تاریخ انتشار:
کندوکاو در کارنامه اشتغالی دولت یازدهم
اتمام شکست در بازار کار چقدر واقعی است؟
در مجموع افزایش قابل توجه جمعیت فعال و بهبود نرخ مشارکت اقتصادی به بهای رشد اندک نرخ بیکاری و تعداد بیکاران از یک سو و افزایش سهم شاغلان ناقص و کاهش سهم پرکاران از بازار کار را در دیگر سو میتوان از ویژگیهای بازار کار دولت یازدهم در دو سال نخست فعالیتش توصیف کرد.
بیش از یک ماه از شوک آغاز اجرای هدفمندی یارانهها نگذشته بود. محمود احمدینژاد بار دیگر به تلویزیون آمد. این بار نوبت سخنان جدیدی درباره بازار کار کشور بود. سهشنبه 26 بهمنماه سال 89 وی اعلام کرد در این سال بیش از یک میلیون و 600 هزار شغل ایجاد شده است. از همان فردای آن روز برخی انتقادها به اینچنین آماردهی در حوزه بازار کار شروع شد. آنطور که منتقدان میگفتند آمارهای رسمی مرکز آمار ایران اینچنین آماری را نشان نمیداد. در همان موقع برخی از اعضای شورای عالی اشتغال کشور هم مصاحبههایی انجام دادند. سخن آنها این بود که حتی اگر به این میزان شغل ایجاد شده باشد اما در بازار کار کشور ملموس نبوده است. 29 ماه بعد در آخرین روز اولین ماه تابستان سال 92 هم اتفاق مشابهی رخ داد. آن زمان در اواخر کار دولت دهم اسدالله عباسی در قامت وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در تشریح کارنامه اشتغالزایی دولتهای نهم و دهم اعلام کرد: از زمان فعالیت دولتهای نهم تاکنون هفت میلیون شغل در کشور ایجاد شد. اما این بار هم منتقدان چندان این آمار را نپذیرفتند. حتی پیش از عباسی، مسعود نیلی در قامت یک کارشناس با حضور در یک برنامه تلویزیونی
آمارهایی را ارائه داده بود که نشان میداد در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ هر سال فقط ۱۴ هزار شغل ایجاد شده است.
رونمایی از تکاندهندهترین آمار اشتغال در دولت سابق
۲۵ فروردینماه سال ۱۳۹۲ مسعود نیلی وقتی در برنامه پایش، حاضر شد آمارهای رسمی بازار کار در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ را نشان داد و عنوان کرد در طول سالهای میانی دولت سابق، هر سال فقط ۱۴ هزار شغل ایجاد شده است. فردای آن روز تعدادی از روزنامهها این برنامه تلویزیونی نیلی را رونمایی از تکاندهندهترین آمار اشتغال در دولت احمدینژاد توصیف کردند. با این حال چند ماه بعد برخی هم از این آمار نیلی انتقاد کردند و بر آن خورده گرفتند اما نیلی پنجم مردادماه در پاسخ به سایت الف نوشت: «استناد من در فروردینماه سال 92 به نتایج دو سرشماری سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ بود که بر اساس این مقایسه، رقم خالص اشتغال سالانه همان 14 هزار و 200 کلمه است و همچنان هم پابرجاست. منبع دیگری که ارقام سالانه اشتغال را ارائه میکند طرح نیروی کار مرکز آمار بر اساس نمونهگیری است. نتیجه طرح نیروی کار برای همان فاصله زمانی یعنی 1390-۱۳85 منفی 65 هزار نفر سالانه است.»
تفاوت گزارش سایت الف با آنچه نیلی در فروردینماه سال 92 ارائه داد، این بود که سایت الف آمارهای سال ۱۳۹۱ را هم در محاسبههای خود در نظر گرفت و همین باعث شد آمارهایش متفاوت از محاسبات نیلی شود. اتفاقی که دقیقاً 5 /2 سال بعد نیز رخ داد. این بار هم همین سایت به واسطه در نظر گرفتن یک دوره زمانی خاص مدعی شد همان اتفاق مورد اشاره نیلی درباره دوران فعالیت دولت دهم در دوران فعالیت دولت یازدهم هم رخ داده است.
