تاریخ انتشار:
ارزیابی استقبال گسترده از انتخابات شورای شهر در گفتوگو با محمدمهدی تندگویان
نشانه ارتقای جامعه مدنی
محمدمهدی تندگویان میگوید: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شوراهای شهر در واقع شوراهای محلی حکمرانی هستند. این شوراها از این امکان برخوردارند که به کلیه نهادهایی که در شهر حضور دارند نظارت کرده و در صورت لزوم در تصمیمات آنها اعمال نفوذ کنند و جلو برخی از تصمیمات را بگیرند.
سه هزار نفر قرار است تا برای کسب 21 کرسی در ساختمان خیابان بهشت تهران به مصاف یکدیگر بروند. استقبال گسترده از ثبتنام در انتخابات شورای شهر که قرار است همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، به علامت سوال بسیار بزرگی تبدیل شده است. در این میان برخی کارشناسان این را نقطه ضعف دانسته و برخی آن را نشاندهنده رشد جامعه مدنی میدانند. با این حال یک دغدغه بسیار بزرگ همواره پیش روی فعالان سیاسی قرار گرفته است که آیا شورای شهر توانسته کارکرد مورد انتظار را محقق کند. بسیاری از فعالان شهری به این سوال پاسخ منفی دادند. آنها بر این باورند که شورای شهر نه قدرت نظارتی و نه قدرت اجرایی لازم را برای برخورد با متخلفان دارد. محمدمهدی تندگویان عضو شورای شهر تهران و نایبرئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران فقدان مدیریت یکپارچه شهری را عامل این اتفاق میداند.
در حال حاضر قرار است تا 3000 نفر برای 21 کرسی در شهر تهران با یکدیگر رقابت کنند. حضور گسترده مردم برای ثبتنام در انتخابات شورای شهر را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا این رفتار را ناشی از شناخت بیشتر مردم از شورای شهر میدانید یا اینکه اعتقاد دارید مردم با توجه به عدم شناخت از کارکرد واقعی شورای شهر، ثبتنام کردند و در واقع نشانه یک آسیب اجتماعی است؟
افزایش ثبتنام نشان میدهد شناخت بهتری نسبت به موضوع شوراها در بین مردم تهران اتفاق افتاده است و مردم حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع پیدا کردند. به عبارت دیگر دغدغه مردم نسبت به شورای شهر و در نتیجه کاندیداتوری آن بالا رفته است.
فارغ از جنبه مثبت این نوع ثبتنام، بسیاری بر این باورند که این شیوه واجد نقاط ضعف بسیاری است. شما مهمترین نقاط ضعف ثبتنام گسترده را چه میدانید؟ به هر حال در جریان ثبتنام افرادی مشاهده میشدند که فاقد کوچکترین تجربه اجرایی بوده و قصد داشتند تا ضمن حضور در شورای شهر، سوابق کاری خود را سنگینتر کرده و شورای شهر را به عرصهای برای آزمون و خطا تبدیل کنند؟
بله، این نحوه ثبتنام انتقادات زیادی را به همراه داشته است. به هر حال این شیوه در کلانشهرها و به ویژه در شهری مثل تهران مشکلات زیادی را به همراه داشته است. شما لازم است به این نکته توجه کنید که نمیتوان برای شورای شهر به لحاظ ویژگیای که تهران از آن برخوردار است، قوانین کلی برای کل کشور تصویب کرد. اما امکان تدوین قوانین موردی برای کلانشهرها وجود دارد.
