تاریخ انتشار:
ابراهیم بهادرانی از مدیریت بودجه در شرایط کاهش قیمت نفت میگوید
اثر نوسان قیمت نفت قابل مدیریت است
دبیر کل اتاق تهران که سابقه حضور در وزارت صنعت و سازمان برنامه و بودجه سابق را نیز دارد، معتقد است کاهش ۱۰ تا ۲۰درصدی قیمت نفت با توجه به نقش درآمدهای نفتی در بودجه کل کشور، قابل مدیریت است.
دبیر کل اتاق تهران که سابقه حضور در وزارت صنعت و سازمان برنامه و بودجه سابق را نیز دارد، معتقد است کاهش 10 تا 20درصدی قیمت نفت با توجه به نقش درآمدهای نفتی در بودجه کل کشور، قابل مدیریت است. ابراهیم بهادرانی البته شرط این مدیریت را عملکرد صحیح صندوق توسعه ملی میداند. او نقش کاهش قیمتهای اخیر در کاهش رشد بخش صنعت را هم چندان زیاد ارزیابی نمیکند. مشروح گفتوگو با بهادرانی در ادامه میآید.
بودجه دولت چقدر به نفت وابسته است و کاهش قیمت نفت چه تاثیری بر بودجه خواهد داشت؟
بودجه دولت از بعد درآمدی، حدود 40 درصد به نفت وابسته است. یعنی بیش از 77 هزار میلیارد تومان از مجموع 195 هزار میلیارد تومان بودجه کشور از بخش نفت تامین میشود. این رقم بر مبنای قیمت نفت حدود 100 دلار هر بشکه تعیین شده است. بنابراین اگر قیمت نفت به 90 دلار برسد، درآمدهای نفتی حدود 10 درصد کاهش پیدا خواهد کرد که حدود هشت هزار میلیارد تومان خواهد بود. اما مساله اینجاست که پیشبینی میشود نفت بیش از این پایین بیاید. بعضاً کارشناسان پیشبینی کردهاند که قیمت نفت تا 80 دلار هم پایین بیاید. ما باید بتوانیم فعلاً که قیمت نفت حدود 90 دلار است، کسری را مدیریت کنیم. یعنی اثر آن را بر بودجههای جاری و عمرانی به حداقل برسانیم.
البته امسال در ماههایی قیمت نفت بیش از 100 دلار بوده است. این مساله نمیتواند تا حدی این کسری را جبران کند؟ از محل افزایش صادرات نسبت به رقم تعیینشده در بودجه چطور؟
اگر در شش ماه اول سال قیمت نفت بالاتر از 100 دلار و در شش ماه دوم به همان میزان کمتر از 100 دلار باشد، متوسط کل سال 100 دلار میشود. اما قیمت نفت در ششماهه اول سال به حدود 90 دلار رسیده و نمیتوان انتظار داشت با تداوم روند فعلی، متوسط 100 دلاری محقق شود. از محل صادرات نفت هم اگر امکان فروش بیش از مقدار تعیینشده در بودجه باشد، ممکن است.
اگر نهایتاً کسری بودجه به وقوع پیوست، چه راهکارهایی برای پوشش آن وجود دارد؟
در مرتبه اول دولت باید بودجههای جاری و عمرانی را مدیریت کند. اگر با کسری بودجه مواجه شویم، یک راهکار این است که با تصویب مجلس، سهم 29 درصدی صندوق توسعه ملی کاهش یابد. راهکار دیگر میتواند این باشد که با توجه به فاصله نرخ دلار 2650 تومانی با نرخ دلار آزاد حدود 3150 تومان، لایحهای به مجلس ببرند و این فاصله را تعدیل کنند. این کار، نتیجه بهتری خواهد داشت چون به تکنرخی شدن دلار نزدیکتر خواهیم شد. البته وقتی پایه ارز تغییر کند، در بازار آزاد هم قیمت دلار تغییر خواهد کرد. اما لاجرم در حالت اجبار قرار گرفتهایم و باید بین انواع راهکارهایی که در دسترس قرار دارد، کمهزینهترین را انتخاب کنیم.