شغلهای جدید دوران دولت یازدهم
27 بهمنماه امسال بود که همین سایت با اشاره به آن گزارش فروردینماه سال 92 نیلی نوشت: «گزارشی با همان روش آقای دکتر نیلی و به اتکای همان منابع آماری رسمی نشان میدهد در ۲۷ ماه (دو سال و سه ماه از تابستان ۱۳۹۲ تا پاییز ۱۳۹۴) از عملکرد این دولت، نهتنها بهطور خالص شغلی ایجاد نشده، بلکه هر ماه پنج هزار و 352 ایرانی شغلشان را از دست دادهاند!» در این گزارش اشاره شده است: «مقایسه نتایج طرح آمارگیری فصلی نیروی کار در پاییز ۹۴ با تابستان ۹۲ نشان میدهد در تابستان سال ۹۲ معادل 22 میلیون و 191 هزار و 244 نفر در ایران شاغل بودهاند اما این آمار در پاییز سال ۹۴ به 22 میلیون و 46 هزار و 733 نفر رسیده است. به این ترتیب خالص ایجاد شغل از ابتدای دولت تدبیر و امید تاکنون منفی 144 هزار و 511 نفر بوده است و با احتساب ۲۷ ماه (دو سال و سه ماه) از عملکرد این دولت، هر ماه پنج هزار و 352 ایرانی شغلشان را از دست دادهاند.» موضوع قابل توجه در این گزارش مقایسه فصل تابستان 92 با فصل پاییز سال 94 بود.
مسالهای که از نگاه نیلی و دیگر کارشناسانی چون جواد صالحیاصفهانی مورد نقد است و باید فصلهای هر سال با هم مقایسه شوند. نیلی در جوابیه خود به این گزارش نیز با ترسیم نموداری از وضعیت متوسط تعداد شاغلان کشور در فصول چهارگانه در سالهای 84 تا 93 نشان داد که بیشترین میزان شاغلان در این سالها معمولاً در فصل تابستان و بعد بهار بوده و فصل پاییز معمولاً تعداد شاغلان کمتر از دو فصل تابستان و بهار است. همچنین در زمستان این سالهای مورد بررسی نیز معمولاً کمترین تعداد شاغلان ثبت شده است.
مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور پس از اشاره به این ضعف مقایسهای سایت الف که توکلی در نامه گلایهآمیز اخیر خود به معاون اول رئیسجمهور به آن استناد کرده بود، نوشته است: «اگر بهجای مقایسه نادرست آمار اشتغال فصل تابستان ۱۳۹۲ با پاییز ۱۳۹۴، بهطور صحیح، تعداد شاغلان فصل تابستان و پاییز ۱۳۹۲ متناظراً با تابستان و پاییز ۱۳۹۴ مقایسه شود، مشاهده خواهید کرد که برخلاف نتیجهای که جنابعالی گرفتهاید، در فصل تابستان ۱۳۹۴ نسبت به تابستان ۱۳۹۲، معادل ۲۱۲ هزار نفر (ماهانه هشت و 833 نفر افزایش اشتغال) و در فصل پاییز ۱۳۹۴ نسبت به پاییز ۱۳۹۲، یک میلیون و ۱۷۹ هزار نفر به تعداد شاغلان (افزایش ماهانه بیش از ۴۹ هزار نفر) در ۲۴ ماه گذشته افزوده شده است.» شاید همین یک جمله نیلی شاهبیت جوابیه حدود دو هزار کلمهای او به توکلی بود. جوابیهای که توکلی را متقاعد کرده و وی هم اینگونه پاسخ داده است: «استدلال ایشان از حیث استناد به آمارها و استنتاج وضعیت بیکاری در دولت فعلی درست است و چنانچه خودشان هم اشاره داشتند اشکال کار من ناشی از اعتماد به گزارش کارشناسی تهیه و منتشرشده در سایت الف بوده است.»