پیشنهاد شما برای برونرفت از این وضعیت چیست؟ به هر حال آمار ثبتنام همواره سیر صعودی داشته و بسیاری آن را به سود شورای شهر تهران نمیدانند؟ آیا میتوان مدلی را طراحی کرد تا جلو نهضت ثبتنام شهروندان در شورای شهر گرفته شود؟
بهتر است تا مدل جدیدی از انتخاب افراد را تدوین کنند تا چنین آماری برای ثبتنام به وجود نیاید. در این شرایط میتوان ازلحاظ تخصص و سنوات کاری، افراد را مورد بررسی قرار داد. در این مرحله میتوان برای شورای شهر تهران به لحاظ حساسیت قوانینی را به تصویب رساند تا مدل ثبتنام اندکی متفاوت شود. باور من این است که برای شورای شهر تهران در گام نخست باید مدرک تحصیلی را ملاک عمل قرار داد. در گام بعد تجربه و حتی سن افراد باید ملاک عمل قرار بگیرد. شاید نتوان این مدل را برای کل کشور اجرایی کرد اما حداقل این امکان وجود دارد که بتوان برای تهران این کار را انجام داد. به هر حال فردی که میخواهد کاندیدای شورای شهر شود باید تجربه لازم را داشته باشد و در عین حال بر روی مسائل شهری اشراف لازم را داشته باشد. به همین دلیل اعتقاد دارم ثبتنام 3000 نفر برای شورای شهر تهران بسیار زیاد است.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شوراهای شهر در واقع شوراهای محلی حکمرانی هستند. این شوراها از این امکان برخوردارند که به کلیه نهادهایی که در شهر حضور دارند نظارت کرده و در صورت لزوم در تصمیمات آنها اعمال نفوذ کنند و جلو برخی از تصمیمات را بگیرند.
تبعات ثبتنام گسترده جمعیت 3000نفره برای حضور در 21 کرسی شورای شهر در خیابان بهشت چیست؟
این ثبتنام گسترده در ابتدای امر وقت زیادی را از نهادهای نظارتی میگیرد تا صلاحیتها را بررسی کند. از سویی پروسه ثبتنام بسیار طولانی شده و زمان زیادی را از نهادهای مسوول میگیرد. در نهایت تعداد زیادی از این افراد در مراحل بعدی ردصلاحیت شده و امکان حضور در رقابت را پیدا نمیکنند. در این فرآیند تنها زمان زیادی از نهادها گرفته میشود تا صلاحیت را بررسی کنند. به همین دلیل من اعتقاد دارم که باید تغییر و تحولی در قوانین کاندیداتوری شورای کلانشهرها صورت بگیرد.
برخلاف نظر شما بسیاری بر این باورند که به دلیل نظارت مجلس بر انتخابات شورای شهر، امکان ردصلاحیت کمتر است؟ به همین دلیل تعداد زیادی از فعالان سیاسی در این انتخابات حضور پیدا کردند زیرا انتخابات شورای شهر تنها شانس آنها محسوب میشود؟
نه، منظور من صلاحیت ابتدایی است. بسیاری از افرادی که در انتخابات شورای شهر ثبتنام کردند پرونده قضایی داشته یا مشکلات شاخصی دارند که امکان تایید صلاحیت آنها وجود ندارد. این ثبتنامها به این دلیل صورت میگیرد که اطلاعرسانی مناسبی صورت نگرفته است تا افکار عمومی در جریان شرایط ابتدایی ثبتنام قرار بگیرد.
مصداق این سخنان شما چیست؟
من به خاطر دارم که در دور قبل نیز این اتفاق رخ داده بود که افراد بدون صلاحیت ابتدایی ثبتنام کرده بودند. افراد بسیار زیادی که پرونده مشخص با جرائم عمومی در آگاهی تهران داشتند، ثبتنام کرده بودند. در این فرآیند من صلاحیت عمومی را مدنظر قرار میدهم نه ردصلاحیتی که مورد نظر بسیاری از فعالان اجتماعی است و امکان دارد که شامل حال من و بسیاری از افراد نیز بشود.
