تاریخ انتشار:
فدرال رزرو برای سلامت بانکی چه شاخصهایی را در نظر میگیرد؟
ضرورت و مکانیسم رتبهبندی بانکها
از آنجا که در سیستم بانکی کشور، متاسفانه رتبهبندی مشتریان انجام نمیپذیرد، نرخ بهره مشتریان در بانکها به صورت یکسان و مستقل از سابقه مالی آنها تعیین میشود. در حالی که با در دست داشتن رتبهبندی برای مشتریان، آنها نیز از اینکه به صورت مخفیانه و در میان پیچیدگیهای اداری کارمزد اضافی نمیپردازند، اطمینان خاطر خواهند یافت.
در هر جامعهای کسب و کارهای متفاوت بسیاری وجود دارند، اما یک نکته در میان همه آنها مشترک است: همه کسب و کارها به دنبال درآمدزایی هستند تا بتوانند خدمات مناسبی را به مشتریانشان ارائه دهند و برای صاحبانشان نیز سودی به همراه داشته باشند.
بانکها نیز از این اصل مستثنی نیستند؛ آنها از طریق وامی که به کسب و کارها و مردم پرداخت میکنند، درآمدزایی میکنند. دریافتکنندگان وام در قبال آن، بهرهای به بانک میپردازند. البته اگر بانکها بخواهند تنها از طریق بانکداری حقیقی درآمدزایی کنند.
سلامت اقتصاد یک کشور مستقیماً به سلامت بخشهای تشکیلدهنده آن وابسته است. برای اینکه یک سیستم به درستی کار کند، لازم است تمام زیرمجموعهها مرتباً مورد بررسی قرار بگیرند و محک بخورند. یکی از بخشهای اساسی هر اقتصادی، بانکها هستند. برای اطمینان از نحوه عملکرد بانکها در آمریکا، فدرالرزرو و در اروپا، بانک مرکزی اروپا، مسوولیت بررسی و تعیین وضعیت بانکها را بر عهده دارند.
برای این منظور سالهاست که بانکها نیز مانند شرکتها و کشورها، رتبهبندی میشوند. اما با وقوع بحران اقتصادی سالهای اخیر، کشورهای توسعهیافته دریافتند که سیستم رتبهبندی مورد استفاده تا آن زمان ایرادهای بنیادی زیادی داشت، در واقع همین اشکالات در بروز بحران اقتصادی نقشی غیرقابل انکار داشتند.
پس از بحران اقتصادی سال 2008، فدرالرزرو و بانک مرکزی اروپا به تغییرات اساسی در ساختار نظارت بر بانکها دست زدند. روشهای رتبهبندی امروزی که مورد استفاده قرار میگیرند، دائماً در حال بهروزرسانی هستند. آنچه به نام «تست استرس» میشناسیم عملاً بررسیهای منظمی است که بر بانکها اعمال میشود تا از حجم داراییهای آنها و توان از سرگذراندن یک بحران اقتصادی دیگر، در صورت وقوع، اطمینان حاصل شود. در حقیقت رتبهبندی موسسات مختلف، در صورتی که با روشهای صحیح و دینامیک انجام شوند، میتوانند از بسیاری از اشتباهات آتی پیشگیری کنند. هر چند اکنون بسیاری از موسسات به نتیجه رتبهبندیهای به دستآمده از روشهایی که بر ریاضیات بنا شدهاند، به تنهایی اکتفا نمیکنند، اما در دست بودن رتبهبندی، در دنیای امروز ضروری به نظر میرسد.
یکی از نکات اساسی که پس از بحران اقتصادی اخیر در این نظارتها تغییر کرد، این بود که سازمانهای ناظر بر بانکها تنها به تعیین ریسک یک بانک به تنهایی بسنده نمیکنند، بلکه ریسک موجود در یک مجموعه از بانکها یا موسسات مالی را نیز در نظر میگیرند. این دیدگاه متفاوت باعث استحکام بیشتر در یک سیستم بانکی به صورت مجموعهای به هم پیوسته میشود.