جمعیت فعال در دولت روحانی
در نامهنگاریهای توکلی و نیلی بیش از هر موضوعی به آمار تعداد شاغلان کشور توجه شد و محور بحث آنها این موضوع بوده است. اما در بازار کار شاخص تعداد شاغلان تنها شاخص مهم نیست. حتی در دوره فعالیت دولت سابق یکی از مهمترین نقدها به شاخص تعداد جمعیت فعال کشور بود که هرچند قرار بود در سالهای برنامه چهارم سالانه بیش از یک میلیون نفر به تعداد شاغلان کشور افزوده شود اما این هشت میلیون نفر (سالهای 84 تا 92) در تعداد جمعیت فعال پایان سال فعالیت دولت دهم قابل مشاهده نبود. علت آن را برخی کارشناسان در این میدانستند که متقاضیان ورود به بازار کار در این سالها اصلاً میلی به ورود به بازار کار نداشتند که بعد بتوان آنها را جزو جمعیت شاغل یا بیکار محسوب کرد. از نگاه آنها، به همین دلیل در این سالها میزان تعداد دانشجویان دانشگاهها افزایش قابل توجهی یافت. ضمن اینکه ممکن است تعدادی از آن جمعیتی که قرار بوده به بازار کار وارد شوند، به بخشهای غیررسمی وارد
شوند. در آخرین برآورد یک مقام دولتی از تعداد این جمعیت شاغلان غیررسمی هم هفت میلیون نفر توسط وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شده است. این در حالی است که در آخرین آمار رسمی مرکز آمار ایران از بازار کار کشور تعداد کل جمعیت فعال کشور 6 /24 میلیون نفر اعلام شده است.
در واقع معادل بیش از یکسوم جمعیت فعال کشور شاغلان غیررسمی در اقتصاد ایران فعال هستند. حال به گفته علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دوران فعالیت دولت یازدهم نیز سالانه بیش از 900 هزار نفر باید وارد بازار کار شوند. اما این میزان چگونه در شاخص جمعیت فعال در دوران دولت یازدهم بروز کرده است؟ مقایسه پاییز سال 94 با پاییز سال 92 حاکی از این است که بیش از 4 /1 میلیون نفر در این مدت به جمعیت فعال کشور اضافه شده است. در مقایسه دو فصل تابستان سالهای 94 و 92 هم باز این روند صعودی قابل مشاهده است. در این مدت نیز بیش از 400 هزار نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده است. اما مهمترین پیام این افزایش جمعیت فعال در بازار کار کشور چیست؟
در واقع معادل بیش از یکسوم جمعیت فعال کشور شاغلان غیررسمی در اقتصاد ایران فعال هستند. حال به گفته علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دوران فعالیت دولت یازدهم نیز سالانه بیش از 900 هزار نفر باید وارد بازار کار شوند. اما این میزان چگونه در شاخص جمعیت فعال در دوران دولت یازدهم بروز کرده است؟ مقایسه پاییز سال 94 با پاییز سال 92 حاکی از این است که بیش از 4 /1 میلیون نفر در این مدت به جمعیت فعال کشور اضافه شده است. در مقایسه دو فصل تابستان سالهای 94 و 92 هم باز این روند صعودی قابل مشاهده است. در این مدت نیز بیش از 400 هزار نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده است. اما مهمترین پیام این افزایش جمعیت فعال در بازار کار کشور چیست؟
ریسک بزرگ در بازار کار
یکی از مهمترین ویژگیهای بازار کار ایران در دوره سالهای 1384 تا 1392 ثبات تقریبی در تعداد جمعیت فعال کشور بود. این در حالی است که طبق برنامه چهارم قرار بوده سالانه بیش از یک میلیون نفر به بازار کار اضافه شود. در مجموع طی این سالها تنها 600 هزار نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شدند که شاید بتوان کاهش نرخ بیکاری بیش از 1 /1درصدی در این سالها را کمی مرتبط با همین موضوع افزایش نیافتن (به میزان مورد انتظار) جمعیت فعال دانست. در این سالها نرخ بیکاری از 5 /11 به 4 /10 درصد بهبود یافت اما نرخ مشارکت اقتصادی از 41 به 6 /37 درصد رسید. در واقع به نظر میرسد در سالهای کاهش نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی کاهش قابل توجهی داشته که از نگاه خیلی از کارشناسان اقتصادی این دو موضوع میتواند به یکدیگر ارتباط قابل توجهی داشته باشد. افزایش نیافتن مورد انتظار تعداد جمعیت فعال و کاهش نرخ مشارکت اقتصادی دو عاملی هستند که کاهش نرخ بیکاری در سالهای 1384 تا 1392 را کمی مصنوعی نشان میداد. اما آیا این ویژگی در دوران فعالیت دولت یازدهم هم تکرار شده است؟
جمعیت فعال از پاییز سال 92 تا پاییز سال 94 (یعنی طی دو سال) بیش از یک میلیون و 400 هزار نفر و از تابستان سال 92 تا تابستان سال 94 (یعنی طی دو سال) بیش از 400 هزار نفر اضافه شده است. در کنار افزایش قابل توجه جمعیت فعال در دولت یازدهم نرخ مشارکت اقتصادی نیز مانند گذشته افت چشمگیر نداشته است. حتی در پاییز سال 92 تا پاییز سال 94 نرخ مشارکت اقتصادی 4 /1 درصد رشد هم داشته است. در واقع مهمترین ویژگی بازار کار در دو سال نخست فعالیت دولت یازدهم رشد قابل توجه جمعیت فعال و افزایش نرخ مشارکت اقتصادی است. ریسک بزرگی که خواسته یا ناخواسته در بازار کار رخ داده و پیام مهم آن از نگاه اقتصاددانان افزایش امید به یافتن شغل در بازار کار است. مسالهای که باعث شده تا افرادی که در سالهای گذشته چندان میلی به حضور در بازار کار نداشتند، اکنون به امید یافتن شغلی حداقل وارد بازار کار شوند. اما آیا این تازهواردها امیدشان واقعی بوده و به شغلی دست یافتهاند؟
خوشاقبالی تازهواردها
بررسی مقایسهای پاییز سال 92 تا 94 نشان میدهد افزایش یک میلیون و 400 هزار نفری جمعیت فعال بیشتر از تعداد بیکاران در تعداد شاغلان کشور بروز پیدا کرده است. در همین مدت بیش از یک میلیون و 100 هزار نفر به تعداد شاغلان کشور و تنها 300 هزار نفر به جمعیت تعداد بیکاران اضافه شده است. در واقع به نظر میرسد بیش از 78 درصد تازهواردهای بازار کار کشور از پاییز سال 92 تا پاییز سال 94 توانستهاند به شغلی دست پیدا کنند. همین باعث شده است که تعداد شاغلان کشور از 20 میلیون و 868 هزار نفر به 22 میلیون و 47 هزار نفر افزایش پیدا کند.
مقایسه این وضعیت در تابستان سال 92 تا تابستان سال 94 هم نشان میدهد حدود نیمی از تازهواردهای بازار کار کشور به شغل جدیدی دست یافتهاند. بر این اساس همزمان با افزایش 400 هزار نفری تعداد جمعیت فعال کشور بیش از 200 هزار نفر آنها به جمعیت شاغلان کشور اضافه شده و تعداد شاغلان بیش از 22 میلیون و 404 هزار نفر ثبت شده است. این در حالی است که تعداد شاغلان کشور در تابستان سال 92 بیش از 22 میلیون و 191 هزار نفر توسط مرکز آمار ایران گزارش شده بود. البته در همین مدت نیمی دیگر از تازهواردهای بازار کار به جمعیت بیکاران کشور اضافه شدهاند.
در این شرایط رشد نرخ بیکاری هم کمی طبیعی به نظر میرسد. در این مدت نرخ بیکاری از پاییز سال 92 تا پاییز سال 94 معادل 4 /0 درصد و از تابستان سال 92 تا تابستان سال 94 معادل 5 /0 درصد افزایش یافته است. در واقع به نظر میرسد بازار کار کشور در دوران فعالیت دولت یازدهم به بهای افزایش نرخ بیکاری، اجازه داده منتظران ورود به بازار کار بالاخره پس از چند سال انتظار وارد این فضا شوند. گویی که بازار کار برای ورود تازهواردها هزینه افزایش نیمدرصدی نرخ بیکاری در دو سال را به جان خریده است.
از سوی دیگر مراجعه به وضعیت بیکاری جوانان 15 تا 29 سال نشان میدهد هرچند نرخ بیکاری در این گروه سنی هم در مقایسه پاییزها و هم در مقایسه تابستانهای سالهای مورد بررسی روندی صعودی داشتهاند اما در تعداد بیکاران جوان 15 تا 29 سال تغییری رخ نداده است.
افزایش سهم شاغلان ناقص و کاهش سهم پرکاران
تبصره 1 ماده 51 قانون کار میگوید: «کارفرما با توافق کارگران، نماینده یا نمایندگان قانونی آنان میتواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کمتر از میزان مقرر و در دیگر روزها اضافه بر این میزان تعیین کند، به شرط آنکه مجموع ساعات کار هر هفته از ۴۴ ساعت تجاوز نکند.» با این حال در بازار کار ایران هستند کسانی که خیلی کمتر از این میزان و برخی دیگر بیشتر از این میزان مشغول به کارند. تعریف مرکز آمار ایران درباره شاغلانی که شغل ناقص دارند، عبارت است از: «افراد دارای اشتغال ناقص شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع، حاضر در سرکار یا غایب موقت از محل کار بوده، به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و... کمتر از 44 ساعت کار کرده، خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بودهاند.» آمارهای مقایسهای حاکی از رشد سهم این گروه از شاغلان است. این میزان در تابستان سال 94 نسبت به مدت مشابه سال 92 معادل 9 /0 درصد و در پاییز سال 94 نسبت به مدت مشابه سال 92 معادل 3 /1 درصد افزایش یافته است.
بر این اساس در پاییز امسال 5 /10 درصد از شاغلان کشور شغل ناقص داشتهاند. اما در سوی دیگر سهم شاغلان پرکار یا شاید هم چندشغلهای که بیش از 49 ساعت در هفته کار میکنند، کاهش یافته است. این میزان در تابستان امسال نسبت به مدت مشابه دو سال پیش 5 /2 درصد و در پاییز امسال نسبت به مدت مشابه دو سال پیش 7 /1 درصد کاهش یافته است. در تابستان سال 92 بیش از 5 /43 درصد از جامعه شاغلان کشور بیش از 49 ساعت در هفته کار میکردند که این میزان در تابستان امسال به 41 درصد تقلیل یافت. این روند نزولی در پاییز امسال هم تداوم یافت و این نرخ به 9 /35 درصد رسید. سهم شاغلانی که بیش از 49 ساعت در هفته کار میکنند در پاییز سال 92 معادل 6 /37 درصد بود.
بر این اساس در پاییز امسال 5 /10 درصد از شاغلان کشور شغل ناقص داشتهاند. اما در سوی دیگر سهم شاغلان پرکار یا شاید هم چندشغلهای که بیش از 49 ساعت در هفته کار میکنند، کاهش یافته است. این میزان در تابستان امسال نسبت به مدت مشابه دو سال پیش 5 /2 درصد و در پاییز امسال نسبت به مدت مشابه دو سال پیش 7 /1 درصد کاهش یافته است. در تابستان سال 92 بیش از 5 /43 درصد از جامعه شاغلان کشور بیش از 49 ساعت در هفته کار میکردند که این میزان در تابستان امسال به 41 درصد تقلیل یافت. این روند نزولی در پاییز امسال هم تداوم یافت و این نرخ به 9 /35 درصد رسید. سهم شاغلانی که بیش از 49 ساعت در هفته کار میکنند در پاییز سال 92 معادل 6 /37 درصد بود.
در مجموع افزایش قابل توجه جمعیت فعال و بهبود نرخ مشارکت اقتصادی به بهای رشد اندک نرخ بیکاری و تعداد بیکاران از یک سو و افزایش سهم شاغلان ناقص و کاهش سهم پرکاران از بازار کار را در دیگر سو میتوان از ویژگیهای بازار کار دولت یازدهم در دو سال نخست فعالیتش توصیف کرد.
دیدگاه تان را بنویسید