به نظر شما چرا شورای شهر اینقدر واجد اهمیت در نزد عموم مردم شده است. این میزان استقبال از شورای شهر تاکنون سابقه نداشته است؟ آیا به دلیل سختگیری اعمالشده در تایید صلاحیت برای انتخابات مجلس است یا اینکه اصولاً بسیاری حضور در شورا را برابر با برخورداری از امتیازات گسترده میدانند؟
من این استقبال را محصول رشد جامعه مدنی میدانم. به هر حال مردم آگاهی بیشتری نسبت به شورای شهر پیدا کردهاند. این اتفاق نه در شورای شهر بلکه در انتخابات مجلس و ... هم رخ خواهد داد. این نکته را باید قبول کرد که در حال حاضر ما به سمت رشد جامعه مدنی رفته و مردم با نهادهای مدنی آشنایی بیشتری دارند. باور من این است که مردم نسبت به چهار سال گذشته شناخت بیشتری نسبت به شوراها پیدا کردند. در این میان شبکههای مجازی و... خیلی خوب در این زمینه اطلاعرسانی کرده و مردم شناختشان نسبت به شورای شهر تغییر کرده است. به همین دلیل استقبال بیشتر میشود. در این میان بسیاری از نخبگان برای حضور در شورای شهر اعلام آمادگی میکنند. با این تفاسیر شیب افزایش ثبتنام برای حضور در شورای شهر بسیار طبیعی است.
اگر قرار باشد انتخابات مجلس در اسفندماه سال ۹۴ مبنای قضاوت ما قرار بگیرد، باید گفت بار دیگر مدل انتخاباتی، مدل انتخاب یک حزب خواهد بود. همین رفتار انتخاباتی موجب شد یک لیست به طور کامل رای آورده و تمام کرسیهای کلانشهر تهران در مجلس به یک جناح سیاسی اختصاص پیدا کند.
این استقبال گسترده برای حضور در شورای شهر را برای نهاد شورای شهر مثبت میدانید یا منفی؟ آیا این نحوه ثبتنام در نهایت موجب تعالی شورای شهر خواهد شد یا اینکه به نهاد شورای شهر آسیب وارد میکند و بستری را فراهم میکند تا یک بدبینی در مردم نسبت به شورای شهر ایجاد شده و در نهایت موجب کاهش مشارکت در سالهای آینده شود؟
اگر توام با رانتجویی نباشد، امری مثبت است. متاسفانه افراد ثبتنام کرده گاهی تصور میکنند که به دنبال ثبتنام باید امتیاز ویژهای به آنها اختصاص یابد. در این صورت این ثبتنام گسترده به شورای شهر کمک خواهد کرد. اما این نگرانی در حال حاضر وجود دارد که شاید افراد ثبتنام کرده برای خود حق و حقوق قائل باشند. در این صورت موجب نگرانی خواهد شد. اما باید این نکته را مورد توجه ویژه قرار داد که در نهایت مشارکت گسترده، موجب رونق انتخاباتها شده و همین موجب خواهد شد تا مردم با احزاب هم آشنایی بیشتری پیدا کنند. به هر حال عملکرد احزاب در موسم انتخابات بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
به نظر شما در انتخابات پیش رو احزاب خواهند توانست عملکرد واقعی خود را به نمایش گذاشته و ضمن داغ کردن تنور انتخابات بستری را فراهم کنند تا کاندیداهای پیروز همواره خود را موظف به پاسخگویی و رفتار تشکیلاتی بدانند؟
نه، دغدغه من این است که در شرایط کنونی احزاب به معنی واقعی کلمه در کشور شکل نگرفتند. اشتباه رایج این است که احزاب تنها در انتخابات خودنمایی کرده و بعد از پایان انتخابات فعالیت مناسبی ندارند. مردم در کشور ما احزاب را به خوبی نمیشناسند و تنها در زمان برگزاری انتخابات با نام آنها آشنایی پیدا میکنند. جامعه باید به سمتی برود که احزاب، سندیکاها و انجمنهای تخصصی و گروههای مرجع دیده شوند. در این گروههای مرجع باید ایدهپردازی در تمام حوزهها صورت بگیرد. با این تعریف با قاطعیت میتوان گفت احزابی که تنها در موسم انتخابات خود را نشان میدهند با تعریف احزاب واقعی فاصله داشته و نمیتوانند کارکرد مناسبی داشته باشند.
