟
دیدگاه تان را بنویسید