تاریخ انتشار:
Cat walk به نیاوران آمد
گلستان در آتش
Cat walk آن هم در پایتخت! احتمالاً شما هم از شنیدن این خبر تعجب کنید. روزنامه فرهیختگان در این باره گزارش جالبی تهیه کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: «… ماجرا از یک تماس تلفنی شروع شد. دوستی خبر داد در خیابان نیاوران هفته مدی برپا شده که تمام مانکنهایش ایتالیایی هستند.
در هفتههای اخیر و بهویژه با آغاز تابستان تعداد اخبار ناگوار از وضعیت محیط زیست کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده است. چند هفته پیش بود که در خبری به آتش گرفتن چندین هکتار از جنگل ملی گلستان اشاره کرده بودیم. متاسفانه هفته گذشته نیز باز این حادثه تکرار شد و بخش دیگری از این سرمایه ملی طعمه حریق شد. با این توالی حوادث بعید به نظر میرسد که بهشت تنوع زیستی ایران به نسلهای آتی برسد و احتمالاً تا چند دهه دیگر فرزندانمان با دیدن تصاویر درختان انبوه گلستان با شگفتی بپرسند مگر ممکن است که این زمین خشک روزی جنگلی بزرگ بوده باشد. درست مانند دریاچه بختگان که این روزها چنان خاطره آب از آن دور شده است که مسوولان را به این فکر انداخته که از وسط آن اتوبان چهاربانده رد کنند. فکر میکنید چند سال دیگر که از آن بزرگراه رد شدید کسی باور خواهد کرد که دو دهه پیش این کویر لمیزرع بزرگترین دریاچه آب شیرین این سرزمین بوده است؟
این روزها نتایج تحقیقات زیستمحیطی در اکثر بخشها خبر خوبی برای ساکنان این کهندیار به همراه ندارد. بهطور نمونه هفته پیش رسانهها از نتایج بررسی هوای تهران در چند سال گذشته خبر دادند. به گزارش خبرگزاری مهر نتایج آنالیز نمونههای بنزین توزیعشده در سالهای گذشته در پایتخت که از سوی آلمانیها انجام شده است، نشان میدهد میزان گوگرد بنزین تهران 20 برابر حد مجاز بوده است. خداوند آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند.
چند روزی است که به ماه پر خیر و برکت رمضان وارد شدهایم. ماهی که بسیاری از نهادها برای بهسازی روحیه مذهبی مردم تلاشی مضاعف از خود نشان میدهند. با این حال متاسفانه بعضی از اقدامات از پختگی و سلیقه لازم برخوردار نیست. به طور نمونه هفته گذشته روزنامه جمهوری اسلامی در خبری نوشت: «... سرپرست فرمانداری یکی از شهرستانهای استان خوزستان با صدور بخشنامهای به همه ادارات و نهادها، از مسوولان ادارات خواسته خود و کارکنان تحت امرشان در دعای کمیلی که هر هفته پنجشنبه ساعت 21:30 دقیقه شب در محل گلزار شهدا تشکیل میشود شرکت کنند. سرپرست فرمانداری در این بخشنامه، شرکت در این اقدام مستحب را در ارزیابی عملکرد کاری و ارزشیابی آنها موثر دانسته است.» این روزنامه در ادامه تاکید کرد: از آنجا که به نظر میآید ضرر اینگونه دستورات بیش از فایده آن است خوب است استاندار خوزستان جلوی صدور اینگونه بخشنامههای دستوری را آن هم در خصوص عبادات مستحب و فردی بگیرد.
بحث مجازات حبس برای استفادهکنندگان از شیوه جراحی برای جلوگیری از بارداری هفته گذشته سوژه بسیاری از جامعهشناسان، پزشکان و طنزپردازان کشور بود. با این حال به نظر میرسد نمایندگان نیز از واکنشها به این طرح شوکه شده و در پی اصلاح آن هستند. اعتماد هفته گذشته در گزارشی به این امر پرداخت و نوشت: «طراحان طرح افزایش باروری که بند اول این طرح و تعیین مجازات برای وازکتومی و توبکتومی، هنر آنهاست، روز یکشنبه و در نخستین جلسه کاری کمیسیون بهداشت مجلس پذیرفتند که اعمال مجازات برای تصمیمات شخصی خانوادهها نسبت به تعداد فرزندان و مقوله فرزندآوری، به جریمه مالی کاهش پیدا کند. البته این طرح هنوز نه مورد پذیرش ریاست قوه مقننه قرار گرفته و نه موفق به کسب آرا در مسیر تبدیل شدن به قانون کشوری شده است و فعلاً، تمام تغییرات در حد حرف است تا زمانی که نتیجه نهایی رایگیری کمیسیون بهداشت بر طرح، مهر شده و در صحن علنی مجلس قرائت شود.» باید منتظر ماند و دید سرانجام این طرح به کجا ختم خواهد شد.