حضور فعالان سیاسی در شورای شهر را نقطهضعف میدانید یا نقطه قوت؟ به هر حال با توجه به محدودیتهایی که در انتخابات مجلس وجود دارد اشتیاق زیادی برای شرکت در شورای شهر وجود دارد و در حال حاضر تعداد زیادی از فعالان سیاسی برای حضور در شورای شهر اعلام آمادگی کردند چون قرار است صلاحیتها توسط مجلس احراز شود.
ما ناگزیر هستیم که به دلیل شرایط خاص کشورمان در هر انتخاباتی سهمیهای برای احزاب قائل شویم. از سویی مدل انتخابی مردم، درست یا غلط، به این صورت است. به همین دلیل نهادی همچون شورای شهر که صد درصد خدماتی است به صورت حزبی انتخاب میشود. این مدل انتخاب مردم بوده و نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد. در حال حاضر مردم به سمت انتخاب سیاسی برای کارهای تخصصی گرایش پیدا کردند.
فردی که میخواهد کاندیدای شورای شهر شود باید تجربه لازم را داشته باشد و در عین حال بر روی مسائل شهری اشراف لازم را داشته باشد. به همین دلیل اعتقاد دارم ثبتنام ۳۰۰۰ نفر برای شورای شهر تهران بسیار زیاد است.
با توجه به گرایش مردم برای انتخاب افراد به صورت حزبی، احزاب مرجع چه وظیفهای در انتخابات پیدا خواهند کرد، به هر حال این احزاب مورد اعتماد مردم بوده و در صورت هرگونه کمکاری یا اشتباه، جریان سیاسی آنها زیر سوال میرود همچنان که این مساله در مورد رفتار یکی از منتخبان دوره چهارم مصداق پیدا کرد؟
واقعیت این است که انتظار ما از احزاب این است که برای معرفی نیروهای حزبی خود در انتخابات شورای شهر، به مسائل تخصصی توجه کنند. در این صورت، حضور این افراد برای جایگاه شورای شهر منشأ خدمت میشود. این حداقل درخواست مردم است تا افراد متخصص را بر افرادی که رویکرد سیاسی داشته و تخصص کمتری دارند؛ ارجحیت بدهند. اگر این اتفاق رخ بدهد احزاب میتوانند وظیفه خود را به خوبی انجام بدهند.
فارغ از تبعات حضور افراد سیاسی در شورای شهر به عنوان یک نهاد تخصصی و خدماتی یک نگرانی دیگر هم وجود دارد که همانا حضور افراد غیرسیاسی و ناشناخته است که معلوم نیست به چه جریانی وابستگی دارند. حضور این افراد میتواند معادلات سیاسی را برهم بزند و شورا را با بنبست مواجه کند زیرا این افراد گاه در پی رانتجویی و منافع شخصی خود هستند. شما در این مورد چه ارزیابی دارید؟
من با آمدن افراد متخصص که دنبال ایجاد شفافیت و پیگیر امور باشند موافق بوده و این کار را به سود شورای شهر میدانم. در این میان، وابستگی حزبی و جناحی در مرحله دوم قرار میگیرد. چهبسا، امکان دارد که افراد سیاسی شناسنامهدار زیادی وارد شورای شهر شوند اما به دلیل عدم پیگیری مطالبات مردم نتوانند مثمر ثمر باشند. حضور این افراد، دردی را از مردم درمان نمیکند. نگرانی من بیشتر حضور افرادی خنثی در شورای شهر است که هیچگونه انگیزهای در پیگیری امور شهری ندارند. این مهمترین نگرانی است. حال اگر فردی حزبی باشد یا نباشد، چندان واجد اهمیت نیست. مشکل ما حضور افرادی غیرمتخصص است که عملکرد خوبی در پیگیری مطالبات مردم ندارند. این افراد امکان دارد که به دلیل محبوبیت بتوانند رای بیاورند اما حضورشان در شورا منشأ خدماتی برای مردم نباشد و این زیان بزرگی برای مردم محسوب میشود.
