تاریخ انتشار:
آیا اقتصاد ژاپن اصلاح میشود؟
آزمون اهداف تورمی
«در نظامی که از پول چاپی استفاده میکند، یک دولت همواره میتواند مخارج بیشتر و در نتیجه تورم مثبت ایجاد کند.»(بن برنانکی، ۲۰۰۲) اکنون شاید بفهمیم که حق با آقای برنانکی بوده است.
اکنون شاید بفهمیم که حق با آقای برنانکی بوده است. به نظر میرسد ژاپن برای انجام هر کاری که به سقوط بلندمدت قیمتها پایان دهد، آمادگی دارد. بانک مرکزی ژاپن اقدامات محدودی را در روز پنجشنبه بیستم دسامبر 2012 انجام داد. برای سال 2013، اقدامات بیشتری پیشبینی میشد.
آقای برنانکی که در سال 2002 عضو هیاترئیسه فدرالرزرو بود، سخنرانی فوقالذکر را در شرایطی ارائه میکرد که اقتصاد آمریکا در شرایط بهبودی کُند به سر میبُرد و قیمتها، آن طور که شاخص قیمت مصرفکننده نشان میداد، رو به پایین بود. برنانکی بر این باور بود که اگر فدرالرزرو نرخهای بهره اسمی را تا صفر بکاهد و اقتصاد نتواند واکنش نشان دهد، مهمات و امکاناتش تمام نخواهد شد. او ثابت کرده که بر حق بوده است. در آن سخنرانی، او به یک عبارت مورد استفاده میلتون فریدمن درباره کاربرد «ریزش بالگردی» پول برای مبارزه با تورم اشاره کرد که در نهایت منجر شد محافظهکارانی که پس از اقدامات پرخاشگرانه با آغاز بحران مالی بیآبرو شده بودند، اسم مستعار «بن بالگردی» را به او بدهند.
برای دو دهه، ژاپن ثابت کرده است کاهش قیمت مزمن در یک اقتصاد مدرن ممکن است؛ با وجود نرخهای بهره شدیداً پایین که قیمتها سقوط مستحکمی داشتهاند. حزب لیبرالدموکرات ژاپن که تقریباً بر تمامی تاریخ پس از جنگ جهانی دوم ژاپن حکمفرما بوده است و سه سال پیش از قدرت کنار گذاشته شد، در دسامبر 2012 پیروز انتخابات شد. شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن از سالهای 2006 تا 2007 شانس دیگری به دست آورد. آبه بخشی از پویش انتخاباتی خود را به انتقاد از بانک مرکزی ژاپن اختصاص داد. وی خواهان این است که بانک مرکزی به دنبال افزایش تورم باشد و به طرز موثری پول چاپ کند تا به این هدف تورمی برسد. در بخشی از پویش، او از هدف تورمی سهدرصدی سخن گفت، اما سپس هدف را به دو درصد کاهش داد. هر یک از این اهداف را که در نظر بگیریم، تغییر بزرگی برای ژاپن در راه است. شاخص تورم مورد استفاده در محاسبات تولید ناخالص داخلی اکنون 18درصد پایینتر از پایان سال 1994 بود. در بیستم دسامبر 2012، بانک مرکزی گامی کوتاه در مسیر مورد نظر آقای آبه برداشت. بانک مرکزی تصمیم گرفت خریدهای سرمایهای خود را افزایش دهد و به نظر میرسید امکان پذیرش هدف تورمی را در نشست بعدی باز گذاشته است. تا حد زیادی، انتظارات کاهش قیمت در اقتصاد ژاپن نهادینه شده است. با وجود این که عواید اسمی پایین هستند، عواید واقعی زیاد بودهاند، زیرا آنچه وجود دارد کاهش قیمت است، نه تورم. رقابت نیز چندان زیاد نبوده است. بازار سهام نوسان داشته است، اما با این حال در شرایط افتی مانند دهه 1990 که تضعیف حباب ژاپنی آغاز شد، قرار دارد.