کاهش درآمدهای نفتی، بر اقتصاد کلان کشور از جمله رشد اقتصادی چه تاثیری خواهد داشت؟
رشد اقتصادی اخیر باعث شده است از رکود تورمی خارج شویم. وقتی قیمت نفت پایین میآید و درآمد نفتی کاهش پیدا میکند. رشد بخش نفت و به تبع آن رشد اقتصادی کاهش پیدا خواهد کرد. از طرف دیگر، ممکن است درآمد صندوق توسعه ملی کاهش یابد و به سرمایهگذاریهای بخش خصوصی به اندازه کافی تسهیلات پرداخت نشود. این باعث میشود که رشد بخش خصوصی هم کاهش پیدا کند که اتفاق خوبی برای اقتصاد ما نیست. اگر هم سرمایهگذاری از محل بودجه عمرانی کاهش یابد، کماکان بر رشد اقتصادی کشور تاثیر منفی خواهد داشت.
کاهش درآمدهای نفتی چقدر ممکن است کشور را به سمت رکود سوق دهد؟
وزن نفت در رشد 6/4 درصدی بهار امسال، چندان زیاد نبود. لذا نمیتوان گفت کاهش درآمدهای نفتی موجب حرکت کشور به سمت رکود شود یا رکود را تشدید کند. اما در عین حال این امکان وجود دارد که رشد اقتصادی کاهش یابد.
البته در سالی که رشد اقتصادی کشور منفی 8/6 درصد شد، منفی 6 درصد آن مربوط به بخش نفت بود.
در آن سال ما با شوک درآمدهای نفتی مواجه شدیم. صادرات 2/2 تا 4/2 میلیون بشکه در روز، به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این برای اقتصاد کشور، یک شوک بزرگ است و قابل مقایسه با کاهش 10 درصدی قیمت نفت نیست. به طور کلی وقتی شما در اقتصادی فعالیت میکنید که همه متغیرهای آن در دست شما نیست، باید بتوانید این تغییرات را مدیریت کنید.
بحثی درباره تاثیر غیرمستقیم نفت بر تولید ناخالص داخلی کشور وجود دارد مبنی بر اینکه نفت با تامین درآمدهای ارزی، در واقع ارز مورد نیاز برای واردات مواد اولیه بخش صنعت را تامین میکند و در نتیجه کاهش قیمت نفت میتواند این بخش را هم با مشکل مواجه کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر نگاهی کلان به اقتصاد کشور داشته باشیم، حدود 40 میلیارد صادرات غیرنفتی کشور است که البته بخشی از آن را میعانات گازی تشکیل میدهد. در مقابل، واردات کشور حدود 50 تا 55 میلیارد دلار است. اختلاف این دو رقم، حدود 15 میلیارد دلار است که با نفت 80 دلاری هم قابل تامین است. لذا از این محل مشکلی نخواهیم داشت. آنچه برای ما مشکل ایجاد میکند، تحریم است که اجازه نمیدهد ما واردات را به موقع انجام دهیم. خوشبختانه شرایط تراز تجاری ما به گونهای است که 10 تا 20 درصد پایین یا بالا رفتن قیمت نفت، برای ما بنبست ایجاد نمیکند و از جمله تامین مواد اولیه بخش صنعت نیز از این محل، با مشکل زیادی مواجه نخواهد شد. لذا اگر فروش نفت نتواند شکاف بین صادرات غیرنفتی و واردات را پر کند، آن زمان است که میتوانیم حرف از ایجاد مشکل بزنیم که این شکاف همان طور که گفتم، به اندازهای نیست که مشکل ایجاد کند.