اگر قرار شود پیشبینی داشته باشید فکر میکنید که با توجه به شرایط موجود در کشور، شانس پیروزی در انتخابات شورا با کدام جریان سیاسی است؟
نمیتوان به صورت دقیق در این مورد اظهارنظر کرد. اگر قرار باشد انتخابات مجلس در اسفندماه سال 94 را ملاک عمل قرار داد و این مبنای قضاوت ما قرار بگیرد، باید گفت بار دیگر مدل انتخاباتی، مدل انتخاب یک حزب خواهد بود. همین رفتار انتخاباتی موجب شد تا یک لیست به طور کامل رای آورده و تمام کرسیهای کلانشهر تهران در مجلس به یک جناح سیاسی اختصاص پیدا کند. اگر همین موضوع در انتخابات شورای شهر تکرار شود، این امکان وجود دارد که یک جریان سیاسی به صورت کامل وارد شورای شهر شود.
فکر میکنید شورای شهر تهران در آینده باید چه اولویتهایی را مدنظر قرار دهد تا مشکلات شورای شهر چهارم بار دیگر تکرار نشود. من به خاطر دارم که بسیاری از اعضای شورای شهر از عدم دسترسی به اطلاعات و اجرایی نبودن مصوبات شورای شهر گلایه داشتند. باید چه تدابیری را به کار گرفت که این مشکلات بار دیگر تکرار نشود و شورای شهر بتواند به جایگاه واقعی خود و نه جایگاه تزیینی دست پیدا کند؟
بخش مهمی از مشکلات ما به فقدان مدیریت یکپارچه بازمیگردد. در نتیجه شورا اقتدار لازم را در برخورد با نهادهایی که در شهر منشأ مشکلاتی شدند ندارد. در حال حاضر شورای شهر بخشی از نظارت را بر شهرداری انجام میدهد، اما سازمانهای دیگری هم وجود دارند که زیرمجموعه شورای شهر نبوده و حاضر نیستند در این مورد حرفشنوی داشته باشند. این سازمانها و نهادها با عدم تبعیت از نظرات شورای شهر در حال تخریب شهر تهران هستند. به عنوان مثال تنها بخشی از مشکلات آلودگی هوا به شهرداری ارتباط پیدا میکند. در موارد دیگر ما به عنوان شورا امکان دخالت را پیدا نمیکنیم. به طور مثال ساخت خودرو استاندارد، واردات خودرو و سوخت پاک و افزایش جمعیتپذیری تهران و... از جمله مواردی است که شورای شهر امکان بحث در مورد آن را ندارد. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که این موارد موجب آلودگی میشود اما شورای شهر امکان دخالت و تذکر دادن را ندارد. این مسائل جزو دغدغههای مهم است و تا زمانی که شورای شهر جایگاه خود را پیدا نکند این مشکلات به قوت خود باقی خواهد ماند.
به نظر میرسد شورای شهر نتوانسته به جایگاه واقعی خود در نظام سیاسی کشور دست یابد. بارها این سوال مطرح شده که تجربه کشورهای توسعهیافته در مورد شورای شهر چیست؟ چرا شورای شهر ما با توجه به اینکه مدلی برگرفته از کشورهای پیشرفته است هنوز نتوانسته است به جایگاه واقعی خود دست پیدا کند؟
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، شوراهای شهر در واقع شوراهای محلی حکمرانی هستند. این شوراها از این امکان برخوردارند که بر کلیه نهادهایی که در شهر حضور دارند نظارت کرده و در صورت لزوم در تصمیمات آنها اعمال نفوذ کنند و جلو برخی از تصمیمات را بگیرند. اگر شورای شهر به این جایگاه نرسد همواره دچار مشکل بوده و هیچگاه قادر نیست نیازهای واقعی یک شهر را برطرف کند و از سویی پاسخگوی انتقادات مردم باشد. به همین دلیل لازم است تا مدیریت یکپارچه شهری محقق شود تا شورای شهر ابزار نظارتی در اختیار داشته باشد. مهمتر اینکه همه نهادها باید از شورای شهر حرفشنوی داشته باشند و اجازه بدهند تا شورای شهر با درنظر گرفتن تمام جوانب تصمیمات مهم را اتخاذ کند.
دیدگاه تان را بنویسید