این روش که به «نظارت احتیاط کلان» معروف است، دیدگاهی بسیار گستردهتر از شرایط بانکها به دست میدهد. برای اینکه دستگاه ناظر بر بانکها، از سلامت آنها و ارائه خدمات با قیمت منصفانه به مشتریان، اطمینان حاصل کند، بانکها ملزم به رعایت موارد مختلفی شدهاند: در درجه اول بانکها ملزم هستند تا درصدی از سرمایه خود را نگه دارند: یا به صورت نقدی یا در حساب بانک فدرال آمریکا.
در مرحله بعد، فدرالرزرو یا بانک مرکزی اروپا به صورت پیوسته بازرسان خود را به بانکها میفرستند تا ارزیابیهای لازم را در مورد نحوه اداره بانک انجام دهند. بازرسان به بررسی قوانین پایهای یک بانک میپردازند، از قبیل چگونگی سرمایهگذاریهای انجامشده از سوی بانک، اقداماتی که برای حفظ پول مردم در نظر گرفته شده است، اینکه آیا قوانین مربوط به بانکداری بیخطر در بانک اعمال میشود یا نه.
پاسخهای ارائهشده از سوی بانک ابتدا مورد بررسی مقام ناظر قرار میگیرند و سپس این ناظران با بازدید از بانک به مقایسه آنها و چگونگی اجرا میپردازند. پس از مرحله بازدید، اطلاعات ارائهشده از سوی بانکداران به بازرسان و ناظران با هم مقایسه میشوند و مورد تحلیل قرار میگیرند، تا یک مقیاس مناسب از شرایط کلی بانک مورد نظر به دست بیاید.
به بیان ساده میتوانیم روش تعیین رتبه بانکها را اینگونه شرح دهیم. برای اینکه مقیاس به دستآمده از اطلاعات جمعآوریشده به یک رتبه تبدیل شود، فدرالرزرو آمریکا از فرمولی استفاده میکند که در آن شش مولفه در نظر گرفته میشود. مولفه اول به آزمایش «کفایت سرمایهای» یک بانک میپردازد. در اینجا سوال اصلی این است که توان مالی بانک مورد نظر برای راهاندازی کسب و کارش چقدر است و تا چه میزان میتواند به توسعه فعالیتهای اقتصادی بپردازد.
مولفه دوم به بررسی «کیفیت داراییهای» بانک میپردازد، اینکه وامهای واگذارشده از سوی بانک معقول و سلامت بودهاند، یا اگر بانک به خرید یا فروش اوراق بهادار میپردازد، ریسک و بازده این اوراق چگونه هستند. مولفه سوم به محکزدن مدیران بانک میپردازد: آیا مدیران بانک دقیقاً از آنچه در حال انجام آن هستند، اطلاع دارند؟ آیا از نحوه عملکرد و تصمیمگیری بخشهای مختلف بانک به صورت عمقی مطلع هستند؟ آیا عواقب اقدامات فعلی بانک، در آینده کوتاه و بلندمدت پیشبینی شدهاند؟
مولفه چهارم میزان سوددهی بانک را میسنجد، اینکه در مدت مشخص چه مقدار سوددهی داشتهاند یا خواهند داشت. همزمان میزان ریسک این سوددهیها نیز تعیین میشود.
مولفه پنجم به بررسی موجودی بانکها میپردازد، آیا در صورت درخواست دارندگان حساب، بانک قادر به بازگرداندن پول آنها خواهد بود؟
و در نهایت، مولفه ششم میزان آمادگی یک بانک در برابر ریسکهای موجود در بازار را میسنجد: آیا بانک برای مواجهه با شرایط بد اقتصادی برنامهریزیهای مناسبی را انجام داده است؟ برنامههای بانک برای مقابله با شرایط مختلف اقتصادی، در صورت بروز بحرانی جدید چه خواهد بود.