برخی معتقدند قیمت 100 دلار برای نفت در بودجه، خوشبینانه بوده است و باید به ارقام کمتری اتکا میشد. نظر شما در این باره چیست و برای بودجه سال آینده چه باید کرد؟
قیمت نفت بستگی به شرایط اقتصادی دنیا دارد و باید بر اساس عرضه و تقاضا به پیشبینی پرداخت. الان در بازار نفت مازاد عرضه وجود دارد. نگرانیهای ناشی از فعالیتهای تروریستی داعش قدری کاهش پیدا کرده است. لیبی هم با تولید حدود 950 هزار بشکه در روز، به بازار نفت برگشته است. عربستان نیز در حال پایین آوردن قیمت نفت خود به صورت داوطلبانه است؛ کما اینکه این کشور در هفته گذشته، قیمت نفت خود را داوطلبانه یک دلار پایین آورد. مجموع این شرایط نشان میدهد ما برای سال آینده نباید به نفت 100 دلاری فکر کنیم. در بازار سال قبل، شاید این 100 دلار منطقی بود ولی الان اینگونه نیست.
برخی کارشناسان رقم محتاطانه 80 تا 85 دلار را برای بودجه سال آینده کشور پیشنهاد میکنند. آیا با این ارقام میتوان بودجه کشور را تنظیم کرد؟
کاهش قیمت نفت به 80 دلار، حدود 15 هزار میلیارد تومان بر بودجه کشور اثر میگذارد. کل بودجه دولت 195 هزار میلیارد تومان است. سهم این 15 هزار میلیارد تومان در بودجه، حدود هفت تا هشت درصد است. این رقم آنقدر نیست که نتوانیم آن را مدیریت کنیم. ممکن است سهم صندوق توسعه ملی کاهش یابد یا بودجه جاری کم شود یا روی نرخ ارز مانور دهیم.
به عنوان آخرین سوال، به طور کلی چه راهحلی برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد کشور وجود دارد؟
با توجه به شرایطی که در دنیا وجود دارد، ما باید خود را با قیمت نفت تطبیق دهیم. چراکه قیمت نفت توسط ما تعیین نمیشود. این صندوق توسعه ملی که قبلاً حساب ذخیره ارزی بود، برای همین به وجود آمد که وقتی درآمد پایین آمد، از آن استفاده کنیم و وقتی درآمد بالا میرود، به موجودی آن اضافه کنیم. این سوپاپ اطمینان به وجود آمده است تا تاثیر قیمتهای جهانی نفت روی اقتصاد ما به حداقل برسد. متاسفانه در عمل، با هدف صندوق توسعه ملی برخورد مناسبی نشد. به نظر من باید بیشتر به اهداف صندوق توسعه ملی جامه عمل بپوشانیم تا اقتصاد کشور به سلامت از نوسانات عبور کند.
***
بودجه دولت چقدر به نفت وابسته است و کاهش قیمت نفت چه تاثیری بر بودجه خواهد داشت؟
بودجه دولت از بعد درآمدی، حدود 40 درصد به نفت وابسته است. یعنی بیش از 77 هزار میلیارد تومان از مجموع 195 هزار میلیارد تومان بودجه کشور از بخش نفت تامین میشود. این رقم بر مبنای قیمت نفت حدود 100 دلار هر بشکه تعیین شده است. بنابراین اگر قیمت نفت به 90 دلار برسد، درآمدهای نفتی حدود 10 درصد کاهش پیدا خواهد کرد که حدود هشت هزار میلیارد تومان خواهد بود. اما مساله اینجاست که پیشبینی میشود نفت بیش از این پایین بیاید. بعضاً کارشناسان پیشبینی کردهاند که قیمت نفت تا 80 دلار هم پایین بیاید. ما باید بتوانیم فعلاً که قیمت نفت حدود 90 دلار است، کسری را مدیریت کنیم. یعنی اثر آن را بر بودجههای جاری و عمرانی به حداقل برسانیم.