اقتصاددانان غربی، از جمله آقای برنانکی، از ژاپن خواستهاند که به دنبال هدف تورمی برود. اخیراً برخی از اقتصاددانان چینی سخنرانیهای مشابهی ارائه دادهاند. با این حال تاکنون، چیز زیادی رخ نداده است. بانک مرکزی ژاپن هدف تورم مثبت را تا یک درصد اعلام کرده، اما اعتقاد زیادی به آن وجود ندارد. نظرها بر این است که تسهیل مقداری محدود بانک مرکزی موقت است و تغییر چندانی در امور ایجاد نمیکند. باید صبر کرد و دید آیا وعدههای جدید معتبر خواهند بود یا نه. کنت روگوف، اقتصاددان مقیم در دانشگاه هاروارد که هدفگذاری تورمی را هم برای آمریکا و هم برای ژاپن پیشنهاد کرده بود، گفت: «در این لحظه، حرکت به سوی هدف تورمی دو درصدی چندان گام بزرگی نیست. آمریکا و ژاپن باید هدف تورمی را جایی دنبال کنند که انتظارات تورمی بسیار بالاتری داشته باشیم. هیچکس نمیداند چقدر باید کار کرد تا به این هدف رسید.» بانک مرکزی ژاپن در گذشته به دو دلیل نسبت به دایر کردن این اعتبار مردد بود. اولاً این ترس وجود دارد که بازار اوراق قرضه ژاپن از هم بپاشد. ثانیاً این اقدامات ممکن است به ترازنامه خود بانک مرکزی آسیب بزند. این ترازنامه دربردارنده بیشتر اوراق قرضههای دولتی ژاپن است که ارزش بازاری آنها سقوط میکند. امکان دارد این امر موجب شود که بانک مرکزی خواهان سرمایهگذاری مجدد دولت شود، چیزی که بسیار شرمآور است. برای دایر کردن این اعتبار، بانک مرکزی باید نشان دهد که آماده است تا با سرعت زیادی اعتبار ایجاد کند. علاوه بر این، احتمالاً لازم است تا ارزش ین پایین نگه داشته شود؛ حرکتی که بیتردید منجر به نگرانیهایی در آمریکا میشود. با این حال همانطور که سوئیس نشان داد، این امر شدنی است. هنگامی که بحران بدهیهای منطقه یورو در بدترین وضعیت خود قرار داشت، سوئیس بدل شد به بهشت امنی برای سرمایهگذاران اروپایی که نگران فروپاشی یورو بودند. این مساله موجب بالا رفتن ارزش فرانک سوئیس در برابر یورو شد و به توان سوئیس برای رقابت کردن صدمه زد. دولت سوئیس با اعلام اینکه ارزش یورو نباید پایینتر از 2/1 فرانک سوئیس باشد، با این مساله مقابله کرد. در صورت لزوم، دولت سوئیس حاضر بود تا برای پاسخگویی به تقاضاها فرانک بفروشد.
بنابراین دولت ژاپن نیز اگر مصمم شود میتواند اعلام کند که هر دلار آمریکا باید حداقل 100 ین ارزش داشته باشد؛ بهایی که از سال 2009 به این سو سابقه نداشته است. با انجام این کار، به سرعت میزانی از قدرت رقابت به صنایع ژاپنی بازمیگردد. صنعت ژاپن چیزی را تجربه کرده است که در همین چند سال گذشته غیرممکن به نظر میرسید: کسری تجاری.
افزایش تورم در ژاپن میتواند بار بدهیهای کشور را که اکنون بالاتر از همه کشورهای بزرگ است، بیشتر تحت مدیریت درآورد. یک پیامد ناخوشایند کاهش قیمتها و رکود بلندمدت این است که نرخ بدهی کشور بر حسب تولید ناخالص داخلی حتی اگر هیچ پولی استقراض نشود، افزایش مییابد. با محاسبه بر حسب ین، اقتصاد ژاپن زمانی که آقای آبه در سال 2007- دو سال قبل از اینکه حزبش قدرت را از دست بدهد- مقامش را ترک کرد، بزرگتر و قویتر از زمان حاضر بود.
بهبودی قدرتمندتر در اقتصاد آمریکا، بدون توجه به امکان رکودی جدید در اروپا، آغاز دوباره رشد ژاپن را آسانتر میکند. اما حتی اگر این اتفاق هم رخ دهد، همه مشکلات اقتصاد ژاپن حل نخواهد شد. جمعیت کشور رو به پیری و کاهش است، به کارگران بیشتری نیاز دارد، اما رویکرد ژاپن به مهاجرپذیری باعث میشود ایالت آریزونا در مقایسه با آن لیبرال به نظر آید.
اقتصاد ژاپن برای مدت بسیار زیادی سرگردان بوده است به طوری که اکثر کشورهای دنیا بر این باورند که نمیتواند اصلاح شود. این بدبینی پایههایی دارد اما ممکن است شرایط تغییر کند. ژاپنیها که به نظر میرسید به وضعیت جاری امور راضیاند، اکنون چیزی متفاوت میخواهند، حتی اگر مطمئن نباشند چطور آن را به دست بیاورند. سه سال پیش، حزب دموکراتیک ژاپن که پیروز انتخابات شد، ثابت کرد در حکمرانی بسیار لنگلنگان و نامنسجم عمل کرد.
رایدهندگان در دسامبر 2012 دوباره به لیبرالدموکراتها روی آوردند. اینکه آیا آقای آبه شایستهتر باشد و این که آیا قادر باشد حزبی را رهبری کند که دارای شاخههای متعارض است، چندان روشن نیست.
سرمایهگذاران در حال قوت قلب گرفتن هستند. با کاهش بهای ین، سهامهای ژاپن پس از انتشار اخبار انتخابات رشد داشتند. حال حداقل امیدی هست که اوضاع بهبود یابد.
منبع: New York Times
دیدگاه تان را بنویسید