Cat walk در نیاوران
Cat walk آن هم در پایتخت! احتمالاً شما هم از شنیدن این خبر تعجب کنید. روزنامه فرهیختگان در این باره گزارش جالبی تهیه کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: «... ماجرا از یک تماس تلفنی شروع شد. دوستی خبر داد در خیابان نیاوران هفته مدی برپا شده که تمام مانکنهایش ایتالیایی هستند. بعد هم گفت این مراسم با یک اسم رمز برگزار میشود و کارت دعوتی هم به معدود مدعوین داده شده تا از لباسهایی دیدن کنند که متعلق به یکی از برندهای بزرگ فرانسوی است و لباسهای نمایش دادهشده در این هفته مد، قیمتی بالای 10 میلیون تومان دارند... دوستم کارت دعوتش را در اختیارم گذاشت و اسم رمز را هم در گوشم گفت که مبادا آنجا مشکلی داشته باشم... جلوی ویلای بزرگ و زیبایی توقف کردم. ماشینها همه به ردیف ایستادهاند و خانمها و آقایان از ماشینهایشان پیاده میشوند و زنگ در را میزنند و بعد از گفتن اسم رمز وارد میشوند... وارد باغ میشوم. حوض بزرگی جلوی رویم میبینم که رویش را با کفپوشی پوشاندهاند و اطرافش پر از رقص نورهای کوچک است... تعداد میهمانها را میشود حدود 70 نفر تخمین زد... با گشت زدن بین میهمانها متوجه میشوم که این هفته مد هفته
ابتدایی هر فصل آغاز میشود. سه سال است که این مراسم برگزار میشود و مشتریانش بیشتر زنان پولدار و تجاری هستند که مغازههای بزرگ فروش پوشاک در شمال شهر دارند. ... ابتدا گروهی آمدند و موسیقی سنتی اجرا کردند و بعد هم نوبت لباسهای سبک تابستانه و مخصوص میهمانیهای خودمانی بود. مانکنهای ایتالیایی با لباسهای برندهای معروف آنطرف آبی جلویم رژه رفتند و من محض خالی نبودن عریضه کد یک پیراهن مشکی را روی کاغذم نوشتم... بعد از آن هم نوبت لباسهای شب تابستانی و شلوارهای جین شد. کفشها و کیفها در گروه بعدی به نمایش درآمدند و در چهره خریداران هم میشد اعتمادبهنفس را دید. حدود ساعت هفت بعدازظهر آنتراکت اعلام شد، تا میهمانها بتوانند کمی استراحت کنند. در این تایم استراحت کدها به میهماندارها اعلام میشد. میهماندار کد لباس را گرفت و در لیستش نگاه کرد و گفت: قیمت لباس انتخابی شما 17 میلیونه. هفت میلیونش رو الان باید پرداخت کنید، 10 میلیون باقیمانده رو وقت رسیدن لباستون میدین. سه هفته دیگه لباس به دستتون میرسه. لباس همینجا میاد. ما بهتون زنگ میزنیم و میگیم که بیایید لباستون رو تحویل بگیرید. فقط مساله اینه که این
لباسها پرو ندارن....» آخرین cat walk امشب، متعلق به لباسهای عروس است. دختری که کنارم نشسته از دو لباس خوشش میآید و کد آنها را یادداشت میکند. ساعت 9 شب مراسم تمام شد و عده زیادی در صف صندوق ایستادهاند تا پول لباس مورد نظرشان را پرداخت کنند. زنانی که هرکدام بیشتر از دو دست کیف و لباس سفارش دادهاند و مبالغ صد میلیون تومانی را با سوزی خانم، صاحب مجموعه رد و بدل میکنند. عروس آینده لباسی به مبلغ 75 میلیون تومان تهیه میکند و از در خارج میشود.
کپیبرداری سیما از مدرن فامیلی
پخش سریال «هفتسنگ» ساخته علیرضا بذرافشان از سیمای جمهوری اسلامی برای مخاطبان سیما که به سریالهای روز جهان دسترسی دارند، با شگفتی همراه بود. پلان به پلان این سریال، موضوع کلی و حتی تطابق کامل شخصیت بازیگران آن با یکی از مجموعههای طنز موفق آمریکایی-مدرن فامیلی- برای بسیاری از رسانهها سوالبرانگیز شد. حاشیهها آنقدر بالا گرفت که حتی رسانههای خارجی نیز به آن پرداختند. ایسنا گزارشی از واکنشهای رسانههای خارجی و هجمه آنها نسبت به «هفتسنگ» روی خروجی خود قرار داد. دیلیتلگراف، ورایتی، تایمز، سیدنی مورنینگهرالد، اینترنشنال بیزنستایمز و مجله Slate ایرلند از این جملهاند. واکنش رسانههای خارجی به کپیبرداری «هفتسنگ» از «خانواده مدرن» از دو جنبه محتوایی و بحث کپیرایت است. این نکته در یادداشت دیلیتلگراف به خوبی مشهود است. این نشریه مینویسد: «با توجه به ممیزیهایی که در تلویزیون ایران انجام میگیرد، تنها راه تماشای «خانواده امروزی» دانلود غیرقانونی این سریال است. بیژن نوباوه نماینده تهران نیز در این باره آثار هنری تولیدشده قابل توجهی در داخل کشور را کپی کامل فیلمها و سریالهای خارجی دانسته و طرح کپی بودن
سریال «هفتسنگ» را جریانسازی سیاسی خواند و به سایت خانه ملت گفت: «این موضوع که سریالی کپی نمونه خارجی باشد محل ایراد نیست... اکنون جدای از کپی بودن سریال هفتسنگ، سریال ستایش نیز کپی آثار هندی است، اما به دلیل آنکه اثری درام است و حرکت کندی دارد کپی بودن آن مورد توجه قرار نگرفته است.» خبرآنلاین هم در یادداشتی به این مساله پرداخته و ضمن انتقاد از خردهگیران به این سریال نوشته است: «... موسیقی لسآنجلسی را سخیف و کثیف میخوانیم اما مدام در کار تولید مشابه ابی و داریوش و ستار و سیاوش خودمان را به آب و آتش میزنیم. حتی سعی میکنیم اخبار رسمی صدا و سیما را که آیینه تمام نمای جامعه ما باید باشد به شکل و شمایلی تدارک ببینیم که آنور آبیها میسازند.»
شوخیشوخی جدی میشود
هنگامی که در صحن شورای شهر پایتخت بحث تدفین اموات در پارکها مطرح شد، بسیاری آن را به شوخی نمایندگان تعبیر کردند، اما به نظر میآید که بحثها در این زمینه جدی است و اگر دیر بجنبیم عزیزان شورا سبب خواهند شد که هنگام پارک رفتن از خرید شیرینی بینیاز شویم و از خیرات اموات -خرما، حلوا و... بهرهمند شویم! معصومه آباد عضو اصولگرای شورای شهر در این باره گفتوگویی با اعتماد داشته است. او به عنوان ایدهدهنده اصل این طرح تاکید میکند: «... من نگفتم که در «تمام» پارکها مردگان را دفن کنیم بلکه منظورم دفن مردگان در یکسری پارکهای بزرگ مثل پارک جنگلی چیتگر یا سرخهحصار و... بود... چه اشکالی دارد که قسمتی از یک پارک وسیع جدا شود و در جداگانهای برای آن بگذارند و آن را تبدیل به آرامستانی محلی کنند؟! بگذریم از اینکه آرامستانها کاربرد اخلاقی و تربیتی هم دارند.»
باستانشناسانی که بقایی «ممنوعالکلنگ» کرد
بعد از ممنوعالبیانی، ممنوعالخروجی، ممنوعالتصویری این روزها واژه جدیدی به دایره لغات اهالی فرهنگ کشور اضافه شده است. واژهای که در دولت قبل بیسروصدا تولید و خبر آن تازه به گوش خلقالله رسیده است. آنگونه که برخی باستانشناسان به «شرق» خبر دادهاند در زمان ریاست حمید بقایی بر سازمان میراث فرهنگی فهرستی از باستانشناسان با عنوان «ممنوعالکلنگ» وجود داشت که اجازه کاوش در محوطههای تاریخی را نداشتند. نام کسانی که در فهرست ممنوعالکلنگهای سازمان میراث فرهنگی بود اجازه هیچگونه کاوش و بررسی در محوطههای تاریخی ایران را نداشتند. عمران گاراژیان، باستانشناس باسابقه یکی از کسانی بود که میگوید نامش در این فهرست قرار داشته است. او در رابطه با ماجرای ممنوعالکلنگ شدن از سوی حمید بقایی به «شرق» میگوید: «این فهرست یک فهرست شفاهی بود که گاه بهصورت شفاهی از طرف خود آقای بقایی گفته میشد. بسیاری از دستورات آقای بقایی در دوره ریاستش به صورت شفاهی انجام میشد و به همین خاطر اسنادی از اقدامات آن دوره در دست نیست.»
دیدگاه تان را بنویسید