البته امسال در ماههایی قیمت نفت بیش از 100 دلار بوده است. این مساله نمیتواند تا حدی این کسری را جبران کند؟ از محل افزایش صادرات نسبت به رقم تعیینشده در بودجه چطور؟
اگر در شش ماه اول سال قیمت نفت بالاتر از 100 دلار و در شش ماه دوم به همان میزان کمتر از 100 دلار باشد، متوسط کل سال 100 دلار میشود. اما قیمت نفت در ششماهه اول سال به حدود 90 دلار رسیده و نمیتوان انتظار داشت با تداوم روند فعلی، متوسط 100 دلاری محقق شود. از محل صادرات نفت هم اگر امکان فروش بیش از مقدار تعیینشده در بودجه باشد، ممکن است.
اگر نهایتاً کسری بودجه به وقوع پیوست، چه راهکارهایی برای پوشش آن وجود دارد؟
در مرتبه اول دولت باید بودجههای جاری و عمرانی را مدیریت کند. اگر با کسری بودجه مواجه شویم، یک راهکار این است که با تصویب مجلس، سهم 29 درصدی صندوق توسعه ملی کاهش یابد. راهکار دیگر میتواند این باشد که با توجه به فاصله نرخ دلار 2650 تومانی با نرخ دلار آزاد حدود 3150 تومان، لایحهای به مجلس ببرند و این فاصله را تعدیل کنند. این کار، نتیجه بهتری خواهد داشت چون به تکنرخی شدن دلار نزدیکتر خواهیم شد. البته وقتی پایه ارز تغییر کند، در بازار آزاد هم قیمت دلار تغییر خواهد کرد. اما لاجرم در حالت اجبار قرار گرفتهایم و باید بین انواع راهکارهایی که در دسترس قرار دارد، کمهزینهترین را انتخاب کنیم.
کاهش درآمدهای نفتی، بر اقتصاد کلان کشور از جمله رشد اقتصادی چه تاثیری خواهد داشت؟
رشد اقتصادی اخیر باعث شده است از رکود تورمی خارج شویم. وقتی قیمت نفت پایین میآید و درآمد نفتی کاهش پیدا میکند. رشد بخش نفت و به تبع آن رشد اقتصادی کاهش پیدا خواهد کرد. از طرف دیگر، ممکن است درآمد صندوق توسعه ملی کاهش یابد و به سرمایهگذاریهای بخش خصوصی به اندازه کافی تسهیلات پرداخت نشود. این باعث میشود که رشد بخش خصوصی هم کاهش پیدا کند که اتفاق خوبی برای اقتصاد ما نیست. اگر هم سرمایهگذاری از محل بودجه عمرانی کاهش یابد، کماکان بر رشد اقتصادی کشور تاثیر منفی خواهد داشت.
کاهش درآمدهای نفتی چقدر ممکن است کشور را به سمت رکود سوق دهد؟
وزن نفت در رشد 6/4 درصدی بهار امسال، چندان زیاد نبود. لذا نمیتوان گفت کاهش درآمدهای نفتی موجب حرکت کشور به سمت رکود شود یا رکود را تشدید کند. اما در عین حال این امکان وجود دارد که رشد اقتصادی کاهش یابد.
البته در سالی که رشد اقتصادی کشور منفی 8/6 درصد شد، منفی 6 درصد آن مربوط به بخش نفت بود.
در آن سال ما با شوک درآمدهای نفتی مواجه شدیم. صادرات 2/2 تا 4/2 میلیون بشکه در روز، به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این برای اقتصاد کشور، یک شوک بزرگ است و قابل مقایسه با کاهش 10 درصدی قیمت نفت نیست. به طور کلی وقتی شما در اقتصادی فعالیت میکنید که همه متغیرهای آن در دست شما نیست، باید بتوانید این تغییرات را مدیریت کنید.
بحثی درباره تاثیر غیرمستقیم نفت بر تولید ناخالص داخلی کشور وجود دارد مبنی بر اینکه نفت با تامین درآمدهای ارزی، در واقع ارز مورد نیاز برای واردات مواد اولیه بخش صنعت را تامین میکند و در نتیجه کاهش قیمت نفت میتواند این بخش را هم با مشکل مواجه کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر نگاهی کلان به اقتصاد کشور داشته باشیم، حدود 40 میلیارد صادرات غیرنفتی کشور است که البته بخشی از آن را میعانات گازی تشکیل میدهد. در مقابل، واردات کشور حدود 50 تا 55 میلیارد دلار است. اختلاف این دو رقم، حدود 15 میلیارد دلار است که با نفت 80 دلاری هم قابل تامین است. لذا از این محل مشکلی نخواهیم داشت. آنچه برای ما مشکل ایجاد میکند، تحریم است که اجازه نمیدهد ما واردات را به موقع انجام دهیم. خوشبختانه شرایط تراز تجاری ما به گونهای است که 10 تا 20 درصد پایین یا بالا رفتن قیمت نفت، برای ما بنبست ایجاد نمیکند و از جمله تامین مواد اولیه بخش صنعت نیز از این محل، با مشکل زیادی مواجه نخواهد شد. لذا اگر فروش نفت نتواند شکاف بین صادرات غیرنفتی و واردات را پر کند، آن زمان است که میتوانیم حرف از ایجاد مشکل بزنیم که این شکاف همان طور که گفتم، به اندازهای نیست که مشکل ایجاد کند.
برخی معتقدند قیمت 100 دلار برای نفت در بودجه، خوشبینانه بوده است و باید به ارقام کمتری اتکا میشد. نظر شما در این باره چیست و برای بودجه سال آینده چه باید کرد؟
قیمت نفت بستگی به شرایط اقتصادی دنیا دارد و باید بر اساس عرضه و تقاضا به پیشبینی پرداخت. الان در بازار نفت مازاد عرضه وجود دارد. نگرانیهای ناشی از فعالیتهای تروریستی داعش قدری کاهش پیدا کرده است. لیبی هم با تولید حدود 950 هزار بشکه در روز، به بازار نفت برگشته است. عربستان نیز در حال پایین آوردن قیمت نفت خود به صورت داوطلبانه است؛ کما اینکه این کشور در هفته گذشته، قیمت نفت خود را داوطلبانه یک دلار پایین آورد. مجموع این شرایط نشان میدهد ما برای سال آینده نباید به نفت 100 دلاری فکر کنیم. در بازار سال قبل، شاید این 100 دلار منطقی بود ولی الان اینگونه نیست.
برخی کارشناسان رقم محتاطانه 80 تا 85 دلار را برای بودجه سال آینده کشور پیشنهاد میکنند. آیا با این ارقام میتوان بودجه کشور را تنظیم کرد؟
کاهش قیمت نفت به 80 دلار، حدود 15 هزار میلیارد تومان بر بودجه کشور اثر میگذارد. کل بودجه دولت 195 هزار میلیارد تومان است. سهم این 15 هزار میلیارد تومان در بودجه، حدود هفت تا هشت درصد است. این رقم آنقدر نیست که نتوانیم آن را مدیریت کنیم. ممکن است سهم صندوق توسعه ملی کاهش یابد یا بودجه جاری کم شود یا روی نرخ ارز مانور دهیم.
به عنوان آخرین سوال، به طور کلی چه راهحلی برای کاهش تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد کشور وجود دارد؟
با توجه به شرایطی که در دنیا وجود دارد، ما باید خود را با قیمت نفت تطبیق دهیم. چراکه قیمت نفت توسط ما تعیین نمیشود. این صندوق توسعه ملی که قبلاً حساب ذخیره ارزی بود، برای همین به وجود آمد که وقتی درآمد پایین آمد، از آن استفاده کنیم و وقتی درآمد بالا میرود، به موجودی آن اضافه کنیم. این سوپاپ اطمینان به وجود آمده است تا تاثیر قیمتهای جهانی نفت روی اقتصاد ما به حداقل برسد. متاسفانه در عمل، با هدف صندوق توسعه ملی برخورد مناسبی نشد. به نظر من باید بیشتر به اهداف صندوق توسعه ملی جامه عمل بپوشانیم تا اقتصاد کشور به سلامت از نوسانات عبور کند.
دیدگاه تان را بنویسید