تاریخ انتشار:
برجام برای نظام بانکی چه ثمری داشت؟
میوه نارس برجام
صفحه اول روزنامههای یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۵، داستانی تلخ را از برجام روایت میکردند که تصور آن ۹۰ روز قبل، یعنی ۲۷ دیماه ۱۳۹۴ و روز اجرای برجام، شاید تنها برای بدبینترین افراد نسبت به توافق هستهای ممکن بود و بس. البته احتمالاً حتی این منتقدان و مخالفان توافق هستهای نیز گمان نمیبردند که در چنان روزی صفحه اول روزنامههای خود را به گفتههای ولیالله سیف، رئیسکل بانک مرکزی، اختصاص دهند که طی سخنرانی خود در آمریکا، دستاورد اقتصادی برجام را برای ایران «تقریباً هیچ» خوانده است.

مروری بر تحریمهای مالی و بانکی
سرویس پژوهش کنگره آمریکا، گزارشهایی را برای مجلس سنا و نمایندگان این کشور تهیه میکند. گزارش شماره 20871 این سرویس، به موضوع تحریمهای ایران میپردازد و آخرین تحولات تحریمها در آن مورد بررسی قرار میگیرد. بر اساس این گزارش، دپارتمان خزانهداری آمریکا از سال 2006 تلاش برای قانع کردن بانکهای خارجی را به توقف مبادله با ایران در دستور کار قرار داد. این دپارتمان توانست طی مدت هفت سال، بیش از 80 بانک را به توقف تراکنشهای مالی با ایران مجاب سازد. در نوامبر 2008، دپارتمان خزانهداری بانکهای آمریکایی را از هرگونه تراکنش غیرمستقیم (U-turn) با تمام بانکهای ایرانی منع کرد. این ممنوعیت دسترسی به سیستم مالی آمریکا، پس از برجام به قوت خود باقی است. علاوه بر این، بخش 104

اجرای برجام و برقراری سوئیفت
بلافاصله پس از لغو تحریمها، محدودیت دسترسی به سوئیفت نیز برطرف شد. ساعاتی بعد از قرائت متن توافق، رئیسجمهور در نشست خبری اعلام کرد: «از امروز از طریق بانکها هزار السی باز شده است.» این سخنان رئیسجمهور، با تایید محسن جلالپور، رئیس اتاق بازرگانی ایران، همراه شد که میگفت: «گشایش هزار السی در روز یکشنبه نخستین بار دو ماه قبل از سوی بنده در اتاق بازرگانی و همزمان با گرد آمدن مدیران عامل همه بانکها در اتاق مطرح شد که بر اساس آن در حضور مدیران همه بانکها مقرر شد، در روز اجرای برجام بیش از هزار السی بازگشایی شود، چراکه هدف این بود که در همان روز ابتدایی لغو تحریمها بتوان حداکثر استفاده از فرصت موجود را ایجاد کرد.» در نقطه مقابل اما افرادی قرار داشتند که داستان را به گونهای دیگر روایت میکردند. یحیی آلاسحاق میگفت: «منظور رئیسجمهور از بابت گشایش هزار السی در روز یکشنبه و همزمان با لغو تحریمها، فراهم شدن مقدمات بررسی پروندههای مورد درخواست متقاضیان گشایش اعتبارات اسنادی در بانکهای ایرانی است که تعدادی از این درخواستها نیز از سوی بانکها ابلاغ شده است.» فاطمه مقیمی، عضو هیاترئیسه اتاق بازرگانی تهران، اعلام کرد: «بهتر است مسوولان بانک مرکزی در این خصوص شفافسازی کنند، زیرا باز شدن هزار السی در ساعات اولیه اجرای برجام خیلی دور از ذهن است.» خبرهای بعدی نشان داد که باوجود لغو محدودیت سوئیفت، فرآیند دسترسی مجدد به این زیرساخت ارتباطی زمانبر و نیازمند گذشت حدود دو هفته بود؛ دو هفتهای که طی آن دولت با انبوه انتقادات درباره عدم لغو تحریم سوئیفت مواجه شد. اسدالله عسگراولادی، عضو اتاق بازرگانی ایران، دو روز پس از اجرای برجام اینگونه به روایت ماجرا پرداخت؛ روایتی که شاید دقیقترین توصیف از آنچه گذشت باشد: «بازگشایی هزار السی در ساعات اولیه برجام را به هیچ وجه قبول ندارم، چون یکشنبه کل دنیا تعطیل بوده و اصلاً امکان چنین مسالهای وجود نداشته است. برای بازگشایی السی تعامل با بانکهای خارجی نیاز است، بنابراین وقتی بانکهای خارجی تعطیل هستند، چگونه

دو مانع ارتباط
اغلب تحریمهای مورد اشاره در این نوشته، هماکنون روی کاغذ لغو شدهاند. بهطور روشن همانطور که گفته شد، هماکنون امکان دسترسی به سوئیفت وجود دارد. اما در روی دیگر سکه، روایتهای متعددی از هزینه بالای انتقال مالی و عدم امکان ارائه ضمانت، گشایش اعتبار اسنادی و بهطور کلی همکاری با بانکهای اروپایی مطرح شده است. بر اساس این روایتها، بسیاری از بانکها از برقراری رابطه با ایران احتراز میکنند که به نظر میرسد هراس از تبعات منفی ارتباط با ایران، اصلیترین دلیل این اقدام باشد. ایجاد بستری برای روابط کارگزاری با بانکهای اروپایی تاکنون آنگونه که انتظار میرفت محقق نشده و این مساله هماکنون اصلیترین موضوع مورد بحث به شمار میرود، چراکه بسیاری از فعالیتهای بانکی نیازمند شکلگیری چنین روابطی است.
بانکهای خارجی در برخی موارد، از نیاز به بررسی و اعتبارسنجی مجدد میگویند. اگرچه شاید بتوان این اعلام را صرفاً نوعی فرصتسازی جهت اطمینان بیشتر و بررسی ریسکهای مترتب بر ارتباط با ایران دانست، واقعیت این است که برخورداری بسیاری از بانکهای ایرانی از استانداردهای حضور نظام بانکی جهان محل تردید است. داراییهای منجمد، نسبتهای مالی نامناسب (از جمله کفایت سرمایه) و انجام برخی فعالیتهای احتمالاً غیرمجاز طی دوران تحریم ممکن است به مانع مهمی برای ارتباط بانکهای ایرانی با همتایان اروپایی خود تبدیل شود و بر اعتبارسنجی آنها تاثیرگذار باشد. طبیعتاً ایجاد روابط کارگزاری و دیگر فعالیتها همچون گشایش السی نیز تحتتاثیر این موضوع قرار میگیرند. نتیجه آنکه باوجود لغو تحریمها، عملاً بسیاری از تحولات مورد انتظار در نظام بانکی کشور روی نداده است. حمید قنبری در میزگرد شماره 163 «تجارت فردا»، اینگونه از عقبماندگی بانکهای ایرانی از استانداردها و رویههای جهانی میگوید: «از سال 2008 به این سمت، بعد از بحران مالی جهانی، مقررات بانکداری در دنیا بهطور جدی تغییر کرده است. درست در همان زمانی که ما غایب هستیم و در فضای بانکداری بینالمللی حضور نداریم. در این فاصله استانداردهایی در بانکداری بینالمللی به رویه تبدیل شده است که بانکهای ایرانی و بانک مرکزیمان اصلاً در فضای شکلگیری آنها نبودهاند و حتی مجبور هم نبودیم آن مقررات بانکداری بینالمللی را رعایت کنیم. حتی تحریمها باعث شدند در این عرصه مقداری دچار بیانضباطی شویم و به نوعی بانکهای ایرانی باید تحریمها را دور میزدند تا نقل و انتقال پول انجام شود که این امر برخلاف مقررات بانکی بینالمللی بود.» احمد عزیزی، در همان میزگرد به تحولات نظام بانکداری جهان در غیاب ایران و حتی در سالهای پیش از تحریم میپردازد: «بخش دیگر عقبماندگی از بانکداری جهانی به سالهای قبل از تحریمهای مالی و بانکی ایران در سال 2009 برمیگردد. پس از سپتامبر سال 2001 به دلیل تهدیدهای امنیتیای که برای غرب در آن مقطع رخ داد؛ یکسری تغییرات وسیع در بخشهای زیربنای مقرراتی و چیدمان بخش مالی جهان، به خصوص در سیستمهای تسویه، پرداخت و مقررات ناظر بر رصد کردن مبادلات مالی، مبارزه با فساد مالی و مقررات رعایت (Compliance) ایجاد شد. در نتیجه ما عقبماندگی وسیعی از سال 2001 به بعد در حوزه مقررات بال، مبارزه با پولشویی، مبارزه با تامین مالی تروریسم و اشاعه سلاحهای کشتارجمعی داریم.»
توجه به موارد یادشده البته نافی تاثیر تحریمهای آمریکا، که از قریب یک دهه قبل به صورت جدی در دستور کار قرار گرفتند، بر نظام بانکی ایران نیست. کماکان بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی تحت تحریم آمریکا قرار دارند و بانکهای اروپایی با سردرگمی در ارزیابی ریسک مبادله با ایران مواجه هست. از سوی دیگر اگرچه عدم امکان استفاده از U-Turn به یک دهه قبل بازمیگردد، در ارتباط مستقیم با تحریمهای هستهای اخیر نبوده و در برجام اشاره مستقیمی به رفع تحریمهای آن نشده است. در نتیجه امکان معاملات دلاری با این روش وجود ندارد. باتوجه به لزوم ارتباط غیرمستقیم با یک بانک آمریکایی در معاملات بر مبنای دلار و عدم اجازه این ارتباط از سال 2008 تاکنون، عملاً برجام محدود به رفع موانع معاملات غیردلاری شده است. شاید همین مانع را بتوان بر مقوله دیگری نیز واجد تاثیری دانست و آن مدیریت بازار ارز در پساتحریم است؛ اگرچه به نظر میرسد محدودیت U-turn صرفاً برای تکنرخی کردن «دلار» و آن هم به میزانی نهچندان زیاد موثر باشد و دلیل اصلی به تعویق انداختن آنرا باید در جایی دیگر جستوجو کرد. سالهاست مقوله تکنرخی شدن ارز روی میز کار دولتها قرار دارد. طی دوران افزایش تحریمها و شرایط بعضاً بحرانی بازار ارز، دلایلی برای تعویق اجرای این موضوع مطرح میشد که در نتیجه حتی پس از توافق ژنو نیز ارز تکنرخی نشد. با اجرای برجام و لغو تحریمهای بانکی انتظار میرود دولت اقدامات لازم را برای یکسانسازی نرخ ارز انجام دهد؛ اگرچه منتقدان معتقدند اراده روشنی در این جهت دیده نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید