آمارهای GDP را جدی نگیرید
طلا هنوز سرمایه امن است
دایره تحلیلهای اقتصادی «BEA» حتی خوشبینترین اقتصاددانها را نیز غافلگیر کرد وقتی گزارش داد که اقتصاد آمریکا در دومین فصل سال ۲۰۱۴، با چهار درصد نرخ رشد سالانه اقتصادی مواجه بوده است که در مقایسه با گزارش پیشین، افزایش رشد اقتصادی را نشان میدهد.
دایره تحلیلهای اقتصادی «BEA» حتی خوشبینترین اقتصاددانها را نیز غافلگیر کرد وقتی گزارش داد که اقتصاد آمریکا در دومین فصل سال 2014، با چهار درصد نرخ رشد سالانه اقتصادی مواجه بوده است که در مقایسه با گزارش پیشین، افزایش رشد اقتصادی را نشان میدهد. گزارش قبلی که رشد اقتصادی آمریکا در سهماهه نخست سال جاری را مشخص میکرد، بیانگر این بود که تولید ناخالص داخلی کشور در فصل اول سال، کمتر از نخستین فصل سال 2013 بوده است. اگر روی سطح به این گزارش نگاه کنیم، عدد چهار درصد برای نرخ رشد اقتصادی بسیار خوب به نظر میرسد. ولی ما چقدر میتوانیم نمودارهای جدیدی را که از تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا منتشر شده است، جدی بگیریم؟
در وهله اول، مایلیم تاکید کنیم که BEA معمولاً گزارشهای اولیهای را که از GDP تهیه میکند، پس از جمعآوری آمارهای تکمیلی مورد بازنگری قرار داده و پس از نهایی شدن، معمولاً قدری از ارقام اولیه GDP کم میکند. ما دقیقاً مشابه این اتفاق را برای گزارشی که این دایره از رشد اقتصادی آمریکا در سهماهه نخست سال 2014 تهیه کرده بود، دیدیم. ابتدا، مشاهده کردیم که این نهاد اعلام کرد اقتصاد آمریکا در فصل نخست امسال، به میزان 1/0 درصد رشد کرده است. اما بعدتر، پس از دو تجدید نظر در این آمارها، آنها گفتند اقتصاد ایالات متحده در واقع در سهماهه نخست سال، به میزان 9/2 درصد کوچکتر شده است. من به وضوح پیشبینی میکنم که BEA پس از مدتی، مجدداً اعدادی را که برای GDP در فصل دوم سال منتشر کرده است، کاهش دهد. اما اینجا چیزهایی است که مرا عمیقاً نگران میکند.
اگر آمارهای GDP واقعاً گویای این است که اقتصاد آمریکا در حال رشد است، چرا سرمایهگذاران مشابه حالتی که اقتصاد در سراشیبی است، قیمتها را بالا میبرند؟
تحلیلهایی که ارقام مربوط به اوراق قرضه (که معروف به دارایی امن بود) را بررسی میکنند، نشان میدهد پیشتر طی سالهای دوره رکود 2007 تا 2009، سرمایهگذاران به سمت اوراق خزانه به عنوان یک دارایی امن روی آوردند. با بهبود اقتصاد آمریکا، بازدهی روی این اوراق رو به افزایش گذاشت، همزمان با اینکه نرخهای بهره نیز به عنوان یک خوشبینی عمومی به آینده اقتصاد، در جهت افزایش حرکت کرد. ولی از ابتدای سال جاری، بازدهی اوراق 10ساله خزانه حدود 18 درصد کاهشی بوده است. این رخداد، در تضاد با این واقعیت قرار دارد که بزرگترین خریدار این اوراق یعنی فدرال رزرو، دست از خریدار این اوراق برداشته است، چرا که برنامه «تسهیل مقداری» بانک مرکزی آمریکا برای رونقبخشی به اقتصاد آمریکا به پایان خود نزدیک شده است. به عبارت دیگر، با وجود کنار کشیدن بزرگترین خریدار، هنوز اقبال به اوراق خزانه وجود دارد که ما را یاد سالهای 2007 تا 2009 میاندازد.
همزمان، ما بازارهای سهام را داریم که پس از یک دوره نسبتاً طولانی رشد، بالاخره تسلیم شده و در حال ریزش هستند. با این حساب، اگر نماگرهای سهام را به عنوان «شاخصهای پیشرو» قبول داریم و میدانیم که این شاخصها حدود چهار درصد در سال جاری ریزش کردهاند (با استفاده از محاسبه تغییرات میانگین شاخص صنعتی داوجونز) و همچنین متوجه هستیم که آمارهای مربوط به بازدهی اوراق خزانه، از یک وضعیت رو به نزول در اقتصاد حکایت دارد و شاهدی از رشد اقتصادی به دست نمیدهد، چگونه میتوانیم تصور کنیم که GDP با افزایش کاملاً غیرمنتظرهای مواجه شده و چهار درصد رشد داشته است و چگونه تصور کنیم که با افزایش رشد اقتصادی، دوران طلا به سر رسیده است؟ این مشاهدات به نظر من منطقی نیست. اقتصاد آمریکا حالا در سال 2014 سستتر از پیش شده است، نه قویتر.
دیدگاه تان را بنویسید