مولفههایی که در بالا ذکر شد، با وزن خاصی که در فرمول مورد نظر موسسه ناظر بر بانکها مورد استفاده قرار میگیرد، عملاً به یک رتبه برای بانک تبدیل و ترجمه میشوند. بر مبنای مولفههای ذکرشده، فدرالرزرو به بانکها یا موسسات مالی، رتبهای بین یک تا پنج را اختصاص میدهد. در این روش رتبه یک بهترین و رتبه پنج بدترین عملکرد تفسیر میشود.
در صورتی که بانکی رتبهای پایین بیاورد، فدرالرزرو کارشناسان خود را دوباره به بانک ارسال میکند تا به علتیابی دقیق بپردازند و راهنماییهای لازم را در اختیار مدیران آن قرار دهند. در صورتی که بانک مذکور نتواند به بهبود کسب و کار خود و درنتیجه رتبهاش اقدام کند، بانک ورشکسته اعلام میشود.
اما در این مورد برای پولهای دارندگان حساب چه اتفاقی رخ میدهد؟ فدرالرزرو نزد خود داراییها را تا 250 هزار دلار از قبل بیمه کرده است و باقی آن نیز از طریق بیمههای دیگر که به بررسی نحوه وام دادن بانکها میپردازند، بیمه میشوند.
به این معنا که فدرالرزرو دائماً به بررسی نحوه تخصیص منابع بانک به صورت وام به مشتریان میپردازد. دریافت وام نباید به عواملی به غیر از مولفههای مورد قبول فدرالرزرو بستگی داشته باشد. برای اینکه از بازگشت وام پرداختشده از سوی بانک اطمینان حاصل شود، مشتریان بانک بر مبنای مولفههای مشخصی رتبهبندی میشوند. و البته بر اساس رتبهای که دریافت میکنند، نرخ بهره وام دریافتی از سوی آنها نیز تعیین میشود. در واقع در این سیستم هرچقدر مشتری خوشحسابتری باشید، بهره کمتری میپردازید.
نکته بسیار قابل توجه این است که مشتریان نیز با توجه به نرخ بهره و تورم میتوانند میزان ریسک بانک مورد نظرشان را تخمین بزنند. آنچه در ماههای گذشته از سوی وزیر اقتصاد و دارایی یا رئیس بانک مرکزی به مردم گوشزد میشود، به نوعی بیانگر همین موضوع است. زمانی که تورم در کشور به حدود 15 درصد میرسد، دارندگان حساب باید بدانند، اگر یک بانک یا موسسه مالی به آنها سود 28 درصد ارائه میکند، احتمالاً یک جای کار میلنگد و سرمایهشان ممکن است مورد تهدید قرار بگیرد.
از آنجا که در سیستم بانکی کشور، متاسفانه رتبهبندی مشتریان انجام نمیپذیرد، نرخ بهره مشتریان در بانکها به صورت یکسان و مستقل از سابقه مالی آنها تعیین میشود. در حالی که با در دست داشتن رتبهبندی برای مشتریان، آنها نیز از اینکه به صورت مخفیانه و در میان پیچیدگیهای اداری کارمزد اضافی نمیپردازند، اطمینان خاطر خواهند یافت.
در سیستمهای نظارتی آمریکا و اروپا که رتبهبندی مشتریان و بانکها، هر دو انجام میشود، در صورتی که مشتریان متوجه عدم رعایت قوانین از سوی بانک مورد نظرشان شوند، میتوانند مقام ناظر را در جریان قرار دهند. مقام ناظر به بررسی شکایت مورد نظر و نحوه عملکرد بانک میپردازد.
در واقع این یک جریان دوسویه است: بانکها برای تخصیص بهتر منابع به رتبهبندی مشتریان میپردازند تا ریسک خود را کاهش دهند، مشتریان نیز با اعلام رضایت یا عدم رضایت از عملکرد بانک میتوانند در تعیین رتبه بانک نقش داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید